هدفمندکردن يارانه ها سرانجام نه از ابتدای امسال بلکه در آستانه زمستان امسال آغاز شده است. قيمت کالاهای مشمول يارانه چند برابر شده است، اما مسوولان دولتی نسبت به بالاگرفتن نرخ تورم چندان بدبين نيستند.
اما کارشناسان مستقل اقتصادی نسبت به آينده پس از اجرای اين قانون، ابراز نگرانی می کنند.
شاهين فاطمی، اقتصاددان و رییس دانشکده آمريکايی اقتصاد و بازرگانی پاريس، درباره برنامه هدفمندی يارانه ها به رادیو فردا می گوید:
شاهین فاطمی: اين يک اقدام بسيار نسنجيده و شتابزده است که در شرايط فعلی می تواند محرک يک انفجار اجتماعی باشد. تعجب من هميشه از اين بود که چطور يک حکومتی دانسته در اين شرايط به چنين عملی دست می زند، ولی بعد از اين که مطالب آقای احمدی نژاد را شنيدم پاسخ خود را پيدا کردم.
به نظر من اين مقدمه ای است برای قبضه کردن قدرت در دست آقای احمدی نژاد، از بين بردن مجلس و گرفتن اختيارات از مجلس، يعنی همان نمونه ای که هوگو چاوز در ونزوئلا ايجاد کرده و به بهانه اين که آشوب و ناامنی وجود دارد می خواهند قدرت را يکسره در دست بگيرند که البته اين آشوب هم ناشی از همين اقدام حکومت است.
من فکر می کنم انگيزه واقعی قبضه کردن قدرت است و گر نه در هيچ شرايطی هيچ دولتمرد عاقلی چنين بی مقدمه و بی گدار به آب نمی زند.
آقای فاطمی! شما معتقديد دولت از فضای ايجاد شده احتمالی بعد از اجرای طرح هدفمندسازی يارانه ها سوء استفاده خواهد کرد در حالی که در يک سال و نيم گذشته فضای امنيتی حاکم بر کشور چندان بهانه خاصی نمی خواهد. فکر نمی کنيد برای قبضه کردن قدرت، دولت می تواند از راه های ساده تری استفاده کند؟
در شرايط عادی حرف شما کاملا درست است، اما دو نکته را در نظر بگيرد. اول اين که جنگ قدرت در داخل رژيم وجود دارد و اين کار مستقيما ارتباط دارد با مذاکرات هسته ای که در پيش دارند. دليل اين که رژيم در گذشته هيچگاه نمی توانست در مورد سياست خارجی تصميم بگيرد همين چند دستگی و اختلاف نظری بود که وجود داشت.
حال اينها به خيال خود می خواهند همه چيز را يکدست و قدرت را قبضه کنند تا بتوانند در مسايل خارجی که به بن بست خورده اند، بدون اين که رقبا بتوانند برای احمدی نژاد دردسری درست کنند سازش و عقب نشينی کنند.
اينها نمی توانستند بی دليل و يکباره عليه رقبای خود کودتا کنند (يک کودتا که قبلا کرده بودند). اما اين دعوا دعوای داخل رژيم است و برکناری وزير امور خارجه هم نشان می دهد اين کار روی برنامه انجام می شود. هيچکس با عقل سالم نمی آيد چنين دردسر بزرگی را ايجاد کند مگر اين که بخواهد از اين کار بهره برداری سياسی کند.
البته من غيبگو نيستم ولی حساب می کنم وقتی يک حکومت چنين کار ناشيانه ای را نسنجيده انجام می دهد آدم فکر می کند حتما پشت اين کار نقشه های ديگری است و گرنه هيچ انسان عاقلی خطر نمی کند در کاری که عواقب آن برای همه اقتصاددانان روشن است.
عواقبی که از آن ياد می کنيد چه می تواند باشد؟
زيان های اين کار بسيار زياد خواهد بود. اول اين که اين تغييرات اثر بنيادی دارد و به عنوان مثال تمام امور حمل و نقل کشور با مشکل روبرو می شود.
مشکل حمل و نقل خود باعث کمبود و نرسيدن مواد غذايی ومايحتاج مردم به شهرها خواهد شد، در مورد سوخت و نان ازدحام عجيبی به وجود می آيد و اين نتيجه ای جز هرج و مرج نخواهد داشت.
من بسيار از اين مسئله نگران هستم و فکر می کنم احمدی نژاد با اين عمل نسنجيده خود لطمه بسيار بزرگی بر بنای اقتصادی ايران وارد می کند.
به نظر می رسد در ميان کارشناسان اقتصادی و توصيه های صندوق بين المللی پول و بانک جهانی اجماعی بر سر حذف يارانه ها از اقتصاد وجود دارد. چرا شما مخالف و منتقد اجرای چنين طرحی در ايران هستيد؟
در اصل هيچ اقتصاددانی نمی تواند با حذف يارانه ها مخالف باشد، اما به قدری اين مسئله پيچيده است که می بينيم حتی در آمريکا و اروپا هم ده ها سال است نتوانسته اند يارانه ها را حذف کنند، چون کار ساده ای نيست.
صندوق بين المللی پول هم شش توصيه داشت که فقط يکی از آنها در مراحل آخر حذف يارانه ها بود. قرار بود سيستم مالياتی کشور درست شود، قرار بود اطلاعات و آمار کافی وجود داشته باشد، قرار بود ارز شناور شود و از اين حالت تصنعی بيرون آيد. امروز بزرگ ترين سوبسيدی که درايران پرداخت می شود سوبسيدی است که به چين و ديگر صادرکنندگان به ايران می دهند.
به هيچکدام از اين مسايل توجه نشده و من گمان می کنم پشت اين طرح، توطئه و دسيسه سياسی وجود دارد برای قبضه کردن قدرت.
اما کارشناسان مستقل اقتصادی نسبت به آينده پس از اجرای اين قانون، ابراز نگرانی می کنند.
شاهين فاطمی، اقتصاددان و رییس دانشکده آمريکايی اقتصاد و بازرگانی پاريس، درباره برنامه هدفمندی يارانه ها به رادیو فردا می گوید:
شاهین فاطمی: اين يک اقدام بسيار نسنجيده و شتابزده است که در شرايط فعلی می تواند محرک يک انفجار اجتماعی باشد. تعجب من هميشه از اين بود که چطور يک حکومتی دانسته در اين شرايط به چنين عملی دست می زند، ولی بعد از اين که مطالب آقای احمدی نژاد را شنيدم پاسخ خود را پيدا کردم.
به نظر من اين مقدمه ای است برای قبضه کردن قدرت در دست آقای احمدی نژاد، از بين بردن مجلس و گرفتن اختيارات از مجلس، يعنی همان نمونه ای که هوگو چاوز در ونزوئلا ايجاد کرده و به بهانه اين که آشوب و ناامنی وجود دارد می خواهند قدرت را يکسره در دست بگيرند که البته اين آشوب هم ناشی از همين اقدام حکومت است.
صندوق بين المللی پول شش توصيه داشت که فقط يکی از آنها در مراحل آخر حذف يارانه ها بود. قرار بود سيستم مالياتی کشور درست شود، قرار بود اطلاعات و آمار کافی وجود داشته باشد، قرار بود ارز شناور شود و از اين حالت تصنعی بيرون آيد. امروز بزرگ ترين سوبسيدی که درايران پرداخت می شود سوبسيدی است که به چين و ديگر صادرکنندگان به ايران می دهند.
شاهین فاطمی
آقای فاطمی! شما معتقديد دولت از فضای ايجاد شده احتمالی بعد از اجرای طرح هدفمندسازی يارانه ها سوء استفاده خواهد کرد در حالی که در يک سال و نيم گذشته فضای امنيتی حاکم بر کشور چندان بهانه خاصی نمی خواهد. فکر نمی کنيد برای قبضه کردن قدرت، دولت می تواند از راه های ساده تری استفاده کند؟
در شرايط عادی حرف شما کاملا درست است، اما دو نکته را در نظر بگيرد. اول اين که جنگ قدرت در داخل رژيم وجود دارد و اين کار مستقيما ارتباط دارد با مذاکرات هسته ای که در پيش دارند. دليل اين که رژيم در گذشته هيچگاه نمی توانست در مورد سياست خارجی تصميم بگيرد همين چند دستگی و اختلاف نظری بود که وجود داشت.
حال اينها به خيال خود می خواهند همه چيز را يکدست و قدرت را قبضه کنند تا بتوانند در مسايل خارجی که به بن بست خورده اند، بدون اين که رقبا بتوانند برای احمدی نژاد دردسری درست کنند سازش و عقب نشينی کنند.
اينها نمی توانستند بی دليل و يکباره عليه رقبای خود کودتا کنند (يک کودتا که قبلا کرده بودند). اما اين دعوا دعوای داخل رژيم است و برکناری وزير امور خارجه هم نشان می دهد اين کار روی برنامه انجام می شود. هيچکس با عقل سالم نمی آيد چنين دردسر بزرگی را ايجاد کند مگر اين که بخواهد از اين کار بهره برداری سياسی کند.
البته من غيبگو نيستم ولی حساب می کنم وقتی يک حکومت چنين کار ناشيانه ای را نسنجيده انجام می دهد آدم فکر می کند حتما پشت اين کار نقشه های ديگری است و گرنه هيچ انسان عاقلی خطر نمی کند در کاری که عواقب آن برای همه اقتصاددانان روشن است.
عواقبی که از آن ياد می کنيد چه می تواند باشد؟
زيان های اين کار بسيار زياد خواهد بود. اول اين که اين تغييرات اثر بنيادی دارد و به عنوان مثال تمام امور حمل و نقل کشور با مشکل روبرو می شود.
مشکل حمل و نقل خود باعث کمبود و نرسيدن مواد غذايی ومايحتاج مردم به شهرها خواهد شد، در مورد سوخت و نان ازدحام عجيبی به وجود می آيد و اين نتيجه ای جز هرج و مرج نخواهد داشت.
من بسيار از اين مسئله نگران هستم و فکر می کنم احمدی نژاد با اين عمل نسنجيده خود لطمه بسيار بزرگی بر بنای اقتصادی ايران وارد می کند.
به نظر می رسد در ميان کارشناسان اقتصادی و توصيه های صندوق بين المللی پول و بانک جهانی اجماعی بر سر حذف يارانه ها از اقتصاد وجود دارد. چرا شما مخالف و منتقد اجرای چنين طرحی در ايران هستيد؟
در اصل هيچ اقتصاددانی نمی تواند با حذف يارانه ها مخالف باشد، اما به قدری اين مسئله پيچيده است که می بينيم حتی در آمريکا و اروپا هم ده ها سال است نتوانسته اند يارانه ها را حذف کنند، چون کار ساده ای نيست.
صندوق بين المللی پول هم شش توصيه داشت که فقط يکی از آنها در مراحل آخر حذف يارانه ها بود. قرار بود سيستم مالياتی کشور درست شود، قرار بود اطلاعات و آمار کافی وجود داشته باشد، قرار بود ارز شناور شود و از اين حالت تصنعی بيرون آيد. امروز بزرگ ترين سوبسيدی که درايران پرداخت می شود سوبسيدی است که به چين و ديگر صادرکنندگان به ايران می دهند.
به هيچکدام از اين مسايل توجه نشده و من گمان می کنم پشت اين طرح، توطئه و دسيسه سياسی وجود دارد برای قبضه کردن قدرت.