محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری سابق ایران، در واکنش به نامه دفتر محمود احمدینژاد درباره رد ارتباط «اتهامات» او با دولت نهم، خطاب به وی نوشت که «رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازیها و آبروبریهایگاه و بیگاه شما را میخورد».
دفتر محمود احمدینژاد روز پنجم آبان، ضمن رد ارتباط «اتهامات» محمدرضا رحیمی با دولت نهم اعلام کرده بود که اتهامات آقای رحیمی «با فرض صحت» مربوط به ریاست وی بر دیوان محاسبات، وابسته به مجلس شورای اسلامی، است.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، محمدرضا رحیمی، روز سهشنبه، هفتم دی، در نامه خود با اشاره به دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و ریاست خود بر دیوان محاسبات تصریح کرد: «در همان دوره البته افراد منتقد با بهانه جملات مقلوب شده جریان رسانهای، تخریب بنده را کلید زدند و متهم به اغراق و تملق شدم».
Your browser doesn’t support HTML5
محمدرضا رحیمی سال ۸۵ و در زمان ریاست خود بر دیوان محاسبات اعلام کرده بود که فردی در سوریه به او گفته است «اگر قرار بود پیامبر دیگری انتخاب شود، محمود احمدینژاد میتوانست آن پیامبر باشد».
پس از این سخنان ۷۰ تن از نمایندگان مجلس هفتم با امضای نامهای خواهان عزل آقای رحیمی شدند.
محمد رضا رحیمی در ادامه نامه خود نوشته است: «چندی گذشت و اصرار کردید که به جمع دولت بپیوندم؛ پاسخم منفی بود... نپذیرفتید و بدون اطلاع من حکمی صادر کردید و با حفظ سمت به عنوان معاون حقوقی منصوب نمودید که خلاف مقررات بود».
وی افزود: «چارهای نداشتم جز آنکه از دیوان محاسبات استعفاء بدهم و به همین خاطر باعث رنجش برخی از دوستان قدیمی و صمیمیام شدم و آغاز رنجشها هم از همان جا شروع شد».
محمدرضا رحیمی سال ۱۳۸۷ و با حکم محمود احمدینژاد به سمت معاون حقوقی و پارلمانی ریاست جمهوری منصوب شد.
وی در ادامه این نامه با اشاره به مخالفت خود با برکناری برخی از وزیران دولت نهم در اواخر این دولت افزوده است: «ماجرای معاون اولی پیش آمد.... همان موقع گفتم که با وجود کینههای سیاسی و برخی زخمهای کهنه، از من بگذرید، زیرا عاقبت کار را میدانستم که برخی مخالفان سیاسی با عنادورزی به دنبال هتک حیثیت و بر باد دادن آبرویم خواهند بود؛ اما باز هم مخالفت با تصمیم شما سخت بود».
پس از مخالفت آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به سمت معاون اول رییس جمهوری، محمود احمدینژاد در سال ۸۸ محمدرضا رحیمی را به سمت معاون اول خود منصوب کرد.
معاون اول محمود احمدینژاد در ادامه این نامه تصریح کرده است: «زمان گذشت و رفته رفته احمدینژاد و رفتارهایش متفاوت از سالهای گذشته شده بود. هربار که به مشورت مینشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه میکردید تا مشورتهای ناشی از تجربههای مختلف من».
آقای رحیمی اضافه کرد: «در سال آخر دولت اصرارتان بر کاندیداتوری فرد مورد نظر چنان بود که گویی از جایی به شما الهام میشده است و حاضر نبودید حرفی غیر از آن بشنوید و نظر بنده و جمعی از همکارانم در دولت را نپذیرفتید و وقعی ننهادید تا جایی که اینجانب با همفکری برخی از اعضای کابینه چارهای نداشتم جز اینکه در شرایط سخت عمل جراحی همسرم برای ثبت در آینده تاریخ و برای دلگرمی همکارانم در دولت خطر کنم و به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام نمایم تا به طور نمادین اختلاف نظرم را با رویکرد شما بیان کنم».
وی تصریح کرد: «البته در نهایت باز هم به اصرار شما، بازی را بار دیگر در صحنه رفاقت باختم و باز هم حرفتان را گوش کردم و علیرغم میلم انصراف دادم».
محمود احمدینژاد با حضو در ستاد انتخابات کشور از نامزدی اسفندیار رحیم مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ حمایت کرد.
محمدرضا رحیمی در این نامه همچنین با اشاره به ماجرای موسوم به قهر احمدینژاد در جریان برکناری وزیر اطلاعات افزود: «بسیاری از دوستان شما تلاش کردند که من هم کار را رها کنم تا دولت بخوابد و بسا کسانی که به من گفتند آماده باشم برای عهده دار شدن کفالت ریاست جمهوری. اما گفتم حوصله کنید احمدینژاد باید برگردد که من میانه او و خودم را با خدمت به نظام آزمودهام».
بسیاری از اصولگرایان ماجرای موسوم به «خانهنشینی یازده روزه» آقای احمدینژاد در فروردین ۹۰ و پس از مخالفت علنی رهبر جمهوری اسلامی با کنارهگیری حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، را سرپیچی از دستور ولایت فقیه، یعنی آیتالله خامنهای، تعبیر میکنند.
آقای رحیمی با اشاره به برکناری مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت در دولت دهم نیز نوشت: «متاسفانه شما لجبازی کردید و به بهانه تعلل در عزل رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران که فردی توانمند و متعهد بودند، او را عزل کردید و مرا هم نزد رسانهها و افکار عمومی سکه یک پول ساختید و البته همان موقع در جریان قرار گرفتم که با مشورت اطرافیان پیشنویس عزل بنده را هم آماده کرده بودید».
پس از انتشار شایعههایی درباره برکناری مرضیه وحید دستجردی، آقای رحیمی گفته بود: «تا آقای احمدینژاد هست، من هستم. بنابراین تا آقای دکتر احمدینژاد هست، خانم دستجردی هست».
پس از این سخنان خانم دستجردی در هفتم دی ماه سال ۹۱ برکنار شد. رسانههای نزدیک به اصولگرایان منتقد دولت، این برکناری را مخالفت وزیر برکنار شده بهداشت با استعفای باقر لاریجانی از ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضویت شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت مرتبط دانسته بودند.
معاون اول سابق رییس جمهوری ایران در ادامه این نامه درباره اتهامات خود نیز نوشت: «آقای احمدینژاد، به راستی نمیدانید یا فراموش کردهاید که ماجرای این پرونده چیست؟»
آقای رحیمی افزود: «شاید فراموش کردهاید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازیها و آبروبریهایگاه و بیگاه شما را میخورد. یادتان میآید در ماجرای یکشنبه سیاه چقدر اصرار کردم که نکنید و آبرو نبرید و بگذارید از مجاری قانونی، ماجرا پیگیری شود».
وی با اشاره به تشکیل کمیتهای متشکل از «برخی چهرههای اصولگرا» برای جمعآوری کمکهای «غیر دولتی» قبل از انتخابات مجلس هشتم افزود: «در میان افراد کمک کننده فردی به نام "جابر ابدالی" که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود».
وی تصریح کرد: «بنده نیز... در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمه پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید».
به گفته آقای رحیمی، جابر ابدالی مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان «به قریب ۱۷۰نفر از کاندیداهای مجلس هشتم «پرداخت کرده است» که اسناد و کپی چکهای صادره «در پرونده ثبت و ضبط است».
جابر ابدالی، خردادماه سال ۱۳۹۱ در دادگاه اختلاس از بیمه ایران گفته بود که «دستهچک امضاشدهاش» را در آستانه انتخابات مجلس هشتم به آقای رحیمی «داده است».
انتخابات مجلس هشتم در سال ۱۳۸۶ برگزار شد و محمدرضا رحیمی در زمان برگزاری این انتخابات رییس دیوان محاسبات، وابسته به مجلس شورای اسلامی، بود.