حقیقت جو: در ایران تشکل سازی می کنند تا به حمایت از دیکتاتور بپردازند

  • مراد ویسی
دبير کميسيون ماده ده احزاب ايران گفته است، دو حزب جديد به نام «جمعيت ادوار جنبش دانشجويی کشور» و «حزب عدالت‌طلبان ايران اسلامی» مجوز فعاليت گرفته اند.

مسئول حزب جمعيت ادوار جنبش دانشجويی محسن اميديان معرفی شده که هم اکنون از مسولان دفتر نمايندگی ولی فقيه در دانشگاه های کشور است.

در این ارتباط، رادیو فردا با فاطمه حقيقت جو، عضو سابق دفتر تحکيم وحدت و نماينده پيشين مجلس ششم گفت و گويی انجام داده است.



خانم حقيقت جو معتقد است که اين اقدام تلاشی برای نشان دادن آزادی احزاب در ايران است.

فاطمه حقيقت جو: وزارت کشور می خواهد بگويد که ببينيد! ما همچنان داريم برای احزاب و تشکل ها مجوز صادر می کنيم. و فعاليت احزاب، کماکان در کشور آزاد است.

اينها البته همه غلط است. در دوره شاه هم شاه به احزابی که از او حمايت می کردند اجازه فعاليت می داد. گرچه نهايتا همه آنها به يک حزب (رستاخيز) ختم می شد.

آقای خامنه ای هم الان دارد همين کار را انجام می دهد و اين، قابل مقايسه با عملکرد بقيه حکومت های ديکتاتوری است. در واقع تشکل سازی می کنند تا به شکل مصنوعی گروه هايی را ايجاد کنند که به حمايت از آن ديکتاتور بپردازند تا يک مشروعيتی برای آن ديکتاتور ايجاد کنند.

من فکر نمی کنم وضعيت سياسی ايران و آگاهی نسل جوان، اجازه موفقيت چنين تشکل هايی را فراهم کند.

شما فکر می کنيد تشکيل چنين جمعيتی به نام «جمعيت ادوارجنبش دانشجويی کشور» ارتباطی با وجود يک تشکل سياسی به نام سازمان ادوار تحکيم وحدت دارد يا خير؟

جنبش دانشجويی در ايران همواره فعالترين گروه مخالف دولت بوده است. در طول يکسال و نيم گذشته که کمابيش به علت فضای رعب و وحشت، سکوتی بر کل جامعه حاکم شد، اين جنبش دانشجويی بود که عليرغم همه فشارهای بسيار سنگين، اخراج ها و زندانها، همچنان افتان و خيزان به حرکتش ادامه داده و فعال است.

تمام تشکل های ساختگی که در طول يک دهه گذشته ايجاد کرده اند، نتوانسته اند اين حرکت دانشجويی را منحرف کنند.

اعضاء فارغ التحصيل دفتر تحکيم وحدت، اتحاديه ای را به نام سازمان ادوار تحکيم وحدت شکل دادند که دبير کل اين اتحاديه همچنان در زندان است.

منظورتان آقای زيدآبادی است؟

بله. آقای احمد زيدآبادی کماکان در زندان است و البته به جز ايشان بعضی از ديگراعضاء اين سازمان، همچنان در زندانند.

به دليل موفقيت اين نوع تشکل ها، مثل سازمان ادوار تحکيم وحدت و به طور کلی، جنبش دانشجويی، حاکميت در صدد است تا تشکل های موازی همنامی ايجاد کند، که يکی از اين تشکل های موازی همين جمعيت ادوار جنبش دانشجويی کشور است.

ممکن است اين سوال مطرح شود که وقتی بسيج دانشجويی وجود دارد، ديگر چه نيازی به ايجاد اين تشکل ها هست. اما چون يک نگرش منفی اساسا به واژه بسيج در جامعه ايران وجود دارد، بسيج دانشجويی آن کارکرد را نمی تواند داشته باشد.

يعنی اين جمعيت ادوار دانشجويی چه کارکردی می تواند داشته باشد؟ آيا می خواهد همان کارکرد سازمان ادوار تحکيم وحدت را داشته باشد؟

اينها اين کار را انجام داده اند تا بتوانند نيروهای فعال در جنبش دانشجويی را به سمت حمايت از دولت و حمايت از رهبری منحرف کنند.

به خصوص با توجه به اينکه می بينيم کسی که اين حزب را تاسيس کرده است، فردی است که سابقا مدير تشکل های دانشجويی نهاد نمايندگی مقام رهبری در دانشگاه ها بوده است.

اين نشان می دهد که هدف اصلی اين است که نوعی مشروعيت به نام تشکل دانشجويی برای رهبری ايجاد کنند.

با چنين روندی به آن نتيجه خواهند رسيد؟

من فکر می کنم که به چنين هدفی نخواهند رسيد. همين الان حتی اگر سازمان ادوار تحکيم وحدت بيايد و به نوعی از عملکرد رهبری حمايت کند، مردم و دانشجويان از آنها رويگردان خواهند شد.

بنابر اين ، اينکه اين گونه تشکل ها بخواهند بيايند و نقش فرعی را بازی کنند و نقش حمايت از دولت را به عهده بگيرند. دو تا بيانيه صادر کنند و بخواهند برای انتخابات سال آينده مجلس شورای اسلامی، ليست کانديدا ارائه بدهند، اينها هيچ کدام تاثير خاص خودش را نخواهد گذاشت.

من معتقدم اينها موفق به عضوگيری از بدنه دانشجويی کشور نخواهند شد، چه بين آنهايی که فارغ التحصيل شده اند و چه آنهايی که هم اکنون به عنوان دانشجو، فعالند.