گذری بر آگهیهای هنری این روزهای اسرائیل نشان میدهد که با گذشت زمان بیشتری از دور شدن یهودیان ایرانیتبار از زادگاهشان، نه تنها از میزان علاقه آنها به ایران و زبان و هنر فارسی کاسته نشده، بلکه روند علاقهمندی یهودیان ایرانی مقیم اسرائیل و نیز بخشهای دیگری از جامعه این کشور به مردم و هنر و ادبیات ایران بیشتر میشود.
یکی از نشانههای این علاقه، فعالیت و افزایش چشمگیر برنامههای هنری خوانندگانی در اسرائیل است که ریشه و تبار ایرانی دارند.
برخی از این خوانندگان اگر خود در ایران به دنیا نیامدهاند، و تنها والدین و حتی پدربزرگ و مادربزرگ آنها زاده ایران بودهاند، ولی هنگامی که از آنها پرسیده می شود که تبار شما چیست، فوراً خود را «پارسی» (ایرانی) معرفی میکنند.
نام و آوازه ریتا جهانفروز، مشهورترین هنرمند کشوراسرائیل که یک «دیوا» محسوب میشود، سالهاست که از اسرائیل فراتر رفته است.
http://www.youtube.com/embed/RcdYphe69as?rel=0
اجرای ترانه "گل سنگم" توسط ریتا در یکی از گردهماییهای یهودیان ایرانیالاصل اسرائیل
ریتا زاده تهران، که در هشت سالگی با والدین یهودی اصفهانیالاصل خود به اسرائیل رفت، بیش از چهل سال از عمر خود را در اسرائیل گذرانده است.
اما او پس از دههها درخشش در صحنه هنر اسرائیل و جهان، در حال تکمیل آخرین آلبوم خود است که همه ۱۲ ترانه آن به زبان فارسی است؛ دراین آلبوم او ترانههای مشهوری مانند «شانه» را که اولین بار پوران خوانده بود، و نیز آهنگ «گل سنگم» از هایده فقید را به سبکی جدید بازخوانی کرده است.
رادیو فردا به تازگی گزارش مشروحی درباره زندگی ریتا و فعالیت هنری وسیع او و آلبوم ایرانیاش تهیه کرده بود.
اما تنها ریتا نیست که کنجکاوی مردم اسرائیل را به ترانه و آواز ایرانی جلب میکند.
در خانواده بزرگ ریتا، هنرمندی بنام حنا جهانفروز، در سالهای اخیر با صدایی ابریشمی و با سبکی بسیار زیبا، برخی از ترانههای ایرانی را اجرا میکند و بازسازیهای او حالتی کاملاً جدید به ترانههای شناخته شده میدهد.
شنیدن ترانههای حنا حال و هوای عرفانی و خلسهوار در شنونده ایجاد میکند.
به نظر میرسد که صدای حنا جهانفروز برای مدیتیشن مناسب است. با همین سبک است که او آهنگ پرشوری مانند «درویش» از علی اکبر گلپا را به حالتی عرفانی و معنوی اجرا میکند.
http://www.youtube.com/embed/JMh5R0RSDb0?rel=0
ترانه درویش با اجرای حنا جهانفروز
اما نام مورین نهدار، زنی که حدود ۲۰ سال است فعالیت هنری دارد، در سالهای اخیر بیشتر به گوش رسیده است.
مورین نهدار، در زمانی که والدین یهودی اصفهانیاش به اسرائیل آمدند، طفلی خردسال بود.
اما شاید براساس اصل «هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، بازجوید روزگار وصل خویش»، گفته معروف مولانا، مورین نیز به سرمنزل ریشههای ایرانی خود بازگشته است.
مورین نهدار نیز مانند حنا جهانفروز، بیشتر ترانههای عرفانی و فولکوریک ایرانی را میخواند.
مورین همراه با گروههای هنری که بیشتر نوازندگان آن را هنرمندان ایرانیتبار تشکیل میدهند، از جمله «انسامبل اصفهان»، افزون بر هنرنمایی درگردهماییهای فرهنگی یهودیان ایرانی اسرائیل، رشته کنسرتهایی نیز برای آشنا کردن هرچه بیشتر سایر مردم اسرائیل برگزار میکند.
همین تابستان چند کنسرت مورین نهدار در اورشلیم در جریان بوده است.
خزی فانیان، خود در اسرائیل به دنیا آمده است اما از همان نوجوانی که صدایش در ترانهها پخش شد، ترانههای ایرانی را اجرا میکرد.
خزی فانیان اکنون حدود دو دهه است که در اسرائیل هنرنمایی میکند و سفرهای او به لسآنجلس و سایر نقاط آمریکا نیز تنها علاقه او را به موسیقی ایرانی بیشتر کرده است.
موشه ساسون، یک یهودی اصفهانیالاصل، که ازاوان انقلاب ایران به اسرائیل مهاجرت کرد، در کنار تعلیم سنتورنوازی به علاقهمندان در اسرائیل و آهنگسازی، خود تا کنون چند گروه هنری ایجاد کرده است که هر یک از آنها سالها پایدار بوده است.
امیر شاهسر، یک پناهنده ایرانی است که یهودی نبوده است. اما از زمانی که برای اجرای برنامههایی به عنوان نوازنده به اسرائیل دعوت شده بود، در این کشور ماند و پیشرفت کرد و اکنون نه تنها خود خوانندگی میکند بلکه در کنار هنرمندان مشهور اسرائیلی غیرایرانی نیز به ویژه با نوازندگی ماهرانه فلوت، میدرخشد.
امید، خوانندهای که از زمان دانشجویی در رشته معماری در ترکیه، در کابارههای ترکیه برنامه اجرا میکرد، مورد توجه هنرمندان یهودی ایرانیتبار قرار گرفت که به ترکیه سفر میکردند.
آنها امید را به اسرائیل بردند و او چنان محبوب شد که سالها نیز در اسرائیل زندگی کرد و حتی آهنگهای عبری اجرا کرد، و حال نیز که سالهاست در لسآنجلس زندگی میکند، همانند بسیاری از هنرمندان ایرانی غرب، برای کنسرت به اسرائیل دعوت میشود.
هجوم عظیم مردم به یک کنسرت امید همین چند سال پیش حتی موجب شد که پلیس محل را ببندد زیرا از فروپاشی تالار و کشته شدن مردم نگران بود؛ خبری که رسانهای شد.
پرویز خاوری که از در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی در ایران خواننده بود، از همان آغاز انقلاب در اسرائیل، هنر خوانندگی را ادامه داد.
پرویز خاوری رستورانهایی را همراه با شبهای موسیقی ایرانی اداره میکرد و میزبان کنسرتهای متعددی از هنرمندان بزرگ ایرانی بود که او آنها را به اسرائیل میبرد؛ از هایده و مهستی و حمیرا و معین گرفته تا خوانندگان دیگر.
کنسرتهای بزرگی که با شرکت هزاران تماشاچی، به ویژه در دهههای هشتاد و نود میلادی در اسرائیل برگزار میشد، منبع درآمد مهمی برای بسیاری از این خوانندگانی بود که تازه از ایران گریخته و با وضع مالی نه چندان مناسبی و با تحمل سختیهای زیادی، خود را اکثراً به آمریکا رسانده بودند.
شراره خاوری، دختر پرویز خاوری، هنرنمایی را در کنار پدرش در اسرائیل آغاز کرد و سپس همراه با خوانندگان دیگری، در گروههای هنری در لسآنجلس مشارکت کرد و سپس خود نیز آلبومهای مستقلی ارائه کرد.
شیلا سالها در اسرائیل برنامه اجرا میکرد و سپس به نیویورک رفت و از آنجا راه خود را در آمریکا ادامه داد.
اما اکنون رویش هنرمندانی از ایرانیتبارهای اسرائیل که نسل سومی از مهاجران یهودی اسرائیل هستند و یا حتی اجدادشان پیشینهای طولانیتر از زندگی در اسرائیل داشتهاند، نشان میدهد ۳۲ سال خصومت سیاسی میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، و بویژه شش سال اخیری که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، عناد ایران و اسرائیل ابعاد تازهای را درنوردید، هیچ اثر منفی در احساسات دوستی ایرانیتبارهای اسرائیل با زادگاه اجدادشان، ایران، نداشته است.
ویدیوکلیپ طنزی که یک جوان ایرانیتبار همین هفتههای اخیر در اینترنت گذاشت، با این مضمون فکاهی که دختران زیبارو و خوشهیکل و لختی اسرائیلی را به هیچ میگیرد و با دختری خانهدار و مهربان عشق و حال میکند که عموزادههایش از ایران و با هواپیمای ایرانایر از تهران به تلآویو فرستادهاند!، در همان هفتههای نخست، دهها هزار بیننده داشت.
فرود آمدن هواپیمای ایرانایر در این ویدیوکلیپ خندهدار این احساس را میدهد که گویی خط ایران به سوی اسرائیل برقرار است، اما چنین نیست و این تنها یک رؤیا برای دهها هزار ایرانیتبار مقیم اسرائیل است که ایران و اسرائیل را دوست دارند و اگر یکی از دو کشور را پدر خود میدانند، آن دیگری را مادر خود تلقی میکنند.
آخرین بار که نه ایرانایر، بلکه العال، مسیر تهران – تل آویو را طی کرده بود، زمستان سال انقلاب ایران، ۳۲ سال و نیم، بود.
یکی از نشانههای این علاقه، فعالیت و افزایش چشمگیر برنامههای هنری خوانندگانی در اسرائیل است که ریشه و تبار ایرانی دارند.
برخی از این خوانندگان اگر خود در ایران به دنیا نیامدهاند، و تنها والدین و حتی پدربزرگ و مادربزرگ آنها زاده ایران بودهاند، ولی هنگامی که از آنها پرسیده می شود که تبار شما چیست، فوراً خود را «پارسی» (ایرانی) معرفی میکنند.
نام و آوازه ریتا جهانفروز، مشهورترین هنرمند کشوراسرائیل که یک «دیوا» محسوب میشود، سالهاست که از اسرائیل فراتر رفته است.
http://www.youtube.com/embed/RcdYphe69as?rel=0
اجرای ترانه "گل سنگم" توسط ریتا در یکی از گردهماییهای یهودیان ایرانیالاصل اسرائیل
ریتا زاده تهران، که در هشت سالگی با والدین یهودی اصفهانیالاصل خود به اسرائیل رفت، بیش از چهل سال از عمر خود را در اسرائیل گذرانده است.
اما او پس از دههها درخشش در صحنه هنر اسرائیل و جهان، در حال تکمیل آخرین آلبوم خود است که همه ۱۲ ترانه آن به زبان فارسی است؛ دراین آلبوم او ترانههای مشهوری مانند «شانه» را که اولین بار پوران خوانده بود، و نیز آهنگ «گل سنگم» از هایده فقید را به سبکی جدید بازخوانی کرده است.
رادیو فردا به تازگی گزارش مشروحی درباره زندگی ریتا و فعالیت هنری وسیع او و آلبوم ایرانیاش تهیه کرده بود.
اما تنها ریتا نیست که کنجکاوی مردم اسرائیل را به ترانه و آواز ایرانی جلب میکند.
در خانواده بزرگ ریتا، هنرمندی بنام حنا جهانفروز، در سالهای اخیر با صدایی ابریشمی و با سبکی بسیار زیبا، برخی از ترانههای ایرانی را اجرا میکند و بازسازیهای او حالتی کاملاً جدید به ترانههای شناخته شده میدهد.
شنیدن ترانههای حنا حال و هوای عرفانی و خلسهوار در شنونده ایجاد میکند.
به نظر میرسد که صدای حنا جهانفروز برای مدیتیشن مناسب است. با همین سبک است که او آهنگ پرشوری مانند «درویش» از علی اکبر گلپا را به حالتی عرفانی و معنوی اجرا میکند.
http://www.youtube.com/embed/JMh5R0RSDb0?rel=0
ترانه درویش با اجرای حنا جهانفروز
اما نام مورین نهدار، زنی که حدود ۲۰ سال است فعالیت هنری دارد، در سالهای اخیر بیشتر به گوش رسیده است.
مورین نهدار، در زمانی که والدین یهودی اصفهانیاش به اسرائیل آمدند، طفلی خردسال بود.
اما شاید براساس اصل «هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، بازجوید روزگار وصل خویش»، گفته معروف مولانا، مورین نیز به سرمنزل ریشههای ایرانی خود بازگشته است.
مورین نهدار نیز مانند حنا جهانفروز، بیشتر ترانههای عرفانی و فولکوریک ایرانی را میخواند.
مورین همراه با گروههای هنری که بیشتر نوازندگان آن را هنرمندان ایرانیتبار تشکیل میدهند، از جمله «انسامبل اصفهان»، افزون بر هنرنمایی درگردهماییهای فرهنگی یهودیان ایرانی اسرائیل، رشته کنسرتهایی نیز برای آشنا کردن هرچه بیشتر سایر مردم اسرائیل برگزار میکند.
همین تابستان چند کنسرت مورین نهدار در اورشلیم در جریان بوده است.
خزی فانیان، خود در اسرائیل به دنیا آمده است اما از همان نوجوانی که صدایش در ترانهها پخش شد، ترانههای ایرانی را اجرا میکرد.
خزی فانیان اکنون حدود دو دهه است که در اسرائیل هنرنمایی میکند و سفرهای او به لسآنجلس و سایر نقاط آمریکا نیز تنها علاقه او را به موسیقی ایرانی بیشتر کرده است.
موشه ساسون، یک یهودی اصفهانیالاصل، که ازاوان انقلاب ایران به اسرائیل مهاجرت کرد، در کنار تعلیم سنتورنوازی به علاقهمندان در اسرائیل و آهنگسازی، خود تا کنون چند گروه هنری ایجاد کرده است که هر یک از آنها سالها پایدار بوده است.
امیر شاهسر، یک پناهنده ایرانی است که یهودی نبوده است. اما از زمانی که برای اجرای برنامههایی به عنوان نوازنده به اسرائیل دعوت شده بود، در این کشور ماند و پیشرفت کرد و اکنون نه تنها خود خوانندگی میکند بلکه در کنار هنرمندان مشهور اسرائیلی غیرایرانی نیز به ویژه با نوازندگی ماهرانه فلوت، میدرخشد.
امید، خوانندهای که از زمان دانشجویی در رشته معماری در ترکیه، در کابارههای ترکیه برنامه اجرا میکرد، مورد توجه هنرمندان یهودی ایرانیتبار قرار گرفت که به ترکیه سفر میکردند.
آنها امید را به اسرائیل بردند و او چنان محبوب شد که سالها نیز در اسرائیل زندگی کرد و حتی آهنگهای عبری اجرا کرد، و حال نیز که سالهاست در لسآنجلس زندگی میکند، همانند بسیاری از هنرمندان ایرانی غرب، برای کنسرت به اسرائیل دعوت میشود.
هجوم عظیم مردم به یک کنسرت امید همین چند سال پیش حتی موجب شد که پلیس محل را ببندد زیرا از فروپاشی تالار و کشته شدن مردم نگران بود؛ خبری که رسانهای شد.
پرویز خاوری که از در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی در ایران خواننده بود، از همان آغاز انقلاب در اسرائیل، هنر خوانندگی را ادامه داد.
پرویز خاوری رستورانهایی را همراه با شبهای موسیقی ایرانی اداره میکرد و میزبان کنسرتهای متعددی از هنرمندان بزرگ ایرانی بود که او آنها را به اسرائیل میبرد؛ از هایده و مهستی و حمیرا و معین گرفته تا خوانندگان دیگر.
کنسرتهای بزرگی که با شرکت هزاران تماشاچی، به ویژه در دهههای هشتاد و نود میلادی در اسرائیل برگزار میشد، منبع درآمد مهمی برای بسیاری از این خوانندگانی بود که تازه از ایران گریخته و با وضع مالی نه چندان مناسبی و با تحمل سختیهای زیادی، خود را اکثراً به آمریکا رسانده بودند.
شراره خاوری، دختر پرویز خاوری، هنرنمایی را در کنار پدرش در اسرائیل آغاز کرد و سپس همراه با خوانندگان دیگری، در گروههای هنری در لسآنجلس مشارکت کرد و سپس خود نیز آلبومهای مستقلی ارائه کرد.
شیلا سالها در اسرائیل برنامه اجرا میکرد و سپس به نیویورک رفت و از آنجا راه خود را در آمریکا ادامه داد.
اما اکنون رویش هنرمندانی از ایرانیتبارهای اسرائیل که نسل سومی از مهاجران یهودی اسرائیل هستند و یا حتی اجدادشان پیشینهای طولانیتر از زندگی در اسرائیل داشتهاند، نشان میدهد ۳۲ سال خصومت سیاسی میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، و بویژه شش سال اخیری که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، عناد ایران و اسرائیل ابعاد تازهای را درنوردید، هیچ اثر منفی در احساسات دوستی ایرانیتبارهای اسرائیل با زادگاه اجدادشان، ایران، نداشته است.
ویدیوکلیپ طنزی که یک جوان ایرانیتبار همین هفتههای اخیر در اینترنت گذاشت، با این مضمون فکاهی که دختران زیبارو و خوشهیکل و لختی اسرائیلی را به هیچ میگیرد و با دختری خانهدار و مهربان عشق و حال میکند که عموزادههایش از ایران و با هواپیمای ایرانایر از تهران به تلآویو فرستادهاند!، در همان هفتههای نخست، دهها هزار بیننده داشت.
فرود آمدن هواپیمای ایرانایر در این ویدیوکلیپ خندهدار این احساس را میدهد که گویی خط ایران به سوی اسرائیل برقرار است، اما چنین نیست و این تنها یک رؤیا برای دهها هزار ایرانیتبار مقیم اسرائیل است که ایران و اسرائیل را دوست دارند و اگر یکی از دو کشور را پدر خود میدانند، آن دیگری را مادر خود تلقی میکنند.
آخرین بار که نه ایرانایر، بلکه العال، مسیر تهران – تل آویو را طی کرده بود، زمستان سال انقلاب ایران، ۳۲ سال و نیم، بود.