از اصولگرایی تا چپگرایی به سبک آمریکای لاتین

در مراسمی که هنگام بازديد رييس جمهوری نيکاراگوئه از تهران برگزار شد، تصوير محمود احمد نژادی در کنار دانيل اورتگا، هوگو چاوز و فيدل کاسترو قرار گرفت.

دوستی بسيار نزديک ايران با نيکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا، در ورای ابعاد سياسی آن، در بردارنده اين پيام نيز هست که محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی در عرصه اقتصادی بيش از بيش به تفکر چپ ترين جناح های حاکمه آمريکای لاتين علاقه نشان می دهد.


نيکاراگوئه، که دانيل اورتگا رييس جمهوری اش هم اکنون در ايران به سر می برد، بعد از هاييتی فقير ترين کشور قاره آمريکا است.


نيکاراگوئه کشور بسيار مقروضی نيز هست و هر سال بيست درصد از پنج ميليارد دلار توليد ناخالص داخلی خود را به پرداخت اصل و فرع بدهی های خارجی اش اختصاص می دهد.


از رسانه های تهران چنين بر می آيد که حتی هواپيمای حامل آقای اورتگا و همراهانش در سفر به تهران، از ليبی به عاريت گرفته شده است.


برای جمهوری اسلامی، که زير فشار تحريم بين المللی است، ميهمانانی اين چنين طبعا نمی توانند فرشته نجات باشند. آنچه در عوض به ديدار دانيل اورتگا از ايران معنا می بخشد، پيوندهای آشکار فکری ميان محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی و گرايش های چپگرا در آمريکای لاتين است.



در مراسمی که هنگام بازديد رييس جمهوری نيکاراگوئه از تهران برگزار شد، تصوير محمود احمد نژادی در کنار دانيل اورتگا، هوگو چاوز و فيدل کاسترو قرار گرفت. اين نماد ديگری است از بازگشت جمهوری اسلامی به گفتمان سال های نخست پس از انقلاب، از جمله در عرصه اقتصادی.

البته رييس جمهوری نيکاراگوئه ديگر آن انقلابی ساندينيست جوانی نيست که در آغاز دهه ۱۹۸۰ ميلادی، ميرحسين موسوی، نخست وزير نظام بر آمده از انقلاب اسلامی را در ماناگوآ پذيرا شد.


برای بازگشت به قدرت در سال گذشته ميلادی، دانيل اورتگا تعهد کرد به مالکيت خصوصی، اقتصاد آزاد و نيز آزادی های عمومی احترام بگذارد.


با اين همه چپگرايی و ضديت با آمريکا همچنان جوهر انديشه آقای اورتگا است و اين، علاوه بر اميد به دست و دلبازی مالی ايران، مهم ترين عامل دوستی او با محمود احمدی نژاد است.


دوست ديگر آقای احمدی نژاد در آمريکای لاتين، هوگو چاوز رييس کشور ونزوئلا است که تابستان گذشته به ايران آمد.


البته ونزوئلای ۲۷ ميليون نفری با ۱۳۰ ميليارد دلار توليد ناخالص سالانه از اهميتی به مراتب بيشتر از نيکاراگوئه شش ميليون نفری برخوردار است.


ولی ونزوئلا نيز همانند ايران گرفتار يک اقتصاد شديدا نفتی و دولتی است و از هزينه های بسيار سنگين عمومی، تورم بالا و فساد گسترده رنج می برد.


آقای چاوز، همانند رييس جمهوری اسلامی، کشورش را با تکيه بر بالش نرم دلارهای نفتی اداره می کند، پيرو بی چون و چرای پوپوليسم است و با ليبراليسم و سازمان های بين المللی اقتصادی، به ويژه بانک جهانی و صندوق بين المللی پول، دشمنی می ورزد.


در مراسمی که هنگام بازديد رييس جمهوری نيکاراگوئه از تهران برگزار شد، تصوير محمود احمد نژادی در کنار دانيل اورتگا، هوگو چاوز و فيدل کاسترو قرار گرفت. اين نماد ديگری است از بازگشت جمهوری اسلامی به گفتمان سال های نخست پس از انقلاب، از جمله در عرصه اقتصادی.


دوستی روز افزون جمهوری اسلامی با اين سه کشور پيام منفی ديگری است خطاب به محافل کسب و کار ايران و محافل مالی بين المللی.


در درون ايران، گرايش روز افزون به سوی چپ ترين نظام های دنيای در حال توسعه، به ياس و نگرانی در بخش غير دولتی دامن می زند.


حتی بدنه کارشناسی جمهوری اسلامی نيز بيشتر ستايشگر کره جنوبی، مالزی و ترکيه است تا مجذوب نيکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا.


در صحنه بين المللی نيز سخنرانی های آتشين رهبران انقلابی آمريکای لاتين در تهران به خروج جمهوری اسلامی از انزوا کمکی نمی کند.