به گفته عماد حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، دولت برای پرداخت یارانه های نقدی با مشکل روبرو است و یکی از دلایل این مشکل هم دست نیافتن دولت به در آمدهایی است که برای خود در نظر گرفته است.
وی گفته است که یک میلیون و ششصد هزار خانوار ایرانی از پرداخت بهای گاز مصرفی خود به دولت خودداری می کنند.
رادیو فردا در گفت و گو با فریبرز رئیس دانا، کارشناس اقتصادی در تهران، پرسیده است که چرا مصرف کنندگان گاز قبض های مصرف گاز را نمی پردازند.
فریبرز رئيس دانا: ما چيزی در حدود ۱۸ و نيم ميليون مشترک گاز داريم. به قرار اطلاع چيزی در حدود ۱۸ درصد از اينها قبض گازشان را پرداخت نکرده اند. بنابر اين، رقمی حدود سه ميليون خانوار است، نه يک ميليون و ششصد هزار خانوار.
حالا گفته می شود که شايد نگاه دقيقی به اين جريان انداخته اند برای اينکه جريمه تعويق پرداخت قبض گاز ظاهرا مدتی است که عقب افتاده است، با توجه به اينکه پرداخت ها از طريق تلفن بانک صورت گرفته و اين جريمه ها هم عقب افتاده است، می گويند که ممکن است مقداری از اين پرداخت ها مال آن باشد.
به همين دليل است که رقم آن را به يک ميليون و ۶۰۰ هزار خانوار تبديل می کنند، اما يک ميليون و ۶۰۰ هزار خانوارا هم کم نيست و ممکن است شتاب آن هم زيادتر بشود.
برای اينکه واقعا هزينه گاز همراه با هزينه آب و برق و تلفن و گرانی ها، فشاری بيشتر از مبلغ دريافتی يارانه های نقدی که آن هم مرتبا به تعويق می افتد، بر خانوار ايرانی وارد می کند و بسياری از اين خانوارها پول قبض گازشان را نمی دهند.
هيچ سازمان و برنامه يا شعارو اهداف اجتماعی سازمان يافته پشت سر اين ماجرا نبوده است.
يعنی به اعتقاد شما ناتوانی مالی مردم مانع پرداخت هزينه گاز شده است؟ ولی با اين اوصاف اين مسئله چه پيامدی برای دولت خواهد داشت؟
اگر اين پرداخت ها صورت نگيرد به نظر من دولت خودش را آماده برخورد خواهد کرد. يعنی گاز يک ميليون و ۶۰۰ هزار خانوار يا به عبارتی سه ميليون خانوار را قطع می کند.
ممکن است گاز را در زمستان قطع کند يا به دليل نزديک بودن زمان انتخابات اين امکان هم وجود دارد که چنين نکند. ولی قطع گاز مشترکين تنها ابزاری است که دولت در برابر کسانی که به گفته خودش بدحسابی می کنند، دارد.
ولی حتی اگر بپذيرييم که دولت، گاز يا آب مشترکينی که پول آن را پرداخت نمی کنند را قطع کند، اين اقدام هم دردی از دولت دوا نمی کند، برای اينکه درآمدهايی که در بودجه خودش منظور کرده است را به دست نمی آورد.
اين پرسش پيش می آيد که دولت از کجا می خواهد هزينه پرداختی يارانه ها را تامين کند؟
تشريک مساعی وجود ندارد. برخوردهای سياسی خاصی که به اين مسائل اقتصادی هم دامن می زند، موجب شده است که درآمد نفت کم نيست. قيمت حامل های انرژی بالا رفته است و دولت دارد در برابر اين پرداخت ها دارد صرفه جويی می کند.
اما از آن سو، حساب و کتابی هم وجود ندارد. دولت چيزی در حدود ۹ هزارميليارد تومان از بانک مرکزی برداشت کرده است، اما با وجود این، باز هم کسری بودجه وجود دارد.
از سوی ديگر همين دولت ۱۴ هزار ميليارد تومان به بخش خصوصی بدهکار است و بخش خصوصی هم تلافی اين بدهی ها را بر سر کارگرها در می آورد.
ولی در اين ميان بيشترين فشار به لايه های پايينی جامعه وارد می شود. من پيش بينی می کنم که در نهايت دولت با اين مسئله برخورد می کند ولی اينکه دولت اين کسری را به کسری بخش ديگر و کسری بخش ديگر را به کسری بخش ديگری منتقل می کند، واقعا روشی است که وجود دارد.
به اعتقاد من آينده اين روند اقتصادی خطرناک است و يکی از خطرهای آن، ورشکستگی گسترده نظام پولی و بانکی کشور است.
وی گفته است که یک میلیون و ششصد هزار خانوار ایرانی از پرداخت بهای گاز مصرفی خود به دولت خودداری می کنند.
رادیو فردا در گفت و گو با فریبرز رئیس دانا، کارشناس اقتصادی در تهران، پرسیده است که چرا مصرف کنندگان گاز قبض های مصرف گاز را نمی پردازند.
گفت و گو با فریبرز رئیس دانا، کارشناس اقتصادی در تهران، درباره پرداخت نکردن قبض های گاز در ایران
Your browser doesn’t support HTML5
فریبرز رئيس دانا: ما چيزی در حدود ۱۸ و نيم ميليون مشترک گاز داريم. به قرار اطلاع چيزی در حدود ۱۸ درصد از اينها قبض گازشان را پرداخت نکرده اند. بنابر اين، رقمی حدود سه ميليون خانوار است، نه يک ميليون و ششصد هزار خانوار.
حالا گفته می شود که شايد نگاه دقيقی به اين جريان انداخته اند برای اينکه جريمه تعويق پرداخت قبض گاز ظاهرا مدتی است که عقب افتاده است، با توجه به اينکه پرداخت ها از طريق تلفن بانک صورت گرفته و اين جريمه ها هم عقب افتاده است، می گويند که ممکن است مقداری از اين پرداخت ها مال آن باشد.
به همين دليل است که رقم آن را به يک ميليون و ۶۰۰ هزار خانوار تبديل می کنند، اما يک ميليون و ۶۰۰ هزار خانوارا هم کم نيست و ممکن است شتاب آن هم زيادتر بشود.
برای اينکه واقعا هزينه گاز همراه با هزينه آب و برق و تلفن و گرانی ها، فشاری بيشتر از مبلغ دريافتی يارانه های نقدی که آن هم مرتبا به تعويق می افتد، بر خانوار ايرانی وارد می کند و بسياری از اين خانوارها پول قبض گازشان را نمی دهند.
هيچ سازمان و برنامه يا شعارو اهداف اجتماعی سازمان يافته پشت سر اين ماجرا نبوده است.
يعنی به اعتقاد شما ناتوانی مالی مردم مانع پرداخت هزينه گاز شده است؟ ولی با اين اوصاف اين مسئله چه پيامدی برای دولت خواهد داشت؟
اگر اين پرداخت ها صورت نگيرد به نظر من دولت خودش را آماده برخورد خواهد کرد. يعنی گاز يک ميليون و ۶۰۰ هزار خانوار يا به عبارتی سه ميليون خانوار را قطع می کند.
ممکن است گاز را در زمستان قطع کند يا به دليل نزديک بودن زمان انتخابات اين امکان هم وجود دارد که چنين نکند. ولی قطع گاز مشترکين تنها ابزاری است که دولت در برابر کسانی که به گفته خودش بدحسابی می کنند، دارد.
ولی حتی اگر بپذيرييم که دولت، گاز يا آب مشترکينی که پول آن را پرداخت نمی کنند را قطع کند، اين اقدام هم دردی از دولت دوا نمی کند، برای اينکه درآمدهايی که در بودجه خودش منظور کرده است را به دست نمی آورد.
اين پرسش پيش می آيد که دولت از کجا می خواهد هزينه پرداختی يارانه ها را تامين کند؟
تشريک مساعی وجود ندارد. برخوردهای سياسی خاصی که به اين مسائل اقتصادی هم دامن می زند، موجب شده است که درآمد نفت کم نيست. قيمت حامل های انرژی بالا رفته است و دولت دارد در برابر اين پرداخت ها دارد صرفه جويی می کند.
اما از آن سو، حساب و کتابی هم وجود ندارد. دولت چيزی در حدود ۹ هزارميليارد تومان از بانک مرکزی برداشت کرده است، اما با وجود این، باز هم کسری بودجه وجود دارد.
از سوی ديگر همين دولت ۱۴ هزار ميليارد تومان به بخش خصوصی بدهکار است و بخش خصوصی هم تلافی اين بدهی ها را بر سر کارگرها در می آورد.
ولی در اين ميان بيشترين فشار به لايه های پايينی جامعه وارد می شود. من پيش بينی می کنم که در نهايت دولت با اين مسئله برخورد می کند ولی اينکه دولت اين کسری را به کسری بخش ديگر و کسری بخش ديگر را به کسری بخش ديگری منتقل می کند، واقعا روشی است که وجود دارد.
به اعتقاد من آينده اين روند اقتصادی خطرناک است و يکی از خطرهای آن، ورشکستگی گسترده نظام پولی و بانکی کشور است.