محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ايران، در سفر اخير خود به اردبيل طی سخنانی در مورد خشک شدن درياچه اروميه گفته است که اين درياچه هر پانصد سال خشک شده و به گودالی از نمک تبديل می شود.
خشک شدن تدريجی اين درياچه موجب اعتراض بسياری از طرفداران محيط زيست و اهالی آن منطقه شده است.
رادیو فردا در گفت و گو با علی محمدی کارشناس زمين شناسی مقيم زوريخ در سوئیس که مطالعات گسترده ای بر روی درياچه اروميه انجام داده است، ابتدا از او در مورد صحت ادعای آقای احمدی نژاد پرسيده است.
علی محمدی: زمانی ما خودمان در سازمان زمين شناسی يک پروژه تعريف کرديم به اسم «مطالعات جامع درياچه اروميه» که يک بخش آن مطالعه رسوبات بستر درياچه از طريق تهيه مغزه ها و تعيين سن آنها و بررسی آب و هوای گذشته بود.
در واقع مطالعه مغزه ها و تعيين سن درياچه به روش کربن ۱۴ نشان داد اين مغزه ها سنی معادل ۲۷ هزار سال دارند. مطالعه دقيق اين رخساره های رسوبی هيچ گونه آثاری از خشک شدن درياچه اروميه نشان نداد.
درياچه اروميه شور است و اگر خشک شدگی در آن صورت گرفته باشد بايد لايه های نمک را داخل لايه های رسوبات ببينيم که چنين چيزی مشاهده نشده است.
گفته می شود روی رودهايی که اين درياچه را تغذيه می کرده ۸۸ سد احداث شده است که دليل خشک شدن درياچه اروميه همين مسئله است. به نظر شما دلايل خشک شدن درياچه اروميه چيست؟
ما ميزان بارندگی های ۱۱ ايستگاه که در حوزه آبريز درياچه اروميه قرار داشت را برای يک ميانگين ۲۵ ساله به دست آورديم. بر اساس اين تحقيقات طراز درياچه اروميه با ميزان تغييرات بارندگی تا سال ۲۰۰۰ همخوانی دارد، يعنی وقتی بارندگی زياد شده سطح آب درياچه بالا آمده و وقتی بارندگی کم شده سطح آب درياچه هم پايين آمده است.
ولی از سال ۲۰۰۰ به بعد اين دو نمودار هيچ همخوانی با هم ندارد و روند معکوسی را نشان می دهد. بارندگی ما از سال ۲۰۰۰ به اين طرف يک روند تقريبا نرمال داشته ولی درياچه اروميه خشک شده است، اين نشان می دهد به رغم بارندگی ها آبی وارد درياچه نشده که تنها علت آن وجود سدهايی است که بر روی رودخانه ها احداث شده است.
اگر آمار احداث سدها را نيز بررسی کنيم می بينيم اکثر اين سدها از سال ۲۰۰۰ به بعد روی رودخانه ها احداث شده و آمار آن برای استان های آذربايجان شرقی و غربی و کردستان موجود است. تمام بارانی که روی حوزه های آبريز درياچه اروميه باريده پشت سدها جمع شده و به نظر من ۸۰ تا ۹۰ درصد خشک شدگی درياچه اروميه می تواند احداث اين سدها باشد.
طرحی وجود دارد که می خواهند آب رودخانه ارس را به اين درياچه هدايت کنند، اما نماينده اردبيل در مجلس مخالفت کرده و گفته چنين اقدامی کشاورزی استان اردبيل را نابود می کند. نظر شما چيست؟
برای نجات درياچه اروميه دو راه حل وجود دارد، يک راه حل کوتاه مدت و يک راه حل دراز مدت. برای کوتاه مدت به نظر من بهترين راه حل باز کردن دريچه سدها و جاری شدن آب پشت سدها به درياچه است آن هم زمانی که ميزان بارندگی ها در فصل بهار بيشترين مقدار است. اگر اين اقدام صورت گيرد سطح طراز درياچه ممکن است يک يا دو متر بالا بيايد و حالت تعادل پيدا کند تا آبها دوباره پشت سد جمع شود و اين روند دوباره تکرار گردد.
حوزه های ديگر يعنی رود ارس و رود زاب که مورد بحث قرار گرفته ارتفاعی پايين تر از سطح آب درياچه دارند و اگر اين حجم عظيم آب را بخواهند بياورند پروژه بسيار بزرگی است و نيازمند پمپاژ آب و مسائل ديگر که با شرايط فعلی تا بخواهد رديف بودجه ای به آن تخصيص يابد و اجرايی شود حداقل ۱۰ سال طول می کشد.
اکنون ميانگين آب درياچه اروميه حدود ۲ يا ۲ متر و ۲۰ سانت است که با اين روند طی دو تا سه سال آينده درياچه اروميه کاملا خشک می شود و تا بخواهند آب رود ارس را به درياچه بياورند ۱۰ سال طول می کشد و تا آن زمان ديگر درياچه ای نمانده که بخواهند آبی به آن هدايت کنند.
اگر درياچه اروميه به کل خشک شود چه پيامدهايی خواهد داشت؟
می توان گفت درياچه اروميه تقريبا آخرين درياچه بزرگ ايران است که دارد خشک می شود. هامون هايی که در زابل هستند يعنی درياچه های هامون صابری، هلمند و پوزک به خاطر احداث سد بر رودخانه هلمند در افغانستان خشک شده، جازموريان به دليل احداث سد روی هليل رود خشک شده، درياچه تشک و بختگان هم به خاطر احداث سد روی رودخانه کرد استان فارس خشک شد و اين روند برای درياچه اروميه ادامه دارد با اين تفاوت که در بستر درياچه هامون رسوبات عادی هستند ولی درياچه اروميه خيلی شور است و رسوبات آن نمکی.
اگر درياچه اروميه خشک شود يک منطقه کوير نمکی به وسعت پنج هزار کيلومتر مربع تشکيل می شود. با توجه به کوهستانی بودن منطقه و اين که بيشتر بادها از غرب به شرق می وزد، اين بادها همه نمک هايی که طی سال ها رسوب کرده پخش می کند در مناطق صنعتی، کشاورزی و محيط زيست.
اگر باد نمک را به مناطق کشاورزی بياورد زمين های کشاورزی خشک می شود و از بين می رود. همچنين ريزگردهای نمک ممکن است به شهرهای حاشيه برسد و سلامت افراد را به خطر بيندازد.
خشک شدن درياچه آرال بين دو کشور ازبکستان و قزاقستان باعث شده يک سری بيماری های مسری و سرطان ها در اطراف اين درياچه برای ساکنين ايجاد شود که ممکن است همين مسئله برای درياچه اروميه هم اتفاق بيفتد.
خشک شدن تدريجی اين درياچه موجب اعتراض بسياری از طرفداران محيط زيست و اهالی آن منطقه شده است.
رادیو فردا در گفت و گو با علی محمدی کارشناس زمين شناسی مقيم زوريخ در سوئیس که مطالعات گسترده ای بر روی درياچه اروميه انجام داده است، ابتدا از او در مورد صحت ادعای آقای احمدی نژاد پرسيده است.
گفت و گو با علی محمدی، کارشناس زمين شناسی در زوريخ سوئیس
Your browser doesn’t support HTML5
علی محمدی: زمانی ما خودمان در سازمان زمين شناسی يک پروژه تعريف کرديم به اسم «مطالعات جامع درياچه اروميه» که يک بخش آن مطالعه رسوبات بستر درياچه از طريق تهيه مغزه ها و تعيين سن آنها و بررسی آب و هوای گذشته بود.
در واقع مطالعه مغزه ها و تعيين سن درياچه به روش کربن ۱۴ نشان داد اين مغزه ها سنی معادل ۲۷ هزار سال دارند. مطالعه دقيق اين رخساره های رسوبی هيچ گونه آثاری از خشک شدن درياچه اروميه نشان نداد.
درياچه اروميه شور است و اگر خشک شدگی در آن صورت گرفته باشد بايد لايه های نمک را داخل لايه های رسوبات ببينيم که چنين چيزی مشاهده نشده است.
گفته می شود روی رودهايی که اين درياچه را تغذيه می کرده ۸۸ سد احداث شده است که دليل خشک شدن درياچه اروميه همين مسئله است. به نظر شما دلايل خشک شدن درياچه اروميه چيست؟
ما ميزان بارندگی های ۱۱ ايستگاه که در حوزه آبريز درياچه اروميه قرار داشت را برای يک ميانگين ۲۵ ساله به دست آورديم. بر اساس اين تحقيقات طراز درياچه اروميه با ميزان تغييرات بارندگی تا سال ۲۰۰۰ همخوانی دارد، يعنی وقتی بارندگی زياد شده سطح آب درياچه بالا آمده و وقتی بارندگی کم شده سطح آب درياچه هم پايين آمده است.
خشک شدن درياچه آرال بين دو کشور ازبکستان و قزاقستان باعث شده يک سری بيماری های مسری و سرطان ها در اطراف اين درياچه برای ساکنين ايجاد شود که ممکن است همين مسئله برای درياچه اروميه هم اتفاق بيفتد.
علی محمدی
ولی از سال ۲۰۰۰ به بعد اين دو نمودار هيچ همخوانی با هم ندارد و روند معکوسی را نشان می دهد. بارندگی ما از سال ۲۰۰۰ به اين طرف يک روند تقريبا نرمال داشته ولی درياچه اروميه خشک شده است، اين نشان می دهد به رغم بارندگی ها آبی وارد درياچه نشده که تنها علت آن وجود سدهايی است که بر روی رودخانه ها احداث شده است.
اگر آمار احداث سدها را نيز بررسی کنيم می بينيم اکثر اين سدها از سال ۲۰۰۰ به بعد روی رودخانه ها احداث شده و آمار آن برای استان های آذربايجان شرقی و غربی و کردستان موجود است. تمام بارانی که روی حوزه های آبريز درياچه اروميه باريده پشت سدها جمع شده و به نظر من ۸۰ تا ۹۰ درصد خشک شدگی درياچه اروميه می تواند احداث اين سدها باشد.
طرحی وجود دارد که می خواهند آب رودخانه ارس را به اين درياچه هدايت کنند، اما نماينده اردبيل در مجلس مخالفت کرده و گفته چنين اقدامی کشاورزی استان اردبيل را نابود می کند. نظر شما چيست؟
برای نجات درياچه اروميه دو راه حل وجود دارد، يک راه حل کوتاه مدت و يک راه حل دراز مدت. برای کوتاه مدت به نظر من بهترين راه حل باز کردن دريچه سدها و جاری شدن آب پشت سدها به درياچه است آن هم زمانی که ميزان بارندگی ها در فصل بهار بيشترين مقدار است. اگر اين اقدام صورت گيرد سطح طراز درياچه ممکن است يک يا دو متر بالا بيايد و حالت تعادل پيدا کند تا آبها دوباره پشت سد جمع شود و اين روند دوباره تکرار گردد.
حوزه های ديگر يعنی رود ارس و رود زاب که مورد بحث قرار گرفته ارتفاعی پايين تر از سطح آب درياچه دارند و اگر اين حجم عظيم آب را بخواهند بياورند پروژه بسيار بزرگی است و نيازمند پمپاژ آب و مسائل ديگر که با شرايط فعلی تا بخواهد رديف بودجه ای به آن تخصيص يابد و اجرايی شود حداقل ۱۰ سال طول می کشد.
اکنون ميانگين آب درياچه اروميه حدود ۲ يا ۲ متر و ۲۰ سانت است که با اين روند طی دو تا سه سال آينده درياچه اروميه کاملا خشک می شود و تا بخواهند آب رود ارس را به درياچه بياورند ۱۰ سال طول می کشد و تا آن زمان ديگر درياچه ای نمانده که بخواهند آبی به آن هدايت کنند.
اگر درياچه اروميه به کل خشک شود چه پيامدهايی خواهد داشت؟
می توان گفت درياچه اروميه تقريبا آخرين درياچه بزرگ ايران است که دارد خشک می شود. هامون هايی که در زابل هستند يعنی درياچه های هامون صابری، هلمند و پوزک به خاطر احداث سد بر رودخانه هلمند در افغانستان خشک شده، جازموريان به دليل احداث سد روی هليل رود خشک شده، درياچه تشک و بختگان هم به خاطر احداث سد روی رودخانه کرد استان فارس خشک شد و اين روند برای درياچه اروميه ادامه دارد با اين تفاوت که در بستر درياچه هامون رسوبات عادی هستند ولی درياچه اروميه خيلی شور است و رسوبات آن نمکی.
اگر درياچه اروميه خشک شود يک منطقه کوير نمکی به وسعت پنج هزار کيلومتر مربع تشکيل می شود. با توجه به کوهستانی بودن منطقه و اين که بيشتر بادها از غرب به شرق می وزد، اين بادها همه نمک هايی که طی سال ها رسوب کرده پخش می کند در مناطق صنعتی، کشاورزی و محيط زيست.
اگر باد نمک را به مناطق کشاورزی بياورد زمين های کشاورزی خشک می شود و از بين می رود. همچنين ريزگردهای نمک ممکن است به شهرهای حاشيه برسد و سلامت افراد را به خطر بيندازد.
خشک شدن درياچه آرال بين دو کشور ازبکستان و قزاقستان باعث شده يک سری بيماری های مسری و سرطان ها در اطراف اين درياچه برای ساکنين ايجاد شود که ممکن است همين مسئله برای درياچه اروميه هم اتفاق بيفتد.