گفتوگو درباره «پول کثیف» هرچه میگذرد در جدال جناحهای رقیب در نظام جمهوری اسلامی ایران ابعاد تازهای به خود میگیرد. مسئولان دولت حسن روحانی و حامیان آن در کنار اصلاحطلبان میگویند دارندگان پول کثیف آماده میشوند تا مجلس را تسخیر کنند.
از سویی دیگر منتقدان دولت در مجلس در کنار اصولگرایان حامی جبهه پایداری و پشتیبانان سابق محمود احمدینژاد به این اتهام اعتراض میکنند و از دولت میخواهند در این باره مدرک ارائه کند.
لبّ کلام گرایش منتقد دولت این است که اعتدالگرایان و اصلاحطلبان اتهام «پول کثیف» را با این هدف برجسته میکنند که از حالا دست کم بر روی رگهای از آرای حامی اصولگرایان در دهمین دوره انتخابات مجلس در اسفند آینده خط بطلان بکشند.
پاسخی به هشدار پیش از نوروز عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور درباره ورود به گفته او بخشی از پولهای مربوط به قاچاق مواد مخدر در انتخابات و تکرار همین هشدار در گفتههای هفته پایان فروردین ماه مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری.
گفتههایی که به باور برخی از ناظران سیاسی آماج آن بخشی از مرتبطین با درشتترین مهرههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و طیفی از دیوانسالاران پیشین در دوران زمامداری دولت محمود احمدینژاد است.
جایگاه گفتمان «پول کثیف» در رقابتها و برنامههای انتخاباتی جناحهای حامی و مخالف دولت چیست؟ سه تحلیلگر سیاسی مهمان در برنامه این هفته دیدگاهها از جمله به این پرسش اصلی پاسخ میگویند. مهدی مهدوی آزاد در شهر بن آلمان، تقی رحمانی در پاریس و سعید برزین در لندن.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای مهدوی آزاد، سابقه بحث درباره تاثیر «پول کثیف» در انتخابات به چه زمانی برمیگردد؟
مهدی مهدوی آزاد: آنچه که به عنوان «پول کثیف» وزیر کشور مطرح کرده و وزیر دادگستری ایران هم بر آن تاکید کرده و نشان میدهد که پروژهای به شدت دولتی و هدفدار است در سه حوزه قابل شناسایی است. یکی بحث فساد مالی و رانتخواری و دیگری بحث قاچاق کالا و پولشویی و نهایتاً قاچاق سلاح و قاچاق مواد مخدر.
با این تعریف که آقای رحمانی فضلی میگوید موضوعی جدید هست. چون قاچاق مواد مخدر و دخالت مواد مخدر در سیاست ایران را برای اولین بار مطرح کرده. اما اگر با تعریف کلی آن نگاه کنیم موضوعی است دامنهدار که از ابتدای تاریخ جمهوری اسلامی و به صورت قطعیتر از چند سال بعد از جنگ دولت دوم هاشمی رفسنجانی، همیشه جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان بوده.
صرف نظر از منتقدین که همواره تاکید کردند و شواهد مختلفی نشان دادند که جمهوری اسلامی متاسفانه کاملاً درگیر و بیمار است با فساد مالی، خود این دستگاه قضایی ویران کاملاً سیاستزده و به قول آقای هاشمی شاهرودی ویران و غیرعادل فعلی جمهوری اسلامی که همیشه خلاف منتقدین عمل کرده و در هیچ جا نتوانسته یک عدالت منطقی و سیاسی و قانونی را اجرا کند، در دهها پرونده ناخواسته پذیرفته که فساد مالی و پول کثیف در سیاست ایران در سطوح بالا و در مقادیر بسیار هنگفت وجود داشته.
مسئله فقط پرونده محمدرضا رحیمی که در آن گفته میشود ۱۷۰ نماینده مجلس از او پول گرفتند، نیست؛ یا پرونده بابک زنجانی. از پرونده سعید مرتضوی بگیرید تا حتی پرونده مهدی هاشمی و تا پرونده آقای کردان. پرونده شهرام جزایری و پرونده شرکت المکاسب که در آن آقای امیراصلانی مدیرعامل وقت بانک ملی و واعظ طبسی محکوم شدند.
پرونده محمودرضا خاوری؛ پرونده آقای کرباسچی (که در آن هم باز صحبت ۳۴۵ میلیون تومان پرداخت پول به کارگزاران و جناح چپ بود)؛ پرونده فاضل خداداد و مرتضی رفیقدوست؛ پرونده اخیر سه هزار میلیارد تومانی و آقای مهآفرید امیر خسروی؛ و نهایتاً موضوعاتی مانند واردات خودرو توسط وزارت وقت دفاع و پروندههای دیگر.
در تمام این پروندههای بزرگ مفاسد اقتصادی بخش بزرگ و سهم بزرگی از پرونده این بود که بخشی از این پولهای اختلاس شده یا پولهای کثیف با مقاصد انتخاباتی خرج شده؛ عمدتاً در انتخاباتها دخالت داشته و به فعالان سیاسی یا احزاب سیاسی پرداخت شده.
این موضوع به قدری گسترده و جدی و ریشهدار است که حتی چنین دستگاه قضایی هم مجبور میشود آن را بپذیرد. بنابراین از نظر شکلی و سابقه تاریخی موضوعی است که به صورت قطعی میتوانیم بگوییم از دولت دوم آقای هاشمی رفسنجانی مطرح بوده و توسط بخشهای مختلف جمهوری اسلامی، دستگاه قضایی و حتی مواردی سازمان بازرسی یا نهاد بازرسی ریاست جمهوری پذیرفته شده و توسط مطبوعات داخلی ایران افشا شده و در مورد آن فعالان سیاسی داخل ایران صحبت کردند.
آقای رحمانی، با این اوصاف حرفهایی که آقای مهدوی آزاد زدند، «پول کثیف» فقط در اختیار اصولگرایان است یا این جناح هم حرفی برای زدن دارد درباره سهیم بودن جناحهای رقیب در این پولها؟
تقی رحمانی: این بازی «پول کثیف» نه، ولی مسئله حیف و میل اموال ملی استراتژی آقای احمدینژاد بود و موفق شد در انتخابات ۱۳۸۴ آقای هاشمی را شکست بدهد و آقای ناطق نوری را ایزوله کند. در سال ۱۳۸۸ با همین استراتژی آمد.
الان هم مسافرتهای استانیاش به نظر من با آن ۵ هزار مدیری که آقای داوری مدعی است از نزدیکان آقای احمدینژاد است که از دولت روحانی کنار گذاشتند، اینها مدیران عالیرتبه نظام هستند و برای ورود به مجلس برنامه دارند؛ در مصاحبهای که با سایت آفتاب کرده، قشنگ توضیح داده؛ جناح مقابل، به خصوص جناح احمدینژاد که به نام دولت «پاک دستان» آمد، اساساً با این شعار آمد.
ولی ربط این قضیه به فساد را اولین بار هشدارش در مواضع عزتالله سحابی در نقد سیاست توسعه آقای رفسنجانی بود. همانطور که آقای مهدوی هم اشاره کرد از این دوره شروع شد. ولی جناح مقابل هم دارد.
منتها این بار با این فجایع اقتصادی که ایجاد شده و بهخصوص از طریق تحریمها و فساد بیشتر؛ کالای قاچاق ۲۵ میلیارد دلاری و همچنین قاچاق سلاح سپاه. الان تقریباً این جناح اصلاحطلب هم در این مورد یک مدت دستش پر است و بازیای که دولت میکند با این قضیه.
ولی به نظر من جناح مقابل هم دارد بازی میکند. اگر شما به بحثهای کیهان توجه کنید دقیقاً دارد ریشه «پول کثیف» را میبرد به میان اصلاحطلبان و به جناح مقابل. در هر دو طرف دستشان این بار در این مورد پر است. شاید این بار اصلاحطلبان و جناح بوروکراتیک دست بالاتر را داشته باشند به خاطر هشت سال گذشته. طرف اصولگرایان و طرف جبهه پایداری هم اسنادی دارند که میتوانند رو کنند.
من تاکید میکنم شایعاتی که الان به وجود آمده، برکناری آقای احمدی مقدم یا فشاری که الان روی شهرداری هست برای حساب پس دادند. دقیقاً میشود گفت آقای هاشمی و طیف بوروکراتیک دولت الان دارند خیلی حساب شده با رو کردن پروندههای جناح مقابل که خیلی بیشتر است و مبالغ هنگفتتر است، وارد یک بازی فشرده میشوند.
مسئله فساد و «پول کثیف» در افکار عمومی جامعه ایران به شدت حساسیتزا است تا بتوانند حتی به عنوان یک حربه در انتخابات از آن استفاده کنند. دو طرف مدارکی از هم دارند. ولی هشت سال گذشته آقای احمدینژاد پرونده تاریکتری برای جناح اصولگرا ایجاد کرده. این سرگردانی کاملاً مشخص است و اگر آقای هاشمی بخواهد یک مقدار بیشتر بازی کند ما خواهیم دید پروندههای بسیار بیشتری رو خواهد شد.
آقای برزین، با توجه به حرفهای آقای رحمانی و آقای مهدوی آزاد، که دو جناح همدیگر را به استفاده از «پول کثیف» در انتخابات متهم میکنند، نگاه دو جناح به تاثیر آنچه پول کثیف در انتخابات نامیده شده چه تمایزی با همدیگر دارد؟
سعید برزین: آقایان به سابقه فساد اشاره کردند و من یک مقدار به مسایل جاری اشاره میکنم. در شرایط جاری به نظر من میرسد که تفاوت عمده این است که اعتدالیون و اصلاحطلبان موضع تهاجمی دارند و اصولگرایان موضع دفاعی گرفتند.
در جبهه طرفداران دولت مسئله فساد مالی یکی از محورهای اصلی تبلیغات شده. یعنی روزی نیست که یکی از دهها روزنامه این گروه مقالهای در مورد فساد مالی منتشر نکند و اعتماد به نفسشان هم بالاست و لحن طلبکار دارند. هم ستوننویسانشان فعالند و هم سیاستمدارانشان مرتب حرف میزنند.
اگر به خاطر داشته باشیم اول اسفند بود که وزیر کشور آمد گفت پول تجارت مواد مخدر وارد حوزه سیاست و انتخابات میشود. طی این دو ماه گذشته مسئله ابعاد جنجالی پیدا کرده و حرف طرفداران دولت این است که مخارج انتخابات هر کاندیدا حدود ۴۰۰ میلیون تومان است و به همین خاطر یک عده میآیند مخارج تبلیغات یک کاندیدا را میپردازند و وقتی پیروز شد او را در جهت منافع مالی خودشان هدایت میکنند.
طرفداران دولت البته مشخصاً اسم کسی را نمیآورند. ولی به طور کلی و تلویحاً منظورشان جریان اصولگرایان است. راه حلی هم که پیشنهاد میکنند این است که مقررات مشخصتر و شفافتر شود و در مورد تمام فعالان اعمال شود.
خب، در چنین شرایطی اصولگرایان در برابر این تهاجم موضع دفاعی گرفتند. چراکه به نظر میرسد یک نقطهضعف و یک ضربهپذیری احساس میکنند. علتش هم قاعدتاً این است که چند دوره مجلس دستشان بوده و تعداد بیشتری نماینده دارند و به همین خاطر فساد مالی قاعدتاً و طبیعتاً باید بین آنها گستردهتر باشد.
اما اصولگرایان در این جدل تلویحاً میگویند که موضوع پولهای کثیف از نظر آنها دنباله به اصطلاح فتنه ۸۸ است و برای تاثیرگذاری در انتخابات پیش رو است.
به عبارتی موضوع فساد مالی یک حربه انتخاباتی است که طرفداران دولت استفاده میکنند که رقبای خودشان را زیر سئوال ببرند، به چالش بکشند، پایگاه اجتماعی آنها را تضعیف کنند و انتخابات را از دستشان بگیرند. این تفاوت دو جناح است. یکی تهاجمی و دیگری دفاعی در شرایط موجود.
آقای مهدوی آزاد، همانطور که آقای برزین اشاره کردند، مثلاً در روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران به تازگی نوشته بود که «بازی با پول کثیف حربه جدید اصلاحطلبان است برای زیر سئوال بردن سلامت انتخاباتی رقیب، به چالش کشیدن اصولگرایان و تضعیف پایگاه اجتماعی آنها». برنامه اصلاحطلبان برای جذب آرا چیست؟
مهدی مهدوی آزاد: هم نکتهای که آقای برزین فرمودند خیلی دقیق است و هم نکتهای که آقای رحمانی. اصل حرف این است که مسئله مبارزه با فساد مالی و «پولهای کثیف» و دخالتش در انتخابات یک تاکتیک همهجانبه توسط اعتدالگرایان و طرفداران دولت وقت است.
هم حضور آقای هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در راس پیگیری این پرونده و هم دخالت جدی و توامان وزیر کشور دولت و وزیر دادگستری دولت به رغم اختلافات نظرهای سیاسی که دارند در این پرونده.
حضور جدی آقای ترکان و اظهارنظرهایش و حضور جدی رسانههای دولتی نشان میدهد که این پروژه به وضوح متعلق به دولت است. اصولگرایان البته دارند نعل وارونه میزنند و میگویند این یک دغدغه اخلاقی نیست و یک بازی سیاسی است.
آنها باید پاسخ بدهند که چه دغدغه باشد چه نباشد آیا چنین فسادهایی اتفاق افتاده یا نه. موضوع این است که در دوران آقای احمدینژاد هرچند عددهای مختلفی گفته میشود اما تقریباً اتفاق قول وجود دارد که ۱۲۰ میلیارد دلار از درآمدهای بادآورده نفتی در زمان محمود احمدینژاد توسط این طیف خارج شده و نیست.
این حجم سنگین پول قطعاً در انتخاباتهای بعدی مخصوصاً انتخابات پیش روی مجلس چه در قالب سایت، رسانه و تبلیغات و چه در قالب اقدامات ایذایی برای تخریب اصلاحطلبان که در قالب خرید رای قطعاً وارد انتخابات خواهد شد. مخصوصاً اینکه الان جناح تندرو خودش را در آستانه تضعیف شدن میبیند و در آستانه پیگرد قضایی.
حرف آقای رحمانی درست است. دولت سعی میکند یک استراتژی چندجانبه را پیش ببرد. در جهت اول سعی میکند آرام آرام با مطرح کردن اینها جناح تندرو را ضعیف کند و به مردم بشناساند. آقای ترکان قبلاً گفته بود که ما سعی میکنیم از چند ماه مانده به انتخابات موضوعات را مطرح کنیم و هنوز چیزی نگفتهایم.
در لایه دوم سعی میکند مانع از خرج شدن این پولها در انتخابات شود. یا حداقل فرآیند آن را ضعیفتر کند.
و در لایه سوم سعی میکند قدرت تحرک را از افراطیونی که این حجم سنگین پول را دارند بگیرد تا بتواند مانع از این شود که مجلس را هم در اختیار خودشان بیاورند.
این تاکتیک همهجانبه هم تاکتیک تبلیغاتی است و هم تاکتیک قانونی و نظارتی. یعنی مقامات رسمی سعی میکنند بیشتر دستگاه قضایی را بکشانند و مانع از واکنشهای جدی آیتالله خامنهای بشوند. هرچند که ما نشانه جدی هم نداریم که آیتالله خامنهای از روند مبارزه با فساد حمایت کرده باشد. اما حداقل سنگاندازی جدی هم مقابلش نکرده و نمونهاش محکوم شدن محمدرضا رحیمی است که خودش را معاون اول نظام خوانده بود.
فکر نمیکنم اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در این وضعیت در آستانه انتخابات قدرت تحرک بیشتری داشته باشند و کار بیشتری بتوانند بکنند. همین حجم پول و هم دستگاههایی که جناح تندرو در اختیار دارد، از سپاه پاسداران گرفته تا شورای نگهبان گرفته تا مجلس فعلی و صدا و سیما و غیره، مانع از این میشود که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بتوانند کار بیشتری بکنند جز این که الان انجام میدهند.
آقای رحمانی، در ارتباط با بحث پول کثیف، در موضعگیری دولت و حامیانش آیا میتوان نتیجه گرفت که مبارزه با فساد مالی میتواند محور عمده برنامه انتخاباتی حامیان دولت و اصلاحطلبان باشد یا اینکه ممکن است محورهای دیگر هم باشند که در برنامه انتخاباتی اصلاحطلبان و حامیان دولت از این مهمتر باشند؟
تقی رحمانی: اولاً که الان یک آرایش منسجم میان اصلاحطلبان نیست. اختلاف زیادی میان شورای هماهنگی اصلاحات با مشاوران آقای خاتمی و اختلاف میان کارگزاران هست حتی با جناح آقای روحانی. ولی یک نکته را باید دقت کرد. این پول قاچاق مواد مخدر و پول کثیف یک انتخاب بوروکراتیک و هوشمندانهای است که به نظر من میخواهد طیف راست سنتی را از طیف افراطی جدا کند. چون موتلفه از این پول مواد مخدر سود نمیبرد.
به عبارتی یک حالی به طیف آقای لاریجانی و طیف آقای ناطق نوری داده که بتوانند در انتخابات بین طیف تندرو راست و طیف راست سنتی فاصله بیاندازند. یعنی این هوشمندانه است.
از یک طرف در این شعار، فساد بوروکراتیک یک مقدار فراموش میشود و میرود روی فسادهای عمده؛ این یک مسئله است که خود به خود یک مسئله انتخاباتی است. از یک طرف این پول بخشیاش در دست هواداران آقای احمدینژاد است.
همین احمدینژاد که گفت برادران قاچاقچی، اصطلاحی که این اواخر بهکار برد برای پاسدارها؛ میشود گفت سمتگیری فعلی دولت و مقامات دولتی زدن آن علنیترین و فاسدترین بخش پول کثیف است.
ولی از طرف دیگر باید بدانیم این شعار که برای جامعهای که طبقاتی شده و مردم فقیرتر شدهاند به شدت جذابیت دارد. همچنین برای روشنفکران. منتها باید دید که آیا دولت بوروکرات میتواند این را به شکل هیجانی در انتخابات وارد کند؟ به نظر من این قسمتش را آقای هاشمی و طیف اصلاحطلبان بتوانند بکنند که مشکل مردم اقتصادی است.
همین موضوع کمیسیون اصل ۹۰ مجلس که گفت «بورسیهها اشکالی ندارد»، بزرگترین ضربه به آرای مجلس فعلی خواهد بود. چون جامعه در حال حاضر به معیشت خودش و مشکلات اقتصادی خودش بسیار حساس است و وقتی درک کند که مثال فلان آقازاده پورشه سوار شده و به فلانی منتسب است، صددرصد آن جناح ریزش آرایی شدید خواهد داشت.
میشود گفت یکی از شعارهای اصلی انتخابات آینده مانور روی مسایل مالی خواهد بود. چون مشکلات اقتصادی و مالی مردم ایران رو به افزایش است. همانطور که آقای برزین گفت بله اینها دست بالایی دارند در حمله به جناح راست افراطی.
ولی یک چیز دیگر را باید در نظر گرفت. کسانی که در انتخابات مجلس ایران خبره باشند در شهرهای کوچک اگر پول بدهی میتوانی رای بخرید. این هم میدان بازی سپاه و جبهه پایداری و حتی آقای احمدینژاد است که میشود گفت یک بازی هیجان انگیز و خطرناکی به صورت انتخابات مجلس در پیش روی جامعه ایران است.
آقای برزین، با این گفته آقای رحمانی موافقید که تاکید بر پول کثیف بهاندازهای جذاب است که در انتخابات آینده مجلس آرای انتخاباتی زیادی را جذب حامیان دولت و اصلاحطلبان بکند؟
سعید برزین: استنباط من این است که طرفداران دولت سعی میکنند ضعفهای خودشان را تشخیص بدهند و در جهت رفع آنها اقدام کنند. یعنی اعتدالیون و اصلاحطلبان مشکلات زیادی دارند.
اولاً باید با بحران ناشی از انتخابات ۸۸ دست و پنجه نرم کنند. دیگر اینکه از محدودیت و ضعف تشکیلاتی رنج میبرند و به اضافه باید راه حلی برای مشکل رد صلاحیتها هم پیدا کنند.
به همین خاطر و به خاطر مشکلاتی که اعتدالیون و اصلاحطلبان بر مبنای تجربه ۹۲ حول یک برنامه حداقلی به نظر من به ائتلاف رسیدهاند و استراتژی خودشان را هم «شهرستانگرایی» و عدم تمرکز گذاشتهاند و میخواهند از چهرههای جوانتر و کمتر شناختهشدهتر استفاده کنند و حمایت کنند.
همانطور که میدانید متاسفانه مشکلات عقبماندگی سیاسی در ایران به قدری مزمن است که جناحهای سیاسی قدرت ارائه یک برنامه مدون و واقعبینانه را اصولاً ندارند. یعنی یک مانیفست، یک دفترچه، یک لیست از وعدههای معین و مشخص ارائه بدهند که بر مبنای آن گفتار و رفتارشان سنجیده شود.
به همین خاطر است که باید از گفتارها وحرفهای کلیشان حدس و گمان زد که برنامه انتخاباتی اینها چیست. مهمترین و جذابترین وعدهای که به نظر من اعتدالگرایان و اصلاحطلبان در شرایط حاضر دادهاند و میدهند حل مسئله هستهای است. که از آن بتوانند به عنوان یک زیربنای حل مشکلات اقتصادی و تضعیف افراطیون جناحهای سیاسی استفاده کنند.
یعنی اگر امضای آقای ظریف پای توافق هستهای بنشیند و تحریمها کنار گذاشته شود دولت فرصت مقابله با مشکلات اقتصادی را پیدا میکند و دست تندروها را از مقننه احتمالاً قطع خواهد کرد. یعنی حل مسئله هستهای پل پیروزی برای طرفداران دولت در شرایط حاضر است.
یک برنامه دیگر هم که به نظر من موثر است، این است که افکار عمومی تشویق شود، نشاط روانی تشویق شود، این روحیه امید تشویق شود. این در برابر خشونتطلبی، جنگطلبی و کینهپروری و دنیاستیزی که بخشی از سنت انقلابی جمهوری اسلامی هست. به نظر من تشویق روحیه جوان و آیندهنگر و مصلحتاندیش، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را در انتخابات پیش رو تقویت خواهد کرد.
آقای مهدوی آزاد، محورهای برنامه تبلیغاتی اصولگرایان برای انتخابات مجلس از هم اکنون روشن است؟
مهدی مهدوی آزاد: محورهای تبلیغاتی مجلس همیشه تابع یک فرمول تاریخی بوده و تابع دولتی که سر کار است. در مجلسی که در دولت آقای هاشمی تشکیل شد، نمایندگان رای آوردند که شعار سازندگی میدادند. مجلس بعد از آقای خاتمی یعنی مجلس ششم با توسعه سیاسی نمایندگان به قدرت رسیدند. در احمدینژاد با شعار عدالت اجتماعی و قطعا ً در دولت آقای روحانی شعاری که بهبود سیاست خارجی را داده باشد، بهبود اقتصادی و بازشدن فضای نسبی. یعنی مقابله با فساد میشود تاکتیک اصلی اصلاحطلبان.
در جناح اصولگرایان به عنوان بازنده فقط میتوانند اقدامات تدافعی داشته باشند. آنچه که الان از جناح اصولگرایان برمیآید سعی میکنند بگویند گشایشی در وضعیت اقتصادی نشده. سعی میکنند دستاوردهای سیاست خارجی را زیر سئوال ببرند و بگویند همه امتیازات را دادیم و در واقع تمام شعارهای دولت را بیاثر کنند.
آنچه که مجموعاً به نظر میرسد این است که جناح اصولگرا مانند دورههای قبل سعی میکند فقط تاکتیک تخریبی داشته باشد و پیروزی خودش را بیشتر از طریق شورای نگهبان و رد صلاحیت رقبا و یا تبلیغات دستگاههای حکومتی و دخالت دستگاههایی مانند بسیج و سپاه تضمین کند.
تصور نمیکنم جناح اصولگرا مخصوصاً اصولگرایان تندرو بتواند شعار مردمپسندی بدهد و رای قابل ملاحظهای را به دست بیاورد.
آقای رحمانی، شما چه فکر میکنید؟ آیا اصولگرایان برنامه مثبتی هم دارند که برای جذب آرا به نفع خودشان ارائه دهند؟
یک بستگی به طرح ناکارآمدی دولت در مورد اقتصاد دارد و دو به توافق هستهای. اگر به نتیجه نرسد میدان مانور جناح اصولگرا است. منتها اینها هنوز با هم هماهنگ نیستند. چون سرانشان هنوز به نتیجه نرسیدهاند.
ولی یک نکته تجربه انتخاباتی من است. در جاهای کوچک وامهای پنج میلیونی و بیست میلیونی آقای احمدینژاد به روستاییان که اکثراً برنگشته هم یکی از صندوقهای رای است که میتواند یک اقلیت قدرتمندی را در مجلس به نفع اصولگرایان بیاورد. چون این هشت سال جامعه ما بسیار عقب رفته.
ولی نکته مهم و اتفاق مهم در ائتلاف شهرهای بزرگ و متوسط این است که به نظر من اصلاحطلبان دست بالا دارند؛ ضمن اینکه این بار خواسته اصلاحطلبان هم تقریباً حداقلی و با رد صلاحیتی که شورای نگهبان ایجاد خواهد کرد بسیاری از اصلاحطلبان ناچارند با هم با اعتدالیون در ظاهر اجماع کنند. منتها باید آینده را دید ولی به این نکات هم باید توجه داشت که انتخابات مجلس ایران دو سه وجهه متفاوت دارد: شهرهای بزرگ، شهرهای متوسط و شهرهای بسیار کوچک و حوزههای کوچک.
آقای برزین شما چه فکر میکنید؟ آیا اصولگرایان میتوانند این بار با شعارهایی نظیر آوردن نفت بر سر سفره مردم یا مهرورزی با بندگان خدا، که محمود احمدینژاد مبتکرش بود با شعارهای مثبت هم وارد انتخابات مجلس شوند؟
سعید برزین: اصولگرایان تاکنون در حوزه سیاست داخلی نخبهگرا بودند و در برنامه فرهنگی محافظهکار بودند، در سیاست خارجی تهاجمی بودند. به نظر من هیچیک از این مواضع در شرایط جاری برایشان رای غیرسنتی را جمع نخواهد کرد.
به نظر من اصولگرایان دو راه حل دارند. یکی اینکه خط پوپولیستی و عوامگرایی احمدینژاد را احیا کنند یا اینکه کاملاً بروند زیر بیرق نیروهای معتدل اصولگرا مثل قالیباف و علی لاریجانی و نوعی تحولطلبی را در ساختار فکری اصولگرایی بپذیرند.
ولی اصولگرایان نتوانستند تا به حال یک چنین تصمیمی را بگیرند و به همین خاطر احتمال دارد نتوانند آرای تودههای مردم را جلب کنند و در چنین شرایطی مجبور میشوند که تمرکز کنند روی رای سنتی خودشان و از خیر رای شناور خاکستری غیرجناحی بگذرند.
اگر چنین شود آنها در شهرهای مذهبی و شهرهای سنتی کوچک نفوذ خواهند کرد و رای خواهند برد. ولی مجبور میشوند با نمایندگان غیرجناحی از حوزههای دورافتادهتر ائتلاف کنند.