«پدر کوير شناسی ايران» در گفت و گو با خبرگزاری دانشجويان ايران ايسنا خشک شدن درياچه اروميه را بهترين سرنوشت برای اين درياچه دانسته است.
پرويز کردوانی به اين خبرگزاری گفته است که خشک شدن اين درياچه در شرايطی که به گفته او درياچه اروميه کشته شده است و چارهای برای دوباره زنده کردن آن نيست، به نفع مردم و محيط زيست منطقه است. محمد ضرغامی درباره اين راهکار نظر منصور غياث الدين از بنيانگذاران انجمن متخصصان محيط زيست در ايران را پرسيده است:
واقعيت اين است که بايستی حداقل، مقداری از آب هايی را که طريق سد سازی و انحراف بخشی هايی از رودخانه ها گرفته اند و مجرای ورود اين آبها را به درياچه مسدود کرده و از بين برده اند را دوباره به درياچه برگردانند.
حالا يک بحث اين بود که آب از رودخانه ارس بگيرند. اما از آن سو مشکلی که وجود دارد اين است که رودخانه ارس يک رودخانه مشترک بين ايران و روسيه سابق و آذربايجان امروز است.
اين است که از آن رودخانه ما يک حقابه مشخصی داريم. نمی توانيم هر چقدر که دلمان خواست آب اين رودخانه را برای احيا درياچه به آن بازگردانيم.
يک بحث ديگری که مطرح بود اين بود که آب از درياچه خزر بگيرند و به درياچه سر ريز کنند که آنهم مشکلات خودش را دارد.
بنابر اين راهش اين است که مقداری از آب های از دست رفته درياچه را دوباره به سمت آن برگردانند و از خشک شدن آن جلوگيری کنند.
اگر الان طبق فرمايش آقای کردوانی ما بگذاريم که درياچه اروميه خشک شود، آيا اين می تواند راه حل مفيدی باشد؟
به هيچ وجه. من با اين ايده مخالفم. اگر درياچه اروميه خشک شود گرفتاری اصلی منطقه پخش شدن نمک در اطراف است. اين نمک هايی که در هوا پخش می شود در سطح زمين های کشاورزی پخش می شود و آنها را هم از بين می برد.
بحث من اين است که نبايد بگذاريم اين اتفاق بيافتد. چه دليلی دارد که درياچه به اين مهمی خشک شود.
با توجه به اينکه الان تعادل آبهای آن منطقه بهم ريخته است و آبهای زير زمينی محدودند و مسئله و معضل کاهش بارندگی هم وجود دارد. همان طور که شما هم گفتيد حقابه رودخانه ارس به شکلی است که نمی شود از آن به شکل بی رويه برداشت کرد الان شما چه راه حلی را برای احيای دوباره درياچه پيشنهاد می کنيد؟
خشک کردن درياچه اروميه در واقع پاک کردن صورت مسئله است. مسئله ما احيای نسبی درياچه است.
با توجه به طرح هايی که در اين زمينه تا به حال پيشنهاد شده است به اعتقاد شما چه راه حلی را می شود پيدا کرد؟
بايد مطالعه کرد. کار کارشناسی کرد و راه را پيدا کرد. حالا يک مقدار از رودخانه ارس و يک مقدار از سدهايی که روی رودخانه های اطراف درياچه احداث شده اند آب های گرفته شده را برگرداند. اگر راه حل بسيار پر هزينه ای نداشته باشد مقداری از درياچه خزر آب گرفت.
به هر طريقی که ممکن است بايستی درياچه را احيا کنند. از بين رفتن درياچه منهای مسئله اکوسيستمی که داشته است و جانورانی که در حوزه آب شور در اين منطقه منحصر به فرد بودند و به تدريج از بين می روند، ولی نمک باقی مانده از درياچه اروميه منطقه را از بين خواهد برد.
مسئله ای که آقای دکتر کردوانی مطرح می کند اين است که ايشان پيشنهاد می کند که منطقه را تبديل به يک پارک توريستی بزرگ کرد و از حاشيه های آن برای کشت پسته کمک گرفت.
خيلی ايده بزرگی است در اين نمک زار من نمی دانم چطور می شود درخت پسته کاشت؟ با تمام احترامی که برای آقای دکتر کردوانی قائلم ، به هر حال ايشان بهترين بيابان شناس ما هستند و البته بحث مطروحه از سوی ايشان هم در جهت بيابان زاديی است نه بيابان زايی، اما بايد در نظر بگيريم که در نهايت، نتيجه خشک شدن درياچه اروميه تبديل شدن منطقه به يک بيابان نمک زار مثل کوير مرکزی ايران است.
اينکه درياچه پر شود با شن و ماسه در فکر من ايده ای است که شايد عملا امکان پذير نباشد. چه از نظر هزينه وحشتناکی که خواهد داشت و چه از اين بابت که محيط زيستی را از بين می بريم با نمک هايی که در منطقه پخش خواهد شد و تا بيايند و بروند نمک ها را بردارند، قسمت زيادی از زمين های مرغوب کشاورزی اروميه از بين خواهد رفت.
پرويز کردوانی به اين خبرگزاری گفته است که خشک شدن اين درياچه در شرايطی که به گفته او درياچه اروميه کشته شده است و چارهای برای دوباره زنده کردن آن نيست، به نفع مردم و محيط زيست منطقه است. محمد ضرغامی درباره اين راهکار نظر منصور غياث الدين از بنيانگذاران انجمن متخصصان محيط زيست در ايران را پرسيده است:
Your browser doesn’t support HTML5
واقعيت اين است که بايستی حداقل، مقداری از آب هايی را که طريق سد سازی و انحراف بخشی هايی از رودخانه ها گرفته اند و مجرای ورود اين آبها را به درياچه مسدود کرده و از بين برده اند را دوباره به درياچه برگردانند.
حالا يک بحث اين بود که آب از رودخانه ارس بگيرند. اما از آن سو مشکلی که وجود دارد اين است که رودخانه ارس يک رودخانه مشترک بين ايران و روسيه سابق و آذربايجان امروز است.
اين است که از آن رودخانه ما يک حقابه مشخصی داريم. نمی توانيم هر چقدر که دلمان خواست آب اين رودخانه را برای احيا درياچه به آن بازگردانيم.
يک بحث ديگری که مطرح بود اين بود که آب از درياچه خزر بگيرند و به درياچه سر ريز کنند که آنهم مشکلات خودش را دارد.
بنابر اين راهش اين است که مقداری از آب های از دست رفته درياچه را دوباره به سمت آن برگردانند و از خشک شدن آن جلوگيری کنند.
اگر الان طبق فرمايش آقای کردوانی ما بگذاريم که درياچه اروميه خشک شود، آيا اين می تواند راه حل مفيدی باشد؟
به هيچ وجه. من با اين ايده مخالفم. اگر درياچه اروميه خشک شود گرفتاری اصلی منطقه پخش شدن نمک در اطراف است. اين نمک هايی که در هوا پخش می شود در سطح زمين های کشاورزی پخش می شود و آنها را هم از بين می برد.
بحث من اين است که نبايد بگذاريم اين اتفاق بيافتد. چه دليلی دارد که درياچه به اين مهمی خشک شود.
با توجه به اينکه الان تعادل آبهای آن منطقه بهم ريخته است و آبهای زير زمينی محدودند و مسئله و معضل کاهش بارندگی هم وجود دارد. همان طور که شما هم گفتيد حقابه رودخانه ارس به شکلی است که نمی شود از آن به شکل بی رويه برداشت کرد الان شما چه راه حلی را برای احيای دوباره درياچه پيشنهاد می کنيد؟
خشک کردن درياچه اروميه در واقع پاک کردن صورت مسئله است. مسئله ما احيای نسبی درياچه است.
با توجه به طرح هايی که در اين زمينه تا به حال پيشنهاد شده است به اعتقاد شما چه راه حلی را می شود پيدا کرد؟
بايد مطالعه کرد. کار کارشناسی کرد و راه را پيدا کرد. حالا يک مقدار از رودخانه ارس و يک مقدار از سدهايی که روی رودخانه های اطراف درياچه احداث شده اند آب های گرفته شده را برگرداند. اگر راه حل بسيار پر هزينه ای نداشته باشد مقداری از درياچه خزر آب گرفت.
به هر طريقی که ممکن است بايستی درياچه را احيا کنند. از بين رفتن درياچه منهای مسئله اکوسيستمی که داشته است و جانورانی که در حوزه آب شور در اين منطقه منحصر به فرد بودند و به تدريج از بين می روند، ولی نمک باقی مانده از درياچه اروميه منطقه را از بين خواهد برد.
مسئله ای که آقای دکتر کردوانی مطرح می کند اين است که ايشان پيشنهاد می کند که منطقه را تبديل به يک پارک توريستی بزرگ کرد و از حاشيه های آن برای کشت پسته کمک گرفت.
خيلی ايده بزرگی است در اين نمک زار من نمی دانم چطور می شود درخت پسته کاشت؟ با تمام احترامی که برای آقای دکتر کردوانی قائلم ، به هر حال ايشان بهترين بيابان شناس ما هستند و البته بحث مطروحه از سوی ايشان هم در جهت بيابان زاديی است نه بيابان زايی، اما بايد در نظر بگيريم که در نهايت، نتيجه خشک شدن درياچه اروميه تبديل شدن منطقه به يک بيابان نمک زار مثل کوير مرکزی ايران است.
اينکه درياچه پر شود با شن و ماسه در فکر من ايده ای است که شايد عملا امکان پذير نباشد. چه از نظر هزينه وحشتناکی که خواهد داشت و چه از اين بابت که محيط زيستی را از بين می بريم با نمک هايی که در منطقه پخش خواهد شد و تا بيايند و بروند نمک ها را بردارند، قسمت زيادی از زمين های مرغوب کشاورزی اروميه از بين خواهد رفت.