نمايندگان گروه پنج به علاوه یک قرار است روز چهارشنبه، ۲۱ نوامبر، در بروکسل گردهم آيند تا درباره برنامه هسته ای ايران و تحولات چند ماه اخير گفت و گو کنند.
آخرين دور مذاکرات هسته ای حدود پنج ماه پيش در مسکو برگزار شد و از آن زمان تا کنون مذاکره مستقيمی بين ايران و گروه ۱+ ۵ انجام نشده است.
از سوی ديگر با پايان يافتن انتخابات رياست جمهوری در آمريکا، در محافل سياسی غرب گفته می شود که در ماه های آينده بايد در انتظار تحولی در روند گفت و گوهای هسته ای بود. يکی از اين تحولات که طی هفته های اخير گزارش هایی درباره آن منتشر شده، احتمال انجام گفت و گوی مستقيم بين ايران و آمريکا است.
مارک هيبز از تحليلگران ارشد امور هسته ای در بنياد کارنگی آمریکا در گفت و گو با رادیو فردا می گويد: عده ای در ايران و آمريکا معتقدند در صورت وجود رابطه مستقيم بين دو کشور امکان رسيدن به توافقی اصولی بر سر برنامه هسته ای ايران بيشتر است.
مارک هيبز: اميد به انجام گفت و گوی مستقيم بين ايران و آمريکا مدتهاست که ادامه دارد. عده ای در ايران و جهان غرب هستند که قويا معتقدند در صورت وجود رابطه مستقيم بين مذاکره کنندگان ايرانی و آمريکايی، رسيدن به نتيجه و توافقی از راه مذاکره برای حل اين بحران راحت تر است. تاکنون رابطه در سطوح بالا غير مستقيم بوده و گفت و گوها از طريق ميانجی ها انجام شده است. اين راه مطلوبی برای انجام کارها نيست و داشتن رابطه مستقيم برای دو طرف آسان تر خواهد بود.
اما مقام های ارشد جمهوری اسلامی بويژه آیت الله خامنه ای تا الان هيچ تمايلی به گفت و گوی مستقيم با آمريکا نشان نداده اند و کسانی هم که موافق رابطه مستقيم هستند خواسته خودشان را علنا مطرح نمی کنند.
روشن است که ايران هم می خواهد رابطه مستقيمی با آمريکا داشته باشد. رهبر جمهوری اسلامی عميقا نسبت به مذاکرات مستقيم با آمريکا مشکوک است اما ميانهروها در صحنه سياسی ايران خواهان اين گفت و گو هستند.
آمريکا مطمئنا قوی ترين کشور در ميان کشورهای به اصطلاح دشمن ايران است. ايران نگران اين است که غرب به این کشور حمله کند يا با آن وارد جنگ شود اما در حقيقت، نگرانی ايران از آمريکاست نه از بقيه کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک.
ايرانی ها حتی نگران اسرائيل هم نيستند. نگرانی اصلی اين است که ايران در سال های آينده چگونه با آمريکا برخورد می کند و بر عکس. مدتها طول خواهد کشيد تا بتوان نقشه راهی برای حل اين بحران در طولانی مدت پيدا کرد و قطعا اگر دو کشور رابطه مستقيمی داشته باشند پياده کردن اين نقشه راه آسان تر خواهد بود.
آمريکا و کشورهای غربی تحريم های شديدی را عليه ايران به اجرا گذاشته اند تا جمهوری اسلامی را به مذاکره وادار کنند اما ايران بارها گفته که برای پيشرفت در مذاکرات، تحريم ها بايد لغو شوند. در حال حاضر هم دستکم در ظاهر امر هيچ يک از طرفين آماده عقب نشينی نيستند. به نظر شما اين کشمکش سياسی به کجا خواهد رسيد؟
آمريکا و متحدانش آشکارا به ايران نخواهند گفت که از شدت فشارها کاسته خواهد شد. باور عمومی در غرب اين است که اگر آمريکا در مقابل ايران از خود ضعف نشان دهد ايران با دشواری برای انجام مذاکرات تشويق خواهد شد.
از طرف ديگر، هم ايران و هم آمريکا و متحدانش می دانند که حد و مرزی برای وارد آوردن فشار از طريق تحريم ها وجود دارد چون در بين مذاکره کنندگان، کشورهايی مانند روسيه و چين هستند که با وارد آوردن فشار بيشتر به ايران از طريق تحريم ها مخالفند.
بنابر اين به طور اتوماتيک محدوده ای تعيين شده است برای اينکه غرب به ايران فشار آورد.
ولی اين تحريم ها که شديدتر هم شده اند تا حالا نتوانسته ايران را به سر ميز مذاکره جدی بکشانند.
تحريم ها اين کار را نکرده و يکی از دلايل آن هم اين است که در چند ماه مانده به انتخابات رياست جمهوری آمريکا، اين کشور نسبت به ايران در موضع تدافعی بود. به عنوان مثال در چند ماه اخير آمريکا اساسا آماده نبود تا به طور علنی حق ايران برای غنی سازی اورانيوم را در چارچوب يک توافق اصولی که از طريق مذاکره به دست آمده است، به رسميت بشناسد. دليلش هم اين است که اين اقدام به رقيب اوباما در انتخابات امکان می داد تا او را به ضعف در مقابل ايران متهم کند.
اما روشن است که در سطح مذاکره کنندگان، طرف آمريکايی می داند که نتيجه نهايی مذاکرات اجازه دادن به ايران برای غنی سازی اورانيوم تحت برخی شرايط است. شرايطی که پنج کشور حاضر در گروه پنج به علاوه یک، شورای امنيت سازمان ملل و آژانس بين المللی انرژی اتمی متقاعد شوند که برنامه اتمی ايران کاملا صلح آميز است. اما بايد تاکيد کنم که به خاطر محدوديت ها در داخل آمريکا اين کار انجام نشد ولی در روز انتخابات اين محدوديت های سياسی برطرف شد.
الان دستکم فرضيه اين است که آمريکا آماده است قدمی به جلو بردارد و به طور روشن و شفاف تر درباره اين مسائل با ايران برخورد کرده و برای رسيدن به يک نتيجه سازنده کمک کند.
نمايندگان گروه پنج به علاوه یک قرار است روز چهارشنبه درباره تحولات برنامه هستهای ايران گفت و گو کنند و چند هفته بعد هم نمايندگان آژانس به ايران خواهند رفت. به نظر شما در چند ماه آينده احتمال رسيدن به نتيجه ای ملموس وجود دارد؟
من مطمئنم که تلاش هايی خواهد شد. احتمالا در ماه آينده مذاکرات بين آژانس و ايران ادامه می يابد. تهيه مقدمات مذاکرات هسته ای بين گروه ۵+۱ و ايران هم ادامه دارد. از ايران هم شاهد علائمی هستيم که آنها خواهان ادامه اين روند هستند. غرب می داند که ايران به فعاليت های هسته ایش ادامه داده، مسئله حمله اسرائيل هم مطرح است و فرصت نامحدود نيست.
بايد در چند ماه آينده پيشرفتی در گفت و گوها حاصل شود. همه طرف های درگير اين را به روشنی می دانند اما هنوز فرصت و امکان اين کار هست و اين به گروه پنج به علاوه یک و ايران بستگی دارد که از اين فرصت استفاده کنند.
آخرين دور مذاکرات هسته ای حدود پنج ماه پيش در مسکو برگزار شد و از آن زمان تا کنون مذاکره مستقيمی بين ايران و گروه ۱+ ۵ انجام نشده است.
از سوی ديگر با پايان يافتن انتخابات رياست جمهوری در آمريکا، در محافل سياسی غرب گفته می شود که در ماه های آينده بايد در انتظار تحولی در روند گفت و گوهای هسته ای بود. يکی از اين تحولات که طی هفته های اخير گزارش هایی درباره آن منتشر شده، احتمال انجام گفت و گوی مستقيم بين ايران و آمريکا است.
مارک هيبز از تحليلگران ارشد امور هسته ای در بنياد کارنگی آمریکا در گفت و گو با رادیو فردا می گويد: عده ای در ايران و آمريکا معتقدند در صورت وجود رابطه مستقيم بين دو کشور امکان رسيدن به توافقی اصولی بر سر برنامه هسته ای ايران بيشتر است.
مارک هيبز: اميد به انجام گفت و گوی مستقيم بين ايران و آمريکا مدتهاست که ادامه دارد. عده ای در ايران و جهان غرب هستند که قويا معتقدند در صورت وجود رابطه مستقيم بين مذاکره کنندگان ايرانی و آمريکايی، رسيدن به نتيجه و توافقی از راه مذاکره برای حل اين بحران راحت تر است. تاکنون رابطه در سطوح بالا غير مستقيم بوده و گفت و گوها از طريق ميانجی ها انجام شده است. اين راه مطلوبی برای انجام کارها نيست و داشتن رابطه مستقيم برای دو طرف آسان تر خواهد بود.
Your browser doesn’t support HTML5
اما مقام های ارشد جمهوری اسلامی بويژه آیت الله خامنه ای تا الان هيچ تمايلی به گفت و گوی مستقيم با آمريکا نشان نداده اند و کسانی هم که موافق رابطه مستقيم هستند خواسته خودشان را علنا مطرح نمی کنند.
روشن است که ايران هم می خواهد رابطه مستقيمی با آمريکا داشته باشد. رهبر جمهوری اسلامی عميقا نسبت به مذاکرات مستقيم با آمريکا مشکوک است اما ميانهروها در صحنه سياسی ايران خواهان اين گفت و گو هستند.
بايد در چند ماه آينده پيشرفتی در گفت و گوها حاصل شود. همه طرف های درگير اين را به روشنی می دانند اما هنوز فرصت و امکان اين کار هست و اين به گروه پنج به علاوه یک و ايران بستگی دارد که از اين فرصت استفاده کنند.مارک هیبز، تحلیلگر بنیاد کارنگی
آمريکا مطمئنا قوی ترين کشور در ميان کشورهای به اصطلاح دشمن ايران است. ايران نگران اين است که غرب به این کشور حمله کند يا با آن وارد جنگ شود اما در حقيقت، نگرانی ايران از آمريکاست نه از بقيه کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک.
ايرانی ها حتی نگران اسرائيل هم نيستند. نگرانی اصلی اين است که ايران در سال های آينده چگونه با آمريکا برخورد می کند و بر عکس. مدتها طول خواهد کشيد تا بتوان نقشه راهی برای حل اين بحران در طولانی مدت پيدا کرد و قطعا اگر دو کشور رابطه مستقيمی داشته باشند پياده کردن اين نقشه راه آسان تر خواهد بود.
آمريکا و کشورهای غربی تحريم های شديدی را عليه ايران به اجرا گذاشته اند تا جمهوری اسلامی را به مذاکره وادار کنند اما ايران بارها گفته که برای پيشرفت در مذاکرات، تحريم ها بايد لغو شوند. در حال حاضر هم دستکم در ظاهر امر هيچ يک از طرفين آماده عقب نشينی نيستند. به نظر شما اين کشمکش سياسی به کجا خواهد رسيد؟
آمريکا و متحدانش آشکارا به ايران نخواهند گفت که از شدت فشارها کاسته خواهد شد. باور عمومی در غرب اين است که اگر آمريکا در مقابل ايران از خود ضعف نشان دهد ايران با دشواری برای انجام مذاکرات تشويق خواهد شد.
از طرف ديگر، هم ايران و هم آمريکا و متحدانش می دانند که حد و مرزی برای وارد آوردن فشار از طريق تحريم ها وجود دارد چون در بين مذاکره کنندگان، کشورهايی مانند روسيه و چين هستند که با وارد آوردن فشار بيشتر به ايران از طريق تحريم ها مخالفند.
بنابر اين به طور اتوماتيک محدوده ای تعيين شده است برای اينکه غرب به ايران فشار آورد.
ولی اين تحريم ها که شديدتر هم شده اند تا حالا نتوانسته ايران را به سر ميز مذاکره جدی بکشانند.
تحريم ها اين کار را نکرده و يکی از دلايل آن هم اين است که در چند ماه مانده به انتخابات رياست جمهوری آمريکا، اين کشور نسبت به ايران در موضع تدافعی بود. به عنوان مثال در چند ماه اخير آمريکا اساسا آماده نبود تا به طور علنی حق ايران برای غنی سازی اورانيوم را در چارچوب يک توافق اصولی که از طريق مذاکره به دست آمده است، به رسميت بشناسد. دليلش هم اين است که اين اقدام به رقيب اوباما در انتخابات امکان می داد تا او را به ضعف در مقابل ايران متهم کند.
اما روشن است که در سطح مذاکره کنندگان، طرف آمريکايی می داند که نتيجه نهايی مذاکرات اجازه دادن به ايران برای غنی سازی اورانيوم تحت برخی شرايط است. شرايطی که پنج کشور حاضر در گروه پنج به علاوه یک، شورای امنيت سازمان ملل و آژانس بين المللی انرژی اتمی متقاعد شوند که برنامه اتمی ايران کاملا صلح آميز است. اما بايد تاکيد کنم که به خاطر محدوديت ها در داخل آمريکا اين کار انجام نشد ولی در روز انتخابات اين محدوديت های سياسی برطرف شد.
الان دستکم فرضيه اين است که آمريکا آماده است قدمی به جلو بردارد و به طور روشن و شفاف تر درباره اين مسائل با ايران برخورد کرده و برای رسيدن به يک نتيجه سازنده کمک کند.
نمايندگان گروه پنج به علاوه یک قرار است روز چهارشنبه درباره تحولات برنامه هستهای ايران گفت و گو کنند و چند هفته بعد هم نمايندگان آژانس به ايران خواهند رفت. به نظر شما در چند ماه آينده احتمال رسيدن به نتيجه ای ملموس وجود دارد؟
من مطمئنم که تلاش هايی خواهد شد. احتمالا در ماه آينده مذاکرات بين آژانس و ايران ادامه می يابد. تهيه مقدمات مذاکرات هسته ای بين گروه ۵+۱ و ايران هم ادامه دارد. از ايران هم شاهد علائمی هستيم که آنها خواهان ادامه اين روند هستند. غرب می داند که ايران به فعاليت های هسته ایش ادامه داده، مسئله حمله اسرائيل هم مطرح است و فرصت نامحدود نيست.
بايد در چند ماه آينده پيشرفتی در گفت و گوها حاصل شود. همه طرف های درگير اين را به روشنی می دانند اما هنوز فرصت و امکان اين کار هست و اين به گروه پنج به علاوه یک و ايران بستگی دارد که از اين فرصت استفاده کنند.