با تغيير دولت محمود احمدینژاد به دولت حسن روحانی، يکی از بخشهايی که به شدت ملتهب و در انتظار تغيير سياستهای وزارت ارشاد است، اداره کتاب اين وزارتخانه است. بخشی که به شهادت مصاحبهها وگزارشهای بسيار نويسندگان و ناشران با نشريات ايران دراين سالها نارضايتیهای فراوانی بر جای نهاده.
از دو تن از ناظران حوزه کتاب دعوت کردم که با من همراه شوند تا ديدگاه آنها را درباره مهمترين اولويتها و چالشهای پيش روی دولت بعدی در بخش کتاب جويا شويم: علی اصغر رمضانپور، معاونت پيشين فرهنگی وزارت ارشاد در وزارت احمد مسجد جامعی و داريوش معمار، شاعر و از فعالان حوزه نشر در ده سال اخير که از ايران با ما خواهد بود.
علی اصغر رمضانپور در ابتدا مهمترين معضل حوزه کتاب و نشر را اين طور توضيح میدهد:
علی اصغر رمضانپور: من فکر میکنم نخستين مسئلهای که دولت آينده با آن روبه رو خواهد بود در حوزه نشر کتاب، مساله امنيتی شدن شديد فضای بررسی کتاب، دادن مجوز کتاب و همينطور نظارت بر بخش نشر است. يعنی اگر بخواهيم دقيقتر صحبت کنيم از زمانی که مشخصا مسئوليت اداره کتاب سپرده شد به کسانی که در بخشهای امنيتی مسئوليت داشتند، آنها کاری که کردند اين بود که تقريبا بخش عمده بدنه اداره کتاب و همينطور بررسی کنندهها را از کسانی انتخاب کردند که اينها با بخشهای امنيتی و به طور خاص وزارت اطلاعات همکاری میکردند. بنابراين جو رعب و ترس در سالهای گذشته به شدت بر فضای نشر کشور مسلط بوده. حتی در انتخابات اتحاديه ناشران هم درست مثل شورای نگهبان عمل کردند و بعضی از کانديداها را حذف کردند. و تمام اينها هم به شکل درخواستهای در واقع امنيتی و غير رسمی اعمال میشد و اين فضای بسيار بدی را ايجاد کرده بود».
داريوش معمار از ايران در اين باره میگويد:
داریوش معمار: اولين مشکلی که وزارت ارشاد با آن رو در روست مشکل اقتصاد نيمه تعطيل و بعضا تعطيل بخش خصوصی نشر در ايران به دليل افزايش قيمت کاغذ، گران شدن هزينه تمام شده توليد کتاب، افزايش قيمت کتاب و پايين آمدن توان خريد مردم است. در واقع وزارت ارشاد جديد مشکلی که دارد اين است که اساسا ناشران نمیتوانند کتاب توليد کنند به اين دلايل. در کنار اين قضيه بخش عمده ای از مولفين کتاب در ايران هم درگير مسايلی شدند در حوزه مميزی که آثارشان امکان عرضه پيدا نکرده. و اين هم يک محدوديت ديگری هست که برای در واقع قوه نشر در ايران وجود دارد. و مجموع اينها را به خصوص در حوزه ادبيات داستانی اگر ما کنار همديگر بگذاريم دولت جديد و وزير جديد فرهنگ و ارشاد کار بسيار مشکلی پيش رو دارد به خصوص در حوزه ناشران خصوصی».
اما علی اصغر رمضانپور، معاون پيشين فرهنگی وزارت ارشاد، که در ابتدای اين گزارش به امنيتی شدن فرهنگ اشاره کرد از سه معضل ديگر هم اسم میبرد:
«يکی مسئله سانسور کتاب که ابعاد بسيار وحشتناکی را در بررسی... دوم مسئله در واقع آن زير ساختهای مادی که برای حمايت از نشر فراهم شده بود، اينها تقريبا از هم پاشيده. هم از نظر کمک کردن کاغذ، هم از نظر خريد کتاب. و نکته سوم در واقع به نظر من و مهمتر از همه اين است که فضای نقد و بررسی آنچنان فضايی شده که اجازه گفتار داده نمیشود در نتيجه خلاقيت فرهنگی نيست و فقط از فضاهای رسانهای اختصاص داده شده به کتابهايی که بيشتر ارزشهای تبليغاتی دارند تا ارزشهای واقعی فرهنگی».
هشت سال پيش و در پايان دولت خاتمی ناشرانی پای گرفتند که توان اقتصادی و مهارتشان در امر نشر کمکی زيادی به نويسندگان و فضای کتاب در ايران بود. اما اين وضعيت ديری نپاييد.
داريوش معمار: ما ناشران موفقی داشتيم در ابتدای کار دولت نهم. اينها ناشرانی بودند که هر کدام در نتيجه ۱۵ سال ۲۰ سال کار کردن اعتماد عمومی را جلب کرده بودند. در صنعت نشر کار حرفهای انجام میدادند. خب اينها متاسفانه به دلايل مختلفی يا تعطيل شدند يا اينکه به انواع مختلف از فعاليتشان ممانعت به عمل آمده و عملا فعاليت جدی در حال حاضر ندارند. آقای روحانی که رييس جمهور منتخب هست در اين انتخابات هم در مناظره هایشان در بحث فرهنگی به اين موضوع به صورت مستقيم اشاره کردند. آقای عارف هم به صورت مستقيم اشاره کردند. در خصوص مسايل فرهنگی متاسفانه نوع خاص سختگيریهايی که در اين مدت باب شده، در کنار گرانی کاغذ، در کنار اين که شايد واقعا در اولويت دولت نبوده ساماندهی اين موضوع، و غيرفعال شدن ناشرينی که بالاخره اين توان را داشتند که مديريت جدی داشته باشند. مديريت حرفهای داشته باشند، وضعيت مطلوبی را برای نشر ايران فراهم نکرده. يعنی شرايط سختی در حوزه نشر، دولت بعدی پيش رو دارد. شخصا به عنوان يک مولف و يک فعال حوزه نشر میتوانم بگويم همان شعار دولت آقای روحانی يعنی اعتدال... بايد اعتدال به حوزه فرهنگ و نشر ايران برگردد».
همه از سنگينی دهشتناک سانسور در دولت احمدینژاد میگويند. اما اين که داستان تازهای در ايران چه پيش و چه بعد از انقلاب نيست، پس چه تفاوتی سانسور اين هشت ساله را متمايز میکند؟
علی اصغر رمضانپور: من فکر میکنم درست است که سانسور و بررسی کتاب اگر بخواهيم به اصطلاح وزارت ارشاد بگوييم تقريبا از بعد از انقلاب همواره وجود داشته ولی مهم دو نکته است. يکی نوع اعمالش و دوم دامنه اعمال آن.
ببينيد! اولين نوع که خب به هر حال محدود میشده در واقع اين بوده که به طور مشخص و قانونی درخواست مثلا تغيير داده میشده و آن بخش میدانست که روی چه مواردی در واقع خواهان تغيير کتاب شده و ناشر هم میدانست. الان از اين سيستم خارج است. يعنی اين کار به شکل قانونیاش انجام نمیشود. حالا اين به شکل قانونیاش انجام نشدنش تاثير گذاشته روی دامنه سانسور. يعنی قبلا اگر اينجوری بود که مثلا بعضی از موارد خاصی که حالا ممکن بود نگرانی ايجاد شود که توهين به مقدسات تلقی شود، يا توهين به رهبری يا نظاير آن با بعضی از کلماتی که مثلا ممکن بود گفته شود که کلمه مستهجن هست و اينها... اين موارد را در بر میگرفت. ولی آن اتفاقی که در سالهای گذشته افتاده، اولا اين که دامنه اين کلمات ديگر خيلی گسترده شده. يعنی اگر يک زمانی ممکن بود کلمهای را که مثلا کلمه مشخصا جنسی بود بهش ايراد بگيرند، الان ديگر به سگ و خوک هم ايراد میگيرند. پستان هم نمیتوانيد به کار ببريد. بنابراين دامنه اينها خيلی محدود شده. نکته دوم اين است که قبلا حد اقل اينجوری بود که به نويسنده گفته نمیشد که مثلا اگر داستانی نوشته مسير داستان خودش را عوض کند. الان مواردی زيادی داريم».
اين مسئول پيشين امور فرهنگی و کتاب در وزارت ارشاد دوران اصلاحات به شرح بخش ديگری از چهره سانسور در اين سالها میپردازد:
«غير از اين که دست برده میشود در مضمون، آن چيزی که بدتر کرده سانسور را اين است که سانسور ديگر تقريبا رسيده به اسم آدمها و ناشرها. يعنی در واقع ما فهرست تقريبا چيزی حدود چهارصد ناشر و نويسنده را خاص را داريم که اينها تقريبا جزو فهرست سياه بررسی کتاب محسوب میشوند. در حالی که ما قبلا چنين چيزی نداشتيم».
يکی ديگر از معضلات پيش روی وزارت ارشاد در دولت روحانی نويسندگانی خواهند بود که به رغم تجديد چاپهای متعدد آثارشان، همان کتابهايشان ممنوع الچاپ شده اند.
داريوش معمار، شاعر و فعال حوزه نشر در ايران:
«فروغ فرخزاد، شاعری است که از بدو انقلاب تا امروز حداقل تا اين سالها تمام ناشران کتابهايش را منتشر میکردند. ولی شما نگاه میکنيد میبينيد در نمايشگاه کتاب امسال مطلقا اثری از مجموعه اشعار فروغ فرخزاد نيست. اثری از آثار هوشنگ گلشيری نيست. اثری از آثار ساعدی نيست. يا هدايت. خيلی از کارهای آقای چهلتن که بارها چاپ شده اجازه چاپ ندادند. آقای محمدعلی را ببينيد. همين مساله را دارد. خانم منيرو روانی پور را ببينيد. چرا کتابهايش تجديد چاپ نمیشود؟ آقای شهريار مندنی پور را ببينيد. چرا «شرق بنفشه» آقای مندنی پور و بعضی از کتابهايش تجديد چاپ نداشته؟ خب اين که دلايل متوليان فرهنگی برای اين کار چه بوده حقيقتا خودشان بايد پاسخگو باشند».
علی اصغر رمضانپور کاغذ و شبکههای ناکارآمد شده توزيع را هم از جمله مشکلات پيش روی وزارت ارشاد بعدی توصيف میکند:
«البته بخشی از اين بر میگردد به مسائل ارزی کشور. ولی مساله اين است که همان ميزان کاغذی که وجود دارد و با همان قيمتی هم که میرسد در کشور درست توزيع نمیشود. بخش عمده کاغذ کشور به طور رانتی يا به طور هديه و هبه که از طرف دولت داده میشود در اختيار بخش اندکی از ناشران در قم و تهران و بعضی از شهرستانها برای انتشار کتابهای مذهبی... آن کتابهای هم مذهبی که مورد تاييد دولت است... نه کتابهای مذهبی مختلف... در اختيار آنها قرار میگيرد».
Your browser doesn’t support HTML5
از دو تن از ناظران حوزه کتاب دعوت کردم که با من همراه شوند تا ديدگاه آنها را درباره مهمترين اولويتها و چالشهای پيش روی دولت بعدی در بخش کتاب جويا شويم: علی اصغر رمضانپور، معاونت پيشين فرهنگی وزارت ارشاد در وزارت احمد مسجد جامعی و داريوش معمار، شاعر و از فعالان حوزه نشر در ده سال اخير که از ايران با ما خواهد بود.
علی اصغر رمضانپور در ابتدا مهمترين معضل حوزه کتاب و نشر را اين طور توضيح میدهد:
علی اصغر رمضانپور: من فکر میکنم نخستين مسئلهای که دولت آينده با آن روبه رو خواهد بود در حوزه نشر کتاب، مساله امنيتی شدن شديد فضای بررسی کتاب، دادن مجوز کتاب و همينطور نظارت بر بخش نشر است. يعنی اگر بخواهيم دقيقتر صحبت کنيم از زمانی که مشخصا مسئوليت اداره کتاب سپرده شد به کسانی که در بخشهای امنيتی مسئوليت داشتند، آنها کاری که کردند اين بود که تقريبا بخش عمده بدنه اداره کتاب و همينطور بررسی کنندهها را از کسانی انتخاب کردند که اينها با بخشهای امنيتی و به طور خاص وزارت اطلاعات همکاری میکردند. بنابراين جو رعب و ترس در سالهای گذشته به شدت بر فضای نشر کشور مسلط بوده. حتی در انتخابات اتحاديه ناشران هم درست مثل شورای نگهبان عمل کردند و بعضی از کانديداها را حذف کردند. و تمام اينها هم به شکل درخواستهای در واقع امنيتی و غير رسمی اعمال میشد و اين فضای بسيار بدی را ايجاد کرده بود».
نخستين مسئلهای که دولت آينده با آن روبه رو خواهد بود در حوزه نشر کتاب، مساله امنيتی شدن شديد فضای بررسی کتاب، دادن مجوز کتاب و همينطور نظارت بر بخش نشر است. يعنی اگر بخواهيم دقيقتر صحبت کنيم از زمانی که مشخصا مسئوليت اداره کتاب سپرده شد به کسانی که در بخشهای امنيتی مسئوليت داشتند، آنها کاری که کردند اين بود که تقريبا بخش عمده بدنه اداره کتاب و همينطور بررسی کنندهها را از کسانی انتخاب کردند که اينها با بخشهای امنيتی و به طور خاص وزارت اطلاعات همکاری میکردند. بنابراين جو رعب و ترس در سالهای گذشته به شدت بر فضای نشر کشور مسلط بوده.علی اصغر رمضانپور، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در دولت خاتمی
داریوش معمار: اولين مشکلی که وزارت ارشاد با آن رو در روست مشکل اقتصاد نيمه تعطيل و بعضا تعطيل بخش خصوصی نشر در ايران به دليل افزايش قيمت کاغذ، گران شدن هزينه تمام شده توليد کتاب، افزايش قيمت کتاب و پايين آمدن توان خريد مردم است. در واقع وزارت ارشاد جديد مشکلی که دارد اين است که اساسا ناشران نمیتوانند کتاب توليد کنند به اين دلايل. در کنار اين قضيه بخش عمده ای از مولفين کتاب در ايران هم درگير مسايلی شدند در حوزه مميزی که آثارشان امکان عرضه پيدا نکرده. و اين هم يک محدوديت ديگری هست که برای در واقع قوه نشر در ايران وجود دارد. و مجموع اينها را به خصوص در حوزه ادبيات داستانی اگر ما کنار همديگر بگذاريم دولت جديد و وزير جديد فرهنگ و ارشاد کار بسيار مشکلی پيش رو دارد به خصوص در حوزه ناشران خصوصی».
اما علی اصغر رمضانپور، معاون پيشين فرهنگی وزارت ارشاد، که در ابتدای اين گزارش به امنيتی شدن فرهنگ اشاره کرد از سه معضل ديگر هم اسم میبرد:
«يکی مسئله سانسور کتاب که ابعاد بسيار وحشتناکی را در بررسی... دوم مسئله در واقع آن زير ساختهای مادی که برای حمايت از نشر فراهم شده بود، اينها تقريبا از هم پاشيده. هم از نظر کمک کردن کاغذ، هم از نظر خريد کتاب. و نکته سوم در واقع به نظر من و مهمتر از همه اين است که فضای نقد و بررسی آنچنان فضايی شده که اجازه گفتار داده نمیشود در نتيجه خلاقيت فرهنگی نيست و فقط از فضاهای رسانهای اختصاص داده شده به کتابهايی که بيشتر ارزشهای تبليغاتی دارند تا ارزشهای واقعی فرهنگی».
هشت سال پيش و در پايان دولت خاتمی ناشرانی پای گرفتند که توان اقتصادی و مهارتشان در امر نشر کمکی زيادی به نويسندگان و فضای کتاب در ايران بود. اما اين وضعيت ديری نپاييد.
داريوش معمار: ما ناشران موفقی داشتيم در ابتدای کار دولت نهم. اينها ناشرانی بودند که هر کدام در نتيجه ۱۵ سال ۲۰ سال کار کردن اعتماد عمومی را جلب کرده بودند. در صنعت نشر کار حرفهای انجام میدادند. خب اينها متاسفانه به دلايل مختلفی يا تعطيل شدند يا اينکه به انواع مختلف از فعاليتشان ممانعت به عمل آمده و عملا فعاليت جدی در حال حاضر ندارند. آقای روحانی که رييس جمهور منتخب هست در اين انتخابات هم در مناظره هایشان در بحث فرهنگی به اين موضوع به صورت مستقيم اشاره کردند. آقای عارف هم به صورت مستقيم اشاره کردند. در خصوص مسايل فرهنگی متاسفانه نوع خاص سختگيریهايی که در اين مدت باب شده، در کنار گرانی کاغذ، در کنار اين که شايد واقعا در اولويت دولت نبوده ساماندهی اين موضوع، و غيرفعال شدن ناشرينی که بالاخره اين توان را داشتند که مديريت جدی داشته باشند. مديريت حرفهای داشته باشند، وضعيت مطلوبی را برای نشر ايران فراهم نکرده. يعنی شرايط سختی در حوزه نشر، دولت بعدی پيش رو دارد. شخصا به عنوان يک مولف و يک فعال حوزه نشر میتوانم بگويم همان شعار دولت آقای روحانی يعنی اعتدال... بايد اعتدال به حوزه فرهنگ و نشر ايران برگردد».
فروغ فرخزاد، شاعری است که از بدو انقلاب تا امروز حداقل تا اين سالها تمام ناشران کتابهايش را منتشر میکردند. ولی شما نگاه میکنيد میبينيد در نمايشگاه کتاب امسال مطلقا اثری از مجموعه اشعار فروغ فرخزاد نيست. اثری از آثار هوشنگ گلشيری نيست. اثری از آثار ساعدی نيست. يا هدايت. خيلی از کارهای آقای چهلتن که بارها چاپ شده اجازه چاپ ندادند. آقای محمدعلی را ببينيد... خب اين که دلايل متوليان فرهنگی برای اين کار چه بوده حقيقتا خودشان بايد پاسخگو باشندداریوش معمار، شاعر و از فعالان حوزه نشر
علی اصغر رمضانپور: من فکر میکنم درست است که سانسور و بررسی کتاب اگر بخواهيم به اصطلاح وزارت ارشاد بگوييم تقريبا از بعد از انقلاب همواره وجود داشته ولی مهم دو نکته است. يکی نوع اعمالش و دوم دامنه اعمال آن.
ببينيد! اولين نوع که خب به هر حال محدود میشده در واقع اين بوده که به طور مشخص و قانونی درخواست مثلا تغيير داده میشده و آن بخش میدانست که روی چه مواردی در واقع خواهان تغيير کتاب شده و ناشر هم میدانست. الان از اين سيستم خارج است. يعنی اين کار به شکل قانونیاش انجام نمیشود. حالا اين به شکل قانونیاش انجام نشدنش تاثير گذاشته روی دامنه سانسور. يعنی قبلا اگر اينجوری بود که مثلا بعضی از موارد خاصی که حالا ممکن بود نگرانی ايجاد شود که توهين به مقدسات تلقی شود، يا توهين به رهبری يا نظاير آن با بعضی از کلماتی که مثلا ممکن بود گفته شود که کلمه مستهجن هست و اينها... اين موارد را در بر میگرفت. ولی آن اتفاقی که در سالهای گذشته افتاده، اولا اين که دامنه اين کلمات ديگر خيلی گسترده شده. يعنی اگر يک زمانی ممکن بود کلمهای را که مثلا کلمه مشخصا جنسی بود بهش ايراد بگيرند، الان ديگر به سگ و خوک هم ايراد میگيرند. پستان هم نمیتوانيد به کار ببريد. بنابراين دامنه اينها خيلی محدود شده. نکته دوم اين است که قبلا حد اقل اينجوری بود که به نويسنده گفته نمیشد که مثلا اگر داستانی نوشته مسير داستان خودش را عوض کند. الان مواردی زيادی داريم».
اين مسئول پيشين امور فرهنگی و کتاب در وزارت ارشاد دوران اصلاحات به شرح بخش ديگری از چهره سانسور در اين سالها میپردازد:
«غير از اين که دست برده میشود در مضمون، آن چيزی که بدتر کرده سانسور را اين است که سانسور ديگر تقريبا رسيده به اسم آدمها و ناشرها. يعنی در واقع ما فهرست تقريبا چيزی حدود چهارصد ناشر و نويسنده را خاص را داريم که اينها تقريبا جزو فهرست سياه بررسی کتاب محسوب میشوند. در حالی که ما قبلا چنين چيزی نداشتيم».
يکی ديگر از معضلات پيش روی وزارت ارشاد در دولت روحانی نويسندگانی خواهند بود که به رغم تجديد چاپهای متعدد آثارشان، همان کتابهايشان ممنوع الچاپ شده اند.
داريوش معمار، شاعر و فعال حوزه نشر در ايران:
«فروغ فرخزاد، شاعری است که از بدو انقلاب تا امروز حداقل تا اين سالها تمام ناشران کتابهايش را منتشر میکردند. ولی شما نگاه میکنيد میبينيد در نمايشگاه کتاب امسال مطلقا اثری از مجموعه اشعار فروغ فرخزاد نيست. اثری از آثار هوشنگ گلشيری نيست. اثری از آثار ساعدی نيست. يا هدايت. خيلی از کارهای آقای چهلتن که بارها چاپ شده اجازه چاپ ندادند. آقای محمدعلی را ببينيد. همين مساله را دارد. خانم منيرو روانی پور را ببينيد. چرا کتابهايش تجديد چاپ نمیشود؟ آقای شهريار مندنی پور را ببينيد. چرا «شرق بنفشه» آقای مندنی پور و بعضی از کتابهايش تجديد چاپ نداشته؟ خب اين که دلايل متوليان فرهنگی برای اين کار چه بوده حقيقتا خودشان بايد پاسخگو باشند».
علی اصغر رمضانپور کاغذ و شبکههای ناکارآمد شده توزيع را هم از جمله مشکلات پيش روی وزارت ارشاد بعدی توصيف میکند:
«البته بخشی از اين بر میگردد به مسائل ارزی کشور. ولی مساله اين است که همان ميزان کاغذی که وجود دارد و با همان قيمتی هم که میرسد در کشور درست توزيع نمیشود. بخش عمده کاغذ کشور به طور رانتی يا به طور هديه و هبه که از طرف دولت داده میشود در اختيار بخش اندکی از ناشران در قم و تهران و بعضی از شهرستانها برای انتشار کتابهای مذهبی... آن کتابهای هم مذهبی که مورد تاييد دولت است... نه کتابهای مذهبی مختلف... در اختيار آنها قرار میگيرد».