حملات به رحیم مشایی؛ جنگ قدرت یا اختلافات درونی اصولگرایان؟

  • مراد ویسی

اسفندیار رحیم مشایی همراه با محمود احمدی نژاد در همایش ایرانیان خارج از کشور. سخنرانی رییس دفتر محمود احمدی نژاد در مراسم اختتامیه این همایش در باره تبلیغ مکتب ایرانی جنجال برانگیز شد.

حملات اصولگرايان به دولت محمود احمدى نژاد رو به افزايش است. پس از مناقشه مجلس و دولت بر سر ابلاغ قوانين،‌ حالا رئيس قوه قضائيه نيز به شدت از مواضع رئيس جمهور بر عليه قوه قضائيه انتقاد كرده است.

در قم نيز صداى مهمترين روحانى حامى دولت، يعنى آيت الله مصباح يزدى، از سخنان اخير اسفنديار مشايى درآمده است.

در تهران نيز حملات به رئيس دفتر محمود احمدى نژاد گسترش يافته است. حبيب الله عسكر اولادى از سران موتلفه و سرلشكر فيروزآبادى، رئيس ستاد نيروهاى مسلح، از سخنان اخیر آقاى مشايى به شدت بر آشفته اند.




اسفندیار مشایی در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان خارج از کشور که هفته گذشته برگزار شد، گفت: «از مکتب اسلام دريافت‌های متنوعی وجود دارد، اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مکتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مکتب ايران را به دنيا معرفی کنيم.»

اما اين انتقادات از دولت، ريشه در چه چيزى دارد؟ آيا انتقاد از شخص اسفنديار رحيم مشايى است؟ آيا انتقاد از رويكرد محمود احمدى نژاد است؟ يا جنگ قدرت ميان اصولگرايان براى مجلس بعدى و دولت آينده است؟

مهدى فتاح پور، تحليلگر سياسى مقيم آلمان مى گويد كه اختلافات بين اصولگرايان جديد نيست، ‌ولى بالا گرفتن آن ناشى از شكست راهبردهاى محمود احمدى نژاد براى اداره كشور است.

مهدى فتاح پور: اختلافاتى كه امروز در درون رژيم وجود دارد، جديد نيست. جمهورى اسلامى به دليل تناقضى كه در ساختار و در تفكر نيروهاى حاكمش وجود دارد، به طور دائم يكسرى افراد را از داخل حاكميت بيرون ريخته است.

در نتيجه همواره اختلافاتى سر باز كرده است. اين اختلافات كنونى هم جديد نيست. اين دو نيروى اصولگرايى كه هم اكنون با هم درگيرند، در تمام دوران، سياست هاى متفاوتى را تبليغ كرده اند، به خصوص آنجا كه مسئله به اداره امور اقتصادى كشور برمى گردد.

الان وضعيتى پيش آمده كه آقاى احمدى نژاد چهار يا پنج سال بر كشور حكومت كرده و سياستى را پيش برده است،‌ و حالا سياست هاى آقاى احمدى نژاد با شكست مواجه شده است، در نتيجه اختلافات قديمى كه همواره بين دو نيرو وجود داشته، شدت پيدا كرده است.

الان مسئله ميلياردها پول مطرح است كه با چه سياستى خرج شود؟ به كسى اختيارات داده شود؟ خوب! كسانى كه مخالف سياست هاى محمود احمدى نژاد هستند، عملا از اين وضع ناراضى هستند، به همين دليل است كه اين اختلافات شدت پيدا كرده است.

به اعتقاد من با توجه به اينكه هيچ چشم اندازى براى بهبود وضعيت كشور وجود ندارد، اين اختلافات باز هم شديدتر خواهد شد.»

اما اگر اصولگرايان با همديگر اختلاف دارند، اين اختلافات، آنان را در چه گروه بندي هاى جديدى دسته بندى كرده است؟

مجيد محمدى، جامعه شناس و تحليلگر سياسى در آمريكا معتقد است: «هم اكنون چهار گروه قدرت را مى توان بين اصولگرايان از هم تميز داد»

مجيد محمدى: به نظرم در شرايط امروز چهار گرايش موجود در حاكميت به چشم مى خورد كه البته اين گرايش ها هم در مسئله اتمى و هم در مسئله سركوب اصلاح طلبان و مخالفان و هم در اصل اطاعت از ولايت فقيه، ‌با هم اتفاق نظر دارند.

اما تفاوت هايى هم بين آنها وجود دارد.جريان اول، جريان عدالت گراست كه سايت «الف» اين جريان را نمايندگى مى كند. مسئله اصلى شان مبارزه با فساد است و فرد شاخص شان هم آقاى توكلى است.

جريان دوم، جريان توسعه گراست كه سايت تابناك و روزنامه تهران امروز، آن را نمايندگى مى كنند. مسئله اصلى شان«كارآمدى» است و آقايان رضايى و قاليباف،‌ اين جريان را نمايندگى مى كنند.

جريان سوم، جريان نظامى گراست كه دو سايت فارس و رجانيوز، وابسته به اين جريانند و هدف اصلى شان هم تسخير بيشتر منابع دولتى و قدرت در حاكميت است. آقاى احمدى نژاد و اسفنديار رحيم مشايى اين جريان را نمايندگى مى كنند.

جریان چهارم، جریان سنت گراست که عمدتا روزنامه رسالت این جریان را نمایندگی می کند و علی لاریجانی و مرتضی نبوی از چهره های شاخص آن هستند.»

اما مواضع آيت الله خامنه اى در اين ميان چيست؟ آيا او از گروه خاصى از اصولگرايان حمايت مى كند؟ آيا آيت الله خامنه اى توانسته است اين اختلافات را در بين اصولگرايان مديريت كند؟

مهدى فتاح پور معتقد است به دليل قديمى بودن اين اختلافات و وسعت آن،‌ در عمل،‌اين اختلافات عليرغم تمايل آقاى خامنه اى،‌ ادامه خواهد يافت.

مهدى فتاح پور: آقاى خامنه اى تا زمانى كه اين دو نيروى اصولگرا در كنار هم بودند و در مقابل اصلاح طلبان قرار داشتند،‌ به طور كامل از آنها حمايت كرد. يعنى ايشان به طور كامل از حذف اصلاح طلبان در حكومت حمايت كردند.

ولى همواره معتقد بودند و سياست شان بر اين مبنا بود كه اين دو نيرو در كنار هم در جريان حاكميت باقى بمانند، البته با كمى نظر مثبت بيشتر نسبت به آقاى احمدى نژاد.

ولى خوب! همان طور كه مطرح شد، آن قدر مسائل كشور حاد است و ناتوانى دولت فعلى در اداره كشور عيان است، كه يك عده از نيروها كه به هر حال فكر مى كنند اين وضعيت مى تواند كل سيستم و از جمله خود آنها را به خطر بياندازد، طبيعتا اعتراض مى كنند.

من فكر نمى كنم اين امكان در آينده حتى براى آقاى خامنه اى وجود داشته باشد كه بتواند اختلافات اين دو نيرو را تعديل كند.»

حالا به نظر مى رسد اختلافات داخلى بين اصولگرايان به حدى رسيده كه آيت الله خامنه اى را نيز به شدت نگران كرده است. حالا رهبر ايران هر چقدر از ضرورت وحدت اصولگرايان مى گويد، آنها بيشتر از گذشته بر طبل جنگ قدرت مى كوبند.