در سالهای گذشته هیچکس بیش از دبیر شورای نگهبان، انقلابیتر و همراهتر با سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی نبوده است. از این رو رای به احمد جنتی در مجلسی که بیشتر نمایندگان آن از نظر فکری به رهبر جمهوری اسلامی نزدیک هستند، چندان دور از ذهن نیست.
با این حال تصمیمگیریهای سیاسی در مجلس خبرگان رهبری نسبی است و وابسته به شرایط سیاسی روز تغییر میکند. در تمام دورههای این مجلس، تقریبا تمام اعضای آن از منصوبان و نزدیکان رهبران وقت جمهوری اسلامی بودهاند. بهعلاوه هیچگاه افرادی که در دوران رهبری آیتالله خمینی یا آیتالله خامنهای با آنها زاویه پیداکردهاند، نتوانستهاند به خبرگان رهبری و یا هیات رئیسه راه پیدا کنند. همانند احمد آذری قمی در دوران رهبری آیتالله خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی در دوران رهبری آیتالله خامنهای.
پیام ریاست احمد جنتی با ۵۱ رای در مقابل ۲۱ رای ابراهیم امینی اجابت خواسته آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بود که خطاب به خبرگان رهبری پنجم، مسئولیت نمایندگان را «حراست دقیق و همهجانبه از هویت اسلامی و انقلابی نظام حاکم بر کشور و هدایت دستگاههای درهم تنیده این نظام» عنوان کرده بود.
آیتالله خامنهای اسفند ماه در آخرین دیدارش با خبرگان دوره قبل هم تاکید کرده بود مجلس خبرگان انقلابی است و باید انقلابی بماند.
رقیب جنتی «انقلابی» در این انتخابات ابراهیم امینی «معتدل» بود. او در خطبههای نماز جمعه قم سال ۸۸ از برخورد حکومت با معترضان چندان راضی به نظر نمیرسید و حتی در خطبهای گفته بود: افراد را به صرف اختلافهای جزیی با ولیفقیه نباید طرد کرد. این موضع آیتالله امینی باعث شد مخالفان علیه او شعار «مرگ بر ضدولایت فقیه» سر دادند و پس از آن آیتالله امینی دیگر در نماز جمعه قم حاضر نشد.
همچنین گفته میشود آیتالله ۹۱ ساله با حصر آیتالله منتظری هم مخالف بود و با گفتوگو با آیتالله خامنهای در همین زمینه به نتیجهای نرسید. بهعلاوه او کسی بود که به رد صلاحیت حسن خمینی هم اعتراض کرد و در آرامگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی به دلجویی به دیدار نوه آیتالله خمینی رفت.
با چنین مواضع سیاسی آشکاری و در کنار اینکه اکبر هاشمی حامی اصلی امینی بود، دلیل ۲۱ رای او در مقابل ۵۱ رای جنتی مشخص میشود.
مجلس خودیها
رقابت برای ریاست مجلس خبرگان رهبری از مدتها قبل آغاز شده بود. از همان زمانی که انتخابات دوره پنجم این مجلس با حاشیههای سیاسی فراوانی روبرو شد و نتیجه آن حذف محمد یزدی دبیرکل جامعه مدرسین و رئیس مجلس خبرگان چهارم و نیز محمدتقی مصباح یزدی رئیس موسسه امام خمینی بود.
از آن سو اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام موفق شد رای اول تهران را کسب کند و موقعیت سیاسی خود را که از انتخابات سال ۸۸ ریاستجمهوری محدود شده بود، دوباره بازسازی کند.
در چنین شرایطی ریاست خبرگان رهبری نیز اهمیت یافت و تکیه هر کدام از جریانها بر صندلی رئیس میتوانست نشانگر پیروزی گفتمان آنها باشد.
البته این رقابت برای اکبر هاشمی رفسنجانی حتی پیش از انتخابات مجلس پنجم خبرگان آغاز شده بود.
هاشمی: قبل از زاویه - بعد از زاویه
پس از درگذشت علی مشکینی رئیس دورههای اول، دوم، سوم و پنج ماه از دوره چهارم در سال ۸۶، در مجلسی با ترکیب تقریبی مشابه خبرگان جدید، میان اکبر هاشمی رفسنجانی و احمد جنتی، این رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که با ۴۱ رای جانشین آیتالله مشکینی شد و دبیر شورای نگهبان با ۳۴ رای نتوانست پیروز این رقابت باشد.
اما با اتفاقهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و مواضع متفاوت هاشمی و رهبر جمهوری اسلامی، ورق در خبرگان رهبری هم برگشت. تا آنجا که در پایان دوره دوساله ریاستش، دیگر صندلی قرمز ریاست به هاشمی رفسنجانی تعلق نگرفت. در دوره جدید نیز او ترجیح داد که با توجه به فضای سیاسی و همچنین با توجه به رای بالایی که کسب کرده است، موقعیتش را حفظ کند و خود را کاندیدا نکند.
او اعلام کرد که بنا ندارد خود را برای ریاست مطرح کند و همینکه در خبرگان حضور داشته باشد، «خوب است».
هاشمی رفسنجانی یک بار پس از درگذشت محمدرضا مهدوی کنی، نیز وارد صحنه رقابت شد و با کسب ۲۴ رای در مقابل ۴۷ رای محمد یزدی، نتوانست کرسی ریاست را به دست آورد.
دوره اول؛ ناکامی «منتقد محافظهکار»
این تنها هاشمی رفسنجانی نبوده است که به دلیل اختلافاتش با راس نظام، موقعیتش در مجلس دستخوش تغییر شده است.
پس از آغاز به کار مجلس اول خبرگان در ۲۳ تیرماه سال ۶۲، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیتالله احمد آذری قمی را برای ریاست خبرگان کاندیدا کردند. اما او نتوانست از علی مشکینی، پیشی بگیرد.
آذری قمی، نیز در برخی مسائل با آیتالله خمینی زاویه داشت و «منتقد محافظهکار» او بود. از جمله اینکه با وجود اصرار بنیانگذار جمهوری اسلامی، او سردسته مخالفان دوره دوم نخستوزیری میرحسین موسوی بود و دستورات ولی فقیه را به «احکام ارشادی و مولوی» تقسیم میکرد. آذری قمی ابایی نداشت انتقادهای صریحش بهویژه در حوزه اقتصاد را در روزنامه رسالت که مدیرمسئولی آن را به عهده داشت، منتشر کند. این اختلافها موجب رنجش آیتالله خمینی از آذری قمی شده بود. آنگونه که محسن کدیور در کتاب «فراز و فرود آیتالله آذری قمی» نوشته است ناکامی وی در تصدی ریاست خبرگان، در از دست دادن مقام ریاست جامعه مدرسین نیز بیتاثیر نبود.
دوره دوم؛ انتخابات بیسابقه
انتخابات دوم مجلس خبرگان رهبری در نوع خود بیسابقه بود. پس از درگذشت آیتالله خمینی و رهبری آیتالله خامنهای، اعضای خبرگان نظارت استصوابی شورای نگهبان را برای بررسی صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، تصویب کردند. نتیجه این تصمیم جلوگیری از ورود تعداد زیادی از نزدیکان و یاران آیتالله خمینی و نیروهای جناح چپ به خبرگان دوم شد. از جمله رد صلاحیتشدگان مهدی کروبی، حسین موسوی تبریزی، محمد خاتمی، صادق خلخالی، علیاکبر محتشمیپور، هادی خامنهای محمد هاشمی، بیات، علی محمد و علی اصغر دستغیب و سایرین بودند.
این اقدام که با حمایت تمام و کمال جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همراه بود، اعتراضهای بسیاری را به دنبال داشت. مجمع روحانیون مبارز آن زمان در بخشی از بیانیهای مفصل نوشت: «چه تضمینی وجود دارد که در آیندههای دور، اگر انگیزه خودکامگی برای رهبری ایجاد شد، توسط خبرگان عزل گردد؟ خبرگانی که به یک واسطه خود رهبر قدرت اعمال نظر در انتخابشان داشته است».
اما اعتراضهای گسترده بیثمر بود و در نهایت به نشانه اعتراض محمد موسوی خوئینیها، مشاور عالی سیاسی وقت رهبر، عبائی خراسانی، سرپرست دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و محمدرضا توسلی، عضو دفتر آیتالله خمینی نیز از کاندیداتوری انصراف دادند.
در چنین فضایی مجلسی تقریبا یکدست از نزدیکان رهبر تازه منصوب ایجاد شد. آیتالله علی مشکینی نیز دوباره بر صندلی قرمز ریاست جلوس کرد و تا پایان عمرش این موقعیت را حفظ کرد. او کسی بود که در هنگام انتخاب جایگزین آیتالله خمینی، از رهبری و نیز مرجعیت آیتالله خامنهای دفاع کرده بود.
مشکینی خبرگان دوره سوم را هم با نایبرئیسی اکبر هاشمیرفسنجانی اداره کرد.
دوره چهارم؛ مجلسی با چهار رئیس
با مرگ مشکینی، به تدریج دوباره رقابتهای سیاسی اوج گرفت. در اجلاسیه شهریور ماه سال ۸۵، اکبر هاشمی، جنتی را شکست داد و برای اولین بار رسما رئیس خبرگان شد. اما عمر سمتش کوتاه بود. یکی از هزینههای موضعگیریهای انتقادیاش نسبت به عملکرد رهبر و نزدیکانش، در حوادث سال ۸۸، از دست دادن صندلی قرمز ریاست بود. با این حال جایگزین او آیتالله مهدوی کنی بود که مرضیالطرفین و با هر دو جناح نمایندگان و روحانیون، نزدیک بود. دوران ریاست او نیز چندان طولی نکشید و پس از درگذشت وی، اکبر هاشمی رفسنجانی به قول خودش «ناچار» به کاندیداتوری شد که البته نتیجه نگرفت و محمد یزدی با ۴۷ رای جای مهدویکنی را گرفت.
دوره پنجم؛ وزنکشی چهرهها
با ناکامی محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای راهیابی به مجلس خبرگان دوره پنجم، حالا نوبت به جنتی، دبیر شورای نگهبان و مسئول بررسی صلاحیت کاندیداها رسیده است تا شکستش را جبران و صندلی ریاست را از آن خود کند.
اما یک نکته را هم نباید نادیده گرفت. در انتخابات هیات رئیسه، صادق لاریجانی منصوب رهبری در قوه قضائیه، موفق نشد رای لازم برای نایب رئیسی مجلس را به دست آورد.
از صادق لاریجانی به عنوان یکی از چهرههای مطرح و نزدیک به آیتالله خامنهای برای رهبری بعد از او نام برده میشود. محمود هاشمی شاهرودی نیز که در محافل سیاسی گفته میشود او نیز یکی از گزینههای احتمالی رهبری بعدی است، در اولین تجربهاش برای ریاست خبرگان ناکام بود. میزان آرا آنها کاملا در تناقض با رای احمد جنتی است. یعنی در یک مجلس با شاکلهای یکسان، سه چهره نزدیک به یکدیگر، آرایی با معانی متفاوت کسب کردهاند.
از این رو به نظر میرسد آنچه که در روند تصمیمگیریهای ۸۸ مرد فقیه و مجتهد تاثیرگذار است، مواضع و خواست رهبر جمهوری اسلامی است. اما مشخص نیست ترکیب این آرا پس از آیتالله خامنهای نیز به همین شکل باقی بماند یا خیر.
.................................................................................................................
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.