افزایش فشار بر فعالان کارگری در ایران

منصور اسانلو

فدراسيون جهانی کارگران بخش حمل و نقل، به ادامه بازداشت رضا شهابی، منصور اسانلو و ابراهيم مددی، از اعضای هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، اعتراض کرد.

مک اوراتا، دبير بخش حمل و نقل زمينی اين فدراسيون، گفت که آزاد نشدن رضا شهابی به رغم وعده های داده شده به خانواده اش و اخذ وثيقه ۶۰ ميليون تومانی «ناعادلانه» است.

وی در اين ارتباط به وعده تحقق نيافته جمهوری اسلامی ايران برای آزادی آقای اسانلو اشاره کرد.

مهدی کوهستانی نژاد، مشاور کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری و عضو کنگره کار کانادا، درباره ادامه بازداشت رضا شهابی به راديو فردا گفت:

«به طور مشخص، به خانواده آقای شهابی گفته بودند اگر چيزی نگوييد و کاری انجام ندهيد، تا او آزاد می شود، ولی آقای شهابی تماس گرفته و گفته است وضعيتش مشخص نيست و به او گفته اند ممکن است تا ۱۰ روز آينده به دادگاه انقلاب احضار شود .او همچنين از دندان درد، کمر درد و گردن درد شکايت داشته است.»

آقای شهابی در اين دوره نه تنها از مشاوره قانونی محروم بوده است، بلکه خانواده اش نيز نگرانی های خاص خودشان را دارند، چون او دو فرزند دارد و در دوران زندانی بودن که حقوق خود را دريافت نمی کند، فشارهای مالی و جسمی و روحی برای خانواده اش بسيار سنگين است.

فکر می کنيد هدف از اين فشارها بر رضا شهابی و ساير فعالان کارگری چيست و چرا فعالان کارگری در سال های اخير تحت فشارهای امنيتی- قضايی قرار گرفته اند؟

طی ۱۰ سال گذشته، شاهد بوديم که فشار بر فعالان کارگری هر روز بيشتر می شود و شماری از آنان زندانی می شوند و در زندان نيز تحت فشارهای جسمی و روحی قرار می گيرند.

اين مسئله نشان می دهد رژيم (نظام جمهوری اسلامی) می خواهد از اين وضعيت به نفع خود برای عقب راندن مبارزات کارگران استفاده کند، اما جنبش کارگری ايران نشان داده است به هيچ عنوان فشارها نمی تواند آنها را عقب براند، بلکه بيشتر آنها را برای احقاق حق شان ترغيب می کند. آنان با ايجاد نهادهای مخصوص کارگری، تعداد بيشتری را به اين مبارزه جلب می کنند.

در رابطه با فشارهايی که به فعالان کارگری ايران وارد می شود، اتحاديه های بين المللی کارگری چه اقداماتی را می توانند انجام دهند؟


در يک سال و نيم گذشته، سنديکاها و نهادهای کارگری به طور مشخص از نهادهای بين المللی و حقوق بشری خواسته اند دو موضوع را رعايت کنند؛ اول اينکه از فرستادن نامه به قوه قضاييه و ریيس جمهوری تا حد امکان اجتناب کنند، چون معتقدند اين نامه ها کارآيی ندارد و به جايی نمی رسد. دوم اين که نهادهای جهانی از هر گونه فشار در مورد ايران کوتاهی نکنند. به عنوان مثال، در کنفرانس های سازمان بين المللی کار هر چه بيشتر افشاگری کنند و به تشريح وضعيت کارگران بپردازند. برای مثال اينکه در ايران چه می گذرد و کارگران در چه شرايطی زندگی می کنند و مبارزات کارگری به رغم تمام اين فشارها در چه سطحی قرار دارد.

فعالان کارگری ايران بايد ارتباط تنگاتنگ خود را با نهادهای بين المللی حفظ کنند و نهادهای بين المللی هم هر چقدر می توانند بايد وضعيت تشکل های مستقل را در ايران دنبال کنند. آنها می توانند بر شرکت هايی که در ايران سرمايه دارند مانند کارخانه پژو فشار بياورند.
نظام می خواهد نشان دهد وضعيت کارگران ايران آن چنان که گفته می شود، بد نيست، اما نهادهای بين المللی در برابر اين موضوع بايد اقدامات لازم را به عمل آورند.