محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، روز یکشنبه به همراه گروهی از بازرگانان و کنشگران اقتصادی وارد هاوانا، پایتخت کوبا، شد. قرار است آقای ظریف در جریان این سفر از پنج کشور دیگر هم دیدن کند. نیکاراگوئه، اکوادور، شیلی، بولیوی و ونزوئلا از جمله کشورهایی هستند که وزیرخارجه ایران و هیئت همراهش به آنها سفر خواهند کرد.
این سفر در حالی انجام میشود که کمتر از یک سال به پایان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی باقی مانده است.
رادیو فردا، در گفتوگو با حسین علیزاده، دیپلمات پیشین و پژوهشگر مرکز مطالعات صلح در دانشگاه «تامپِره» در فنلاند، از او درباره دلایل انجام این سفر در شرایط کنونی پرسیده است.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای علیزاده، در حالی که دوران ریاست جمهوری حسن روحانی رو به اتمام است. چرا سفر وزیر خارجه ایران به آمریکای لاتین با چنین تأخیری انجام میشود؟
اولویت سیاست خارجی دولت آقای روحانی گرچه گشودن فضای روابط تجاری-سیاسی با کشورهای جهان بود بر اساس سیاست تعامل سازنده، اما این اولویت با یک مشکل جدی روبرو شده بود و آن قفلی بود که بر اقتصاد ایران زده شده بود بر اساس تحریمهای هستهای. ظاهراً اکنون گشایشهایی در این زمینه صورت گرفته است.
اگر این سفرها زودتر انجام میشد اساساً کاری پیش نمیرفت. الان که آقای ظریف این سفرها را به کشورهای آمریکای جنوبی انجام میدهد، پیش از آن هم سفرهای دورهای به اروپا داشته است و همچنین سفرهای دیگری به کشورهای آسیایی انجام داده است. مجموعه این سفرهای دورهای، از جمله به آمریکای جنوبی، برای این است که رودررو شرایط جدید به وجود آمده را با این کشورها درمیان بگذارد و از پتانسیل اقتصادی دو جانبه با این کشورها استفاده بکند.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد گفته میشد که سیاست نزدیکی به کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین در مقابل کشورهای اروپایی دنبال میشود، تا چه حد میشود گفت که این سفر آقای ظریف در ادامه آن سیاست است؟
من این سفر را مشابه سفرهای متعدد آقای احمدینژاد به کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی نمیبینم، به این دلیل که آن سفرها ناشی از درماندگی از رفتن به کشورهای مطرح دنیا بود. از جمله کشورهای اروپایی کلا ظرف هشت سال حتی یک بار هم احمدینژاد را دعوت نکردند. همچنین کشورهای آسیایی هم همینطور بود. پس ناگزیر، به کشورهای بسیار خُرد و نه چندان موثر در آفریقا و آمریکای جنوبی سفر میکردند به ویژه ونزوئلا که دیدید برآیند چندان مفیدی هم در موازنه اقتصاد ایران نداشت. اما سفر آقای ظریف در واقع سفری موازی است. در عین حال که او سفرهای اروپایی خودش را انجام میدهد، متناظر به آفریقا و آمریکای جنوبی هم سفر میکند.
در بین کشورهایی که قرار است آقای ظریف از آنها بازدید کند کشورهای شیلی و ونزوئلا از دو جهت برجسته هستند، شیلی به خاطر اینکه سفارت ایران پس از ۳۷ سال در آنجا بازگشایی خواهد شد و ونزوئلا هم به دلیل بحران اقتصادی و اجتماعی که هماینک آنجا جاری است...
آمریکای جنوبی در طول عمر جمهوری اسلامی چندان ثقل اقتصادی و سیاسی در معادلات جمهوری اسلامی نداشت تا مقطع زمان آقای احمدینژاد که به دلیل درماندگی از هرجایی، توانست روابطی با هوگو چاوز برقرار کند. نزدیک به ۱۷ سفر بین هوگو چاوز و محمود احمدینژاد انجام شد. در این میان هم یک سری پروژههای اقتصادی را در آنجا کلید زدند از جمله مثلا ساختن خانههای ارزانقیمت برای مردم فقیر در آنجا، که الان در واقع میبینیم این سرمایهگذاریها در یک سرزمین شورهزاری بوده است.
وضع اقتصادی مردم ونزوئلا الان به جایی رسیده است که دچار گرسنگی و کمبود مواد [اولیه] هستند. بنابراین، سفر به ونزوئلا به گمان من از این جهت انجام میشود که آقای ظریف یک نگاه میدانی به عمل بیاورد که وضعیت در آنجا چگونه است و دیگر سرمایهگذاری بیشتری انجام نشود.
اما در خصوص شیلی، باید بگویم که روابط با شیلی در مجموعه کشورهای آمریکای جنوبی، ضعیفترین حلقه بوده است به این دلیل که اساسا روابط تجاری چندانی با شیلی نداشتهایم. متأثر از مسئله قدرت گرفتن آقای آگوستو پینوشه، دیکتاتور [پیشین] شیلی، که وقتی به قدرت رسید در اوایل انقلاب اسلامی، و با آن فضای انقلابی که در ایران حاکم بود، جمهوری اسلامی موضع تندی در قبال پینوشه گرفت که منجر به قطع روابط سیاسی شد.
حالا با توجه به گذر زمان و اینکه آقای پینوشه دیگر در قدرت نیست، و اساساً شیلی هم میتواند بازاری برای کالاهای ایرانی باشد، در این سالهای اخیر رفت و آمدهایی برگزار شده بین ایران و شیلی و تا اینجای کار دولت شیلی یک سفیر آکرودیته، یا اصطلاحا یک سفیر ترددی، برای تهران منصوب کرده و جمهوری اسلامی هم تصمیم گرفته است یک نماینده سیاسی به شیلی معرفی کند، ابتدا در سطح کاردار و شاید بعدا به سطح سفارت ارتقا پیدا کند.