نیروی دریایی سپاه پاسداران روز پنجشنبه، ۲۷ تیرماه، از «توقیف یک شناور خارجی حامل یک میلیون لیتر سوخت قاچاق» در جنوب جزیره لارک در خلیج فارس خبر داد.
شناوری که سپاه توقیف کرده است، «ریاح» نام دارد و حامل یک میلیون لیتر نفت یعنی ۶۳۰۰ بشکه نفت بوده است.
در شرایط عادی، انتشار این خبر اهمیت خاصی ندارد. به عنوان نمونه، روز ۲۱ فروردین امسال علیرضا تنگسیری، فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه، گفت از یک کشتی ۱۰ هزار تنی، بیش از ۱۲ و نیم میلیون لیتر سوخت قاچاق کشف شده است.
از اسفند ۱۳۹۶ که با تصمیم شورای عالی امنیت ملی، سپاه پاسداران مسئول مبارزه با قاچاق در خلیج فارس شد، حداقل چهار بار سپاه اقدام به توقیف کشتیهای کوچک و بزرگ به اتهام قاچاق سوخت کرده است.
بیشتر در این باره: آمادگی سپاه پاسداران برای «کمک به دولت» در زمینه مبارزه با قاچاقخارجی بودن کشتی نیز اهمیت ویژهای ندارد و سابقه زیادی دارد. علاوه بر کشتی ده هزار تنی که ۲۱ خارجی در آن مشغول به کار بودهاند، سپاه اسفند ۹۷ هم یک کشتی خارجی را با ۱۳ خدمه حین قاچاق سوخت توقیف کرد.
در واقع، این خبر در شرایط خاصی که پس از ماجراهای نفتکشها پیش آمده، اهمیت یافته است.
برای درک دقیقتر برگردیم به ماجرای کشتی ریاح؛ این نفتکش که با پرچم پاناما تردد میکرد، از ساعت ۱۱ شب شنبه، ۲۲ تیرماه، ناپدید شده بود.
روز ۲۵ تیرماه، یک مقام آمریکایی گفت که احتمالا ایران نفتکش «ریاح» را توقیف کرده، چون این نفتکش در پایگاه متعلق به سپاه در جزیره قشم است.
همان روز، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد یک نفتکش خارجی که دچار نقص فنی شده بود، برای تعمیرات به سمت «آبهای ایران» هدایت شده است.
اکنون که مشخص شده است کشتی توقیفشده توسط سپاه، همان کشتی ریاح است، چرا سخنگوی وزارت خارجه ایران به قضیه سوخت قاچاق اشاره نکرد و گفت کشتی دچار نقص فنی شده است؟
با توجه به تاخیر دو روزه وزارت خارجه ایران در اطلاعرسانی در این باره، آن هم در شرایطی که انگشت اتهام به سوی تهران نشانه رفته بود، میتوان گفت این کشتی ابتدا توسط نیروی دریایی سپاه توقیف شد و وزارت خارجه ایران تلاش کرد با سناریوی نقص فنی، موضوع را عادی جلوه دهد.
اما اطلاعیه روز پنجشنبه سپاه که مغایر با موضع وزارت خارجه بود، نشان میدهد که فرماندهان سپاه با چنین برداشتی مخالف بودهاند.
به نظر میرسد فرماندهان سپاه بر این باور بودهاند که وقتی یک کشتی در اختیار دارند، میتوان از آن به عنوان یک ابزار رسانهای برای نمایش اقتدار بهره برد.
این باور یک پسزمینه هم داشته است؛ روز ۱۹ تیرماه، یعنی یک هفته پس از توقیف کشتی «گریس ۱»، بریتانیا و آمریکا اعلام کردند که پنج قایق مسلح سپاه به یک نفتکش بریتانیایی نزدیک شده و قصد تغییر مسیر آن به سمت آبهای ایران را داشتند ولی پس از هشدار یک ناوچه نیروی دریایی بریتانیا، منطقه را ترک کردند.
پس از این گزارشها، منطقه پنجم نیروی دریایی سپاه این خبر را تکذیب کرد و محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران هم گفت نفتکش بریتانیایی عبور کرده است.
بازتابهای رسانهای این ماجرا که به نوعی نشاندهنده عقبنشینی و ناکامی سپاه بود، احتمالا انگیزه فرماندهان سپاه برای جبران شکست را افزایش داده است.
از این نظر میتوان احتمال داد که اعلام توقیف یک نفتکش کوچک که شامل ۶۳۰۰ بشکه نفت بوده و در شرایط عادی، رویداد خاصی محسوب نمیشد، یک برنامهریزی رسانهای برای جبران آن ماجراست.
این مانور رسانهای علاوه بر اینکه میتواند تبلیغ تسلط سپاه بر منطقه خلیج فارس و نشانه اقتدار این نیرو باشد، میتواند موضوع ناکامی در توقیف نفتکش انگلیسی را هم به حاشیه ببرد و فرماندهان سپاه بگویند که اگر بخواهند توقیف کنند، میتوانند.
در این مانور رسانهای در شبکههای اجتماعی، تاکید بر اینکه کشتی توقیفشده دارای پرچم بریتانیا یا مرتبط با بریتانیا بوده نیز در دستور کار قرار دارد.
خبرهای دیگری مبنی بر اینکه کشتی متعلق به بریتانیا بوده ولی این کشور از امارات خواستهاند که مالکیت کشتی را قبول کند تا آبرویشان نرود هم در حال انتشار است که همه این موارد در راستای سناریوی قدرتسازی برای سپاه نوشته میشوند.