ایالات متحده روز شنبه ۲۵ اردیبهشت ماه، از ایران خواست تا ضمن تضمین تأمین آزادی مذاهب و دیگر آزادیها در کشور، هفت رهبر جامعه بهایی را هشت سال از بازداشت آنها میگذرد و محکوم به ۲۰ سال زندان هستند، آزاد کند.
فریبا کمالآبادی، جمالالدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم، و مهوش ثابت، هفت رهبر جامعه بهایی هستند که هشت سال پیش توسط مقامهای امنیتی بازداشت شدند، و با اتهامهایی از قبیل «جاسوسی، توهین به مقدسات، و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی» به تحمل ۲۰ سال حبس محکوم شدند.
جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، روز شنبه در بیانیهای تأکید کرد که کشورش همگام با جامعه جهانی، «تداوم حبس» این رهبران بهایی را محکوم میکند و از جمهوری اسلامی ایران میخواهد که «آنها را به همراه دیگر زندانیان عقیدتی فوراً آزاد کند».
این بیانیه همچنین از مقامهای ایرانی خواسته است که «به قوانین خود و تعهدات بینالمللیشان، که آزادی بیان، ادیان، عقیده و اجتماعات برای همه شهروندان را تضمین میکنند، پایبند باشند».
از میان هفت رهبر بازداشت شده جامعه بهایی، فریبا کمالآبادی پس از هشت سال حبس، به تازگی برای گذران مرخصی در خارج از زندان به سر میبرد که دیدار فائزه هاشمی با او واکنشهای شدیدی را در میان چهرهها و رسانههای محافظهکار و اصولگرا برانگیخت.
به رغم این واکنشها خانم هاشمی از دیدار خود با فریبا کمالآبادی دفاع کرده و گفته است که او به جامعه بهایی ایران «نگاهی حقوق بشری» دارد، زیرا «آنها هم باید مثل شهروندان دیگر کاملاً از حقوق اولیه شهروندی برخوردار باشند که متاسفانه از کمترین حقوق هم برخوردار نیستند».
او افزوده است: «این که حالا من مسلمانم و آنها بهایی هستند و یا این که اصلاً کدام دین خوب است و کدام دین بد است، این بحثها نیست. موضوع حقوق بشر است و این که به هر حال یک سری اقشار در جامعه ما، از جمله بهاییها، متأسفانه از حقوق اولیهشان برخوردار نیستند».
جمهوری اساسی در قانون اساسی خود، چند اقلیت دینی از جمله مسیحیان، یهودیان، و زردشتیان را به رسمیت میشناسد و بر برخی حقوق اجتماعی آنها از جمله داشتن نماینده در مجلس تأکید کرده، اما حاضر نیست جامعه بهایی را که در مقایسه با دیگر اقلیتها پیروان پرشماری در ایران دارد، به رسمیت بشناسد و محدودیتهایی برای اشتغال و تحصیل آنها قائل است.
در حال حاضر بر پایه گزارش نهادهای حقوق بشری، بیش از ۳۰۰ هزار شهروند بهایی در شهرهای مختلف ایران زندگی میکنند، اما محدودیتها، و آزار و تبعیض روزافزونی که در سالهای اخیر بر اعضای این جامعه مذهبی وارد شده، باعث شده تا برخی از آنها برای ادامه تحصیل و زندگی ناچار به ترک ایران شوند.
در این میان محدودیتهای آموزشی برای شهروندان بهایی در ایران، باعث شده رهبران این جامعه برای ادامه تحصیل دانشآموزان و دانشجویان بهایی ساختار آموزشی مستقلی را پایهگذاری کنند، و در سالهای اخیر اتهام برخی از بازداشتشدگان بهایی مشارکت در آموزش این شهروندان بوده است.