مختصات بحران سوریه به باور برخی ناظران سیاسی رفتهرفته رو به دگرگونی است. علت آن به گفته همین تحلیلگران سختجانی حکومت بشار اسد از سویی و تهدید احتمال تقویت شدن بیش از پیش گروه خلافت اسلامی از سویی دیگر است.
به طوری که در میان سران قدرتهای جهان و منطقه خاورمیانه تاکید بر روی کنارهگیری فوری بشار اسد از قدرت یا سرنگونی حکومت سوریه به باور این تحلیلگران رو به کاهش است. در نتیجه این دگرگونی به گفته این تحلیلگران غرب از این پس به روسیه و ایران به چشم بخشی از راه حل بحران سوریه مینگرد.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا روز شنبه بعد از گفتوگو با فیلیپ هاموند همتای بریتانیایی خود از لزوم ورود در مذاکرات سخن به میان آورد و افزود که آمریکا امیدوار است که روسیه و ایران یا هر کشور صاحب نفوذ دیگری به برگزاری مذاکرات کمک کنند.
روز جمعه هم وزیران دفاع آمریکا و روسیه پس از بیش از یک سال عدم تماس سران دو ارتش در یک گفتوگوی تلفنی کوشیدند به بررسی بحران سوریه و پیدا کردن فصل مشترکهایی دست یابند.
در چهار سالی که از آغاز بهار عربی میگذرد، قربانیان بحران سوریه بیش از ۲۱۰ هزار نفر تخمین زده شده است. گزارشها حاکی از گسترش حضور نظامی روسیه در سوریه است. مسکو میگوید برای نابود کردن گروه خلافت اسلامی باید با حکومت بشار اسد وارد اتحاد عمل شد. همزمان از تهران خبرهایی میرسد از هماهنگی ایران و روسیه و حزبالله لبنان در دادن مشاوره نظامی به دولت سوریه.
این رویدادها تا چه حد حاکی از همگرایی مواضع کشورهای مختلف است بر سر اینکه دست کم فعلاً گروه خلافت اسلامی و نه حکومت بشار اسد مانع اصلی رفع بحران سیاسی در سوریه است؟ نقش جمهوری اسلامی در این میان چیست؟
سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها از جمله به این پرسشها پاسخ میدهند. محسن میلانی استاد روابط بینالملل و مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک و دیپلماتیک دانشگاه جنوب فلوریدا، ساکن تمپا در آمریکا؛ علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی و مدرس بخش تاریخ در دانشگاه تورونتو؛ و علی افشاری، تحلیلگر سیاسی مقیم واشینگتن.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای میلانی، شروع کنیم از گفتوگوی تلفنی پنجاه دقیقهای اشتون کارتر و سرگئی شوگو وزیران دفاع آمریکا روسیه بعد از بیش از یک سال عدم تماس سران دو ارتش. اعلام شده محور اصلی این گفتوگو هماهنگ کردن اقدامهای دو طرف بوده در برخورد به بحران سوریه. روسیه میکوشد در اتحاد با بشار اسد با گروه خلافت اسلامی مقابله کند. اما آمریکا این طور که اعلام کرده در تلاش است که بدون ورود در یک اتحاد با بشار اسد گروه خلافت اسلامی را تضعیف کند. حاصل این گفتوگو چیست؟
محسن میلانی: معلوم نیست که این مذاکرات بین آمریکا و روسیه به کجا خواهد کشید. به خاطر اینکه قبلاً هم این صحبتها را کرده بودند و به جایی نرسیده بود. مسئله اصلی، اختلاف عمده سر مسئله آینده اسد و رژیم اسد است. برای اینکه آمریکاییها معتقدند که (حداقل تا چند روز قبل اعلام کرده بودند که) اسد باید برود. ولی آقای کری در یک جایی صحبت از این کرده که آمریکا معتقد است اسد باید برود ولی رفتن اسد روز اول نباید اتفاق بیافتد که به نظر من این یک پوئن خیلی مهمی است که آمریکا دارد میدهد هم به اسد و هم به جمهوری اسلامی و هم روسیه.
مسئله در رابطه با سوریه این است که بدون موافقت آمریکا و روسیه و بدون موافقت ایران و عربستان سعودی جنگ داخلی در سوریه تمام نخواهد شد. مواضع اینها به قدری با هم فرق دارد که دو طرف باید حاضر شوند یک سری از مطالبی را که قبلاً مطرح کرده بودند دیگر مطرح نکنند.
این حقیقت جنگ داخلی سوریه است.
ولی از آنجا که روسیه وجود خودش را مخصوصاً در شهر بندری لاذقیه قویتر کرده، آماده شده سرباز بفرستد، اسلحه دارد زیاد میفرستد، به نظر میرسد که روسیه تصمیم گرفته سوریه را برای زیاد کردن نفوذ خودش در خاورمیانه استفاده کند و در ضمن هم اگر یک موقعی سوریه از هم پاشید بتواند یک حکومتی را با پایتختی لاذقیه که در آن شیعههای علوی زیادند به وجود بیاورد. این از لحاظ تاریخی بسیار مهم است برای اینکه بعد از جنگ جهانی اول فرانسه یک سوریه جدید به وجود آورد شهر لاذقیه که در آن شیعیان علوی زیاد بودند پایتخت آن مملکت بود. بنابراین این برنامه روسها است در سوریه.
آقای حقیقی، در آستانه گفتوگوی تلفنی وزیران دفاع آمریکا و روسیه بعد از بیش از یک سال عدم تماس، جان کری وزیر خارجه آمریکا گفته هدف نابودی گروه خلافت اسلامی است و دستیابی به یک راه حل سیاسی برای بحران سوریه که به گفته او با حضور بلندمدت بشار اسد در صحنه سیاسی سوریه به دست نمیآید. او همچنین گفته که آمریکا با این حال در تلاش است فصل مشترکی با روسیه پیدا کند. با وجود این اختلاف نظر رسیدن به چه جور فصل مشترکی با روسیه میتواند مد نظر آمریکا باشد؟
علیرضا حقیقی: در گذشته آمریکا و روسیه در حمایت از رژیمهای سکولار که اتفاقاً رژیمهای خیلی دیکتاتور هم بودند یک نوع اتفاق نظر داشتند. اگر دقت کنید آمریکاییها، بریتانیا و حتی کشورهایی مثل عربستان در کشتار سوریها در سال ۱۹۸۴ که حافظ اسد در شهر حما تقریباً ۳۰ هزار نفر را ظرف یک هفته تا ده روز کشت، که عمدتاً هم حامیان اخوانالمسلمین بودند، غرب و بریتانیا، آمریکا و عربستان برای حافظ اسد ... اسناد وزارت خارجه انگلستان نشان میدهد که وزارت خارجه انگلستان هم در مورد صدام و هم در مورد حافظ اسد نظرشان این بود که این نوع سیاستها در منطقه آشوبزده خاورمیانه منافع غرب را تامین میکند و نیاز است که این سیاستها ادامه پیدا کند به ویژه در برخورد با گروههای اسلامگرا.
به هرحال در این نوع سیاست تغییراتی ایجاد شد، به ویژه کشورهای عربی آمدند حمایت کردند از قیام علیه بشار اسد. باز دقت کنیم در مقایسه با قیامهای دیگری که در منطقه رخ داد قیام اولیه سوریه بیش از همه سمبل و نماد اسلامی داشت. یعنی عمدتاً با تظاهرات در نماز جمعه آغاز شد که نه در تونس اینطور بود و نه در مصر و نه حتی در لیبی. بنابراین در این نوع اسلامیترین قیامها عمدتاً عربستان سعودی از همان اول برخی از رهبران سوریه، رهبران آن بخش را آورد در عربستان و حمایت مالی و تبلیغاتی کرد و به هر حال تاثیر گذاشت در اینکه یک جریان جدیدی در منطقه شکل بگیرد که بعداً تبدیل شد به پایگاه نظامی تروریسم جدیدی که الان شاهدش هستیم.
در چنین فضایی اشتباه محاسباتی که به هر حال غرب داشت در مورد مسئله سوریه و اینکه فکر میکردند این نوع رژیمها را میتوانند به راحتی جایگزین کنند و یک فضای جدیدی و یک کارت جدیدی علیه ایران به کار گرفته میشود، این محاسبه شکست خورد. ایران هم البته اشتباه محاسباتی کرد و فکر میکرد بشار اسد به راحتی میتواند این را کنترل کند و خب البته ایران شش هفت ماه بعد از قیام به اخوان المسلمین پیشنهاد سازش داد که در قدرت شریک شوند.
همه این مجموعه عوامل نشان میدهد که الان آمریکا و روسیه به این نتیجه رسیدهاند که این بحران که ایجاد شده باید متوقف شود. روسیه هم مانند آمریکا معتقد است که اگر سوریه به عنوان دولت در حال سقوط باقی بماند بهشت تروریسم میشود و محلی میشود برای چچنیها و گروههای اسلامگرای درون روسیه که میتوانند بیایند سوریه تربیت شوند و برگردند علیه دولت روسیه بجنگند.
آقای افشاری، یحیی رحیم صفوی مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی روز جمعه اعلام کرد که ایران و روسیه با یکدیگر هماهنگ هستند و همراه با حزبالله لبنان به دولت سوریه مشاوره نظامی میدهند. گزارشهایی هم هست که همانطور که آقای میلانی اشاره کردند حضور اخیر نظامی روسیه در سوریه بارز است. اینها در کنار عدم اجماع در کشورهای اروپایی برای تضعیف حکومت اسد آیا میتواند نشانگر این باشد که یک همگرایی در حال شکل گرفتن است که هدف اصلی همه این کشورها نه برانداختن فوری حکومت بشار اسد بلکه نابودی گروه خلافت اسلامی است یا نه، به رغم ظاهر قضیه واگرایی میان مواضع روسیه و ایران از سویی و آمریکا و اروپا از سوی دیگر ادامه دارد؟
علی افشاری: برای اینکه بهتر بتوانیم تحلیل کنیم در مورد جنگ داخلی چهارسال و نیم سوریه باید توجه کنیم به منشاء پیدایش این بزرگترین بحران انسانی قرن بیست و یکم. این یک فاجعه انسانی را رقم زد. اما من خلاف دوستان که خیلی به ابعاد بیرونی قضیه میپردازند و از آن منظر تحولات سوریه را گمانهزنی میکنند، بیشتر به گروههای داخلی و عوامل داخلی این قضیه نظر دارم و فکر میکنم آنها هستند که نقش مهمی دارند و بدون توجه به آنها قضایای سوریه حل نخواهد شد. حتی اگر اجماع بین همه طرفهای خارجی درگیر در سوریه رخ بدهد.
بحران سوریه بعد از بهار عربی شروع شد در ابتدا هم از دمشق شروع شد و اصلاً هم ظاهر اسلامگرایانه نداشت. آن چیزی که ماجرا را عوض کرد برخورد خیلی خشن دولت بشار اسد بود که برخی از نوجوانان و کودکان که آمده بودند از دیوار یک مدرسه عکسهای بشار اسد را کشیده بودند پایین که او خواهد رفت بعد از رفتن بن علی، شکنجه وحشیانه اینها شروع شد و طبیعتاً در شهر درعا که شهر مذهبی است اعتراضها از مساجد شروع شد. به هر حال این جنگ داخلی را در حقیقت بشار اسد تحمیل کرد به سوریه با این نگاه که به هر قیمتی قدرت را حفظ کند و خب در ادامه، عوامل دیگری داخل شد و ما الان با بحران چند عاملی طرف هستیم.
در حال حاضر در پاسخ به سئوال شما، بله یک اجماع نانوشته وجود دارد که مسئله بیثباتی سوریه هرچه زودتر حداقل کاهش پیدا کند، اگر به ثبات نرسد، همچنین مسئله تروریسم و به خصوص داعش حل شود، یک اجماعی بین همه عربها به وجود آمده. اما برای اینکه چنین چیزی شکل بگیرد یک دولت انتقالی باید به وجود بیاید.
اینجاست که اختلاف نظر وجود دارد بین بلوکی که یک طرفش ایران است و سوریه و حزبالله لبنان و تاحدودی دولت عراق از این بلوک حمایت میکند و آن طرف هم عربستان و قطر و ترکیه و کشورهای اروپایی و آمریکا قرار دارند. طرف اول میگویند که بشار اسد بماند و یا حداقل روسها این نظر را دارند که برای یک مدت زمان مشخصی باشد در دولت انتقالی با مشارکت مخالفان. طرف مقابل به هر حال عقبنشینی کرده و میگوید بشار اسد نباشد.
اما مذاکراتی که اخیراً بین وزرای دفاع روسیه و آمریکا صورت گرفته به نظرم خیلی ارتباطی به مذاکرات کلان بین دو دولت را ندارد که آن همیشه بوده و هنوز هم در جریان است. این نگرانی هست که بر مبنای گزارشهای معتبر دولت روسیه آماده میشود از طریق پایگاه نظامی جدیدی که در لاذقیه درست کرده حملات هوایی علیه داعش انجام دهد. از آن طرف هم آمریکا دارد این اقدام را انجام میدهد. این نگرانی هست که نیروهای اینها با هم برخورد پیدا کنند و تعارضی به وجود بیاید. اینها بیشتر برای هماهنگی نیروهای نظامی است که تصادمی رخ ندهد. ولی خود این میتواند کمک کند برای اینکه سطح تنشها بین دو دولت هم کاهش پیدا کند.
ایران و روسیه واگرایی ندارند. یعنی یک وحدت راهبردی در آنجا دارند. ولی سیاست جدید دولت روسیه برای افزایش حضور نظامی اگر منجر به آوردن سرباز شود و این سیاست پوتین بخواهد بعد از اوکراین در داخل سوریه هم به یک قدرتنمایی دست بزند اینجا یک واگرایی بین ایران و روسیه ایجاد خواهد شد. و جمهوری اسلامی از اینکه دولت روسیه بخواهد بیاید در فعالیتهای میدانی در خاورمیانه حضور داشته باشد و سعی کند نفوذش را در منطقه مستقیماً گسترش دهد، خب این تعارض دارد با سیاستهای جمهوری اسلامی و اینجاست که ممکن است تاثیر بگذارد.
منتها آن فاکتور داخلی را هم باید در نظر گرفت که اگر فردا همه اینها هم توافق کنند احتمال اینکه نیروهایی که داخل دارند مسلحانه مقابله میکنند این حرف را بپذیرند احتمال کمی است و از سوی دیگر هم داعش نشان داده که به سرعت قابل حذف و برخورد نیست. حتی اگر توافق هم شود یک بازه زمانی نسبتاً بالایی طول خواهد کشید تا مشکل داعش در سوریه حل شود.
آقای میلانی، با توجه به برجستهتر شدن نقش روسیه در سوریه آیا ممکن است که ایران امکان نشان دادن ابتکار عملش برای تاثیرگذاری روی فرمول تشکیل دولت انتقالی تضعیف شود یا میتواند یک فرمولی بدهد که در این همگرایی که دارد پیش میآید نقش موثری بازی کند؟
محسن میلانی: مسئله مخالفین اسد که در این پنج شش دقیقه اخیر صحبت شد این مخالفین استقلالی از خودشان ندارند. تمام مخالفان عمده اسد پول و اسلحهشان را از کشورهای دیگر میگیرند. به خاطر همین است که اگر بیاییم مسئله خارجی جنگ داخلی سوریه را نگاه نکنیم مسئله داخلی آن را نمیتوانیم تجزیه و تحلیل درستی بکنیم. اشکال عمده غرب در رابطه با سوریه این است که آن کسانی که در صحنه جنگ خوب دارند جلو میروند سازمانهای تروریستی هستند. النصره و سازمان داعش. سازمانهای دیگر در حاشیه هستند و اینها تعیینکننده جنگ داخلی سوریه نخواهند بود. حداقل تا امروز نیستند. اینکه در آینده چه اتفاقی میافتد من نمیدانم.
کسانی را هم که غرب به آنها اعتماد دارد تعدادشان کم است و کاری نمیتوانند بکنند. نیروهای دموکرات هم فعلاً در سوریه به نظر من در حاشیه هستند. تعدادشان خیلی کم است. از آن مهمتر مسئلهای را که غرب نمیخواهد قبول کند و آماری هست که نشان بدهد که اسد هنوز که هنوز است در سوریه طرفدار دارد. این طرفداران به خاطر این نیستند که از قیافه اسد خوششان میآید. به خاطر اینکه نگاه کردند دیدند در عراق چه اتفاقی افتاده. نگاه کردند دیدند سه چهار میلیون آدم بیگناه فراری شدهاند. نمیخواهند شرایط امروز بدتر از این شود.
به نظر من نکتهای که داشتم اشاره میکردم این است که آمریکاییها و غربیها آرامآرام دارند به این نکته دقت میکنند که دوران انتقال بدون اسد ممکن است باعث این شود که جنگ داخلی تشدید پیدا کند و دولت و اساس دولت در سوریه از بین برود و سوریه تبدیل شود به چیزی مثل لیبی.
اما در رابطه با ایران و روسیه و مسئله سوریه به نظر من از اول که بهار عربی شروع شد و حتی قبل از آن ایران و روسیه یک موضع مشخص داشتند و هنوز هم موضعشان یکی است، به نظر من با هم خوب دارند کار میکنند و من شکی ندارم که روسها به ایرانیها گفته بودند که میخواهند حضور نظامی خودشان را در سوریه زیادتر کنند و ایرانیها هم فکر میکنم با آن موافقت کردند. برای اینکه واقعاً دیگر چارهای نیست. برای اینکه اگر ایران بخواهد حکومت علوی یا حکومتی که طرفدار ایران است را نگاه دارد به تنهایی نمیتواند این کار را بکند و احتیاج دارد به کمک روسیه. روسها هم این را میدانند که ایران حاضر است با آنها کار کند.
بنابراین ما خیلی روشن میتوانیم ببینیم که از یک طرف ایران و روسیه و اسد و حزبالله در یک طرف هستند و کشورهای غربی در یک طرف دیگر. اشکال این است که ترکیه و عربستان سعودی حتی با کشورهای غربی هم یکی نیست. یعنی عربستان سعودی و ترکیه میخواهند اول اسد برود و بعد مسئله داعش حل شود.
در صورتی که به نظر من اگر این اتفاق بیافتد امکان دارد داعش در دمشق باشد. آمریکاییها و طرفدارانشان معتقدند که اول داعش باید از بین برود و بعد مسئله اسد حل شود. که به نظر من موضع خیلی منطقیتری است تا موضعی که عربستان سعودی و ترکیه و کشورهای خلیج فارس که دارند کمکهای زیادی به سازمانهای تروریستی میکنند، گرفتهاند.
آقای حقیقی، با این موضع آمریکا که آقای میلانی دست رویش گذاشتند در چه صورتی ممکن است نقش حمایتی ایران از نظم موجود در سوریه جایگزین شود با یک نقش موثر سیاسی در مسیر یک گذار سیاسی برای پایان دادن به بحران؟
علیرضا حقیقی: من اشاره کنم اول آن چیزی که آقای افشاری گفتند ما اختلاف نظر داریم. اولین تظاهرات در حماة بود. آنجا بود که سرکوب پدر بشار اسد بود و آن پتانسیل قیام همیشه علیه بشار را داشتند و از آنجا شروع شد و سرایت کرد به جاهای دیگر.
اما در مورد روسیه و آمریکا بعد از گذشت این سالها چند تا چیز روشن شده. برداشتن رژیمهای سکولاری که علیه نیروهای اسلامگرا عمل میکردند مانند قذافی، مانند سوریه باید با یک پلان جانشین تکمیل شود. بدون پلان جانشین این وضعیت به سمت دولتهای در حال سقوط میافتد و این دولتهای در حال سقوط بهشت تروریسم خواهد بود. نکته دوم این که این دولتها میتوانند بحران اجتماعی ایجاد کنند مثل بحران پناهندگان که هم در لیبی ایجاد کرد و هم در سوریه. نکته سوم این است که فضای این نوع مناسبات میتواند بک بحرانهای جدید را شکل دهد.
الان همین که دولتهای عربی در یمن هستند که از لحاظ حقوق بینالملل غیرقانونی است و حتی سازمان ملل محکوم نمیکند، یعنی میگویند که ما به دعوت دولت مشروع... دولتی که اصلاً آنجا نبوده و دولتی که ارتش ندارد، فراری است میگویند دولت مشروع... در یک انتخاباتی که یک کاندیدا بوده رای آورده. اگر این رویه ادامه پیدا کند که کشورهای عربی گفتهاند ما به دعوت دولت مشروع رفتیم آنجا مداخله کردند، و در بحرین هم رفتند، پس بشار اسد هم میتواند از روسیه بخواهد آنجا دخالت کند. یعنی این یک رویهای است که فضای دخالت نیروهای خارجی در خاورمیانه تشدید میکند و این هم بر بحران اضافه خواهد کرد.
بنابراین مسئله سوریه اگر حل نشود... اینجا بهترین فضا است برای تقویت نیروهای تروریستی.
دوم اینکه الان در این وضعیت که ایجاد شده میتواند بین آمریکا و روسیه درگیریها تشدید پیدا کند. در عین حال اینجا الان منافع مشترک دارند. منافع مشترکشان این است که داعش برداشته شود و دولت جانشین بتواند کمک کند که مسئله حل شود. نکتهای هم که مخالفان دقت نمیکردند و آمریکا هم دقت نکرد این بود که در رژيمهای توتالیتر مثل رژیم اسد لزومی ندارد که شما دولت را بردارید. حتی اگر پارلمان را بشار اسد حاضر میشد باز کند به نظر من در مدت کوتاهی این رژیمها نمیتوانند تداوم پیدا کنند. ولی مخالفان به هیچ عنوان حاضر نشدند هیچ وضعیتی را بدون حضور بشار اسد بپذیرند.
ولی در مجموع با توجه به صحبتی که آقای دکتر میلانی کردند که درست هم هست مخالفان اولیه که اول بخشی از نیروهای تحصیلکرده و روشنفکر و کردها و نیروهای سکولار بودند که همه از رژیم استبدادی بشار اسد ناراضی بودند الان بخش زیادی شان دچار بحران شدند. به این معنی که نمیخواهند این جریان تروریستی حاکم شود بر سوریه و آنها الان خیلی کم رنگ شدهاند.
بنابراین در چنین وضعیتی بخش مخالفان سکولار، آمریکا و روسیه به دنبال یک پلان جانشین میگردند و این پلان باید تدریجی باشد و بتوانند با کمترین هزینه مسئله را حل کنند. در عین حال آن توجه بایستی متوجه حل مسئله داعش باشد که این بدون کمک عربستان و ترکیه هم امکانناپذیر است. ولی این دو کشور هنوز وارد کمپ این مبارزه نشده اند و بدون حضور این دو کشور به نظر من پلان آمریکا و روسیه ناموفق خواهد بود.
در مورد روسیه هم به نظر من حرف آقای دکتر میلانی درست است. ایران چون مسئله حفظ بشار اسد برایش اهمیت استراتژیک دارد، ممکن است در حالت عادی مخالف باشد با دخالت نظامی سوریه ولی چون سقوط بشار اسد برایش بدتر از این است که روسیه در آنجا دخالت نظامی کند به نظر من در این مورد مخالفتی نخواهد کرد.
آقای افشاری، در فضای تازه بینالمللی بعد از توافق هستهای یا «برجام» ممکن است ایران، عربستان سعودی و ترکیه به گونهای تنش میان خودشان را کاهش دهند و سه ضلع موثر شکلدهنده یک دولت انتقالی شوند که شما در موردش صحبت کردید، یا نه؟
علی افشاری: چند نکته را توضیح دهم. اولاً که قذافی سکولار نبود و یکی از چهرههای شاخص اسلامگرایی در نیم قرن اخیر در منطقه خاورمیانه بود و خودش اصلاً ادعای خلیفه اسلامی داشت. در مورد اعتراضات سوریه هم دقیقاً دو ماه قبل از آن چیزی که در شهر حماة اتفاق افتاد در دمشق مخالفان جمع شدند و حرکتهای محدودتری از آن گذاشتند.
وجه اختلاف این نیست که ما داخل را ببینیم یا خارج را. این که همه مسائل سوریه را در خارج ببینیم و همه را وابسته بدانیم، نفس دریافت سلاح و یا کمک مالی توسط یک گروه را به معنای خلع ید و اینکه آن فاقد قدرت تصمیمگیری است بدانیم اینها مورد اعتراض من است. مسائل سوریه را باید داخلی و خارجی با هم دید. اگر بخواهیم با یک نگاه واقعبینانه، علمی و منطقهای قضایا را بررسی کنیم.
در قضایای سوریه تروریسم به هر صورت مشکل برزگی است ولی مشکل بزرگتر ساختار استبدادی و به خصوص سرکوب بیرحمانه و وحشیانه دولت اسد است. این تروریسم که پا گرفته را در نسبت با همین مسئله است. یعنی اگر امروز گروههای اسلامگرای تندرو در آنجا حمایت پیدا کردند، چون زمینه عمومی با توجه به آسیبهای جدی که از ناحیه بمبارانهای هرروزه بشار اسد به خصوص غیرنظامیان دیدند با واکنشهای تندرو همراهی میکنند. لذا اگر این مسئله حل نشود مبارزه با تروریسم هم در سوریه بعید است شکل موفق و درستش را پیدا کند.
اما در مورد آمریکا هنوز سیاست شکلگرفتهای بهوجود نیامده که طرح روسیه و جمهوری اسلامی را پذیرفته باشد که حتماً بشار اسد در دولت انتقالی باقی بماند. هنوز مشخص نیست و اختلاف نظر بین دو طرف هنوز وجود دارد. اروپا هم با توجه به بحران جدید پناهندگان بیشتر از دو طرف زیر فشار قرار گرفته که به هر صورت یک خورده از حالت برخوردهای منفعلانه نسبت به سوریه خارج شود.
مسئله برجام تاثیری در بهبود روابط منطقهای جمهوری اسلامی و کشورها نگذاشته. حتی ما شاهد هستیم که تنش بین عربستان سعودی حتی به طور نسبی افزایش پیدا کرده و روابط با کویت که تا پیش از آن عادی بود الان به سمت تیره شدن دارد حرکت میکند. لذا من بعید میدانم که این شرایط جدید باعث شده باشد الان ایران و ترکیه و عربستان به خاطر توافق هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ به سمت نزدیکی بروند.
اما واقعیتهای حاکم بر شرایط کنونی سوریه ممکن است آنها را به ناگزیر برای اینکه هرچه زودتر ثبات به سوریه برگردد و خطرات ناشی از ناامنی و گسترش تروریسم کمتر شود و همچنین افراد غیر نظامی کمتری کشته شوند مجبور شوند یک مصالحههایی با هم داشته باشند. ولی هنوز مواضع دو طرف فاصله زیادی با هم دارد و از این منظر حداقل در کوتاه مدت نمیشود خوشبین بود که ایران و عربستان و ترکیه و قطر بتوانند به یک نظر واحد برسند.
ولی اگر همین روند کنونی ادامه پیدا کند ممکن است در آینده بر سر تشکیل یک دولت انتقالی به توافق برسند. ولی فاکتور مهم برای این دولت انتقالی موافقت خود گروههای مخالف سوریه هم فاکتور مهمی است. یعنی اگر آنها نپذیرند حتی اگر دهها نشست هم دولتهای خارجی بگذارند درگیریهای داخل سوریه ادامه پیدا میکند.