آیا ۹ سالگی یا ۱۳ سالگی دختران میتواند سن مناسبی برای پذیرش مسئولیتهای بلوغ باشد؟ چرا اسلام و قوانین برآمده از شریعت، این سن را برای مسئولیت کیفری و ازدواج دختران مناسب دانستهاند؟
فریبا داوودی مهاجر، فعال حقوق زنان، و حجتالاسلام محمدعلی الهی، امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان، در تابوی این هفته بر سر این پرسشها به گفتوگو نشستهاند.
Your browser doesn’t support HTML5
در آغاز این بحث نگاهی بکنیم به این پرسش تعیینکننده که اساساً تعیین سن ۹ سالگی برای سن بلوغ برای دختران و ۱۵ سالگی برای پسران که روی آن اجماعی در دین اسلام وجود دارد از کجا میآید و چه ریشهای دارد؟
محمدعلی الهی
محمدعلی الهی، روحانی شیعه ایرانیتبار ساکن آمریکاست. آقای الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان است.
محمدعلی الهی: بحث بسیار مهمی است زیرا ما حتی در آمریکا هم مشکل تعیین نوجوانی را داریم. به هر حال یک اختلافی در تعریف سنین هست. اما در اسلام ما بیشتر تأکید بیشتر روی تکامل جسمی، جنسی، فکری و عقلانی نوجوانان هست تا مسئله سن، البته در قرآن نیست اما در احادیث ما گفته شده. «حد بلوغ المرآة تسع سنین و فی الذکور الخمس عشر» که برای دخترها ۹ سال و برای پسرها ۱۵ سال. در قرآن روی بلوغ بچهها صحبت میشود، روی بلوغ جسمانی که از نظر توانایی جسمی و روحی و روانی و آمادگی برای ازدواج که اساس مسئولیت برای افراد بالغ هست.
در گذشته این بسیار بسیار معمول بوده، در آسیا، در اروپا، در همه جا معمول بوده.
خانم داوودی مهاجر، شما نظرتان چیست؟
فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر، روزنامهنگار و از فعالان حقوق زنان، ساکن ایالات متحده آمریکاست. خانم داوودی مهاجر، دانشآموخته علوم سیاسی است.
فریبا داوودی مهاجر: اولاً در هیچ کجای قرآن به سن دختر و پسر درباره بلوغ اشاره نشده. کلمه بلوغ هم در همه جای قرآن باز به یک شکل به کار نرفته. یعنی ما یک بلوغ نکاح داریم که شروع بلوغ جنسی است، بلوغ دیگری در قرآن به آن اشاره میشود، بلوغ حُلم، سنی است که به شایستگی و توانایی از آن تعبیر میشود. در سوره قصص آیه ۱۴۴ بلوغ دیگری ذکر شده که در آنجا آن بلوغ به معنای مسئولیتپذیری و تشخیص است...
خب خانم داوودی مهاجر شما درست میفرمایید ولی یک اجماعی وجود دارد؛ یک اجماعی روی سن ۹ سالگی که سؤال برنامه ما این این است «چرا نه سالگی»؟ چون به نظر گروههای زیادی معتقد هستند که سن ۹ سالگی برای دختران برای بلوغ منطقی نیست؟
داوودی مهاجر: شما اگر در بین علمای حنفی [نگاه کنید]. خود ابوحنیفه سن بلوغ را ۱۸ سالگی بیان میکند یا مالکی، و هیچ کدام از اینها به ۹ سال و ۱۳ سال برای پسران اشاره نکردهاند ولی به هر حال این وجود دارد.
ولی من سؤالی که می پرسم جوابش را نمی گیرم، شاید آقای الهی بهتر است از شما این طور بپرسم که به هر حال بلوغ با یک نوع مسئولیت و استقلال همراه است. شما مدام راجع به تغییرات جنسی و جسمی در وجود یک دختر بچه ۹ ساله صحبت میکنید ولی یک دختر بچه ۹ ساله بر چه اساسی میتواند مسئول باشد؟
الهی: آنچه در اسلام مطرح است و اساس مسئولیت است، تقویم روانی و عقلانی انسانها هم هست. حالا فرض بفرمایید یک دختری ۹ ساله است ولی از لحاظ روحی و روانی و جسمانی و عقلانی آمادگی زیاد برای قبول مسئولیتهای زیاد ندارد؛ این دختر ممکن است در این سن و سال نتواند روزه بگیرد «لا یکلفالله نفساً الا وسعها». کسی نمیتواند شما را مکلف و مجبور به انجام کاری کند که شما طاقت و توانایی آن کار را ندارید.
حالا فرض بفرمایید سن ۹ سال را قرار دادیم، حتی سن ۱۵ سال را هم قرار دادیم ولی این شخص آمادگی برای یک سری مسئولیتها را ندارد که مسئله دیگری است که اسلام جواب آن را داده است. در قاعده «لاحرج» و در قاعده «لاضرر» میگوید اگر چیزی برای شما ضرری ایجاد بکند و فوق توانایی شما باشد در آن صورت شما مسئولیتی ندارید. وقتی یک نفر بچه است و هنوز به مرحله بلوغ، و مرحله احتلام و یا حیض یا تعقل نرسیده مسئولیتی ندارد.
آقای الهی باز شما از حیض و احتلام میگویید. باز از فیزیک صحبت میکنید. خانم داوودی مهاجر شما چه پاسخی میتوانید به این نکته بدهید؟
داوودی مهاجر: اتفاقاً قاعده «لاضرر» کاملاً در تعارض است. در قانون اساسی هم در اصل چهلم ما قاعده «لاضرر» را داریم. در این اصل میگوید هیچ کس حق ندارد به دیگری طبق نص قرآن ضرر برساند ولی شما میبینید در قانون مربوط به ازدواج سن دختران و یا پسران را سنی قرار میدهند که اتفاقاً این ضرر نه تنها فرد را مورد هدف قرار میدهد بلکه ضرر را متوجه منافع عمومی یک کشور میکند.
من خودم فکر میکنم ریشه این تعارضها و نابرابریهایی که در قوانین وجود دارد را باید در فقه جستجو کرد. آن وقت با پدیده ازدواج اجباری روبهرو میشوید، با خودکشی و خودسوزی روبهرو میشوید، با مرگ و میر مادران و سقط جنینهایشان روبهرو میشوید.
الهی: البته من این مسئله را عرض کنم که صرف اینکه بگوییم سن ۹ سال سن کمی هست، و حتی ۱۳ سال هم کم هست و بیاییم مثل مذاهب اربعه، یا حتی در قوانین آمریکا که الان بعضی ایالتها ۱۸ سال است و در ایالت ما، میشیگان، ۱۷ سال هست، میخواهم بگویم اینجا هم این مشکلات هست. حالا فرض بفرمایید بگوییم این ۱۹ سال ایراد دارد، بگوییم ۱۸ سال. آیا در آن صورت مشکلاتی که خانم فریبا (داوودی مهاجر) اشاره کردند مثل افسردگی بچهها و خودکشیها و این گرفتاریها، آیا واقعاً حل میشوند؟
ما میبینیم در آمریکا این قانون هست اما در عین حال این مشکلات حتی به مراتب بیشتر هست برای اینکه الان زمان دیجیتال هست. با وضعیت تکنولوژی که به وجود آمده وقتی دختر بچهها را در دبستانها آموزش جنسی میدهند یا در راهنمایی، کلاس ششم وهفتم در رقصهای مشترک با هم هستند...
من با توجه به صحبتهای آقای الهی سؤالی دارم؛ اینکه آموزش دادن مسائل جنسی در حقیقت آگاهی است به این معنا نیست که آماده باشند که بچه ۹ ساله رابطه جنسی را آغاز کند…
الهی: نه من میخواهم بگویم اینکه ما همه کاسه کوزهها را سر این عدد ۹ خراب کنیم، مشکل را حل نکردهایم. آنها آمدهاند آن مفهوم قرآنی را بر اساس شرایط اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی زمان خودشان انتخاب کردهاند. اسلام هم دین اجتهاد و تعقل هست. دینی جهانی است برای همه زمانها و مکانها.
تا یک زمانی ممکن است ۹ سال و یا ۱۳ سال با شرایط منطبق بوده همین الان هم ممکن است در جوامعی قابل اجرا باشد برای همین در اسلام این را باز گذاشته؛ گفته معیار ما تواناییهای جسمانی و جنسی و عقلانی و روانی است. قانونگذار هم مجبور است یک زمانی را انتخاب کند که برای همه قابل انطباق باشد. نمیتواند بگوید این را چک کن ببین محتلم شده یا نشده. اینگونه که نمیشود.
بله نمیشود، ولی این صحبت شما را نمیتواند تأیید کند که در واقع بین ۱۸ سالگی و ۹ سالگی تفاوتی وجود نداشته باشد. خانم داوودی مهاجر صحبت شما را میشنویم.
داوودی مهاجر: اتفاقاً بابش و چک کردنش در ایران باز است، یعنی در ماده ۱۰۴۱ قانون حمایت از خانواده، پدر با جد پدری میتواند به قانون گذار مراجعه کند و گواهی رشد از دادگاه دریافت کند که بچه خود را قبل از سنی که در قانون اسلامی خودشان گذاشته شده، شوهر بدهند. برای همین است که شما آمار ثبت احوال کشور اعلام میکند که ما چقدر ازدواج زیر ۱۰ سال داشتیم. یعنی زیر سن قانونی ازدواج کردهاند...
الهی: البته ما این مسئله را خانم فریبا (داوودی مهاجر)، اینجا (در آمریکا) هم داریم.
داوودی مهاجر: من اصلاً کاری به آمریکا ندارم، من کاری به اروپا ندارم، من کاری به هیچ جای دنیا ندارم. من کار به خود ایران دارم.
الهی: اما این مسئله انسانی است
داوودی مهاجر: من استنادم به کنوانسیونهای حقوق کودک و غیره است.
آقای الهی شما میخواستید نکتهای را در پاسخ به خانم داوودی مهاجر بگویید؛ چون مدام بین جامعه ایران و آمریکا مقایسه میکنید من میخواهم نکته شما را بشنوم.
الهی: بله. ما میبینیم که حتی در جامعه غربی مثلاً اگر به ۱۰۰ سال گذشته نگاه کنید، ازدواج زیر ۱۰ سال خیلی عادی بوده، اصلاً یک چیز معمول بوده، در اروپا، آمریکا و همه جا. خب الان در صد سال اخیر این قوانین درست شده و این موضوع را ممنوع کرده. منتها همین الان در همین جا هم که اگر فردی، دختری زیر ۱۸سال، مثلاً ۱۶ سال باشد، اینها می توانند از دادگاه اجازه بگیرند و این دختری که زیر سن قانونی اگر قاضی قانع بشود، میتواند این ازدواج را صورت بدهد. در بعضی ایالتها این مسئله مطرح است.
آقای الهی این که تحت شرایط استثنایی خانوادهای بخواهد اجازه چنین کاری را بگیرد آیا با اینکه قانون در کشوری این باشد، یکی است؟ و قانون هم ریشهاش فقه و شریعت اسلام است...
الهی: اولاً آنهایی که ۹ سال و یا ۱۳ سال سن دارند، مجبور نیستند ازدواج کنند. الان عملاً در ایران چنین چیزی وجود ندارد.
نه وجود که دارد
الهی: از لحاظ تئوریک ممکن است که چنین چیزی باشد، اما عملاً الان دختران میخواهند تحصیلاتشان، دبیرستانشان تمام بشود.
خانم داوودی مهاجر همین است؟ ما الان چنین پدیدهای در ایران نداریم؟
داوودی مهاجر: در ایران در سال ۸۹، نه الان، ثبت احوال کشور آماری را بیرون داد که ۴۲ هزار ازدواج ۱۰ تا ۱۴ سال بین دختران وجود داشته. سال ۹۱ ثبت احوال -تازه آنها که ثبت کرده بودند- [ازدواج] ۷۵ دختر زیر ۱۰ سال را ثبت کرده.
حتی خانم مولاوردی شهریور سال گذشته گفت آمار نگرانکنندهای از ازدواج دختران زیر سن قانونی -یعنی زیر ۱۸ سال داریم، و این نشان میدهد قانون مشکل دارد. ما نمیتوانیم بگوییم در کشورهای دیگر میافتد. در کشورهای دیگر ممکن است هزاراتفاق خوب بیفتد که ما راجع به آن صحبت نمیکنیم. این نشان میدهد که در و پیکری برای قانون وجود ندارد که خانوادهها را ملزم کند که در چارچوب قانون حرکت کنند.
الهی: نگاه کنید خانم فریبا (داوودی مهاجر) حالا شما بیایید ۱۸ سال را هم را که بگذارید، باز آنهایی که میخواهند زیر ۱۰ سال به خاطر فقر، جهل و یا هر دلیلی ازدواج کنند [میکنند]. این یک مشکل انسانی است. شما اگر به گزارشهای سازمان ملل نگاه کنید که در سال گذشته میلیونها میلیون دختر وپسر زیر سن قانونی در دنیا ازدواج کردند.
داوودی مهاجر: بله در کشورهایی مثل کشورهای ما.
الهی: مشکلات فرهنگی را باید جداگانه در نظر بگیریم. حتی در جاهایی که قوانین بالاتری وجود دارد، حتی ۱۸ سال، باز هم ازدواجهای غیرقانونی و زیر سن بلوغ انجام میشود.
آقای الهی اینجا ممکن است کسانی به شما انتقاد بکنند و بگویند قانون که امر تزیینی نیست. اینکه شما میفرمایید در کشورهایی که سن بلوغ ۱۸ سالگی عنوان میشود همین اتفاق میافتد، خب بله میافتد ولی چرا قانون ما که بر اساس شریعت و فقه هست باید بیاید و این را مرکز و محور و عطف و اصل قرار بدهد که بنابراین پدری هم که میخواهد چنین کاری را با دخترش بکند، دستش پر باشد؟
الهی: ما به قانون اسلامی اگر میخواهیم نگاه کنیم باید به آن به صورت جامع نگاه کنیم، حالا مسئله سن یک گوشه کار هست ولی وقتی ما به تمام ابعاد نگاه میکنیم که به هر حال این دین، دین عدالت و تعقل هست حال اگر کسانی آمدند و این کلیت را نادیده گرفتند و فقط میخواهند روی یک مسئله، مسئله سن [دست گذاشتند] اتفاقاً میخواهم این را عرض کنم که در دنیا الان کار برعکس میشود، یعنی الان سنها را پایین میآورند. برای اینکه الان صحبت این است که دخترها و بچهها در زمان ما سریعتر به رشد اجتماعی و فهم عمومی میرسند. به خاطر جهانیسازی و دنیای دیجیتال.
داوودی مهاجر: اتفاقاً آقای الهی شما باز روی مسئله جنسی تأکید میکنید. آقای الهی میگویند چون هشیاری جنسیشان بیشتر میشود -بله ممکن است کسی هشیاری جنسیاش همان ۱۰ سالگی باشد- در حالی که ما بحث دیگری میکنیم، یعنی صحبت از این میکنیم که یک زن یا یک مرد در چه سنی همان طور که قرآن بر آن تأکید کرده میتواند مسئولیت به عهده بگیرد.
آقای الهی پرسش دیگر من این است؛ چرا سن بلوغ اساساً برای دختران پایینتر از سن بلوغ برای پسران در نظر گرفته شده. این را چه استدلالی برایش دارید؟
الهی: استدلال طبیعت؛ چه علمای دینی و چه علمای اجتماعی و روانشناسان همه معتقد هستند پیشرفت دخترها و آمادگی آنها برای قبول مسئولیتهایی مانند ازدواج هم از نظر رشد بدنی و هم از لحاظ رشد روانی جلوتر از پسران هستند.
خب این سؤال اینجا پیش میآید که دین اسلام که دختران را دارای رشد عقلی و جسمی بیشتری میداند چرا این امر را تنها در مورد بلوغ میداند و در موارد دیگری مثل ارث یا شهادت یا قضاوت دختران را برابر با پسران نمیداند؟ این تناقض را چطور پاسخ میدهید؟
الهی: اتفاقاً این تناقض نیست. اسلام در مسئله ارث خانمها را دو برابر آقایان قرار داده یعنی اگر به واقعیت که ارثیه صدهزار تومان است آقا دو برابر و خانم یک برابر میبرند، این خانم مسئولیت هزینه ندارد ولی آن آقا باید خرج خودش و خرج خانم خودش را هم بپردازد. در نهایت روزی میرسد که پولی که دست آقا بوده تمام شده ولی آن خانم هنوز ارث را دارد.
استدلال جالبی است، خانم داوودی مهاجر شما شاید بخواهید وارد این بحث بشوید
داوودی مهاجر: به نظر من اسلام این باور را ندارد که دختران به لحاظ عقلی مانند آقایان هستند. چرا از نظر جنسی ایشان درست میفرمایند. اما در مورد بلوغ عقلی تمام قوانینی که ما الان روی آن بحث میکنیم، چه درباره ارث، چه درباره شهادت، چه درباره دیه، چه در مورد تمکین، چه در مورد اجازه سفر، یا اجازه ازدواج، یا انتخاب مسکن، حضانت، حق انتخاب شغل، و بقیه قوانینی که وجود دارد، کاملاً نشان میدهد که زنها را به لحاظ عقلی جزو همان محذورین میداند که همیشه باید برایشان تصمیم گرفته شود، حتی اگر بالغ هم که بشوند باید اجازه پدرشان باشد. حتی در سفر باید اجازه شوهرشان باشد.
در مورد ارث به هیچ وجه اینطور که شما میفرمایید نیست و همه میدانند زنان نصف ارث میبرند. ما در ایران در حال حاضر با آمارهای بالایی در ایران روبهروییم که با زنان سرپرست خانوار روبهروییم، زنانی نداریم که خودشان کار میکنند، خرج بچههایشان را میدهند و یا شوهر ندارند. نمیشود یک قانونی با ایهام باشد.
الهی: نگاه کنید ما کلی در مورد مسئولیت آقایان و مسئولیت خانمها صحبت میکنیم.
داوودی مهاجر: ما نباید کلی بگوییم.
الهی: وقتی شما کل را در نظر بگیرید میبینید خانمها برنده این مسئله هستند. خیلی از مسائلی که شما فکر میکنید مسائل اسلامی است، مسائل فرهنگی است.
داوودی مهاجر: در قانون ما هست و قانون ما باید مطابق شرع باشد.
الهی: این ربطی به اسلام ندارد، این را ما نباید به حساب شریعتی بگذاریم که از طرف خداوند هست و اراده او یک اراده عادلانه است؛ هم برای زن و هم برای مرد. «من ذکر او انثی». حالا همه این مسائل را ما رها کنیم و فکر کنیم مشکل فقط این عدد ۹ است، یا مشکل این عدد ۱۵ است. یک مقدار بازتر به قضیه نگاه کنیم.
داوودی مهاجر: اگر بخواهیم با دید وسیعتری نگاه کنیم، نمیتوانیم بگوییم این قوانینی که هست؛ که در قانون اساسی به آن اشاره شده، و دهها فقیه راجع به آن نظر میدهند تا به تصویب برسند بگوییم اینها قوانین اسلام نیست. پس اگر قوانین اسلام نیست قوانین کجاست؟
الهی: قوانین اسلام هست اما قوانین اسلام یک سری قوانین دارد که ثابت و لایتغیر هست، و یک سری قوانین هست که متغیر است، واین مسئله سن جزو آن قوانین متغیر است.
داوودی مهاجر: یک نکته را اجازه دهید اشاره کنم، سال ۱۳۷۹ تلاش بسیاری شد که ماده ۱۰۴۱ که درباره مسئله بلوغ است تغییر پیدا کند. شورای نگهبان آن را خلاف شرع تشخیص داد و به مجمع تشخیص مصلحت رفت، همان طور قانون باقی ماند تا اینکه سال ۸۱ آن ۹ سال شد ۱۳ سال. شما حساب کنید تمام دخترانی که تمام این سالها یک عده تلاش میکنند و یک عده لغو میکنند چه مشکلاتی برایشان پیش آمده است.
الهی: ما مشکلی نداریم.
آقای الهی اگر به ریشهها برگردیم و نگاه کنیم، وقتی پیامبر اسلام با عایشه ۹ ساله ازدواج میکند آیا این به نظر شما یکی از دلایل تعیین و انتخاب سن ۹ سالگی برای بلوغ و ازدواج دختران بوده؟
الهی: نه اصلاً. اولاً نگاه کنید مسئله سن عایشه مسئله اختلافی است و تحقیقاتی که من انجام دادم به این نتیجه رسیدم که ازدواج پیامبر با عایشه در سن ۱۷ سالگی بوده و ازدواج واقعی در سن ۱۹ سالگی. عایشه زمانی که پیغمبر به رسالت مبعوث شدند چهار ساله بودند و بنابرین در ۱۳ ام بعثت ایشان ۱۷ ساله شدند که در همان سال عقد خوانده شد ولی در سال دوم هجری در مدینه انجام شد که در آن زمان عایشه ۱۹ ساله بودند.
حالا اینکه یک عده از نیروهای اسلامستیز، اسلاموفوبیا، حتی این را به کار میبرند، حتی من یادم هست نیویورک بودم و آن آقای شان هنتی در فاکس نیوز از من سؤال کرد و گفت عایشه اصلاً ۶ سالش بود. گفتم این یک دروغ بزرگ است.
داوودی مهاجر: حضرت فاطمه در چند سالگی ازدواج کردند؟
الهی: خود اینها وقتی به سفر پیدایش در عهد عتیق نگاه بکنند گفته میشود حضرت اسحاق ۴۰ سال داشت که با ربکا ازدواج کرد و مفسرین توراتی به صورت مشروع میگویند ۱۰ سال داشته اما من برخی از تفاسیر توراتی را که نگاه میکردم، میگوید ربکا اصلاً ۳ سالش بود که ازدواج کرد. یعنی میخواهم بگویم آنهایی که این مسئله را علیه پیغمبر اسلام به کار میبرند فراموش کردند که اگر شما برگردید به هزار سال، دو هزار سال قبل برگردید مسائل بسیار زیادی را میتوانیم بحث کنیم.
آقای الهی شما این سن را ۱۹ سالگی اعلام کردید اما منابعی هم هستند که این سن را تأیید میکنند اما تمام منابع مشهور و معتبر روی این سن ۹ سالگی تأکید دارند. میتوانم برایتان نام ببرم از سنن ابن داود، سیرة ابن اسحاق، کتاب سنن، کتاب صحیح مسلم، کتاب مسند، واقدی، ابنهشام و صحیح بخاری روی ۹ سال تأکید و وفاق دارند -خواستم این پرانتز را بین صحبتهای شما باز کنم.
الهی: البته درست میفرمایید خیلی از این احادیث را ما هم قبول میکنیم نمیگویم هرچه که در این کتب صحیح مسلم، صحیح بخاری آمده اما خیلی از این احادیث را ما قبول میکنیم. ولی در این مورد بخصوص چون ما روایاتی از اهل بیت داریم - ما فکر میکنیم اطلاعات مربوط به خانواده پیغمبر را خود خانواده پیغمبر خیلی بهتر از دیگران که هیچ ربطی به خاندان پیامبر که هیچ ربطی هم به آنها نداشتند در جریانش هستند- و بنابراین بر پایه اطلاعات مان از منابع خانواده پیغمبر در مورد این موضوع میگوییم واین دلیل نمیشود که هر اطلاعاتی که در این کتب هست ضرورتاً صحیح هست.
خانم داوودی مهاجر، آقای الهی چون ظاهراً سن ۹ سال را قبول ندارند نمی توانند به پرسش من پاسخ بدهند که آیا این ازدواج میتوانست یکی از دلایل تعیین سن ۹ سالگی برای بلوغ دختران در نظر گرفته شده باشد؟
داوودی مهاجر: روایتها متفاوت هست اما در مورد حضرت فاطمه ایشان در پنجم بعثت به دنیا آمد و شش ساله بود که مادرشان فوت شد سال دوم هجرت هم ازدواج کرد حدود ۹ سال داشتند و ۱۸ سال و ۷۵ روز عمر کردند و ۷۵ روز بعد از حضرت رسول از دنیا رفتند، اما خود حضرت فاطمه در این سن ازدواج کردند.
اما واقعیت این است که ما الان باید با این قانونی که وجود دارد چه بکنیم؟ یعنی ما میتوانیم به ۱۴۰۰ سال پیش که کسی یک کاری را کرده استناد کنیم و برای امروز تکلیف معین کنیم؟ ما الان کنوانسیون حقوق کودک داریم، کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان داریم و در هر دوی اینها ۱۸ سال نام برده شده و این چالشی که به وجود میآید اسلاموفوبیا نیست...
آقای الهی خواهش میکنم جمعبندی شما را بشنویم و بعد جمعبندی خانم داوودی مهاجر
الهی: هدف اسلام تشکیل خانواده به وجود بیاید زیرا خانواده مرکز جامعه است، و ما اگر بخواهیم جامعه اصلاح شود باید خانواده اصلاح شود، از دیگر سو باید با فقر و جهل و این چیزها مخالفت شود و در واقع در کنار اصلاح قوانین به اصلاح فرهنگ های اجتماعی هم باید پرداخت.
داوودی مهاجر: ما نیازمند تغییر قانون هستیم. مقاومت در برابر تغییر قانون به ضرر جامعه ما و به ضرر خود اسلام هم تمام میشود. به هر حال زنان ما به عنوان نیمی از جامعه ایران انتظارشان یک قانون بدون تبعیض و عادلانه است و برای آن هم لازم را میکنند.
سپاسگزارم از فریبا داوودی، مهاجر فعال حقوق زنان، و حجتالاسلام الهی، امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان.