پدر مینو خالقی، یک سال پیش از تولد دخترش، در انتخابات مجلس دوم در اصفهان خبر ساز بود. به همان اندازه که دخترش در انتخابات مجلس دهم خبرساز شده است. پدر اما نه نامزد انتخابات، بلکه فردی مؤثر در ابطال انتخابات بود.
در فروردین ماه سال ۶۳ رحمتالله خالقی، رئیس هیئت نظارت بر انتخابات اصفهان بود و شورای نگهبان حکم به ابطال انتخابات این شهر داد. در انتخاباتی که مانند انتخابات مجلس دهم سه منتخب اصفهان در مرحله اول گرایش سیاسی مخالف شورای نگهبان داشتند و از افراد نزدیک به آیتالله جلالالدین طاهری، امام جمعه اصفهان و چهره شاخص جناح چپ در این استان، بودند.
غلامحسین کرباسچی، استاندار وقت اصفهان، که با دستور آیت الله خمینی این سمت را پذیرفته بود، به ابطال انتخابات، اعتراض کرد. با این حال آیتالله خمینی استاندار منصوب خود را تنها گذاشت و در کنار شورای نگهبان ایستاد. ابطال انتخابات اما در نهایت به نفع گروه مشهور به چپ تمام شد و در انتخابات میان دورهای، در همان سال، هر پنج نامزد نزدیک به آیتالله طاهری به مجلس راه یافتند.
ماجرای ابطال انتخابات در اصفهان به مجلس دوم ختم نشد و انتخابات مجلس پنجم در این حوزه انتخابیه نیز که به پیروزی نیروهای چپ و شکست سخت جناح راست منتهی شده بود، ابطال شد.
در مجالس چهارم و پنجم اکثریت مجلس در اختیار نیروهای مشهور به راست بود اما در انتخابات مجلس پنجم اصفهان محسن واهب، عبدالرحمان تاجالدین و عبدالحسین سیفاللهی از نامزدهای گروه چپ به همراه زهرا پیشگاهیفرد و نیره اخوان، نامزدهای مستقل، انتخاب شدند و علیاکبر پرورش، از نیروهای شاخص جناح راست، ششم شد.
دلایل ابطال انتخابات هم مواردی چون تبلیغات غیرقانونی نامزدها و وعدههای آنان اعلام شد. از جمله رسانههای اصولگرا بر وعدههای تبلیغاتی محسن واهب مانور زیادی دادند و نوشتند که او در پوسترهای تبلیغاتی خود عبارت یا «واهب العطایا» را استفاده کرده که به معنای بخشنده هدیهها و از صفتهای خداست. رسانههای نزدیک به راست همچنین نوشتند که او وعده داده که احداث «مترو» در مسیر اصفهان-تهران را پیگیری خواهد کرد.
پس از ابطال انتخابات مجلس پنجم و برگزاری انتخابات میان دورهای، باز هم نامزدهای جناح راست از راهیابی به مجلس بازماندند. نیره اخوان، عبدالرحمان تاجالدین، زهرا پیشگاهیفرد، ناصر خالقی و مصطفی معین، به مجلس راه یافتند. ناصر خالقی، عموی مینوی خالقی، در دولت دوم محمد خاتمی وزیر کار شد و مصطفی معین در دولت اول او وزیر علوم. کرسی مصطفی معین در مجلس به حسن کامران رسید که در انتخابات میان دورهای و در رقابت با علی مزروعی پیروز شده بود.
انتخابات مجلس اما تنها عرصه درگیری جناح چپ و راست در اصفهان نبود. درگیری این دو گروه درسال ۶۲ حتی به راهپیماییهای خیابانی هم منجر شده بود، به گونهای که اکبر هاشمی رفسنجانی به بهانه مراسم بزرگداشت آیتالله بهشتی در هفتم تیر به اصفهان سفر کرد تا اختلافات را کاهش دهد.
انتخاب آیتالله حسینعلی منتظری به سمت قائم مقامی رهبری جایگاه اصفهان را در عرصه سیاست ایران پررنگتر کرد، به گونهای که جملهای منصوب به آیتالله علی خامنهای، رئیسجمهور وقت، در محافل سیاسی نقل میشد که «اگر اصفهان سرفه کند، ایران تب میکند».
با وجود جایگاه آیتالله منتظری در سیاست کلان ایران اما آیتالله جلالالدین طاهری، امام جمعه اصفهان، به عنوان مقتدرترین چهره این استان شناخته میشد. او پیش از انقلاب نیز با آیتالله حسین خادمی، روحانی سنتگرای اصفهان اختلاف داشت و هر کدام مریدانی داشتند.
پس از انقلاب ۵۷ و در کنار رقابتهای گروههای راست و چپ، حمایت احمد سلامتیان، نماینده اصفهان در مجلس اول، از ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت، حساسیت اصفهان را در سیاست ایران تشدید کرد.
پس از حذف بنیصدر، نهضت آزادی و دیگر گروههای منتقد آیتالله خمینی از مقامهای سیاسی کشور و از جمله اصفهان، انتصاب غلامحسین کرباسچی به عنوان استاندار اصفهان، قدرت گروه چپ را در این استان افزایش داد.
در مقابل اما گروه راست اصفهان نیز چهرههای قدرتمندی چون علیاکبر پرورش، وزیر آموزش پرورش در چند دولت از جمله دولت میرحسین موسوی را در کنار خود داشت.
عزل آیتالله منتظری از مقام قائم مقامی رهبری و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی، معادلات سیاسی اصفهان را بر هم زد. آیتالله خامنهای هر چند که آیتالله طاهری را از سمت امام جمعه اصفهان برکنار نکرد اما او به مثابه استخوانی در گلو تحمل میشد.
برای تضعیف او، آیتالله حسین مظاهری به عنوان رئیس حوزه علمیه اصفهان منصوب شد. هر چند که آیتالله مظاهری بعد از مدتی ترجیح داد چندان در درگیریهای سیاسی وارد نشود و بیشتر به امور حوزه علمیه مشغول شود.
گروه انصار حزبالله اصفهان با رهبری کمیل یا فرهاد کاوه نیز یکی از قویترین گروههای انصار حزبالله در ایران بود که از سوی چهرههای راست از جمله احمد سالک نماینده فعلی اصفهان درمجلس به شدت حمایت میشد. این گروه پس از سال ۷۶ هر هفته در نماز جمعه اصفهان شعار «طاهری، استعفا، استعفا» سر میدادند.
پس از برگزاری مراسم شبهای قدر در اصفهان در سال ۷۷ با سخنرانی چهرههایی چون محسن کدیور، گروه انصار حزبالله اصفهان در روز قدس همان سال با حمله به جایگاه امام جمعه از برگزاری نماز جمعه توسط آیتالله طاهری جلوگیری کرد.
تنشها در نماز جمعه اصفهان همچنان ادامه داشت تا اینکه در نهایت آیتالله طاهری در سال ۸۱ از سمت امام جمعه اصفهان استعفا داد. متن استعفا و دستور شورای عالی امنیت ملی برای منتشر نشدن مطلبی «له یا علیه» آیتالله طاهری مدتها داغترین موضوع در فضای سیاسی کشور بود.
در اصفهان نیز مانند شهرهای بزرگ ایران در دوره دوم انتخابات شوراها جناح راست که مشهور به اصولگرا شده بود در مقابل جناح چپ که مشهور به اصلاحطلب شده بود، پیروز شد. پس از آن نیز نمایندگان اصفهان در مجلس هفتم تا دهم همگی اصولگرا بودند.
موضوع «ابطال» آرا و یا رد صلاحیت مینو خالقی بار دیگر نقش اصفهان را در سیاست ایران پررنگتر کرده و موضوع این کرسی نمایندگی را از درگیریهای منطقهای به نزاعهای سیاسی ملی کشانده است.
بار دیگر نام خانواده خالقی هم، در اصفهان و سیاست ایران مطرح شده است. اگر بیش از سه دهه پیش رحمتالله خالقی با ابطال آرای حوزه انتخابیه اصفهان در فضای سیاسی مشهور شد، اینک دخترش با تلاش برای ابطال نشدن آرایش از پدر و حتی ناصر خالقی، عمویش، مشهورتر شده است. او میراثدار سیاست در خانواده خالقیها شده است. میراثی تمام و کمال که حتی ابطال انتخابات را هم نصیب او کرده است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
* در مرور بخشی از رویدادهای مرتبط با انتخابات گذشته در اصفهان از نوشتههای محمدرضا بزمشاهی، فعال سابق دانشجویی و تحلیلگر آشنا به امور سیاسی اصفهان، استفاده شده است.