علوم انسانی در مدارس دولتی؛ عقب‌نشینی‌ای که بحران را حل نمی‌کند

روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ایران روز چهارشنبه ۱۹ آذر در اطلاعیه‌ای اعلام کرد تعطیلی رشته علوم انسانی در دبیرستان‌ها از سیاست‌های کلان وزارت آموزش و پرورش نیست.

در این اطلاعیه گفته شده است وزارت آموزش وپرورش نه تنها هیچ‌گونه تصمیمی در خصوص ممنوعیت ثبت‌نام یا محدود‌سازی تحصیل دانش‌آموزان در رشته علوم انسانی در مدارس عادی دولتی ندارد بلکه براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش این وزارتخانه موظف به گسترش و تقویت مدارس و مجموعه‌های آموزشی تربیتی خاص علوم انسانی نیز هست و منظور مدیرکل شهر تهران گسترش و تقویت این گونه مدارس بوده است.

بنا بر اعلام وزارت آموزش و پرورش گسترش مدارس ویژه علوم انسانی موسوم به «فرهنگ» آن هم صرفاً در شهر تهران به هیچ‌وجه به معنای حذف رشته علوم انسانی از سایر مدارس این شهر نبوده و تحصیل در رشته علوم انسانی کماکان در تمام مدارس به قوت خود باقی است.

این اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش در حالی منتشر شده است که خبرهای دیگر از آموزش و پرورش نشان می‌دهد که بحث از تعطیلی رشته علوم انسانی در دبیرستان‌ها بحثی جدی است. ‌

ابوالقاسم نیرینی، مدیر یکی از مدارس دولتی پسرانه در منطقه ۴ تهران به خبرگزاری فارس گفته است که این بحث مطرح است اما اگر قرار به اجرایی شدن گفته مدیرکل آموزش و پرورش تهران باشد باید از سال آینده فکری برای جایگزینی انسانی با رشته‌های دیگر کند. آقای نیرینی گفته است «ما تا همین حالا هم مجبور شدیم رشته‌ تجربی را حذف کنیم چون آن قدر رقابت در کنکور سنگین است که دانش‌آموزان ترجیح می‌دهند شانس خودشان را در رشته ریاضی امتحان کنند. حذف انسانی هم برای مدرسه آسیبی ایجاد نمی‌کند و اگر این اتفاق بیفتد مجبوریم کلا رشته ریاضی داشته باشیم.»

بر این اساس اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش را می‌توان نوعی عقب‌نشینی این وزارت در اجرای طرحی دانست که قرار بوده است در تهران آزمایش شود. در شهری که به دلیل داشتن هنرستان‌های بیشتر نسبت به شهرهای دیگر و وجود مدارس فرهنگی می‌توان از اجرای آزمایشی آن سخن گفت.

عقب‌نشینی وزارت آموزش و پرورش از اجرای این طرح را صرف نظر از پیچیدگی‌های روند تصمیم‌گیری در آموزش و پرورش می‌توان در چارچوب ناتوانی دولت حسن روحانی به طور کلی و وزارت آموزش و پرورش به طور خاص در اطلاع‌رسانی مناسب درباره مشکلات اجرایی کشور بررسی کرد.

هنگامی که مدیرکل آموزش و پرورش تهران اعلام کرد که از سال آینده دانش‌آموزان نمی‌توانند در رشته علوم انسانی ثبت نام کنند و باید در مدارس فرهنگ ثبت نام کنند، دو استنباط فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی را در بر گرفت: در ارزیابی اول، این اقدام در چارچوب سیاست کلی حکومت ایران و به ویژه علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی برای محدود کردن کمی رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها و تغییر محتوای آن تلقی شد. در ارزیابی دوم، استفاده این مقام آموزش و پرورش از تعبیر مدارس فرهنگ سبب شد تا این تلقی شکل بگیرد که از این پس رشته علوم انسانی در دبیرستان‌ها زیر نظر علامعلی حداد عادل خواهد رفت که راه اندازنده چند دبیرستان به نام فرهنگ در تهران است.

حتی توضیحات بعدی مدیرکل آموزش و پرورش تهران که در وبسایت وزارت آموزش و پرورش و وبسایت آموزش و پرورش تهران بازتاب یافت، شنیده نشد و نه فقط به فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارج از کشور، که حتی به رسانه‌های داخل کشور نیز راه پیدا نکرد تا این دو برداشت مورد تردید قرار بگیرد. اطلاعیه جدید وزارت اموزش و پرورش نشان دهنده تاثیر عمومیت یافتن این دو برداشت در عقب نشینی این وزارت است. اقدامی که پس از آن صورت گرفت که محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در نشست خبری روز سه شنبه ۱۷ آذر در پاسخ به خبرنگاران گفت از وزیر آموزش و پرورش خواهد خواست تا در این مورد توضیح دهد.

فراز و فرود‌های علوم انسانی در دبیرستان‌ها

وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۸۵ مدارس فرهنگ را در مقطع دوم متوسطه سازمان داد. در‌‌ همان سال دبیرستان‌‏های فرهنگ در شهر تهران در رشته ادبیات و علوم انسانی در مناطق ۴، ۵، ۷، ۱۰ و ۱۳ ویژه دختران و در مناطق ۲، ۷، ۸، ۱۰، ۱۶ ویژه پسران، آزمون‌هایی بین فارغ التحصیلان سال سوم راهنمایی برای ثبت نام در سال اول و برای تکمیل ظرفیت پایه‌‏های میانی۷ از بین دانش آموزان سال اول و دوم و سوم متوسطه برگزار کردند. همچنین اعلام شد دانش‌‏آموزانی که در مسابقات علمی و ادبی، المپیادهای مربوط به ادبیات و علوم انسانی، مسابقات شعر، مقاله، قصه نویسی و مانند آن رتبه‌های استانی و کشور کسب کرده باشند، در شرایط مساوی در اولویت قرار می‌‏گیرند.


در آن زمان شرط شرکت در آزمون ورودی برای ورود به سال اول متوسطه اشتغال به تحصیل در پایه سوم راهنمایی در سال تحصیلی ۸۵-۸۶ و کسب معدل کل ۱۷ اعلام شد. دلیل این امر آن بود که بنا بر ارزیابی‌ها بیشتر دانش‌آموزانی که به رشته علوم انسانی در سطح متوسطه وارد می‌شوند، دارای نمراتی ضعیف به نسبت دانش اموزانی هستند که در رشته‌های ریاضی، تجربی و کار ودانش ادامه تحصیل می‌دهند.

تمایل به حضور در رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌های ایران از دهه ۷۰ خورشیدی و اوایل دهه ۸۰ افزایش چشمگیری یافت. این روند همچنان تا اویل دهه ۹۰ ادامه داشته است. بنا بر گزارشی که دانشگاه بهشتی در تهران منتشر کرده است تعداد دانشجویانی که پس از پایان مقطع کار‌شناسی از رشته‌های فنی و علوم پایه به رشته‌های علوم انسانی تغییر مسیر می‌دهند در فاصله سال‌های ۸۲ تا ۹۲ تقریبا ۷ برابر شده است. اما این روند در دبیرستان‌ها به همین شکل نبوده است.

در دروه مورد مطالعه، دانش‌آموزان دارای نمره بهتر در دوره راهنمایی یا متوسطه اول (بنا بر نامگذاری جدید) همچنان مایل به ادامه تحصیل در رشته‌های ریاضی و تجربی و کار و دانش بوده‌اند. اگرچه به تدریج در سال‌های اخیر از تمایل دانش اموزان به رفتن به رشته‌های ریاضی نیز کاسته شده است. صرف نظر از بحث در باره علل اجتماعی و آموزشی و اقتصادی کاهش تمایل به ادامه تحصیل دانشگاهی در رشته علوم انسانی می‌توان دریافت که یکی از دلایل خالی ماندن صندلی‌های رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها تمایل کمتر دانش آموزان دبیرستانی در رشته علوم انسانی به رفتن به دانشگاه است.

با وجود آنکه در سال ۱۳۹۳ نزدیک به ۱۵۰ دوره آموزشی در دانشگاه‌های کشور از فهرست گزینش دانشجویان حذف شد اما خالی ماندن صندلی‌های دانشگاه‌های در رشته‌های علوم انسانی همچنان ادامه دارد. محمود بسطامی معاون مرکز آزمون‌های سازمان سنجش آموزش کشور، در مرداد امسال گفت نزدیک به ۱۳ هزار صندلی خالی در رشته‌های علوم ریاضی و نزدیک به ۱۰۰ هزار صندلی خالی در رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها وجود دارد. بر اساس آمار‌های سازمان سنجش کشور، امسال گروه آزمایشی علوم انسانی ۲۱۹ هزار نفر ظرفیت پذیرش دانشجو وجود دارد در حالی که ۱۶۰ هزار داوطلب در این گروه شرکت کرده‌اند. به این ترتیب شانس قبولی در رشته‌های علوم انسانی تا ۲۶۰ درصد افزایش یافته است. این واقعیت نشان می‌دهد که دانش آموزانی که به رشته‌های علوم انسانی در دبیرستان‌ها وارد می‌شوند دارای کمترین تمایل به ادامه تحصیل در دانشگاه هستند.

دورنمای مبهم برای دبیرستانی‌ها

بنا بر آمار‌ها، به نظر نمی‌رسد کاستن از ظرفیت دبیرستان‌ها در رشته‌های علوم انسانی مغایرتی با دورنمای ادامه تحصیلات عالی در رشته‌های علوم انسانی در کشور داشته باشد. اما این همه مساله نیست:
در حال حاضر در حدود ۳ میلیون و دویست و ده هزار دانش آموز در مقطع دوم متوسطه درس می‌خوانند که اگر معیار ۳۰ درصد را درباره سهم علوم انسانی از دانش آموزان دبیرستانی بپذیریم که در سال‌های اخیر ابراز شده است، می‌توانیم بگوییم بیش از ۹۶۰ هزار دانش آموز در رشته علوم انسانی درس می‌خوانند. از این تعداد تقریبا ۱۰۰ هزار نفر در تهران زندگی می‌کنند که در نزدیک به ۱۱۳۶ دبیرستان در تهران درس می‌خوانند.

وزارت اموزش و پرورش طرفیت در نظر گرفته شده برای این دانش‌آموزان را حداکثر ۴۰ دبیرستان اعلام کرده است. از توضیحات مدیرکل آموزش و پرورش تهران و همچنین اطلاعیه جدید آموزش و پرورش بر می‌آید که یکی اهداف آموزش و پرورش سوق دادن این دانش آموزان به رشته کار و دانش است. و از ادامه تحصیل در هنرستان‌های تهران به عنوان یک امکان تازه برای دانش‌آموزانی یاد می‌شود که پیش از این در رشته‌های علوم انسانی درس می‌خواندند.
بنا بر این فرض، یک دورنمای دیگر برای این دانش‌آموزان تهرانی، ۳۷۴ هنرستانی است که در تهران وجود دارد. این در حالی است که محسن حسینی مقدم مدیرکل دفتر آموزش‌های فنی و حرفه‌ای آموزش و پرورش به تازگی گفته است «در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ با ورود نظام جدید آموزشی به دوره دوم متوسطه، در بهترین شرایط، هنرستان‌های کشور باز هم با حدود ۳۰ درصد کمبود فضا مواجه خواهند شد که این امر می‌تواند در کیفیت آموزشی هنرجویان تاثیرگذار باشد.»

اگر بپذیریم که عقب نشینی وزارت آموزش و پرورش به معنی پاک شدن صورت مساله نیست، اکنون این پرسش مطرح می‌شود که با توجه به اینکه نزدیک به ۱۰۰ هزار دانش‌آموز تهرانی در مرحله اول و بیش از ۸۶۰ هزار دانش‌آموز در دیگر مناطق کشور در مراحل بعدی، در سنی نیستند که وارد بازار کار شوند (حتی اگر بحران رکود و بیکاری در کشور را نادیده بگیریم) در پی تحول تازه، در چه شرایطی قرار خواهند گرفت؟ در شرایط تازه ممکن است با کاستن از تعداد دانش آموزان رشته علوم انسانی و کاهش بار دبیرستان‌ها، از بار هزینه‌های وزارت آموزش و پرورش که در بحران مالی قرار دارد، تا حدی کاسته شود اما معلوم نیست چه تاثیری بر زندگی صد‌ها هزار دانش آموزی خواهد نهاد که ظرفیتی برای جذب آنها در هنرستان‌های کشور و اندک دبیرستان‌های فرهنگ وجود ندارد.

این ابهام‌ها ممکن است اجرای طرح کاهش سهمیه علوم انسانی را موقتا به تاخیر بیندازد اما مساله مهم‌تر این است که سخنان مدیرکل آموزش و پرورش تهران نشان داد که مساله بحران در آموزش و پرورش متوسطه مقطع دوم (دبیرستان‌ها) در ایران تا چه حد جدی است.

.......................................................................................................

دیدگاه نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را منعکس نمی‌کند.