دولت احمدى نژاد در كنار تنفر از تمدن غربى و سر و صداها و نمايش هاى ضد امپرياليستى شديدا شيفتهى ايالات متحده است. سفر هر سالهى احمدى نژاد به نيويورك، سفرهاى بلند مدت مقامات دولت وى به ايالات متحده، شور و شوق رئيس دولت به مصاحبه با شبكههاى تلويزيونى آمريكایی (در حالى كه وى در پنج سال گذشته حتى يك مصاحبه با روزنامه نگاران مستقل ايرانى نداشته است و در مصاحبههاى مطبوعاتى سالانه نيز سوالات از قبل انتخاب مى شوند) بخشى از اين شيفتگى را نمايان مى سازد.
درِ دفتر احمدى نژاد به روى همهى ميزبانان اصلى شبكههاى تلويزيونى در آمريكا باز بوده است. اگر كيم ايل جونگ، ديكتاتور كرهى شمالى، شيفتهى سينماى آمريكا و بمب اتمى است، احمدى نژاد شيفتهى شبكههاى خبرى آمريكا و سلاحهاى كشتار جمعى اين كشور است.
در عين تبليغات سياسى عليه دشمن فرضى، دولت احمدى نژاد شيفتهى ابرقدرتى آمريكا بوده است. احمدى نژاد و همراهان وى همواره از آمريكا سخن مى گويند، شيطانى كه مى خواهند مقام و موقعيت آن را اشغال كنند. اين شيفتگى خود را در سياستها و نحوهى ادارهى حكومت و جامعه چگونه نشان داده است؟
هم شرقى، هم غربى
الگوى دولت احمدى نژاد در نظامي گرى و كنترل امنيتىها و نظاميان بر اقتصاد و فرهنگ الگوى روسى و الگوى آن در ساختار ادارى دولت در دنياى مابعد كمونيسم (صرفا در بخش چينش سازمانها و نه كارايى و پاسخگويى آنها) نظام ادارى آمريكایی بوده است. نظام تبليغاتى رژيم در فرهنگ و رسانهها و اعمال شديد سانسور، واگذارى اقتصاد دولتى به نيروهاى امنيتى، تمركز ادارى در مركز كشور، و عدم استقلال دستگاه قضايى در برابر دستگاه اطلاعاتى و نظامى كاملا از الگوى اتحاد جماهير شوروى پيروى مى كند. تا آنجا كه روسها مى خواستند، طرف ايرانى سر همكارى بى چون و چرا در همكارىهاى امنيتى و نظامى داشت.
اما مديران جاه طلب دولتى احمدى نژاد مى دانند كه الگوى روسى فقط به كار كنترل و سركوب داخلى مى آيد و نه فتح و زير سلطه قرار دادن ديگر كشورها. ايالات متحده در پى گيرى مديريت جهان الگوى بسيار موفق ترى نسبت به امپراطورى فرو پاشيدهى كمونيستى است. مديران رده بالا و ميانى احمدى نژاد، على رغم ژست ضد امپرياليستى كه براى مشروعيت بخشيدن به خود مى گيرند نسبت به مديران دوران هاشمى و خاتمى كمتر با علم و تمدن غربى آشنا هستند و بيشتر مجذوب تكنولوژى و قدرت حكومتهاى غربى هستند. از نگاه آنان غرب خلاصه مى شود در ۱) سلاح هاى كشتار جمعى (بمب اتمى و هيدروژنى)، ۲) برنامههاى فضايى، ۳) حضور پر قدرت رسانهها و نظامهاى ارتباطى در حيات اجتماعى، و ۴) ادارهى اقتصاد كشور توسط دهها شركت بزرگ، و ۵) آزادىهاى فردى و اجتماعى ( و نه سياسى).
مورد پنجم را به دليل حساسيت روحانيت به كنارى نهادهاند و نقش آن را در قدرت ايالات متحده جدى نمى دانند و اگر هم با عنوان مبارزه با فساد بر مردم سخت مى گيرند براى راضى كردن پشتيبانان مذهبى خود است. بخشى از نيروهاى دولت نيز كه كمتر عملگرا هستند اين آزادىها و حقوق را منشا فساد اخلاقى مى دانند. اما چهار مورد اول به جد توسط دولت احمدى نژاد دنبال شده است: برنامهى اتمى ايران در دوران احمدى نژاد به هيچ وجه و به هر قيمت تعليق يا تعطيل نشده است؛ گداخت هسته اى با هشت ميليارد تومان بودجه آغاز شده است؛ دولت در نظر دارد تا سال ۲۰۱۹ سفينهى فضايى سرنشين دار به فضا بفرستد، تقريبا همه ى امكانات شنود و كنترل مكالمات و پيام هاى مردم از خارج تهيه شده است و سالانه دهها ميليارد دلار صرف تبليغات سياسى و رسانه هاى دولتى مى شود؛ شركت هاى بزرگ دولتى نيز به سپاهيان منتقل مى شوند.
الگو بردارى از ساختار ادارى ابر قدرت غالب
در ردههاى ميانى دولت احمدى نژاد، آنجا كه نظاميان و امنيتىهاى سابق به كار گرفته شدهاند، ساختار ادارهى بخشهاى غير نظامى و غير امنيتى (بخش فرهنگ و رسانه ها در اين دولت در تحت بخش امنيتى قرار گرفته است) از ساختار ادارى آمريكا الگوبردارى مى شود. نمونههايى جالب توجه از اين الگو بردارى پيشنهاد ادغام وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و آموزش عالى (سرپرست دانشگاه جامع علمى كاربردى، الف، ۵ مرداد ۱۳۸۹)، و تشكيل سازمان غذا و دارو هستند. در ايالات متحده تنها يك نهاد متكفل آموزش در سطوح فدرال و ايالتهاست و از اين حيث تفكيكى ميان آموزش عالى و غير عالى نشده است اما به دليل اهميت آموزش در توسعه، در اكثر كشورهاى در حال توسعه مديريت آموزش عالى و غير عالى به دو سازمان متفاوت واگذار شده است. ماموريت و چارچوب عمل سازمان غذا و دارو (پايگاه اطلاع رسانى دولت، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹) عينا از سازمان غذا و دارو در ايالات متحده الگو بردارى شده است.
شيفتگى به قدرت و امپرياليسم
اگر توجه خامنهاى به ايالات متحده از سر غلبهى نظريهى توطئه در نظام فكرى او و علاقهى خاتمى به ايالات متحده ناشى از توجه او به اصلاح دينى و پيوريتانيسم بود شيفتگى احمدى نژاد و همكاران وى به اين كشور ناشى از سلطه و قدرت نظامى اين كشور، قدرت اقتصادى و قدرت رسانههاى آن در دنياست. دولتى كه مى خواهد جهان را مديريت كند طبعا بايد از قدرت غالب امروز بياموزد. اما اين ياد گيرى و الگو بردارى در نظام فكرى نيروهاى امنيتى و نظامى صرفا به ساختار ادارى حكومت ايالات متحده و كسب قدرت محدود شده است.
مقامات دولت احمدى نژاد نمى خواهند يا نمى توانند از قدرت جامعهى مدنى، دمكراسى محلى ديرپا، حقوق مصرف كننده، دمكراتيزاسيون ابداع، نقش فعاليتهاى داوطلبانه، نظام حقوقى مبتنى بر حاكميت مردم و نظارت دستگاه ها بر يكديگر، تفكيك نهادهاى دينى و دولتى، اصالت فرديت و حقوق مدنى، و آزادىهاى چهارگانه (بيان، رسانه ها، تشكلها و اجتماعات) در ايالات متحده بياموزند. تصور آنها از ابرقدرتى به ناوهاى هواپيما بر، سازمانهاى ادارى دولت فدرال، برنامههاى موشكى و فضايى، تسليحات اتمى و تبليغات و توليدات عامه پسند شبكههاى تلويزيونى محدود مى شود.
آموختن از قدرت در حال زوال
مقامات حكومتى جمهورى اسلامى بر اين باورند كه قدرت ايالات متحده رو به زوال است (سردار مسعود جزايرى، معاون فرهنگى و تبليغات دفاعى ستاد كل نيروهاى مسلح، كيهان، ۶ مرداد ۱۳۸۹) اين زوال نيز به بر آمدن اسلامگرايى نسبت داده مى شود: "يكى از دلايل آغاز زوال قدرت هاى استكبارى، بيدارى اسلامى مسلمانان است كه موجب شده اين قدرتها، توانايى گذشته را نداشته باشند و شرايط كنونى آمريكا در مقايسه با گذشته، مؤيد اين مطلب است." (سيد على خامنه اى، فارس، ۱۹ تير ۱۳۸۹) به نظر اين گروه، قدرتى كه پس از زوال ايالات متحده بر مى آيد قدرت جمهورى اسلامى است. بر همين اساس مقامات هر چه مى توانند بايد از دستاوردهاى قدرتهاى امپرياليستى بياموزند و آنها را به كار گيرند اما يادگيرى از زوال محقق شدهى امپراطورى كمونيستى تنها به سركوب بيشتر منجر شده است.
اما به دليل بسته بودن چشم انداز ايدئولوژيك، مقامات جمهورى اسلامى به همان راهى مى روند كه امپراطورى فرو پاشيدهى كمونيستى: سركوب شديد در داخل و رقابت تسليحاتى و تبليغاتى با قدرت كشورهاى غربى در خارج.
تداوم قدرت ايالات متحده نه در قدرت تسليحاتى و رسانهاى بلكه در دمكراسى و نهادهاى مدنى و آزادىهاى چهارگانهى سياسى، آزادى هاى قومى و مذهبى و اقتصاد آزاد آن بوده است در حالى كه نظام اقتصادى بسته و دولتى، اقتدارگرايى كور، تك صدايى، تماميت طلبى و فساد گسترده بلاى جان جمهورى اسلامى خواهد شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه های مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده نظرات رادیو فردا نیست.
درِ دفتر احمدى نژاد به روى همهى ميزبانان اصلى شبكههاى تلويزيونى در آمريكا باز بوده است. اگر كيم ايل جونگ، ديكتاتور كرهى شمالى، شيفتهى سينماى آمريكا و بمب اتمى است، احمدى نژاد شيفتهى شبكههاى خبرى آمريكا و سلاحهاى كشتار جمعى اين كشور است.
در عين تبليغات سياسى عليه دشمن فرضى، دولت احمدى نژاد شيفتهى ابرقدرتى آمريكا بوده است. احمدى نژاد و همراهان وى همواره از آمريكا سخن مى گويند، شيطانى كه مى خواهند مقام و موقعيت آن را اشغال كنند. اين شيفتگى خود را در سياستها و نحوهى ادارهى حكومت و جامعه چگونه نشان داده است؟
هم شرقى، هم غربى
الگوى دولت احمدى نژاد در نظامي گرى و كنترل امنيتىها و نظاميان بر اقتصاد و فرهنگ الگوى روسى و الگوى آن در ساختار ادارى دولت در دنياى مابعد كمونيسم (صرفا در بخش چينش سازمانها و نه كارايى و پاسخگويى آنها) نظام ادارى آمريكایی بوده است. نظام تبليغاتى رژيم در فرهنگ و رسانهها و اعمال شديد سانسور، واگذارى اقتصاد دولتى به نيروهاى امنيتى، تمركز ادارى در مركز كشور، و عدم استقلال دستگاه قضايى در برابر دستگاه اطلاعاتى و نظامى كاملا از الگوى اتحاد جماهير شوروى پيروى مى كند. تا آنجا كه روسها مى خواستند، طرف ايرانى سر همكارى بى چون و چرا در همكارىهاى امنيتى و نظامى داشت.
اما مديران جاه طلب دولتى احمدى نژاد مى دانند كه الگوى روسى فقط به كار كنترل و سركوب داخلى مى آيد و نه فتح و زير سلطه قرار دادن ديگر كشورها. ايالات متحده در پى گيرى مديريت جهان الگوى بسيار موفق ترى نسبت به امپراطورى فرو پاشيدهى كمونيستى است. مديران رده بالا و ميانى احمدى نژاد، على رغم ژست ضد امپرياليستى كه براى مشروعيت بخشيدن به خود مى گيرند نسبت به مديران دوران هاشمى و خاتمى كمتر با علم و تمدن غربى آشنا هستند و بيشتر مجذوب تكنولوژى و قدرت حكومتهاى غربى هستند. از نگاه آنان غرب خلاصه مى شود در ۱) سلاح هاى كشتار جمعى (بمب اتمى و هيدروژنى)، ۲) برنامههاى فضايى، ۳) حضور پر قدرت رسانهها و نظامهاى ارتباطى در حيات اجتماعى، و ۴) ادارهى اقتصاد كشور توسط دهها شركت بزرگ، و ۵) آزادىهاى فردى و اجتماعى ( و نه سياسى).
مورد پنجم را به دليل حساسيت روحانيت به كنارى نهادهاند و نقش آن را در قدرت ايالات متحده جدى نمى دانند و اگر هم با عنوان مبارزه با فساد بر مردم سخت مى گيرند براى راضى كردن پشتيبانان مذهبى خود است. بخشى از نيروهاى دولت نيز كه كمتر عملگرا هستند اين آزادىها و حقوق را منشا فساد اخلاقى مى دانند. اما چهار مورد اول به جد توسط دولت احمدى نژاد دنبال شده است: برنامهى اتمى ايران در دوران احمدى نژاد به هيچ وجه و به هر قيمت تعليق يا تعطيل نشده است؛ گداخت هسته اى با هشت ميليارد تومان بودجه آغاز شده است؛ دولت در نظر دارد تا سال ۲۰۱۹ سفينهى فضايى سرنشين دار به فضا بفرستد، تقريبا همه ى امكانات شنود و كنترل مكالمات و پيام هاى مردم از خارج تهيه شده است و سالانه دهها ميليارد دلار صرف تبليغات سياسى و رسانه هاى دولتى مى شود؛ شركت هاى بزرگ دولتى نيز به سپاهيان منتقل مى شوند.
الگو بردارى از ساختار ادارى ابر قدرت غالب
در ردههاى ميانى دولت احمدى نژاد، آنجا كه نظاميان و امنيتىهاى سابق به كار گرفته شدهاند، ساختار ادارهى بخشهاى غير نظامى و غير امنيتى (بخش فرهنگ و رسانه ها در اين دولت در تحت بخش امنيتى قرار گرفته است) از ساختار ادارى آمريكا الگوبردارى مى شود. نمونههايى جالب توجه از اين الگو بردارى پيشنهاد ادغام وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و آموزش عالى (سرپرست دانشگاه جامع علمى كاربردى، الف، ۵ مرداد ۱۳۸۹)، و تشكيل سازمان غذا و دارو هستند. در ايالات متحده تنها يك نهاد متكفل آموزش در سطوح فدرال و ايالتهاست و از اين حيث تفكيكى ميان آموزش عالى و غير عالى نشده است اما به دليل اهميت آموزش در توسعه، در اكثر كشورهاى در حال توسعه مديريت آموزش عالى و غير عالى به دو سازمان متفاوت واگذار شده است. ماموريت و چارچوب عمل سازمان غذا و دارو (پايگاه اطلاع رسانى دولت، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹) عينا از سازمان غذا و دارو در ايالات متحده الگو بردارى شده است.
شيفتگى به قدرت و امپرياليسم
اگر توجه خامنهاى به ايالات متحده از سر غلبهى نظريهى توطئه در نظام فكرى او و علاقهى خاتمى به ايالات متحده ناشى از توجه او به اصلاح دينى و پيوريتانيسم بود شيفتگى احمدى نژاد و همكاران وى به اين كشور ناشى از سلطه و قدرت نظامى اين كشور، قدرت اقتصادى و قدرت رسانههاى آن در دنياست. دولتى كه مى خواهد جهان را مديريت كند طبعا بايد از قدرت غالب امروز بياموزد. اما اين ياد گيرى و الگو بردارى در نظام فكرى نيروهاى امنيتى و نظامى صرفا به ساختار ادارى حكومت ايالات متحده و كسب قدرت محدود شده است.
مقامات دولت احمدى نژاد نمى خواهند يا نمى توانند از قدرت جامعهى مدنى، دمكراسى محلى ديرپا، حقوق مصرف كننده، دمكراتيزاسيون ابداع، نقش فعاليتهاى داوطلبانه، نظام حقوقى مبتنى بر حاكميت مردم و نظارت دستگاه ها بر يكديگر، تفكيك نهادهاى دينى و دولتى، اصالت فرديت و حقوق مدنى، و آزادىهاى چهارگانه (بيان، رسانه ها، تشكلها و اجتماعات) در ايالات متحده بياموزند. تصور آنها از ابرقدرتى به ناوهاى هواپيما بر، سازمانهاى ادارى دولت فدرال، برنامههاى موشكى و فضايى، تسليحات اتمى و تبليغات و توليدات عامه پسند شبكههاى تلويزيونى محدود مى شود.
آموختن از قدرت در حال زوال
مقامات حكومتى جمهورى اسلامى بر اين باورند كه قدرت ايالات متحده رو به زوال است (سردار مسعود جزايرى، معاون فرهنگى و تبليغات دفاعى ستاد كل نيروهاى مسلح، كيهان، ۶ مرداد ۱۳۸۹) اين زوال نيز به بر آمدن اسلامگرايى نسبت داده مى شود: "يكى از دلايل آغاز زوال قدرت هاى استكبارى، بيدارى اسلامى مسلمانان است كه موجب شده اين قدرتها، توانايى گذشته را نداشته باشند و شرايط كنونى آمريكا در مقايسه با گذشته، مؤيد اين مطلب است." (سيد على خامنه اى، فارس، ۱۹ تير ۱۳۸۹) به نظر اين گروه، قدرتى كه پس از زوال ايالات متحده بر مى آيد قدرت جمهورى اسلامى است. بر همين اساس مقامات هر چه مى توانند بايد از دستاوردهاى قدرتهاى امپرياليستى بياموزند و آنها را به كار گيرند اما يادگيرى از زوال محقق شدهى امپراطورى كمونيستى تنها به سركوب بيشتر منجر شده است.
اما به دليل بسته بودن چشم انداز ايدئولوژيك، مقامات جمهورى اسلامى به همان راهى مى روند كه امپراطورى فرو پاشيدهى كمونيستى: سركوب شديد در داخل و رقابت تسليحاتى و تبليغاتى با قدرت كشورهاى غربى در خارج.
تداوم قدرت ايالات متحده نه در قدرت تسليحاتى و رسانهاى بلكه در دمكراسى و نهادهاى مدنى و آزادىهاى چهارگانهى سياسى، آزادى هاى قومى و مذهبى و اقتصاد آزاد آن بوده است در حالى كه نظام اقتصادى بسته و دولتى، اقتدارگرايى كور، تك صدايى، تماميت طلبى و فساد گسترده بلاى جان جمهورى اسلامى خواهد شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه های مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده نظرات رادیو فردا نیست.