«بهار ادبیات ایران» چگونه به پایان رسید؟

پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ قوانین دولتی بر نشر کتاب اعمال شد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجری تایید کتاب ها برای چاپ است.


روزنامه گاردین چاپ لندن در شماره روز یکشنبه، ششم ژانویه، مقاله ای به قلم سعید کمالی دهقان درباره وضعیت ادبیات در ایران منتشر کرده است.


آقای کمالی در مقاله خود می نویسد: به عنوان یک روزنامه نگار حوزه ادبیات در ایران، همواره در این فکر بوده که چرا همزمان با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در دو سال و نیم پیش اشتیاق ایرانیان به ادبیات به پایان رسیده است؟


نویسنده گاردین می افزاید: زمانی شاعران نامداری چون حافظ ، مولوی و خیام در زندگی روزمره مردم ایران حضور داشتند و اشعارشان حتی در دورافتاده ترین مناطق از زبان مردم بیان می شد اما امروز در کشوری که روزی با ادبیاتش شناخته می شد کتاب، جایگاه خاصی ندارد.


امروز شواهد حضور ادبیات در زندگی ایران کم است. نویسندگان در چاپ آثار خود با مشکلات زیادی مواجهند و سخت گیری های دولت محمود احمدی نژاد نشر را با بحران مواجه ساخته است.


گاردین در ادامه به نقل از محمود دولت آبادی، نویسنده رمان ده جلدی «کلیدر» و «جای خالی سلوچ » می نویسد: مسئولان دولت نه تنها از فعالیت ناشران جلوگیری کردند بله آنان را در موقعیتی قرار دادند که تمایلی هم به نوشتن نداشته باشند.


  • «فصل جدیدی از سانسور با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد آغاز شد.»
گاردین

آقای دولت آبادی در اعتراض به سختگیری های دولتی، کتاب اخیر خود را برای چاپ در اختیار هیچ ناشری نگذاشته است.


انقلاب و محدودیت نشر


پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ قوانین دولتی بر نشر کتاب اعمال شد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجری تایید کتاب ها برای چاپ است.


به نوشته گاردین، «در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی در ادبیات ایران فرصت تجدید حیات یافت. اما بهار ادبیات زمان خاتمی به پایان رسید.»


این روزنامه می افزاید: فصل جدیدی از سانسور با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد آغاز شد.


وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قانون جدیدی را حاکم ساخت که می گفت مجوز کتاب های قبلا چاپ شده باید دوباره تایید شود که در نتیجه آن بسیاری از کتاب ها برای چاپ یا تجدید چاپ «نامناسب» شناخته شدند.


بسیاری از آثار کلاسیک جهان، رمان های معاصر و بیشتر کتاب های پرفروش بین المللی ممنوع شده اند از جمله ترجمه فارسی «قمار باز» شاهکار داستایوفسکی، رمان پرفروش «دختری با گوشواره مروارید »، نوشته تریسی شوالیه، «گور به گور» اثر ویلیام فاکنر، و برخی از کتاب های ویرجینیا وولف، مارگریت دوراس، دن براون و وودی آلن.


گاردین به ممنوعیت چاپ یک رمان از گابریل گارسیا مارکز نیز اشاره می کند و می نویسد: اخیرا هنگامی که وبسایت تابناک وابسته به محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران کتاب «خاطرات روسپیان غمگین من» اثر گابریل گارسیا مارکز را یک اثر «ضد اخلاقی» خواند، چاپ دوم این کتاب از انتشار بازماند.


هر چند که این کتاب چندین ماه قبل مجوز چاپ دریافت کرده بود و چاپ اول آن به سرعت در ایران نایاب شد. این کتاب با نام «خاطرات دلبرکان غمگین من» در ایران به چاپ رسید.


به نوشته این روزنامه، این فشارها شامل کتاب های ایرانی هم می شود. «خروس» نوشته ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز معروف ایرانی مقیم لندن، توقیف شده است. این کتاب در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی مجوز چاپ دریافت کرده بود.



کتاب «خاطرات روسپیان غمگین من» اثر گابریل گارسیا مارکز پس از آنکه در ایران یک اثر «ضد اخلاقی» خوانده شد، از چاپ دوم باز ماند.
به علاوه چاپ تقریبا تمام کتاب های صادق هدایت، نویسنده بوف کور که از شهرت جهانی برخوردار است ممنوع است.

روند فرسایشی کسب مجوز


گاردین می افزاید: روند فرسایشی کسب مجوز چاپ خود دلیلی دیگر برای بی میلی نویسندگان به چاپ آثارشان است.


مجتبی پورمحسن که انتشار مصاحبه اش با ساقی قهرمان، شاعر ایرانی همجنسگرای مقیم کانادا در روزنامه شرق به تعطیلی این روزنامه منجر شد می گوید: تقریبا نه ماه است که ترجمه اش از کتاب «مرد بدون کشور» اثر کرت ونه گت، را به وزارت ارشاد داده و هنوز پاسخی نگرفته است.


آقای پورمحسن می گوید: خسته شده و دیگر انرژی ندارد که در زمینه ادبیات در ایران فعالیت کند. کتاب اشعار او نیز شش ماه است که در انتظار کسب مجوز چاپ است.


به نوشته گاردین، انتظار طولانی تنها مشکل نویسندگان ایرانی نیست و به یعقوب یاد علی، نویسنده دیگر اشاره می کند که به خاطر برخی قسمت های کتابش یعنی «آداب بی قراری» که با مجوز به چاپ رسید، ۴۰ روز را در زندان گذراند.


یعقوب یادعلی سپس به اتهام نشر اکاذیب به سه ماه زندان به شرط انتشار چهار مقاله درباره شخصیت های فرهنگی و هنری محکوم شد.


رضا قاسمی، رمان نویس مشهور مقیم پاریس به خاطر فرار از سانسور دولتی و مراحل کسب مجوز، اخیرا رمان تازه خود به نام «وردی که بره ها می خوانند» را به شکل رایگان بر روی شبکه اینترنت قرار داده است و با استقبال بسیاری از وبلاگ نویسان ایرانی مواجه شده است.