بخش نخست- همزمان با افزایش چشمگیرحضور نظامی روسیه در سوریه، نگرانیها و گمانهزنیها پیرامون اهدافِ سیاسی و نظامی این اقدام مسکو نیز بالا گرفته است. اعزام نظامیان روسی به سوریه میتواند تلاشی برای تقویت نیروهای رژیم اسد باشد که در ماههای اخیر شکستهای سنگینی را متحمل شدهاند و یا اینکه این اقدام روسیه ممکن است با هدف اعمال فشاربر گفتوگوهای سرنوشتساز جاری درباره بحران سوریه صورت گرفته باشد.
برخی از ناظران غربی این اقدام روسیه را ناشی از دیدگاه تجدید نظرطلبانه ولادیمیر پوتین میدانند که با جاهطلبیهای دور و درازش میخواهد نفوذ دوران اتحاد جماهیر شوروی را در خاورمیانه احیا کند.
شماری دیگر، به ویژه در آمریکا، بر این باورند که ارسال سلاح و تجهیزات به سوریه، این کشور را در قهر و خشونت بیشتر فرو میبرد و اینکه ماموریت فعلی ارتش روسیه میتواند به یک «ماموریت خزنده» تبدیل شود - ماموریتی که پس از موفقیتهای اولیه، به علت جاهطلبیها، به تدریج به فراتر از اهدافِ اولیه خود صعود میکند و تنها در جایی متوقف میشود که با یک شکست سنگین روبرو گردد.
مسکو کمکهای نظامی به سوریه را برای مبارزه با «تروریسم و افراطگرایی» میداند و همزمان پیشنهادهایی را به آمریکا برای گفتوگوهای نظامی و سیاسی درباره سوریه ارائه کرده است. واشینگتن مشغول بررسی این پیشنهادها است ولی با توجه به تضاد منافع آمریکا و روسیه در سوریه، پاسخ به این پیشنهادها چندان آسان به نظر نمیرسد. روسیه مهمترین حامی رژیم بشار اسد است در حالی که آمریکا برکناری اسد را از قدرت و گذار سیاسی در سوریه حیاتی میداند.
دامنه حضور نظامی روسیه
به گزارش «مرکز پیشبینیهای استراتژیک» در آمریکا موسوم به «استراتفور» عکسهای ماهوارهای «فرودگاه بینالمللی باسِل اسد» در لاذقیه حاکی از رفت و آمد هواپیماهای نظامی به این فرودگاه است؛ مکانی که روسها پایگاه عملیاتی خود را در آن دایر کردهاند. عکسهای مذکور نشان میدهد که روسها به تازگی یک برج کنترل پرواز در این فرودگاه بر پا کردهاند و صدها واحد خانه پیش ساخته را برای اسکان بیش از۱۰۰۰ نظامی به این مکان انتقال دادهاند. به موازات این، روسیه باند شرقی این فرودگاه را برای نشست و برخاست هواپیماهای ترابری سنگین توسعه داده است.
توسعه فرودگاه لاذقیه و دیگر اقدامهای روسیه نشان میدهد که این کشور، در راستای گسترش حضور نظامیاش در سوریه، بر آن است که در ابتدا با ایجاد یک پل هوایی مطمئن بین دو کشور برای کمکهای لجستیکی و عملیاتی به نظامیان روسی و نیروهای بشار اسد، شماری از جنگندهها، هلیکوپترها و هواپیماهای ترابری خود را نیز در این فرودگاه مستقر کند.
به گفته مقامهای آمریکایی، روسیه در جریان هفته گذشته روزانه دو فروند هواپیمای ترابری نظامی به فرودگاه مذکور اعزام کرده است. حفاظت این فرودگاه را ۲۰۰ تکاور دریایی روسیه بهعهده دارند.
در گذشته کمکهای نظامی مسکو به دمشق به فروش سلاح و تجهیزات، قطعات یدکی و در اختیار گذاردن اطلاعات محدود بود ولی اکنون این کمکها ابعاد وسیعتری گرفته است. در این رابطه، به تازگی روسیه دو ناو آبخاکی متعلق به ناوگان روسیه در دریای سیاه را که حامل نفربرهای زرهی، تانکهای «تی -۹۰» و توپهای خودکششی بود از طریق آبراه بسفر به سوریه اعزام کرده است. همزمان تصاویر برخی از نظامیان وابسته به دو تیپ ۸۱۰ و ۳۳۶ تکاوران دریایی روسیه که نشاندهنده حضور آنها در شهرها، شهرکها و روستاهای سوریه است، در شبکههای اجتماعی ظاهر شده است. علاوه بر این شماری از نظامیان روسیه در شهرهای لاذقیه، طرطوس، حمص و دمشق نیز دیده شدهاند و برخی از آنها به دانشکده دریایی سوریه در لاذقیه مامور گردیدهاند.
خبرگزاری رویترز به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش کرده است که روسیه در نظر دارد جنگندههای رهگیر میگ -۳۱، هواپیماهای تهاجمی سوخوی – ۲۲ و سامانههای پدافند هوایی «پانتسیر – اس یک» (در ناتو اِس آ -۲۲) را در سوریه مستقر کند.
افول کارایی نیروهای اسد و عقبنشینی پیاپی
اُفت کارایی نیروهای اسد در ماههای اخیر و مشکلات اساسی ارتش این کشور روسیه را نگران کرده است. باقی ماندن اسد بر کرسی ریاست جمهوری و بقای رژیم او از اولویتهای روسیه است، ولی تغییر اوضاع در میدان نبرد، روسیه را واداشته که با ابزارهای تازهای برای پیگیری همان هدفها وارد میدان شود.
یکی از مشکلات اساسی اسد برای ادامه نبرد کمبود نیروی انسانی است. ارتش سوریه برای رویارویی با گروههای مخالف سنی که علاوه بر جذب شمار زیادی از ۶۰ درصد ساکنان سنی سوریه، برخی از پیکار جویان خارجی را نیز با خود همراه کردهاند، میدان باریکی برای جذب پرسنل دارد. شیعیان علوی حاکم بر سوریه که نزدیک به۲۰ در صد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، مشاغل کلیدی را در حوزههای امنیتی، انتظامی و اداری کشور بهعهده دارند. بیش از دو سومِ پرسنلِ کادر و افسران ارتش سوریه از اقلیت علویاند و بخش عمده پرسنل این ارتش یعنی سربازان و درجهداران که از اکثریت سنیاند، انگیزهای برای حمایت از رژیم فرقهگرای اسد ندارند. علویان سوریه که عمدتاً در استانهای ساحلی لاذقیه و طرطوس ساکناند، تکیهگاه بلافصل اسد و مایه بقای رژیم او محسوب میشوند.
فرسایش یگانهای نظامی و کمبود نیروی انسانی و غیرانسانی اسد را مجبور کرده است که بخش بزرگی از کشور را رها کند و نیرویهای خود را در مناطق و شهرهای استراتژیک بگمارد.
جدا از مشکل جذب پرسنل برای ارتش، توان یگانهای نظامی سوریه طی چهار سال و نیم جنگ داخلی به علت تلفات انسانی، فرار پرسنل و از دست دادن سلاح و تجهیزات به شدت کاهش یافته است، به طوریکه اسد در مرداد ماه امسال با صدور یک فرمان، صدها نفر از کسانی را که از انجام خدمت نظامی سرباز زده و یا متواری شده بودند، عفو کرد و به آنها مهلت داد که خود را به مسئولان نظام وظیفه معرفی کنند.
بشار اسد روز ۵ مرداد امسال در اظهاراتی صریح گفت: «در برخی موارد ما مجبور شدهایم که مناطقی را از دست بدهیم تا نیروهای خود را برای حفظ مناطق مهمتر اعزام کنیم... و با توجه به دامنه کارزاری که با آن درگیر هستیم با کمبود نیروی انسانی مواجهایم.»
چهار سال و نیم قبل که جرقه جنگ داخلی سوریه زده شد، استعداد پرسنلی ارتش سوریه ۲۲۰۰۰۰ تن بود و شمار سربازان و درجهداران و افسران احتیاط آن به ۲۸۰۰۰۰ نفر میرسید اما در حال حاضر فقط شبحی از آن استعداد گذشته به جا مانده است.
فرسایش یگانهای نظامی و کمبود نیروی انسانی و غیرانسانی اسد را مجبور کرده است که بخش بزرگی از کشور را رها کند و نیرویهای خود را در مناطق و شهرهای استراتژیک بگمارد. به علت این مشکلات اساسی، ارتش سوریه مناطق شرق و شمال کشور را که تحت کنترل کردها، داعش و گروههای سنی است از دست داده و توجه خود را به شهرهای پرجمعیت مانند دمشق، حمص، حماه و استانهای ساحلی علوینشین معطوف کرده است. از نظر مساحت، دمشق فقط بر ۲۵ در صد اراضی کشور کنترل دارد.
با نگرش به مشکلات نظامی یاد شده، اسد بیش از پیش به حامیان خود یعنی روسیه و ایران پناه برده و به اقداماتی دست زده است تا کمبودهای خود را در میدان نبرد کاهش دهد، از جمله تشکیل نیروی شبهنظامی شبیحه که اکثریت افراد آن به جامعه علویان و دیگر اقلیتها مانند دروزیها تعلق دارند. در این راستا، ایران نیز با وارد کردن حزب الله لبنان و شبه نظامیان شیعه عراقی به میدان نبرد و همچنین با سازماندهی و آموزش «نیروی دفاع ملی سوریه» کمکهای موثری را به رژیم اسد ارزانی داشته است. در ماههای اخیر اعزام داوطلبانی از جامعه هزارههای افغانستان به سوریه از آخرین اقدامات ایران برای کمک به دمشق محسوب میشود.
اقتصاد از کار افتاده، بافت اجتماعی از هم گسیخته
جنگ داخلی سوریه تا به حال جان ۲۵۰۰۰۰ نفر را گرفته است و به برآورد سازمان ملل از جمعیت ۲۳ میلیونی سوریه، تاکنون هشت میلیون نفر خانه و کاشانهشان خود را ترک کردهاند ودر داخل کشور جا به جا شدهاند و دستکم چهار میلیون نفر به کشورهای خارجی پناه بردهاند.
به گزارش «موسسه سلطنتی مطالعات بینالملل» موسوم به «چاتم هاوس» در لندن، که در ماه ژوئن سال جاری انتشار یافت، بازدهی اقتصادی سوریه از سال ۲۰۱۱ یعنی از آغاز جنگ داخلی به میزان ۶۰ در صد اُفت داشته است. بخشهای معادن و ساختمان سوریه به شدت آسیب دیدهاند و صادرات این کشور از ۱۲ میلیون دلار به ۲ میلیون دلار کاهش پیدا کرده است. قیمت متوسط کالا و خدمات از ژانویه سال ۲۰۱۲ تا مارس ۲۰۱۵، به میزان ۵۱ در صد افزایش یافته و در مقابل پوند سوریه ۸۰ در صد از ارزش خود را در مقابل دلار از دست داده است. تولید نفت کشور نیز از ۳۸۷۰۰۰ بشکه در روز در سال ۲۰۱۱ به کمتر از ۱۰۰۰۰ بشکه تنزل کرده است.
صدمات وارده به زیر ساختهای بخش آب و برق سوریه، قطع صادرات نفت، فرار سرمایه، ورشکستگی بخشهای تولیدی و بازرگانی توام با صدمه سنگین به بخش کشاورزی این کشور و نیاز آن به واردات غذا، اقتصاد سوریه را فلج کرده است. سقوط ارزش پول سوریه توام با ۴۸ در صد بیکاری و افت سطح زندگی، ۴ میلیون و ۴ صد هزار نفر از شهروندان این کشور در زیر خط فقر قرار داده است. پالایشگاهها، تاسیسات آموزشی و بیمارستانهای این کشور به شدت آسیب دیدهاند و بافت اجتماعی و قومی این کشور نیز بههم ریخته است.
مشکلات پر شمارنظامی، اقتصادی و اجتماعی سوریه را به سوی پرتگاه سوق میدهد و دمشق برونرفت از این مشکلات را در کمک حامیانش و گزینه نظامی جستجو میکند. ولید معلم، وزیر امور خارجه سوریه، پنجشنبه ۲۶ شهریور در مصاحبهای با تلویزیون دولتی کشورش گفت: «روسیه سلاحهای جدیدی در اختیار ارتش سوریه گذاشته و کاربرد آنها را به نظامیان سوریه آموزش داده است.... و [اینکه] او آمادگی دارد پا از این فراتر نهد و در صورت لزوم از نیروهای روسی بخواهد که در کنار نظامیان سوری بجنگند، گو اینکه در حال حاضر نیازی به اجرای عملیات مشترک با نیروهای روسی نیست»