«این عکسها واقعی است؟ اینها را شما گرفتهاید؟»
«یادتان هست در کجا این عکس را گرفتهاید؟»
«تا به حال ایران زندگی کردهاید؟ پدر و مادر ایرانی دارید؟ چطور توانستید این عکسها رو به روزنامه مترو بفروشید؟»
اینها نمونهای از سؤالاتی است که در ۴۸ ساعت گذشته از طریق ایمیل و فیسبوک به دست من رسیده تا صحت و سقم عکسی را متوجه شوند، که من ۹ سال پیش گرفتهام و تعدادی از بانوان دانشجو را نشان میدهد که برای عملیات استشهادی ثبتنام میکنند. این عکس این روزها در مطبوعات مختلف جهانی پس از عملیات تروریستی در فرانسه و حضور یک زن انتحاری در آن باز نشر داده میشود.
نکتهای که وجود دارد این است که من عکسی نفروختهام بلکه همه این عکسها از آرشیو خبرگزاری آسوشیتدپرس، که من ۱۰ سال عکاس آن در ایران بودم، استفاده شده است.
در قریب به ۳۰ سال تجربه مطبوعاتی و عکاسی مستندی که داشتم، کم نبودند رویدادهای خبری که تلخ بودند و من با عکسهایم ثبتشان کردم. چه شما بخواهید و چه نخواهید این کار جزئی از وظیفه این شغل به حساب میآید، باید تلاش کنید اولین فرد حاضر در آنجا باشید تا به اطلاعرسانی آن خبر کمک کنید.
خبرهایی که عکاسان خبری به ثبت آن میپردازند بخشی از تاریخ میشود که با گستردگی شبکههای اجتماعی و اینترنت در دنیای جدید، هر روز میتواند دوباره روی جلد یک مجله و یا صفحه اول یک روزنامه قرار گیرد. این زنان که ۹ سال پیش در حال ثبتنام برای حضور در عملیات انتحاری [استشهادی] هستند، امروز دوباره خبر اصلی شدهاند.
این عکسها و باز نشر آنها پس از عملیات خون بار پاریس دوباره نگاهها را به سمت ایران میچرخاند. پیگیری ریشه خشونت، نقش زنان در عملیاتهای انتحاری، ایران به عنوان سرزمینی که با ترور و تروریسم مشکلی ندارد و هزار بحث و سؤال دیگر …
یکی از دوستانی که در این زمینه برایم ایمیل فرستاده از من خواسته بود «بهتر بود چشمم را به واقعیت میبستم». او نوشته میداند که این کار تلخ است اما بهتر بود در برابر این «واقعیت به شدت دردناک!» سکوت میکردم.
باید ایرانی باشی، باید مهاجر باشی تا این مسئله را بیشتر درک کنی! تا بیشتر بفهمی در فضای «اسلامهراسی» که در جهان این روزها شکل گرفته است یک عکس چطور میتواند نگاه ها را به سمت جماعتی دیگر منحرف کند. در زندگی در مهاجرت لحظاتی هستند که آدمی حتی با دیدن یک عکس و یک خبر کوتاه برای ساعاتی گیج و مبهوت میماند و این عکس شاید از آن دست عکسهایی باشد که برای مخاطب ایرانی باز تولید مسائل بسیاری است.
من چون خود نیز در این جبر مهاجرت گرفتارم از اینکه برایم نوشته بودند قدردانی کردم و برایشان نوشتم احساسشان را درک میکنم. اما دقیقتر که میشوم ارتباطی با اتفاق چند روز پیش در پاریس در ذهنم زنده میشود. در اخبار آمده است:
دادستانی پاریس روز پنجشنبه اعلام کرد که جسد عبدالحمید اباعود که از او به عنوان مغز متفکر حملات تروریستی جمعهشب پاریس نام برده میشود در میان تلفات یورش روز چهارشنبه پلیس ویژه فرانسه به محلهای در شمال پاریس شناسایی شده است.
یک زن هم که (بعد نامش حسنا آیه بوالحسن اعلام شد) ظاهراً از اقوام عبدالحمید اباعود بود، خود را با منفجر کردن کمربند انتحاریاش به قتل رساند.
اخبار این روزها درباره اتفاقات تروریستی به اوج خود رسیده است و رسانهای نیست که درباره آن مطلبی منتشر نکرده باشد؛ در این میان البته نشریات تندرو بازارشان گرمتر است. در اتفاقی که در پاریس رخ داد، چند عضو گروه حکومت اسلامی با عملیات انتحاری خود و دیگران را کشتند، پس اکنون زمان مناسبی است تا به تاریخچه چنین عملیات یا اندیشههایی که معتقد به این چنین شیوههایی هستند نگاهی بشود.
عکسی که من گرفتهام در زمانی بود که گروه حکومت اسلامی (داعش) وجود خارجی نداشت. اما در تهران و شهرهای مختلف گروههای تندور آماده ثبتنام از افراد بودند تا برای دفاع از تأسیسات هستهای ایران در برابر حمله احتمالی کشورهای خارجی و همچنین برای دفاع از فلسطینیها و مبارزه با اسرائیل، دست به عملیات انتحاری [استشهادی] بزنند.
این افراد استشهادیون نامگذاری شده بودند. من در چندین نوبت در تهران در جریان راهپیمایی، در بهشت زهرا و همچنین در دانشگاه تهران از آنها عکاسی کردم. عکس منتشرشده در روزنامه مترو و دیگر روزنامههای دیگر عدهای از بانوان دانشجو را که در دانشگاه تهران به همراه دیگر دانشجویان آمادگی خود را برای دفاع از تأسیسات هستهای ایران در برابر حمله احتمالی کشورهای خارجی را نشان میدهد.
این عکس را در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۰۶ عکاسی کردهام و به همراه شش عکس دیگر از همان مراسم در آرشیو خبرگزاری آسوشیتدپرس قابل دسترسی هستند.
عکس ثبتنام دانشجویان دختر ایران برای عملیات استشهادی در نشریههای مختلفی از جمله دیلیاکسپرس بریتانیا بازتاب داشته
اتفاقاً چاپ یکی دیگر از عکسهایم که در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ در بهشت زهرا از مراسمی دیگر در جمع اشتشهادیون گرفتم، روی جلد شماره ۱۴۰ مجله زنان از جمله مواردی بود که موجب لغو مجوز آن مجله شد. روی جلد این شماره که در بهمن ۸۵ انتشار یافت، نوشته شده بود: «کشته میشوند تا بکشند»
درباره علت توقیف نشریه زنان در تاریخ هشتم بهمن ۱۳۸۶ در خبرگزاری فارس این چنین آمده است:
«ماهنامه زنان به مدیر مسئولی شهلا شرکت در جلسه امروز هیئت نظارت بر مطبوعات به دلیل درج مطالب و اخبار به گونهای که موجب سلب امنیت روانی جامعه میشد، همچنین به دلیل به مخاطره انداختن سلامت روحی، فکری و روانی مخاطب و القای اینکه در جامعه امنیت وجود ندارد و به دلیل سیاهنمایی وضعیت زنان در جمهوری اسلامی لغو مجوز شد».
آنچه در رأی هیئت نظارت بر مطبوعات دلیلی بر لغو مجوز نشریهای تلقی شده، تنها انتشار واقعیتی بود که در جامعه در حال ریشه دواندن بود و هست. مسئولان فرهنگی تنها با لغو امتیاز مجله زنان صورت مسئله را پاک کردند و با بیتوجهی از کنار مشکل اصلی گذشتند. اینکه عملکرد گروههای تندرو بود که موجب سلب امنیت روانی جامعه میشد نه انتشار خبر مربوط به آن.
از سوی دیگر این روزها موج محکومیت حملات تروریستی پاریس توسط مسئولان جمهوری اسلامی ادامه دارد و همگان بر لزوم برخورد جدی با این پدیده زشت که زندگی مردم عادی را هدف گرفته، اتفاق نظر دارند.
حتی احمد علمالهدی، عضو خبرگان رهبری و امام جمعه مشهد، هم یک هفته بعد از حمله تروریستی به پاریس در خطبههای نماز جمعه مشهد از محکوم بودن «حملات تروریستی فرانسه» از وجه انسانی آن میگوید.
آن طور که ایسنا گزارش داده او گفته است، «امروز یک مشت سگ دیوانه داعشی از این ماجرا در اروپا بهرهبرداری میکنند تا اسلامهراسی را توسعه دهند و رسانههای غربی و اروپایی هم این را تبلیغ میکنند. ما باید از این موقعیت بهرهبرداری کنیم، ما باید در دنیای مجازی و با وبلاگها و پوسترسازیهای مختلف اسلام عدالت و امنیت را در قالب تصویرها، گرافیکها، فیلمها و سریالها به زبانهای مختلف پخش کنیم».
اما آنچه آقای علمالهدی شاید فراموش کرده اشاره کند این است که در طول ۳۷ سال گذشته، کم نبودند تلاشهایی که در مناسبتهای مختلف در شهرهای ایران برپا بودند تا موجب اسلامهراسی شوند و این اخبار و عکسها هنوز در پس ذهن مخاطب ایرانی و خصوصاً غربی حک شده و در آرشیوها موجودند و به راحتی حذف نمیشوند.
اینکه گروه حکومت اسلامی (داعش) با هر انگیزه افراطی مروج عملیاتهای تروریستی میشود و دست به کشتار انسانها فارغ از مذهبشان میزند، مسئولیت حاکمیت ایران را کم نمیکند که در بخشهایی از جامعه به حمایت از این گونه اندیشهها می پردازند.
به هر حال در وضعیتی که همه چشمها به داعشیها و تندروهای کشورهای عربی دوخته شده باز نشر این عکس یعنی تأیید این مسئله که عملیات انتحاری در بین شیعیان که قربانیان اصلی داعش هستند هم ریشه دارد و ایران شاید متد اولیه و الگو بسیاری از حرکتهای خشونت بار در جهان به حساب بیاید و این جای نگرانی و ناراحتی در میان ایرانیان دارد.
---------------------------------------------------------------------------------------
این متن حاوی نظرات، دیدگاهها و تجربیات نویسنده آن است و الزاماً بازتابدهنده نظرات رادیو فردا نیست.