بعید است عربستان سعودی در بحران دیپلماتیک مربوط به ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی، از «سلاح نفت» استفاده کند.
تجربه سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ که عربستان سعودی کوشید از فروش نفت به عنوان یک ابزار دیپلماتیک بهره بگیرد نشان داد که این روش به نتیجه نمیرسد و خود آن کشور بزرگترین قربانی این سیاست خواهد بود.
با وجود شعارهای تند رسانههای عربستان سعودی بعید است که حکومت آن کشور به خاطر منافع خودش هم که شده تولید نفت را کاهش داده و در پی افزایش بهای آن باشد. شعارهای تند رسانههای ریاض را باید عاملی برای جلب افکار عمومی تلقی کرد و نه یک تهدید جدی.
به عنوان نمونه سایت شبکه «العربیه» روز ۱۴ اکتبر اعلام کرد: «اعمال تحریم از سوی آمریکا به معنای خنجر زدن به خود آن کشور است. ریاض پایتخت جهانی نفت است و هرگونه اقدامی علیه آن باعث افزایش بهای نفت خواهد شد».
این سایت با لحن تهدیدآمیزی میافزاید: «اگر بهای ۸۰ دلاری یک بشکه نفت رئیسجمهوری آمریکا را خشمگین کرده هیچکس نباید احتمال رسیدن بهای نفت به ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار و حتی دو برابر آن را منتفی بداند».
واکنش مقامات عربستان سعودی محتاطانهتر بوده ولی آنها نیز هشدار دادهاند که هرگونه اقدام تنبیهی را با واکنش تلافیجویانه شدیدتری پاسخ خواهند داد.
تحریم فروش نفت، اکتبر ۱۹۷۳
عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی تولید کننده نفت اعلام کردند که تا زمان خروج ارتش اسرائیل از اراضی اشغالی اعراب هر ماه پنج درصد تولید خود را کاهش خواهند داد. علاوه بر این فروش نفت به آمریکا و چند کشور دیگر را متوقف کردند.
تحت تاثیر این اقدام بازار نفت که در دهههای قبل شاهد کاهش تولید قابل ملاحظهای بود به شدت متلاطم و بهای نفت افزایش یافت. عربستان سعودی و سایر کشورها در کوتاه مدت از این وضعیت درآمد سرشاری کسب کردند ولی سیاست استفاده از نفت به عنوان اسلحه در نهایت شکست خورد.
اسرائیل هیچگاه از مناطق اشغالی خارج نشد، آمریکا حمایت خود از اسرائیل را متوقف نکرد و بهای نفت پس از چند ماه کاهش یافت و بر اقتصاد کشورهای تولید کننده تاثیر منفی شدیدی به جا گذاشت که تا دهه نود میلادی ادامه داشت.
یکی از مهمترین نتایج این تحریم، افزایش تولید نفت در کشورهای دیگر از جمله آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی، چین و نفت دریای شمال بود. در عین حال اکثر کشورهای پیشرفته میزان وابستگی خود به نفت حداقل در زمینه تولید گرما و برق را به شدت کاهش دادند. استفاده از گاز طبیعی و ذغال سنگ افزایش یافت و احداث نسل جدیدی از نیروگاههای هستهای شروع شد.
همزمان کشورهای صنعتی با وضع مقررات جدید میزان اتکاء بخش حملونقل و خودروها به فرآوردههای نفتی را کاهش دادند. در نتیجه همه این تغییرات، تا پایان دهه نود میلادی بهای نفت جهش چندانی نداشت و این بر اقتصاد کشورهای عربی تولید کننده نفت تاثیر منفی شدیدی داشت.
ناکارآمدی سلاح نفت
استفاده از نفت به عنوان سلاح و ابزار دیپلماتیک نتیجه نخواهد داد و به همین دلیل بعید است رهبران عربستان سعودی در بحران دیپلماتیک مربوط به ناپدید شدن جمال خاشقجی از آن استفاده کنند.
در کوتاه مدت عربستان سعودی ممکن است از افزایش بهای نفت به نسبت کاهش در تولید آن کشور سود بیشتری ببرد. ولی افزایش بهای نفت باعث تضعیف اقتصاد جهانی و کاهش مصرف خواهد شد و ممکن است ظرف یکسال بازار نفت دچار رکود شود.
در عین حال از این سلاح نمیتوان به طور هدفمند و فقط علیه یک یا چند کشور استفاده کرد. چون بازار نفت کاملا ادغام شده و جهانی است. استفاده از سلاح نفت برای اعمال فشار به آمریکا بهای این محصول را برای چین و هند نیز افزایش خواهد داد که خریداران بزرگتری هستند و در آینده بازار نفت نقش مهمتری دارند.
عربستان سعودی طی دهههای اخیر تلاش کرده خود را به عنوان یک تولیدکننده با ثبات و قابل اتکاء نفت تثبیت کند. استفاده از نفت به عنوان اسلحه این اعتبار را نابود خواهد کرد. مشتریان عربستان سعودی به احتمال فراوان به روسیه، ایران و آمریکا روی خواهند آورد و در اتکا طولانی مدت به نفت آن کشور تجدیدنظر خواهند کرد.
اگر عربستان سعودی از نفت به عنوان یک سلاح استفاده کند همچون پیامدهای تحریم نفتی سال ۱۹۷۳ بسیاری از کشورها به اشکال گوناگون تلاش خواهند کرد مصرف نفت خود را کاهش دهند و در درازمدت باعث کاهش تقاضا و بهای نفت خواهد شد.
افزایش ناگهانی بهای نفت باعث خواهد شد تولید و استفاده از خودروهای برقی تسریع شود و میزان اتکا به فرآوردههای نفتی کاهش یابد. درست شبیه همان حالتی که در دهه هشتاد میلادی در زمینه تولید انرژی گرمایی و برق روی داد.
موفقیت عربستان سعودی در زمینه تولید و فروش نفت طی بیش از یک دهه اخیر محصول یک توافق نانوشته بین تامین «امنیت تقاضا» از سوی خریداران و تامین «امنیت تولید» از سوی عربستان سعودی بوده است. استفاده از نفت به عنوان سلاح این توافق را برهم خواهد زد.
و بالاخره باید یادآوری کرد که عربستان از نظر نظامی و امنیتی از جمله سامانههای تسلیحاتی پیشرفته، آموزش، اطلاعات و استقرار نظامیان و ناوهای هواپیمابر آمریکا در منطقه به این کشور وابسته است. به این دلیل ریاض نمیتواند با سلاح نفت به جنگ آمریکا برود چون بنیانهای مناسبات دو کشور را به خطر خواهد انداخت و عربستان را در برابر تهدید رقبای منطقهای از جمله ایران آسیبپذیر خواهد کرد.
به تمامی دلایلی که برشمردیم استفاده از نفت به عنوان یک سلاح بیفایده است و به احتمال فراوان کشوری که آنرا به کار بگیرد بیش از همه ضرر خواهد کرد. و به همین دلیل بعید است عربستان سعودی چنین روشی را به کار بگیرد.