خودسوزی زنان؛ فجیع‌ترین شیوه خودکشی

در ايران، استان لرستان به اعتبار خودسوزی زنان بالاترين آمار خودکشی را تصاحب کرده است. (عکس تزئینی: ایسنا)

حدود یک ماه پیش رسانه‌های ايران خبر خودسوزی زنی باردار، به نام گوهر و اهل روستای «دورگه» از توابع شهرستان نقده، را منتشر کردند.


چند روز پیش، یعنی کمتر از یک ماه پس از خودسوزی گوهر، زنی دیگر در ایران اقدام به خودسوزی کرد.


مهناز در سردشت زندگی می‌کرد و به گفته همسایگانش، با همسر خود اختلاف داشت.


تا کنون هيچ آمار رسمی شمار خودسوزی زنان در ايران را منتشر نکرده است.


دکتر شهلا اعزازی، جامعه‌شناس ساکن تهران، درباره خودکشی به رادیو فردا می‌گويد: «خودکشی يک فرياد استمداد است. فردی که دست به خودکشی می‌زند، می‌گويد: من نمی‌توانم برای خود در زندگی کاری کنم، کسی به من کمک برساند.»


جامعه‌شناسان می‌گویند خودکشی پديده‌ای مخفی است و حتی اگر مرکز آمار هم در اين مورد آماری ارائه دهد، چندان دقیق نخواهد بود.


به گفته این جامعه‌شناسان، یکی از دلایل غیردقیق بودن چنین آماری این است که در بسياری از مواقع، بازماندگان تلاش می‌کنند تا خودکشی را مرگ طبيعی جلوه بدهند.


شهلا اعزازی در اين باره می‌گويد: «انتخاب شيوه مرگ در خودکشی بين زنان و مردان متفاوت است و زنان راحت ترين راه، مانند قرص خوردن، را انتخاب می‌کنند. به نظر من خودسوزی فجيع‌ترين روش خودکشی است و حتی اگر فرد در اثر خودسوزی فوت نکند، در آينده با مشکلات بسيار بد جسمی مواجه خواهد شد. انتخاب اين شيوه پديده‌ای است که برای من هم نامشخص است.»


پروين ذبيحی، کارشناس مسایل زنان در ايلام، نیز در مورد پديده خودسوزی به راديو فردا می‌گويد: «عمل خودسوزی در يک لحظه خاص بحرانی که به دليل استرس و فشار عصبی خيلی شديد به وجود می‌آيد و البته به خاطر جلب توجه ديگران انجام می‌گيرد. کسی که تا آن موقع تحقير شده و مورد آزار و اذيت قرار گرفته است در آن لحظه می‌خواهد جلب توجه کند. بيشتر افرادی که بعد از خودسوزی زنده مانده‌اند يا پس از چند روز فوت کرده‌اند، در مصاحبه می‌گويند که پشيمان هستند.»


يک شاهد عينی، در گفت وگو با راديو فردا، مراحل روی دادن يک خودسوزی را ساده و سريع تعريف می‌کند: « ابتدا صدای جر وبحث از پشت ديوارها می‌آمد؛ بعد دعوا به حياط کشيده شد. صدای پدر منصوره را می‌شنيدم که انگار منصوره را کتک می‌زد، چون او جيغ می‌کشيد. بعد هر دو ساکت شدند و حس کردم اتفاقی افتاده است. بوی دود که آمد، فهميدم منصوره خود را آتش زده است.»


پروين ذبيحی، که خود نیز شاهد عينی یک خودسوزی بوده است، به رادیو فردا می‌گويد: «طی سال جاری، تا بعد از قتل فرشته نجاتی، حداقل هشت مورد خودسوزی داشته‌ايم. حالا هم سه مورد ديگر به آن اضافه شده است؛ که در مجموع ۱۱ مورد می‌شود.»


خانم ذبیحی اين شيوه خودکشی را در محدوده غرب کشور بررسی کرده است و شهرهايی که بيشترين آمار خودسوزی زنان را دارند برشمرده است: « در غرب ايران آمار خودسوزی بسيار بالا است و از اين ميان مريوان، سقز، پيرانشهر، کامياران و ايلام بيشترين آمار را دارند.»


پروين ذبيحی معتقد است که مهم‌ترين دلايل خودسوزی زنان در غرب کشور فقر مالی، فقر فرهنگی، خشونت خانوادگی و اعتياد است.


شهلا اعزازی، جامعه‌شناس در تهران، نیز خودسوزی زنان را محصول شرايط اجتماعی آنها می‌داند و می‌گويد: «مناطقی که طلاق يا قطع رابطه خانوادگی سخت‌تر و کمتر در آنها صورت می‌گيرد، خودکشی و خودسوزی بيشتر انجام می‌گيرد. اين مسأله‌ای است که بايد با دقت بيشتری مورد تحقيق قرار گيرد.»


بر پایه برخی آمارها، سالانه به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در ايران شش نفر خودکشی می‌کنند. البته در اين آمار خودکشی‌هايی که به مرگ نینجامیده محاسبه نشده‌اند.


در ایران بيشترين شمار خودکشی بين مردان مجرد و زنان متأهل بوده است.


ايران بين کشورهای دنيا رتبه ۴۳ خودکشی را به خود اختصاص داده است. استان لرستان نیز سال‌هاست که بالاترين آمار خودکشی را به اعتبار خودسوزی زنان تصاحب کرده است.