روابط عمومی دفتر تحکيم وحدت با انتشار بيانيه ای بازداشت فعالان دانشجويی و اعضای انجمن های اسلامی دانشجويان در روزهای اخير را محکوم کرد.
در روزهای اخير، علی قلی زاده، عليرضا کيانی، محسن برزگر و محمد حيدرزاده در شهرهای گوناگون ايران توسط ماموران امنيتی بازداشت شده اند.
دفتر تحکيم وحدت در بيانيه خود خواستار آزادی اين فعالان دانشجويی و ساير دانشجويان زندانی مانند مجيد توکلی، مجيد دری، بهاره هدايت، ميلاد اسدی، کوهيار گودرزی و ضياء نبوی شد و اعلام کرد که مانند گذشته، مصمم و استوار به فعاليت و راه خود ادامه خواهد داد.
سلمان سيما، فعال دانشجويی که در ترکيه به سر می برد، در مورد بازداشت های اخير فعالان دانشجويی به رادیو فردا می گويد:
سلمان سيما: اين بار هم ما شاهد اين هستيم که فشارهای سنگينی به جريانات دانشجويی وارد می شود. در راس همه اينها، جرياناتی است که برای دفتر تحکيم وحدت به وجود آمده است.
فشارهای زيادی بر اين مجموعه وارد کردند. به عنوان مثال هنوز هم ميلاد اسدی وبهاره هدايت که از اعضا دفتر تحکيم هستند، در زندان به سر می برند. و با احکام سنگين مواجهند.
دستگيری اين دوستان اخير هم جدا از نحوه بازداشتشان که اصولا غير قانونی بوده، و حکمی به آنها نشان داده نشده است، برای اعمال فشار هر چه بيشتر به دفتر تحکيم و برای جلوگيری از پويايی هر چه بيشتر اين مجموعه بوده است.
اين فشارهايی که در طول يکسال و نيم گذشته دارد به فعالين دانشجويی وارد می شود و روابط عمومی دفتر تحکيم وحدت هم از آن به عنوان «تلاش برای ريشه کن کردن اين تشکل» نام برده است، به نظر شما جوابگو خواهد بود يا خير؟
دانشگاه اصولا در راس همه تحولات جامعه قراردارد. ۳۰ سال است که دانشگاه های کشور با مشکلاتی مواجهند. از انقلاب فرهنگی گرفته تا بحث نوع پوشش و حجاب، سهميه دارها، ارگان های شبه نظامی که در گروه های دانشجويی و مابين دانشگاه ها رخنه کرده اند، و اعتراضات دانشجويی بالاخره در اين مدت به طور افتان و خيزان در درون دانشگاه وجود داشته است.
سوالی که در اين ميان مطرح می شود اين است که مگر نه اينکه می گويند «جنبش سبز» با شکست مواجه شده و «فتنه» ختم شده است؟ پس اين همه بازداشت ها نشانه چييست؟
اينها نشان می دهد که جريانات دانشجويی زنده است. شايد سرکوب بتواند به صورت مقطعی جلوی برخی از فعاليت ها و تحرکات را بگيرد. ولی ماهيت دانشگاه ماهيتی پويا و سيال است.
در کنار بازداشت هايی که صورت گرفته است شاهد اين هستيم که در زندان ها هم عليه برخی از دانشجويان زندانی اعمال فشارهايی انجام می شود. از جمله آقايان گودرزی و دری که به تبعيد فرستاده شده اند. چرا اين فشارها به دانشجويان زندانی وارد می شود؟
حقيقت اين است که دوستانی که در زندان هستند به خودی خودشان يک نوع جايگاه رهبری و تاثيرگذاری پيدا می کنند. بيانيه ها و نامه های ساير دانشجويان که در حمايت از دانشجويان زندانی نوشته می شود نيز خود نشان دهنده اين اتحاد و همفکری مابين دانشجويان است.
مسلم است فعالين دانشجويی خوشنام و شناخته شده ای مانند ضياء نبوی، بهاره هدايت و مجيد دری و ساير دوستان را در شرايطی نگه خواهند داشت که با محيط خارج از زندان تماس کمتری داشته باشند.
غافل از اينکه خود اين محروميت ها، مظلوميت را برای اين دوستان به همراه دارد. و اين مظلوميت به خودی خود صدای اينها را بلندتر از گذشته به گوش دانشجويان خواهد رساند و افکار دانشگاه را متوجه خواهد کرد که دوستان ما در شرايط بدی به سر می برند.
در روزهای اخير، علی قلی زاده، عليرضا کيانی، محسن برزگر و محمد حيدرزاده در شهرهای گوناگون ايران توسط ماموران امنيتی بازداشت شده اند.
دفتر تحکيم وحدت در بيانيه خود خواستار آزادی اين فعالان دانشجويی و ساير دانشجويان زندانی مانند مجيد توکلی، مجيد دری، بهاره هدايت، ميلاد اسدی، کوهيار گودرزی و ضياء نبوی شد و اعلام کرد که مانند گذشته، مصمم و استوار به فعاليت و راه خود ادامه خواهد داد.
سلمان سيما، فعال دانشجويی که در ترکيه به سر می برد، در مورد بازداشت های اخير فعالان دانشجويی به رادیو فردا می گويد:
سلمان سيما: اين بار هم ما شاهد اين هستيم که فشارهای سنگينی به جريانات دانشجويی وارد می شود. در راس همه اينها، جرياناتی است که برای دفتر تحکيم وحدت به وجود آمده است.
فشارهای زيادی بر اين مجموعه وارد کردند. به عنوان مثال هنوز هم ميلاد اسدی وبهاره هدايت که از اعضا دفتر تحکيم هستند، در زندان به سر می برند. و با احکام سنگين مواجهند.
دستگيری اين دوستان اخير هم جدا از نحوه بازداشتشان که اصولا غير قانونی بوده، و حکمی به آنها نشان داده نشده است، برای اعمال فشار هر چه بيشتر به دفتر تحکيم و برای جلوگيری از پويايی هر چه بيشتر اين مجموعه بوده است.
اين فشارهايی که در طول يکسال و نيم گذشته دارد به فعالين دانشجويی وارد می شود و روابط عمومی دفتر تحکيم وحدت هم از آن به عنوان «تلاش برای ريشه کن کردن اين تشکل» نام برده است، به نظر شما جوابگو خواهد بود يا خير؟
دانشگاه اصولا در راس همه تحولات جامعه قراردارد. ۳۰ سال است که دانشگاه های کشور با مشکلاتی مواجهند. از انقلاب فرهنگی گرفته تا بحث نوع پوشش و حجاب، سهميه دارها، ارگان های شبه نظامی که در گروه های دانشجويی و مابين دانشگاه ها رخنه کرده اند، و اعتراضات دانشجويی بالاخره در اين مدت به طور افتان و خيزان در درون دانشگاه وجود داشته است.
سوالی که در اين ميان مطرح می شود اين است که مگر نه اينکه می گويند «جنبش سبز» با شکست مواجه شده و «فتنه» ختم شده است؟ پس اين همه بازداشت ها نشانه چييست؟
اينها نشان می دهد که جريانات دانشجويی زنده است. شايد سرکوب بتواند به صورت مقطعی جلوی برخی از فعاليت ها و تحرکات را بگيرد. ولی ماهيت دانشگاه ماهيتی پويا و سيال است.
در کنار بازداشت هايی که صورت گرفته است شاهد اين هستيم که در زندان ها هم عليه برخی از دانشجويان زندانی اعمال فشارهايی انجام می شود. از جمله آقايان گودرزی و دری که به تبعيد فرستاده شده اند. چرا اين فشارها به دانشجويان زندانی وارد می شود؟
حقيقت اين است که دوستانی که در زندان هستند به خودی خودشان يک نوع جايگاه رهبری و تاثيرگذاری پيدا می کنند. بيانيه ها و نامه های ساير دانشجويان که در حمايت از دانشجويان زندانی نوشته می شود نيز خود نشان دهنده اين اتحاد و همفکری مابين دانشجويان است.
مسلم است فعالين دانشجويی خوشنام و شناخته شده ای مانند ضياء نبوی، بهاره هدايت و مجيد دری و ساير دوستان را در شرايطی نگه خواهند داشت که با محيط خارج از زندان تماس کمتری داشته باشند.
غافل از اينکه خود اين محروميت ها، مظلوميت را برای اين دوستان به همراه دارد. و اين مظلوميت به خودی خود صدای اينها را بلندتر از گذشته به گوش دانشجويان خواهد رساند و افکار دانشگاه را متوجه خواهد کرد که دوستان ما در شرايط بدی به سر می برند.