همزمان با شهروندان عادی لیبی، الجزایر، بحرین و یمن که سقوط حکومت ۳۰ ساله مبارک را در میدان التحریر قاهره، همراه با میلیونها تن از مردم دیگر کشورهای خاورمیانه بر صفحات تلویزیون تماشا میکردند، قذافی، بوتفلیقه، حمد بن عیسی و علی عبدالله صالح نیز، تحولات مصر را که در فاصله کوتاهی پس از سقوط حکومت بنعلی در تونس روی داده بود، دنبال میکردند.
در ایران، حاکمیت اقتدار گرا، با تلاشی ناموفق، انقلاب سال ۷۹ را الگوی جنبشهای اعتراضی مردم منطقه مسلماننشین خاورمیانه معرفی میکند، و مخالفان دولت و نظام جمهوری اسلامی که حرکت گسترده آنها در اعتراض به نتیجه انتخابات مهندسی شده سال ۲۰۰۹ «جنبش سبز» نام گرفته، خود را الهام بخش مردم تونس و مصر میدانند.
بیشک داعیه رهبران جمهوری اسلامی در الهام بخشیدن به جنبشهای ضد دیکتاتوری مردم خاورمیانه، همان قدر معتبر است که برده دارن را الهام بخش آزادی و مساوات و چماق به دستان را مشوق صلح و حامی عدالت معرفی کردند.
به علاوه، اکثریت مطلق جوانانی که امروز در میدان تحریر و میدان مروارید و خیابانهای بنغازی و صنعا و شهر الجزیره، تاریخ تازه سرزمین خود را مینویسند ۳۲ سال پیش هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودند که از انقلاب اسلامی در ایران الهام بگیرند.
درسهای جنبش سبز
در عین حال، تمامی آنها تولد جنبش سبز ایران را که عمر آن هنوز به دو سال نرسیده، و حضور میلیونها جوان ایرانی در میدان آزادی تهران و خیابانهای شیراز و مشهد و تبریز و ایستادگی آنها در برابر حکومت اقتدارگرا را خوب بیاد دارند.
جنبش سبز ایران که حرکتی فراگیر و در تقابل با میراثداران کنونی انقلاب سال ۷۹ به شمار میرود، الهام بخش جوانان مصری بود و حاکمیت ایران نیز همزمان، الهام بخش رهبران خودکامه در بقیه کشورهای خاورمیانه.
بعد از پیروزیهای سریع مردم در تونس و مصر، آنچه امروز در لیبی، بحرین، الجزایر و یمن شاهدیم، نتایج تأثیر دوگانه جنبش سبز بر جوانان خواهان آزادی، و همچنین استفاده از تجارب ایستادگی حاکمیت ایران در برابر جنبش سبز، توسط رهبران نظامهای مخالف آزادی در منطقه است.
در مصر، حکومت مبارک که مانند دولت احمدینژاد در ژوئیه سال ۲۰۰۹، غافلگیر شده و قافیه را باخته بود، در روز شانزدهم تظاهرات اعتراضی مردم، آدمهای اجارهای خود را پیاده و یا سوار بر شتر و اسب و قاطر راهی میدان تحریر کرد. پیشتر، این شیوه با «حضور خود جوش مردم» اجارهای، در شهرهای ایران تجربه شده بود.
در کنار تدارک تظاهرات اجارهایها به حمایت از رژیم، اجیر شدههای مسلح غیربحرینی نیز برای دفاع از نظام حاکم در بحرین اینک وارد کارزار شدهاند.
در مقابله نظام جمهوری اسلامی با مردم و هواداران جنبش سبز، شواهد و تصاویر متعددی مدعی و یا حاکی از حضور «خارجیها» در تهران و استفاده از آنها در لباس نیروهای ویژه بود. در بحرین و لیبی استفاده حاکمیت از این تجربه حاکمیت ایران کاملاً مشهود است.
سیاست ایستادگی
در تونس و مصر با هر گام که نظامیان از مقابل مردم به عقب بر داشتند، نظام حاکم ضعیفتر و قدرت مردم بیشتر شد. در منامه، صنعا، بنغازی، طرابلس و الجزیره، حکومت به جای مسالمت و تحمل، سیاست حمله و کشتار را انتخاب کرده است. تدارک قرارگاه کهریزک و قتل و عام مردم تهران، امروز در بحرین و لیبی و الجزایر و یمن سیاست روز حاکمیت است.
تلاش برای قطع ارتباطات مردمی از راه قطع تلفنهای همراه، کند ساختن اینترنت بستن فیس بوک و توئیتر، و مسدود ساختن شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را حاکمیت کنونی ایران بعد از پا گرفتن جنبش سبز از دو سال پیش به نحوی گسترده صورت داد. حکومتهای اقتدارگرای منطقه، به منظور پرهیز از تجربه تونس و مصر، اینک به نسخههای حکومت اسلامی ایران در سرکوب مردم رو کردهاند.
در منامه، عوامل حکومت نیمه شب به چادرهای مردم خفته در میدان مروارید هجوم بردند و از خود چهار کشته، دهها مفقود و صدها زخمی به جای گذاشتند. دو سال پیش در تهران «نیروهای حافظ نظم» نظام شبانه به خوابگاههای دانشجویان تاختند تا روز بعد دولت بیدارشان دوام خود را در خطر نبیند.
بنا بر گزارشها، شب پیش در بنغازی، اجارهایهای مسلح حکومت قذافی ابتدا برق خیابانها را قطع کردند و بعد در تاریکی مردم را به رگبار بستند. تا صبح امروز در لیبی ۸۴ تن جان خود را در مقابله با نظامیان قذافی از دست دادهاند. این شیوه اخیر را چند روز پیش، در ۲۵ بهمن، حاکمیت ایران به منظور متفرق کردن و سرکوب مخالفان خود در خیابانهای کریمخان، صادقیه، و انقلاب به اجرا گذاشت.
با پیروزی مردم تونس و مصر، موج تازه آزادیخواهی و ضد دیکتاتوری در خاورمیانه که از ایران و با جنبش سبز آغاز شد، دو گام بزرگ به جلو برداشته است. در چند میدان دیگر خاورمیانه، مردم با انگیزه تکرار پیروزی «تحریر»، اینک با نظام حاکم در گیرند. در چند کشور دیگر نیز جنبش آزادیخواهی زیر پوست شهرها در حال جوشش است.
حاکمان منطقه که دولت خود را مستعجل میبینند، با استفاده از تجارب حاکمیت ایران و مقابله آنها با جنبش سبز، و در تلاش برای مسدود کردن راه مردم و پیشگیری از سقوط، به ایستادگی و اعمال خشونت بیشتر رو کردهاند. اما تمامی تجارب تاریخی حاکی است که حکومت اقتدار گرا ناگزیر شکست خواهد خورد. با گلوله و آتش در مقابل سیل نمیتوان سد ساخت.
در ایران، حاکمیت اقتدار گرا، با تلاشی ناموفق، انقلاب سال ۷۹ را الگوی جنبشهای اعتراضی مردم منطقه مسلماننشین خاورمیانه معرفی میکند، و مخالفان دولت و نظام جمهوری اسلامی که حرکت گسترده آنها در اعتراض به نتیجه انتخابات مهندسی شده سال ۲۰۰۹ «جنبش سبز» نام گرفته، خود را الهام بخش مردم تونس و مصر میدانند.
بیشک داعیه رهبران جمهوری اسلامی در الهام بخشیدن به جنبشهای ضد دیکتاتوری مردم خاورمیانه، همان قدر معتبر است که برده دارن را الهام بخش آزادی و مساوات و چماق به دستان را مشوق صلح و حامی عدالت معرفی کردند.
به علاوه، اکثریت مطلق جوانانی که امروز در میدان تحریر و میدان مروارید و خیابانهای بنغازی و صنعا و شهر الجزیره، تاریخ تازه سرزمین خود را مینویسند ۳۲ سال پیش هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودند که از انقلاب اسلامی در ایران الهام بگیرند.
درسهای جنبش سبز
در عین حال، تمامی آنها تولد جنبش سبز ایران را که عمر آن هنوز به دو سال نرسیده، و حضور میلیونها جوان ایرانی در میدان آزادی تهران و خیابانهای شیراز و مشهد و تبریز و ایستادگی آنها در برابر حکومت اقتدارگرا را خوب بیاد دارند.
جنبش سبز ایران که حرکتی فراگیر و در تقابل با میراثداران کنونی انقلاب سال ۷۹ به شمار میرود، الهام بخش جوانان مصری بود و حاکمیت ایران نیز همزمان، الهام بخش رهبران خودکامه در بقیه کشورهای خاورمیانه.
بعد از پیروزیهای سریع مردم در تونس و مصر، آنچه امروز در لیبی، بحرین، الجزایر و یمن شاهدیم، نتایج تأثیر دوگانه جنبش سبز بر جوانان خواهان آزادی، و همچنین استفاده از تجارب ایستادگی حاکمیت ایران در برابر جنبش سبز، توسط رهبران نظامهای مخالف آزادی در منطقه است.
در مصر، حکومت مبارک که مانند دولت احمدینژاد در ژوئیه سال ۲۰۰۹، غافلگیر شده و قافیه را باخته بود، در روز شانزدهم تظاهرات اعتراضی مردم، آدمهای اجارهای خود را پیاده و یا سوار بر شتر و اسب و قاطر راهی میدان تحریر کرد. پیشتر، این شیوه با «حضور خود جوش مردم» اجارهای، در شهرهای ایران تجربه شده بود.
در کنار تدارک تظاهرات اجارهایها به حمایت از رژیم، اجیر شدههای مسلح غیربحرینی نیز برای دفاع از نظام حاکم در بحرین اینک وارد کارزار شدهاند.
در مقابله نظام جمهوری اسلامی با مردم و هواداران جنبش سبز، شواهد و تصاویر متعددی مدعی و یا حاکی از حضور «خارجیها» در تهران و استفاده از آنها در لباس نیروهای ویژه بود. در بحرین و لیبی استفاده حاکمیت از این تجربه حاکمیت ایران کاملاً مشهود است.
سیاست ایستادگی
در تونس و مصر با هر گام که نظامیان از مقابل مردم به عقب بر داشتند، نظام حاکم ضعیفتر و قدرت مردم بیشتر شد. در منامه، صنعا، بنغازی، طرابلس و الجزیره، حکومت به جای مسالمت و تحمل، سیاست حمله و کشتار را انتخاب کرده است. تدارک قرارگاه کهریزک و قتل و عام مردم تهران، امروز در بحرین و لیبی و الجزایر و یمن سیاست روز حاکمیت است.
تلاش برای قطع ارتباطات مردمی از راه قطع تلفنهای همراه، کند ساختن اینترنت بستن فیس بوک و توئیتر، و مسدود ساختن شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را حاکمیت کنونی ایران بعد از پا گرفتن جنبش سبز از دو سال پیش به نحوی گسترده صورت داد. حکومتهای اقتدارگرای منطقه، به منظور پرهیز از تجربه تونس و مصر، اینک به نسخههای حکومت اسلامی ایران در سرکوب مردم رو کردهاند.
در منامه، عوامل حکومت نیمه شب به چادرهای مردم خفته در میدان مروارید هجوم بردند و از خود چهار کشته، دهها مفقود و صدها زخمی به جای گذاشتند. دو سال پیش در تهران «نیروهای حافظ نظم» نظام شبانه به خوابگاههای دانشجویان تاختند تا روز بعد دولت بیدارشان دوام خود را در خطر نبیند.
بنا بر گزارشها، شب پیش در بنغازی، اجارهایهای مسلح حکومت قذافی ابتدا برق خیابانها را قطع کردند و بعد در تاریکی مردم را به رگبار بستند. تا صبح امروز در لیبی ۸۴ تن جان خود را در مقابله با نظامیان قذافی از دست دادهاند. این شیوه اخیر را چند روز پیش، در ۲۵ بهمن، حاکمیت ایران به منظور متفرق کردن و سرکوب مخالفان خود در خیابانهای کریمخان، صادقیه، و انقلاب به اجرا گذاشت.
با پیروزی مردم تونس و مصر، موج تازه آزادیخواهی و ضد دیکتاتوری در خاورمیانه که از ایران و با جنبش سبز آغاز شد، دو گام بزرگ به جلو برداشته است. در چند میدان دیگر خاورمیانه، مردم با انگیزه تکرار پیروزی «تحریر»، اینک با نظام حاکم در گیرند. در چند کشور دیگر نیز جنبش آزادیخواهی زیر پوست شهرها در حال جوشش است.
حاکمان منطقه که دولت خود را مستعجل میبینند، با استفاده از تجارب حاکمیت ایران و مقابله آنها با جنبش سبز، و در تلاش برای مسدود کردن راه مردم و پیشگیری از سقوط، به ایستادگی و اعمال خشونت بیشتر رو کردهاند. اما تمامی تجارب تاریخی حاکی است که حکومت اقتدار گرا ناگزیر شکست خواهد خورد. با گلوله و آتش در مقابل سیل نمیتوان سد ساخت.