همزمان با بركنارى روساى حداقل ۱۴ دانشگاه در سراسر ايران، وزارت علوم از كاهش پذيرش دانشجو در رشته هاى علوم انسانى خبر داده است.
طى روزهاى گذشته روساى دانشگاه هاى كرمان، اهواز، مازندران، ايلام، زنجان، قم، صنعتى شريف، خواجه نصير، جامع كاربردى و هنر از كار بركنار شده و يا تغيير يافته اند. اكنون نيز ابوالفضل حسينى، مديركل دفتر گسترش آموزش عالى، اعلام كرده است دولت تصميم به محدود كردن پذيرش دانشجو در رشته هاى علوم انسانى دارد.
طى ماه هاى گذشته دانشگاه هاى ايران شاهد تحولات مهم ديگرى نيز بودند از جمله بازنشستگى اجبارى اساتيد منتقد، كاهش اختيارات دانشكده ها و دانشگاه ها در پذيرش اساتيد جديد، متمركز شدن جذب اساتيد در وزارت علوم و فشار بر تشكل ها و نشريات دانشجويى منتقد و مستقل؛ مجموعه اقداماتى كه صاحب نظران در حوزه آموزش عالى ايران آن را يك سياست كلى و به هم پيوسته مى دانند.
سعيد پيوندى، استاد دانشگاه در پاريس، نيز چنين عقيده اى دارد و به راديو فردا مى گويد: «وزارت علوم چند ماهى است كه سياست متمركز و هماهنگى را براى نظارت و كنترل دانشگاه ها شروع كرده است. در اين سياست هم دانشجويان و هم موضوعات درسى، اساتيد و مديريت دانشگاه ها مطرح بوده و در هر كدام از اين بخش ها راهكارهاى وزارت علوم در حال پياده شدن است.»
اعتقاد و باور برخى ديگر از تحليلگران اين است كه حكومت از نقش و جايگاه دانشگاه در ايران بسيار نگران است، زيرا دانشگاه را انتقال دهنده انديشه هاى نو به مردم ايران مى داند.
سعيد رضوى فقيه، تحليلگر مسايل دانشگاهى در تهران، بر اين باور است و به راديو فردا مى گويد: «من گمان مى كنم دولت آقاى احمدى نژاد و اصلاً حكومت جمهورى اسلامى طى چند سال گذشته با توجه به تحركاتى كه در دوره اصلاحات و قبل از آن در دانشگاه ها وجود داشته و دانشگاه كانونى براى انديشه هاى جديد و اصلاح طلبانه بوده، برنامه اى دارند تا كانون انديشه هاى نوگرايانه را تا حدى محدود كنند و در اختيار خود بگيرند.»
با وجود این، برخى ديگر از تحليلگران مسائل ايران، سطح موضوع را از دانشگاه ها بالاتر برده و معتقدند اقدامات جديد در دانشگاه هاى ايران جزئى از تمايلات تماميت خواهانه حكومت ايران است.
مجيد محمدى، جامعه شناس و تحليلگر سياسى در آمريكا، ضمن تاكيد بر اين كه اين اقدامات نشانه تماميت خواهى مسئولان جمهورى اسلامى است، مى گويد: «به خصوص اگر در يك سال گذشته به نشانه هايى كه از سوى جمهورى اسلامى صادر مى شود نگاه كنيم، مى بينيم گرايش به سوى تماميت طلبى به شدت پررنگ شده است. در حوزه علم و فرهنگ شاهد بسته شدن هر چه بيشتر فضاى عمومى و رسانه اى هستيم و در كنار آن شاهد تداوم انقلاب فرهنگى، بازنشسته كردن يا بيرون كردن اساتيد و قائل شدن به اين كه اساتيد استخدام شده بايد به ولايت فقيه و شخص آقاى خامنه اى و به تهديدات و جنگ نرم و همه ادبياتى كه امروز جارى است اعتقاد داشته باشند. دو نشانه ساده اين امر كنار گذاشتن آقاى ثبوتى از مركز تحصيلات تكميلى زنجان و كنار گذاشتن آقاى سهراب پور بوده كه هر دو چهره هاى بسيار با سابقه اى در فضاى دانشگاهى ايران هستند.»
ولى آيا مجموعه اقدامات حكومت ايران در بركنارى اساتيد و روساى دانشگاه ها و گماردن روساى جديد و استخدام نسل جديدى از استادان مى تواند به حكومت ايران در ايجاد دانشگاه مطلوب كمك كند؟
تحليلگرانى چون سعيد پيوندى در پاريس معتقدند حكومت مى داند چه كار مى كند، زيرا اساسى ترين و بنيادى ترين عناصر هويتى دانشگاه ها را هدف قرار داده است.
سعيد پيوندى مى افزايد: «اگر برگرديم به اصل وجودى دانشگاه، استقلال دانشگاه دو پايه اساسى دارد. يكى حق دانشگاه است دراستخدام و امور مربوط به هيئت علمى و دوم حق انتخاب موضوعات پژوهش و آموزش. اكنون وزارت علوم در هر دو مورد، استقلال دانشگاه را به طور كامل خدشه دار كرده است.»
اما دانشگاه ها و دانشگاهيان ايران درمقابل اين اقدامات حكومت چه موضعى ممكن است اتخاذ كنند؟
سعيد رضوى فقيه در تهران معتقد است: «اين دسته از اساتيد هم كه مى آيند اگر نه ۱۰۰ درصد ولى درصد قابل توجهى از آنها در مسير تحقيق و پژوهش خود يك نگاه انتقادى به مسايل پيدا مى كنند. در واقع اين حركت با همه هزينه هايى كه دربردارد نتيجه مطلوب نخواهد داشت وممكن است حتى نتيجه عكس داشته باشد.»
دانشگاه هاى ايران چند هفته ديگر بازگشايى مى شوند و هنوز از واكنش دانشگاه ها و دانشگاهيان در برابر اين اقدامات حكومت در فصل تابستان و تعطيلى دانشگاه ها اطلاعى در دست نيست.
اما به نظر مى رسد صرف نظر از نتايج اجراى اين سياست ها در دانشگاه ها، حكومت بر اجراى سريع و كامل اين اقدامات در فصل تابستان و پيش از بازگشايى دانشگاه ها اصرار دارد.
طى روزهاى گذشته روساى دانشگاه هاى كرمان، اهواز، مازندران، ايلام، زنجان، قم، صنعتى شريف، خواجه نصير، جامع كاربردى و هنر از كار بركنار شده و يا تغيير يافته اند. اكنون نيز ابوالفضل حسينى، مديركل دفتر گسترش آموزش عالى، اعلام كرده است دولت تصميم به محدود كردن پذيرش دانشجو در رشته هاى علوم انسانى دارد.
طى ماه هاى گذشته دانشگاه هاى ايران شاهد تحولات مهم ديگرى نيز بودند از جمله بازنشستگى اجبارى اساتيد منتقد، كاهش اختيارات دانشكده ها و دانشگاه ها در پذيرش اساتيد جديد، متمركز شدن جذب اساتيد در وزارت علوم و فشار بر تشكل ها و نشريات دانشجويى منتقد و مستقل؛ مجموعه اقداماتى كه صاحب نظران در حوزه آموزش عالى ايران آن را يك سياست كلى و به هم پيوسته مى دانند.
سعيد پيوندى، استاد دانشگاه در پاريس، نيز چنين عقيده اى دارد و به راديو فردا مى گويد: «وزارت علوم چند ماهى است كه سياست متمركز و هماهنگى را براى نظارت و كنترل دانشگاه ها شروع كرده است. در اين سياست هم دانشجويان و هم موضوعات درسى، اساتيد و مديريت دانشگاه ها مطرح بوده و در هر كدام از اين بخش ها راهكارهاى وزارت علوم در حال پياده شدن است.»
اعتقاد و باور برخى ديگر از تحليلگران اين است كه حكومت از نقش و جايگاه دانشگاه در ايران بسيار نگران است، زيرا دانشگاه را انتقال دهنده انديشه هاى نو به مردم ايران مى داند.
سعيد رضوى فقيه، تحليلگر مسايل دانشگاهى در تهران، بر اين باور است و به راديو فردا مى گويد: «من گمان مى كنم دولت آقاى احمدى نژاد و اصلاً حكومت جمهورى اسلامى طى چند سال گذشته با توجه به تحركاتى كه در دوره اصلاحات و قبل از آن در دانشگاه ها وجود داشته و دانشگاه كانونى براى انديشه هاى جديد و اصلاح طلبانه بوده، برنامه اى دارند تا كانون انديشه هاى نوگرايانه را تا حدى محدود كنند و در اختيار خود بگيرند.»
با وجود این، برخى ديگر از تحليلگران مسائل ايران، سطح موضوع را از دانشگاه ها بالاتر برده و معتقدند اقدامات جديد در دانشگاه هاى ايران جزئى از تمايلات تماميت خواهانه حكومت ايران است.
مجيد محمدى، جامعه شناس و تحليلگر سياسى در آمريكا، ضمن تاكيد بر اين كه اين اقدامات نشانه تماميت خواهى مسئولان جمهورى اسلامى است، مى گويد: «به خصوص اگر در يك سال گذشته به نشانه هايى كه از سوى جمهورى اسلامى صادر مى شود نگاه كنيم، مى بينيم گرايش به سوى تماميت طلبى به شدت پررنگ شده است. در حوزه علم و فرهنگ شاهد بسته شدن هر چه بيشتر فضاى عمومى و رسانه اى هستيم و در كنار آن شاهد تداوم انقلاب فرهنگى، بازنشسته كردن يا بيرون كردن اساتيد و قائل شدن به اين كه اساتيد استخدام شده بايد به ولايت فقيه و شخص آقاى خامنه اى و به تهديدات و جنگ نرم و همه ادبياتى كه امروز جارى است اعتقاد داشته باشند. دو نشانه ساده اين امر كنار گذاشتن آقاى ثبوتى از مركز تحصيلات تكميلى زنجان و كنار گذاشتن آقاى سهراب پور بوده كه هر دو چهره هاى بسيار با سابقه اى در فضاى دانشگاهى ايران هستند.»
ولى آيا مجموعه اقدامات حكومت ايران در بركنارى اساتيد و روساى دانشگاه ها و گماردن روساى جديد و استخدام نسل جديدى از استادان مى تواند به حكومت ايران در ايجاد دانشگاه مطلوب كمك كند؟
تحليلگرانى چون سعيد پيوندى در پاريس معتقدند حكومت مى داند چه كار مى كند، زيرا اساسى ترين و بنيادى ترين عناصر هويتى دانشگاه ها را هدف قرار داده است.
سعيد پيوندى مى افزايد: «اگر برگرديم به اصل وجودى دانشگاه، استقلال دانشگاه دو پايه اساسى دارد. يكى حق دانشگاه است دراستخدام و امور مربوط به هيئت علمى و دوم حق انتخاب موضوعات پژوهش و آموزش. اكنون وزارت علوم در هر دو مورد، استقلال دانشگاه را به طور كامل خدشه دار كرده است.»
اما دانشگاه ها و دانشگاهيان ايران درمقابل اين اقدامات حكومت چه موضعى ممكن است اتخاذ كنند؟
سعيد رضوى فقيه در تهران معتقد است: «اين دسته از اساتيد هم كه مى آيند اگر نه ۱۰۰ درصد ولى درصد قابل توجهى از آنها در مسير تحقيق و پژوهش خود يك نگاه انتقادى به مسايل پيدا مى كنند. در واقع اين حركت با همه هزينه هايى كه دربردارد نتيجه مطلوب نخواهد داشت وممكن است حتى نتيجه عكس داشته باشد.»
دانشگاه هاى ايران چند هفته ديگر بازگشايى مى شوند و هنوز از واكنش دانشگاه ها و دانشگاهيان در برابر اين اقدامات حكومت در فصل تابستان و تعطيلى دانشگاه ها اطلاعى در دست نيست.
اما به نظر مى رسد صرف نظر از نتايج اجراى اين سياست ها در دانشگاه ها، حكومت بر اجراى سريع و كامل اين اقدامات در فصل تابستان و پيش از بازگشايى دانشگاه ها اصرار دارد.