ارکستر ملی ایران بار دیگر به محاق تعطیلی رفت

نوازندگان ارکستر ملی ايران که نخواسته اند نامشان فاش شود در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کار ايران ايلنا از انحلال ارکستر ملی ايران خبر داده اند.

این نوازندگان گفته اند که محسن رجب پور مدير اجرايی اين ارکستر از ماه گذشته به آن ها اعلام کرده است که ديگر هيچ گونه حمايتی از اين ارکستر نخواهد کرد و مسئولان هم در پاسخ به درخواست اعضای ارکستر برای پرداخت حقوق معوقه شان گفته اند که بودجه نداريم.

در گفت و گو با کيوان ساکت، نوازنده برجسته تار و آهنگساز در ايران، که از نزديک با مسائل ارکستر ملی آشناست و جريانات آن را دنبال کرده، این موضوع را مورد بحث قرار دادیم.

کيوان ساکت: از يکسال پیش ارکستر ملی عموما تعطيل و منحل بود و بعد آمدند و با همکاری آقای برديا کيارس که يک نوازنده ويلون خيلی خوب و موسيقيدان خوبی است ارکستر ملی را برقرار کردند.

ولی بعد از آن به دليل مشکلاتی که برای خود آقای کیارس ايجاد شد و مشکلاتی که در کميته و برنامه های آنجا حاصل شد، شورای ارکستر آقای کیارس را از رهبری ارکستر کنار گذاشتند و آقای آرش گوران را که ايشان هم جوان با معلوماتی است به عنوان رهبر ارکستر ملی انتخاب کردند.

Your browser doesn’t support HTML5

گفت و گو با کیوان ساکت، آهنگساز، درباره تعطیلی دوباره ارکستر ملی ایران



آقای ساکت دليل اين که آقای فخرالدينی از ارکستر ملی کنار کشيدند چه بود؟

کنسرتی که ما با آقای فخرالدينی با همديگر داشتيم، درست با شرايطی مواجه شد که جامعه دچار يک سری هيجانات خيلی زيادی بود و اصلا فضا برای اجرای موسيقی فضای مناسب و خوبی نبود.

ما به همين دليل هم با استاد فخرالدينی تصميم گرفتيم که زمان اجرای کنسرت را به زمان مناسب تری موکول کنيم ولی تا آن جايی که من اطلاع دارم مسئولين ارکستر آن را معلق نگه داشتند و آقای فخرالدينی که انتظار داشت متوليان ارکستر ملی و شورای ارکستر ملی با دعوت بسيار متفاوتی نسبت به گذشته و در حد شان ايشان برخورد کنند از اين مسئله ناراحت شدند.
اصلا ارکستر خصوصی در کشوری مثل ايران که ما پنج يا شش ماه از سال را به دليل عقايد مذهبی و پاره ای ايام سوگواری نمی توانيم برنامه موسيقی اجرا کنيم، عملا ممکن نيست و اگر ارکستر ملی خصوصی شود به هيچ وجه اين ارکستر نمی تواند بيشتر از چند ماه يا حداکثر يکسال روی پای خودش بايستد.
کیوان ساکت، آهنگساز

واقعا هم حقوقی که ايشان در ارکستر می گرفته هرگز در شان و منزلت استاد فخرالدينی نبود. ولی به هر حال شورای ارکستر بخشی از نوازندگان ارکستر را با نوازندگان جديد به سرپرستی آقای کيارس به اين ارکستر دعوت کرد.

شما به اين نکته هم اشاره کرديد که آقای کيارس هم به دليل پاره ای از مشکلات از ارکستر کنار گذاشته شدند.آن مشکلات دقيقا چه بوده است؟

آقای کيارس به دليل مشکلاتی شخصی و خانوادگی نتوانست در يکی از اجراهای خارج از کشور به روی صحنه برود و شورای ارکستر جای ايشان را به آقای آرش گوران داد.

از زمانی که آقای آرش گوران آمده اند گويا انتقادهايی هم در زمينه فعاليت ارکستر ملی بالا گرفت.

انتظار می رفت که افراد با سابقه تری را به ارکستر دعوت کنند. آقای آرش گوران هم گزينه بدی نبود ولی اعضای جديد ارکستر ملی چون بيشتر توسط آقای برديا کيارس دعوت شده بودند، مقداری از اين که آقای برديا کيارس الان ديگر فعاليت نمی کنند اظهار ناخرسندی می کردند.

چند وقت پيش مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم اعلام کردند که می خواهند ارکستر سمفونيک و ارکستر ملی را به سمت خصوصی شدن ببرند. خود نوازنده هايی که خبرگزاری ايلنا نامشان را فاش نکرده می گويند هنوز هم نمی دانند که آيا اين ارکستر خصوصی است يا دولتی؟ از سوی ديگر مسئله تعويق دريافتی هايشان هم مطرح است.

بله. اصلا ارکستر خصوصی در کشوری مثل ايران که ما پنج يا شش ماه از سال را به دليل عقايد مذهبی و پاره ای ايام سوگواری نمی توانيم برنامه موسيقی اجرا کنيم، عملا ممکن نيست و اگر ارکستر ملی خصوصی شود به هيچ وجه اين ارکستر نمی تواند بيشتر از چند ماه يا حداکثر يکسال روی پای خودش بايستد.

در تمام کشورهای دنيا شما اطلاع داريد که ارکسترها را شهرداری ها و يا ارگان هايی نظير شهرداری که پول دارند، حمايت می کنند.

رفتن به سمت خصوصی سازی جز نتيجه منحل شدن ارکستر ملی بعد از چند ماه و بيکار شدن نوازندگان جوانی که اميد بسياری به اين ارکستر دارند و از طريق اين ارکستر بخشی از درآمد زندگی شان را تامين می کنند و نوازندگان بسيار خوبی هم هستند، نتيجه ديگری ندارد.

نبود اينها به خاطر مسئله عدم حمايت مالی از اين ارکسترهاست؟

يک بخشی از سر نبودن حمايت مالی است و يک بخشی ديگر هم آگاه نبودن مسئولين و متوليان شهرستان ها و مراکز و کسانی است که زمام امور را در دست دارند از اهميت حضور چنين ارکسترهايی در همين شهرهاست.

اگر ما استاد فخرالدينی را داريم، استاد فخرالدينی در ارکستر صبا و آقای خالقی کنسرت می داده است. اگر ما استاد استوار را داريم ايشان هم همين طور. يا آقای شهبازيان که آهنگساز بسيار خوبی هستند هم در ارکستر خالقی ويلون می زدند.

متوليان و مسئولينی که زمام امور را در دست دارند بايستی اهميت وجود ارکسترهای مختلف در شهرستان ها و به خصوص ارکستر ملی پر قدرت را در تهران درک کنند.