آیا پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را میتوان با کامیابی احمدینژاد در دو انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ ایران مشابه دانست؟ آیا این رخدادها، یک مضمون و روند مشابه را طی کردهاند و میتوان متکی بر مفهوم مشهور «پوپولیسم» به مشابهتسازی و تحلیل همگون دو انتخابات پرداخت؟
ایران، آمریکا؛ دو انتخابات یکسر متفاوت
مقایسه کیفیت برگزاری انتخابات در ایران و آمریکا، سنجشی از پایه خطاست. نحوه برگزاری انتخابات در ایران فاصلهای معنادار و فاحش با استانداردها و لوازم «انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» دارد. واقعیتی که نادیده گرفتن آن منجر به بروز خطا در ارزیابی و تحلیل خواهد شد.
نظر رأس هرم نظام سیاسی درباره نامزدهای انتخابات، توسط شورای نگهبان قابل صرفنظر کردن نیست. شورای نگهبان با «نظارت استصوابی»اش نامزدها را در گام نخست و از زاویه سیاسی-امنیتی و ایدئولوژیک فیلتر میکند و انتخاباتی دومرحلهای را شکل میدهد.
احزاب و جمعیتهای سیاسی و نهادهای مدنی ایران از آزادی و امنیت کامل برای کنشگری در بستر انتخابات برخوردار نیستند. مطبوعات در جمهوری اسلامی تحت فشار و تهدید، امکان فعالیت آزاد و امن ندارند. گروههای سیاسی و عقیدتی پرشماری (از اپوزیسیون تا اهل سنت) اجازه معرفی نامزد و حضور در رقابت انتخاباتی ندارند. دستگاه قضایی مستقل و منصفی برای اعتراض به تخلفهای انتخاباتی محتمل در ایران وجود ندارد. امکان نظارت و بازبینی بیطرفانه نهادها و تشکلهای مردمی و غیردولتی بر فرآیند انتخابات موجود نیست. و...
این همه درحالی در روند برگزاری انتخابات در ایران رخ میدهد که چگونگی و سامان برگزاری انتخابات در ایالات متحده، با استانداردها و لوازم تحقق «انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» نسبتی نزدیک و وثیق برقرار میکند.
پیروزی احمدینژاد در انتخابات ۱۳۸۴
نهایی شدن نهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران (۱۳۸۴) و اعلام نام محمود احمدینژاد، چهره جنجالی و غریب آن رقابت بهعنوان نامزد پیروز و رئیسجمهور منتخب، در روندی معمولی رخ نداد.
افزون بر وقوع تمام تخلفها و بروز تمام موانع و مشکلات یادشده در بند پیشین مطلب، احمدینژاد با شارژ و سوءاستفاده نهادهای امنیتی ـ نظامی از امکانات در اختیارشان بر صدر قوه مجریه تکیه زد.
در دور نخست انتخابات ۱۳۸۴ و مطابق دادههای رسمی، هاشمی رفسنجانی حدود شش میلیون و ۲۱۱ هزار رأی کسب کرد؛ احمدینژاد حدود پنج میلیون و ۷۱۱ هزار رأی؛ و مهدی کروبی حدود پنج میلیون و ۷۰ هزار رأی.
حتی اگر تخلف در شمارش آرا را نیز نادیده بگیریم، خیز امنیتیهای حاکم بر سپاه و بسیج به نفع احمدینژاد و سود جستن آنان و بیت رهبری از مناسبات تشکیلاتی و شبکه نیروهای شبهنظامی و نظامی و کمیته امداد امام، بهقدر لازم از پس پرده بیرون افتاد.
فاصله رأی احمدینژاد و کروبی ـ حتی اگر قائل به شمارش دقیق و سالم آرا باشیم ـ بدون دخالت غیرقانونی امنیتیها و بازیگری مؤثر آنها ممکن نمیشد.
مهدی کروبی در نامهای تاریخی و مهم و سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، ضمن اشاره به تقلبها و تخلفهای رخ داده در انتخابات نوشت: «از شما تقاضا میکنم با رهنمود دیگری بخشی از سپاه و بسیج را که در کارهای سیاسی وارد شدهاند، از این اقدام برحذر دارید. اگر قرار است عدهای از دوستان در سپاه و بسیج به مراکز قدرت دسترسی پیدا کنند، بهترین کار آن است که این مسئولیتها مستقیم به آنها محول شود نه آنکه اعتبار سپاه را خرج رساندن عدهای به قدرت نمایند و در این راه مرتکب اقدامات غیرقانونی شوند».
کروبی همچنین به دخالت مجتبی خامنهای، فرزند رهبر جمهوری اسلامی به نفع احمدینژاد اعتراض کرد و گفت: «اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما (آقاسید مجتبی) از یکی از کاندیداها منتشر شد که پس از به تواتر رسیدن این اخبار نگران شدم که مبادا این موضوع مرتبط با دیدگاه حضرتعالی باشد... پس از آن هم شنیدم که یکی از بزرگان به جنابعالی گفتهاند که «آقازاده حضرتعالی از فلان شخص حمایت میکند» و شما فرمودهاید «ایشان آقاست نه آقازاده» و به هر حال مشخص شد که آن حمایتها نظر شخصی آقامجتبی بوده است. درعینحال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها ـ که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایتها به طرف فرد دیگر سرازیر شد ـ و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد...»
احمدینژاد با چنین دخالتهای غیررسمی و معناداری پا به مرحله دوم انتخابات گذاشت. در این مرحله بود که شعارهای تغییرخواهانه و وعدههای اقتصادی و انتقادهای تند و تیز وی از هاشمی رفسنجانی، پیروزی احمدینژاد را در بستر تودهگرایی و نارضایتی از هاشمی رفسنجانی ـ و حتی روحانیان حاکم ـ متحقق ساخت.
پیروزی احمدینژاد در انتخابات ۱۳۸۸
صرفنظر از ایرادهایی که در بند نخست مطلب درباره فاصله انتخابات جمهوری اسلامی از استانداردها و لوازم «انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» فهرست شد، انتخابات ریاست جمهوری دهم (۱۳۸۸) به کودتایی غریب مبدل شد.
کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی بیهیچ پروا به بازی با نتایج حقیقی انتخابات پرداخت و با دخالت مؤثر و فاحش در روند برگزاری انتخابات، احمدینژاد را بهعنوان رئیسجمهور منتخب اعلام کرد.
نتایج رسمی در حالی احمدینژاد را صاحب بیش از ۲۴ میلیون رأی خواند که آرای میرحسین موسوی (رقیب اصلی) را حدود ۱۳ میلیون دانست، و مدعی شد آرای کروبی حتی از آرای باطله هم کمتر بوده است.
حمله به ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی و بازداشت گسترده فعالان اصلی و برجسته این ستادها و کنشگران سیاسی موثر، پردهبرداری از کودتای انتخاباتی از همان شب برگزاری انتخابات بود.
فهرست شواهد دال بر تقلب معنادار و کودتای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ مطول است و مستندات گوناگونی در این سالها فهرست شده؛ یک شاهد مهم و مشهور، اظهارنظر رسمی فرمانده کل سپاه پاسداران است. سردار جعفری در سخنرانی مهمی تصریح کرده بود که بازگشت دوم خردادیها به قدرت «خط قرمز» نظام در انتخابات ۱۳۸۸ بود.
جعفری همچنین اعتراف کرده بود که «شیب» و روند انتخابات ۱۳۸۸ بهگونهای بوده که خروجی آن احمدینژاد نبوده، و دستکم آنکه انتخابات در سال ۱۳۸۸ به دور دوم کشیده میشد.
شاهد مهم دیگر سخنان قابل تأمل سردار مشفق، جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران است. اظهاراتی که میرحسین موسوی آن را «سندی برای اثبات تقلب و کودتای انتخاباتی» توصیف کرد.
این فرمانده ارشد سپاه به صراحت از نقش سازمانیافته سپاه پاسداران در پیروزی احمدینژاد گفته بود. سخنان مهمی که به شکایت هفت فعال سیاسی اصلاحطلب (محسن امینزاده، مصطفی تاجزاده، عبداله رمضانزاده، فیضالله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهزاد نبوی) منتهی شد. هرچند این اعتراض نتیجهای جز تشدید فشار قضایی و امنیتی بر شاکیان در پی نداشت.
دخالت مؤثر و فراقانونی هسته اصلی قدرت در انتخابات، رویدادهای غریبی را موجب شد که نه فقط دو نامزد معترض (موسوی و کروبی)، بلکه سیدمحمد خاتمی نیز آن را «کودتا» خواند.
میلیونها شهروند ایرانی نیز که «وجدان کرده بودند» به مشارکت گسترده آنان تجاوز و خیانت شده، در اعتراض به تقلب و دستبرد معنادار در انتخابات پا به خیابان گذاشتند و اعتراض مدنی خود را برای ماهها ابراز کردند. اعتراضی که با سرکوب خونین و باتوم و گلوله و بازداشت و انفرادی و شکنجه پاسخ گفته شد.
موسوی که همچون کروبی و رهنورد در حصر است و بیش از دو هزار و ۹۴ روز حبس بدون محاکمه را تحمل کرده، قبل از بازداشت خانگیاش در بهمنماه ۱۳۸۹ تأکید کرد: «بعد از انتخابات دو ماه طول کشید که بنده اعتقاد پیدا کنم مناظره کذایی نه برای از میدان بردن بنده یا آقای کروبی بلکه برای تصفیه حساب کامل با همه نیروهای رقیب و یکدست کردن کشور بوده است. بنده یکی و فقط یکی از این هدفها و سنگهای سر راه بودم. جریان حاکم در آستانه انتخابات، ۲۰ سال برای یکدست کردن کشور طراحی و تلاش کرده بود و ظاهراً قرار بوده که این انتخابات آخرین پرده این تلاش باشد. اقتدارگرایان بهدنبال حذف کردن همه فضای ملی از منتقدین و معترضین بودند؛ فضایی شبیه کره شمالی با کمی بزک مردمسالاری».
پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا
کامیابی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایالات متحده، محصول هر علت و دلیلی که بود و متأثر از هر عاملی، نتیجه تقلب و دستبرد معنادار در نتایج انتخابات یا برآمده از سوءاستفاده نهادهای اصلی قدرت نبود.
کسانی که انتخابات ایالات متحده را با حساسیت و دقت پیگیری کردهاند گواهی میدهند که چگونه در هنگام شمارش آرا در برخی ایالتها (ازجمله فلوریدا، پنسیلوانیا، ویسکانسین و میشیگان) گاه درصد آرای ترامپ و کلینتون حتی در دهم درصد مشابه بود و تفاوت آرا به چند صد نفر محدود میشد.
این، مستقل از آزادی مطبوعات و رسانهها در ایالات متحده و امکان ابراز تندترین انتقادها توسط رقبا و احزاب و نهادهای مدنی و کارشناسان و رسانهها و شهروندان عادی بود.
حتی اگر بپذیریم که شعارهای تودهگرایانه و اظهارنظرهای رادیکال و وعدههای عاری از پشتوانه و ادعاهای غیرمدبرانه ترامپ میلیونها آمریکایی را فریفته و با تکیه بر پوپولیسم و در بستر اعتراض به وضع موجود و میل به تغییر و نارضایتی طبقه متوسط از اوضاع اقتصادی، منتهی به کامیابی نامزد جمهوریخواهان شده؛ این موضوع نسبت خاصی به دو انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ ایران و اعلام نام احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور برقرار نمیکند.
مگر آن که وعدههای تبلیغاتی و کلیگوییها و شعارهای عاری از برنامه مدون و قابل تحقق احمدینژاد و رویکردهای پوپولیستی او برجسته و عمده شود، و نقض فاحش استانداردها و لوازم تحقق «انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» در جمهوری اسلامی، مورد بیاعتنایی قرار گیرد.