در حالی که گروهها، نهادهای بینالمللی و کشورهای بسیاری اقدام عربستان سعودی در اعدام شیخ نمر باقر النمر و ۴۶ نفر دیگر را محکوم کردهاند، در ایران عکسالعمل به این اعدام، بار دیگر بالا رفتن از دیوار یک سفارتخانه و به آتش کشیدن آن همراه بود، و دولت ایران بار دیگر در توضیح اینکه این افراد چه کسانی بودند از لفظ «خودسر» استفاده کرده است.
دادستانی تهران در حالی از دستگیری ۴۰ نفر از افراد خودسر در جریان حمله به سفارت عربستان سعودی خبر میدهد که افکار عمومی همچنان به دنبال معرفی این افراد به جامعه هستند. در حافظه مردم ایران اما ترکیب کلمات خودسر و خودجوش انگار فراموشنشدنی جلوه میکنند. هنوز فراموششان نشده که اول بار لفظ «خودسر» به نیروهای وزارت اطلاعات در جریان قتلهای زنجیرهای اطلاق شد.
زمانی که عناصر «خودسر» وزارت اطلاعات تصمیم به حذف فیزیکی عدهای ناراضی سیاسی گرفتند.
در حادثه اخیر نیز عدهای «خود جوش» تشخیص میدهند سفارتخانهای را به تسخیر خود در آورند. در ادبیات مسئولین رده بالای نظام نیز افراد همواره به «خودی و غیرخودی» تقسیمبندی میشوند.
بیشک با حمله اخیر به سفارت عربستان نام ایران را میتوان به عنوان رکوردی در حمله به سفارتخانههای دیگر کشورها در جهان در کتاب گینس به ثبت رساند. این اولین بار نبود و به احتمال زیاد آخرین بار نیز نخواهد بود که پلیس در برابر حفظ و نگهداری از سفارت دیگر کشورها در مواقعی این چنین ناتوان بوده است.
اینکه این جماعت خودجوش واقعاً «خودجوش» به میدان آمدهاند و سفارتی را جلوی چشم چندین مأمور محافظت از سفارتخانهها به آتش کشیدهاند، بحث دیگری است اما هنوز سفارت انگلیس بعد از حمله بسیجیان خشمگین در آذر ماه سال ۹۰ و وارد کردن خسارتهای زیادی به آن بازگشایی کامل نشده که حمله به سفارت عربستان اتفاق افتاد.
در خبر منتشر شده در روزنامه تلگراف به تاریخ اوت سال ۲۰۱۵، درباره بازگشایی سفارت انگلیس در تهران آمده که تمام خسارتهای وارده به ساختمان سفارت بریتانیا در تهران توسط دولت بریتانیا و از پول مالیاتدهندگان بریتانیایی تأمین خواهد شد که معادل چند صد هزار پوند برآورد شده است.
اما از سویی دیگر هفته پیش خبر پرداخت غرامت به گروگانهای آمریکایی سفارت این کشور در تهران منتشر شد که بر اساس آن قرار است غرامتی تا مرز چهار میلیون و ۴۰۰ هزار دلاری به هر یک از گروگانها و یا بازماندگان آنها در سال ۲۰۱۶ میلادی پرداخت شود.
عکسالعمل سیاستمداران و نهادهای نظامی و غیرنظامی به اعدام یک روحانی تبعه کشور رقیب در منطقه حساس خلیج فارس زمانی رخ میدهد که هنوز در خاطر مردم کشته شدن بیش از چهار صد نفر از زائران ایرانی در جریان مراسم حج در مهر ماه امسال زنده است. در حادثهای که منافع مستقیم مملکت و جان مردمانش دخیل بود، نهایت عکسالعمل دستگاه دیپلماسی ایران بیکفایت خواندن دولت عربستان بود.
این نحوه برخورد با مسائل سیاسی خصوصاً در روابط با همسایگان ایران مشخصاً ضعف تصمیمگیری در سیاست خارجی ایران را نشان میدهد که رهبر جمهوری اسلامی ایران در آن حرف آخر را میزند. آيتالله خامنهای در اظهار نظری درباره اعدام شیخ نمر گفته است که «دست انتقام الهی گریبان مقامهای سعودی را میگیرد».
اما آيا به آتش کشیدن سفارت این کشور، بارقهای از انتقام الهی است؟
در این سو آنچه بعد از اعدام شیخ نمر روحانی سرشناس شیعی که منتقد دولت سعودی بود در تهران انجام گرفت با موضعگیری شدید سخنگوی وزارت خارجه و احضار کاردار عربستان سعودی در تهران آغاز شد و در پی آن سپاه پاسداران با انتشار بیانیهای از «انتقام سختی» که در آیندهای نزدیک دولت عربستان باید در انتظارش باشد خبر داد، و در نهایت اوج عملکرد احساسی را بعد از تجمع خودجوش عدهای از معترضان برابر ساختمان سفارت این کشور در تهران شاهد بودیم که با آتش کشیدن محل ساختمان سفارت خسارت زیادی را به اسباب و اثاثیه آن وارد کردند و برای چندمین بار اعتبار دولت ایران در حفظ و نگهداری از سفارتخانههای دیگر کشورها را زیر سؤال بردند و باعث سرافکندگی مجدد دستگاه دیپلماسی ایران در سطح جهانی شدند.
اینکه ایران و عربستان در چندین میدان همچون یمن، سوریه به جنگ نیابتی با هم درگیرند و در رقابت با هم هر کاری را که بتوانند انجام میدهند تا رقیب را از صحنه بیرون کنند، بر کسی پوشیده نیست اما بازی در دنیای سیاست شرایط خاص خود را دارد. ممکن است کشوری در کوتاهمدت به ظاهر ضرر کند اما در درازمدت برنده واقعی باشد.
در رقابتی بین عربستان به عنوان مهد دنیای اسلام و ایران به عنوان کشوری که رهبرش را رهبر مسلمانان جهان مینامد بایستی منتظر ماند و دید کدام یک برنده واقعی خواهند بود. جنگی که هر دو سویش یک باور مذهبی نهفته دارد که به نظر باید یک سرچشمه داشته باشند.
اما شاید بد نباشد به عکسالعمل دستگاه دیپلماسی روسیه بعد از سرنگون شدن هواپیمای جنگی آن کشور توسط ترکیه نیز اشارهای کنیم. در کمتر از دو ماه پیش هواپیمای روسی که به بمباران مواضع گروه دولت اسلامی (داعش) در مرز سوریه مشغول بود به ظاهر چند ثانیهای در خاک ترکیه پرواز کرد و در پی هشدار هواپیمای جنگی ترکیه مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد تا ابهت روسیه زیر سؤال رود.
ولادمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه حرکت ترکیه را خنجر زدن از پشت نامید و دولت ترکیه را به تجارت نفت و خرید آن از گروه دولت اسلامی متهم کرد. جنگ لفظی بین دو کشور بالا گرفت و روسیه برای تنبیه ترکیه به وضع تحریمهایی علیه واردات محصولات کشاورزی ترکیه، لغو مسافرت بدون ویزا بین دو کشور پرداخت تا ترکیه با ضرری به مراتب چندین برابر قیمت یک هواپیمای جنگی روسی مواجه شود.
این امر در داخل کشور روسیه نیز در همان روزهای ابتدایی بحران اعتراضهایی را به همراه داشت که در مقابل سفارت ترکیه در مسکو انجام گرفت و نهایت کار معترضان به آتش کشیدن پرچم ترکیه بود نه بالا رفتن از دیوار سفارت کشور ترکیه.
---------------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.