(بخش دوم)ـ زرادخانه موشکی ایران و کل ساختار تدافعی ایران بعد از هشت سال جنگ با عراق دوبارهسازی شده است. ایران به دلایل گوناگون تحت انواع تحریمها و رژیمهای کنترل صادرات و واردات تسلیحاتی قرار داشت و بنا بر این سعی کرد توان دفاعی خود را از طریق دور زدن آن تحریمها ایجاد کند. یکی از این راهها نزدیک شدن به کشورهایی مانند چین و روسیه و یا کره شمالی بود.
به دلایل ایدئولوژیک و سیاسی، ایران در خلال سی و هفت سال گذشته مشاجره لفظی با اسرائیل را در سر لوحه برنامه جنگ روانی خود قرار داد و با هر گامی که در ساختن یا آزمایش یک موشک برداشته شد بلندگوهای تبلیغاتی ایران اعلام کردند که تلآویو در تیررس آنان خواهد بود. همین امر آتش حمایت از اسرائیل را در اروپا و آمریکا با هزینه ایران گرم و گرمتر کرده و ایران شعارهای تبلیغاتی را به حساب توفیق استراتژیک خود گذاشته است. کمکم همان شعارها این باور را تقویت کرد که ایران خواهان نابودی اسرائیل است و هدف از زرادخانه متعارفی که تولید شده این است که با کلاهک اتمی مجهز و سپس اقدام به نابودی اسرائیل کند. به عبارت دیگر ایران با شعارهای سیاسی برای خود دشمنان استراتژیک فراهم کرد که کاملاً در نقطه معکوس توان تسلیحاتی ایران، قادرند تمام مراکز فعالیتهای اتمی و بخشهایی از مراکز نظامی - دفاعی ایران را هم هدف بگیرند.
اشتباه محاسباتی
هدف از تبلیغات ایجاد باور در مخاطب داخلی و خارجی است. ولی وقتی این باور ایجاد شد دیگر برگرداندن آن به سادگی مقدور نیست. تبلیغات به دو شکل عرضه میشود یکی از طریق پخش مستقیم و دیگری از طریق پخش شایعه ولی هر دو صورت آن در طول زمان باور ایجاد میکند. تبلیغات میتواند بر اساس واقعیات موجود باشد ولی در عین حال میتواند بر اساس نگرشی اغراقآمیز و عَمداً بزرگنماییشده از یک واقعیت کوچکتر باشد. هر شکلی از تبلیغات در زمینه تسلیحات به منظور ایجاد خوف و وحشت در قلب خصم است. به نظر میرسد همه این عوامل دست به دست هم داده و شیوه تبلیغاتی ایران را تغذیه کردهاند.
شایعات و تبلیغات
تبلیغات و شایعه واقعیت را در سایهای از ابهام ارائه میکند و طبیعتاً ابهام قضیه آن را خوفناکتر نمایش میدهد. گفته میشود، اسرائیل بیش از ۲۰۰ کلاهک اتمی دارد. در این میان دولت رسمی اسرائیل هیچوقت به صراحت داشتن چنین تسلیحات مخوفی را که حتی میتواند برای دوستانش خطرناک باشد تائید نمیکند. نتیجه اینکه دشمن فرضی دائماً و بهناچار در محاسبات نظامی خود عامل اسلحه اتمی اسرائیل را در نظر میگیرد و از خود میپرسد «اگر واقعیت داشته باشد چه میشود؟» پاسخ ایران به روشنی در شعارهایش دیده میشود: تا قبل از نابودی خودمان از موشک های متعارف استفاده میکنیم و «اسرائیل را از روی نقشه جغرافیا محو خواهیم کرد!»
گفته میشود، ایران هزاران موشک بالیستیک با کلاهک متعارف دارد و احتمالاً بخش عمدهای از آن به سمت اسرائیل هدفگیری شده و یا میتواند سریعاً هدفگیری شود. بر خلاف اسرائیل، ایران بر توانایی هدفگیری تلآویو تاکید هم دارد. دشمن فرضی (در اینجا اسرائیل) از خود میپرسد «اگر واقعیت داشته باشد چه میشود؟» پاسخ روشن است: ابهام وجود زراد خانه اتمی اسرائیل جلوی دشمن فرضی را خواهد گرفت. علاوه بر آن متحدان غربی اسرائیل از آن حمایت خواهند کرد. بنا بر این فقط باید جلوی اتمی شدن ایران را گرفت.
اما در این میان فلسطینیهای ساحل غربی و نوارغزه که رهبرانشان از ایران حمایت مالی میشوند هم از خود میپرسند اگر موشکهای ایران فلسطینیها را بکشد چه میشود؟ آیا موشک بالیستیک ایران آنقدر هوشمند است که فقط اسرائیلیها را هدف بگیرد و فلسطینیها را مستثنی کند؟ و البته پاسخی برای این سئوال در حال حاضر در دست نیست.
نتیجه گیری
بیتردید اگر ایران تصمیم بگیرد با تسلیحات و موشکهای متعارف علیه سلاحهای اتمی وارد جنگ شود، برنده منازعه دارنده سلاح اتمی است اما اگر ایران بتواند روی موشکهایش کلاهک اتمی نصب کند، کل محاسبه دچار دور باطل و معمایی سردرگم میشود. ایران عضو متعهد پیمان منع گسترش اتمی است و اسرائیل نیست. انحراف از تعهدات در چارچوب این پیمان موجب صدور مجوز شورای امنیت بر غلیه ایران خواهد شد.
در ایران فتوای مذهبی وجود دارد که سلاح دارای قدرت کشتار وسیع تولید نشود، در اسرائیل چنین فتوایی داده نشده است. در ایران هر روز شعار مرگ بر اسرائیل داده میشود، در اسرائیل اگر هم این آرزوی بخشی از رهبران سیاسی علیه بخشی از رهبران ایران باشد هنوز به شعارمرگ بر ایران تبدیل نشده است. و در نهایت این محاسبه نه از نظر نظامی و نه از نظر سیاست بینالملل به جایی نمیرسد و از اصل باطل است. مهمتر ازآن، ایران توافق وین را برای متوقف ساختن فعالیت های اتمی خود در سطح دیپلماتیک پذیرفته و در سطح شورای امنیت به آن مشروعیت بخشیده و گامهایی در جهت اجرایی شدن توافق برداشته است. تا همین جا یعنی آن موشکها تا ۱۰-۱۵ سال آینده هم نمیتوانند کلاه اتمی به سر کنند. بهعلاوه، همین حالا ایران تحت رژیم شورای امنیت تعهدی را قبول کرده است که انحراف از آن میتواند عواقب خطیر بینالمللی و بازگشت تحریمها، و حتی تحت شرایطی، واکنش نظامی را به دنبال داشته باشد.
ناظران غربی معتقدند دقت و هدفگیری موشکهای بالیستیک متعارف (غیراتمی) ایران ضعیف و غیرمؤثر است. در نقطه مقابل این نظر، جمهوری اسلامی ایران تصور میکند توانایی موشکیاش صرف نظر از نوع کلاهک میتواند برای کشورهای متخاصم در منطقه به عنوان یک قدرت بازدارنده قوی عمل کند. در عین حال غربیها تصور میکنند که ایران از تواناییهای مهندسی قابل ملاحظهای برخوردار است که در طول زمان از آنها در برنامههای پرتاب موشک و تقویت توان موشکی بهرهگیری خواهد کرد. به همین جهت و همانطور که در گفتوگوهای حاشیه توافق اتمی مشاهده کردیم فشار برای کنترل صادراتی که در صنایع نظامی و موشکی کاربرد داشته باشد فزونی خواهد گرفت. امکان اینکه اینگونه فشارها بتواند از سرعت پیشرفت ایران در زمینه صنایع موشکی بکاهد وجود دارد ولی قطعاً قادر نیست آن را متوقف سازد. با برداشته شدن تحریمها راههای جدیدی برای خرید ابزارها و تجهیزات موشکی باز خواهد شد و در نتیجه توانایی موشکی ایران در طی سالهای آیند توسعه خواهد یافت.
غربیها اشاره به وجود دلایل و شواهدی میکنند که دال بر اقدامات بیتوقف ایران در جهت تولید موشکهای میانبُرد و بین قارهای است. اما اگر ایران بخواهد بُرد موشکهایش را تا حدی اضافه کند که به ایالات متحده برسد باید به بُردی برابر با ۹۰۰۰ کیلومتر (یا ۵۶۰۰ مایل) دسترسی پیدا کند. برای رسیدن به این هدف باید به دو عامل نگاه کرد: اول اینکه سی سال پس از جنگ با عراق بُرد فعلی موشکها چقدر است؟ و دیگر اینکه علاوه بر امکانات صنعتی و تکنولوژی پیشرفته آیا در ایران اراده سیاسی و توجیه استراتژیک برای دستیابی به موشکهای بین قارهای وجود دارد؟
....................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را منعکس نمیکند.