کرزمن: «حمایت از القاعده در میان مسلمانان سطحی است»

یک استاد دانشگاه در آمریکا می‌گوید پشتیبانی مسلمانان از القاعده سطحی است. از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا به امروز یک دیدگاه عمومی درباره این حمله‌های تروریستی به موضوعیت «برخورد تمدن‌ها» ــ اصطلاحی که سامویل هانتینگتون، ‌ استاد علوم سیاسی وضع کرده است، توجه نشان داده است.

بنا بر این تعبیر و تفسیر جنگ القاعده علیه غرب تنها بخشی از یک ستیز ناگزیر میان دو میدان قلمرو فرهنگی مخالف هم یعنی اسلام و مسیحیت است.

همزمان با دهمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر چارلز کرزمن جامعه‌شناس برجسته دانشگاه کارولینای شمالی در کتاب جنجالی خود با عنوان «شهیدان گم شده: چرا تروریست اسلامی کم است؟» به این موضوع می‌پردازد.

شاید کرزمن می‌خواهد بگوید پرسش ما پرسش وارونه‌ای است. آری او می‌گوید طی ۱۰ سال گذشته اقدامات تروریستی که زیر نام اسلام انجام شده هراسناک بود. اما با توجه به اینکه شمار مسلمانان جهان نزدیک به یک میلیارد نفر است، شمار کسانی که طی ۲۵ سال گذشته دست به اعمال تروریستی زده‌اند ناچیز است. یعنی حتی اگر تصور کنیم که یکصد هزار نفر دست به چنین اقداماتی زده باشند، این رقم برابر یک ۱۰ هزارم جمعیت مسلمانان جهان است.

نباید پرسید چرا این همه، باید پرسید چرا این قدر کم

کرزمن می‌گوید: «ما معمولاً می‌پرسیم چرا این همه تروریست؟ و این پرسش منطقی می‌نماید. اما تروریست‌ها هم از خودشان می‌پرسند چرا این قدر کم و از اینکه شمار کسانی که به آن‌ها می‌پیوندند زیاد نیست تعجب می‌کنند.»

نتیجه‌گیری‌های کرزمن حاصل پژوهش گسترده او و جستجو در وب‌سایت‌های جهادیون و مسلمانان افراطی است که شکوه می‌کنند که چرا هم کیشان آن‌ها پشتیبانی شایسته‌ای از آن‌ها نمی‌کنند.

کرزمن بر این باور است که میزان استقبال و نامنویسی داوطلبان اقدام‌های تروریستی در سطحی نیست که بتواند سبب خشنودی این سازمان‌ها باشد.

او می‌گوید اگر مسلمانان واقعاً شیفته عملیات تروریستی بودند می‌بایست انتظار می‌داشتیم که شمار حملات انتحاری به هدف‌های حساس در کشورهای غربی بسیار بیشتر از آنچه هست باشد.

کرزمن در کتاب خود می‌گوید اگر واقعاً هدف، ترساندن شهروندان متوسط آمریکایی باشد تروریست‌ها به آسانی می‌توانند در یک ماشین بنشینند و در یک خیابان پر رفت و آمد جمعیت را درو کنند. با این همه و با وجود اینکه وب سایت‌های افراطیون جزییات چنین طرحی را برای هراس افکنی گسترده، توضیح داده‌اند، شمار چنین حملاتی زیاد نبوده.

کرزمن می‌نویسد: «در عمل مواد آموزشی برای جذب تروریست به صورت آنلاین برای میلیون‌ها تن که به اینترنت دسترسی دارند، به راحتی قابل دسترس است. با این همه شمار کسانی که عملا از این خودآموزهای تروریستی بهره گرفته‌اند نسبتاً ناچیز است.»

از این گذشته بسیاری از عملیات تروریستی طراحی شده در خاک آمریکا با یاری جامعه مسلمان لو رفته است که نشان می‌دهد علی رغم ترسی که از رادیکالیزه شدن مسلمانان وجود داشت، چنین چیزی رخ نداده است.

خیزش‌های اجتماعی راه بهتری است

کرزمن در توضیح احساسات برخی از مسلمانان نسبت به بن‌لادن در پی حملات ۱۱ سپتامبر و پشتیبانی از اقدامات جهادیون از سوی بسیاری از مسلمانان این گرایش‌ها را ناشی از محرومیت‌های سرخورده و میل به تغییر در جهان اسلام می‌داند. به باور نویسنده، در این گونه تفسیر‌ها، بن‌لادن و افراطیون دیگر نقش قهرمانان توده‌های ناتوان را بازی کرده‌اند.

کرزمن ضمن مقایسه این رادیکالیزم اسلامی با رادیکالیزم آمریکایی در دهه ۶۰ نتیجه‌گیری می‌کند که چنین باورهایی سطحی بودن خود را نشان داده‌اند. کرزمن معتقد است با رادیکال‌تر شدن سازمان‌های تروریستی میزان پشتیبانی از آن‌ها در میان جامعه اسلامی کمتر و کمتر می‌شود.

او می‌افزاید: «از همین رو آن‌ها می‌کوشند توده‌های مردم را دو قطبی کنند. این استراتژی تروریست‌ها می‌کوشد مردم را وادار به سمت گیری کند. خوشبختانه مردم طرف تروریست‌ها را نمی‌گیرند.»

کرزمن منکر خشم تندروانه درجهان اسلام نیست. اما او کمی عمیق‌تر از لایه تیترهای خبری به کند و کاو نظرسنجی‌ها می‌پردازد.

کرزمن می‌نویسد: «آری تروریست‌ها هستند و گفتمان آن‌ها ترسناک است. آن‌ها می‌خواهند بکشند. اما خبر خوب این است که تعداد کسانی که به آن‌ها می‌پیوندند زیاد نیستند.»

به باور کرزمن جوامع مسلمان به طور کلی نسبت به تاکتیک‌های انقلابی و خشونت آمیز واکنش نشان می‌دهند. او با اشاره به خیزش‌های تازه در خاورمیانه به ویژه در مصر و تونس می‌گوید: «جنبش‌های دموکراسی خواهانه بهار عرب می‌رود که به آرمانی برای مسلمانان جوان در جهان تبدیل شود و برای همین است که القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی این جنبش‌های مردمی را تهدیدی علیه موجودیت خود می‌بینند.»

او در عین حال با تاکید بر پیامدهای تلفات انسانی حملات تروریست‌ها می‌گوید: «بر آن نیستم که صورت تروریسم را بزک کنم و از آن‌ها دفاع کنم. من ضمن همدردی با کسانی که عزیزانشان در این گونه رویداد‌ها از دست داده‌اند، معتقدم باید شکرگذار این باشیم که این تلفات بیشتر نیست و در آستانه دهمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر این نکته را به یاد داشته باشیم.»