خانواده عبدالرضا تاجیک بدون تفسیر و جزییاتی در نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه نوشتهاند برادرشان در زندان مورد «هتک حرمت» قرار گرفته است.
پروین تاجیک، خواهر عبدالرضا تاجیک در گفتوگو با رادیو فردا درباره آخرین ملاقات خود با برادرش میگوید و درباره خواستههای این روزنامهنگار توضیح میدهد.
پروین تاجیک: ایشان در ملاقات کابینی خیلی عصبانی و ناراحت بود، به من گفت که برو به آقای دادستان بگو خودش و آقای شریف به زندان بیایند تا من به آنها بگویم که شب اول بازداشت در حضور معاون دادستان و بازپرس شعبه یک دادسرا من هتک حرمت شدم. چیزی غیر از این نگفتند.
ـخانم تاجیک! در آن دیدار برادرتان جزییات بیشتری از آنچه به عنوان «هتک حرمت» از آن یاد کردند، ارائه نکردند؟ چون پس از انتشار نامه شما تفسیر های مختلفی از هتک حرمت در محافل رسانهای صورت میگیرد که دامنه وسیعی را در بر میگیرد. آیا ایشان شرح بیشتری یا جزییات بیشتری از آنچه اتفاق افتاد، ندادند؟
به هیچ عنوان توضیح ندادند. من هرچه هم ازش خواستم که توضیح بدهند، توضیح ندادند. چون اولاً ملاقات کابینی بود و مامورین آنجا ایستاده بودند. نمیدانم به چه علت یا نخواست توضیح بدهد یا فکر کرد ما ناراحت میشویم، یا نمیتوانست توضیح بدهد. برای همین است که من فکر میکنم ما این جمله را در همین حد و تا پاسخی از دادستانی نشنیدیم، و عبدالرضا آنها را ندیده و ملاقات نکرده، هیچ نوع تعبیر و تفسیر خاص نکنیم.
همین که این جرم صورت گرفته، هرچه که بوده، تا زمانی که آقای دادستان و آقای شریف نروند زندان و با عبدالرضا صحبت نکنند، مسئله باز نمیشود. من جملهام را دقیقاً عین جمله عبدالرضا میگویم. یک کلمه اضافه و یک کلمه کم نمیکنم و هیچ نوع تعبیر و تفسیری هم ارائه نمیدهم.
ـشاید یک هفته یا بیشتر از دیدار شما با عبدالرضا تاجیک میگذرد که این نامه را خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتید و منتشر کردید. دلیل این تاخیر شما در انتشار نامه چه بوده؟
من تا چند روز اصلاً این را به هیچ کس نمیگفتم. راستش نمیدانستم باید بگویم. خوب است، بد است، غلط است، درست است یا نه. با خیلیها تماس گرفتم که این کار درست است یا نه. خیلیها می گفتند همان روزهای اول که تو باید این را رسانهای کنی و من راستش میترسیدم. می گفتم شاید بازتاب بدی داشته باشد. همین که شما الان گفتید، تفسیرهای بدی شود. نمیدانم. ولی هرکسی را که دیدم گفتند که شما اشتباه میکنید که ساکتاید. چون شما وقتی ساکت باشید، آنها کار خودشان را پیش میبرند. حالا کار خلاف هست، نادرست هست، هرچه که هست.
برای دفاع از برادرم، برای اینکه هیچ یک از افراد قوه قضایی و هیچ مسئولی پاسخگوی این نیست، من سه تا نامه به دادستانی نوشتم. همین مورد را نوشتم و گفتم که من از شما میخواهم که بروید زندان و ایشان برای شما توضیح بدهند. هیچ پاسخی نداد. من مجبور شدم که این را بنویسم. خیلی خودم ناراحت شدم که میخواستم این کار را بکنم. به خاطر اینکه دقیقاً چون مشخص نیست، نمیخواهم که تعبیر و تفسیر های ناجوری شود. ما باید منتظر شویم و واقعاً از آقای لاریجانی قوه قضائیه و آقای لاریجانی مجلس و آقای دادستان و هر کس که دستی در این کار دارد به این صدای عدالتخواهی ما جواب بدهند و مشخص کنند که آنجا چه اتفاقی افتاده و اصلاً به دنبال چی هست.
ـخانم تاجیک! آیا بعد از انتشار این نامه از سوی مقامهای دستگاه قضایی با شما تماس گرفته شده تا خواستار توضیحات بیشتری درباره این ماجرا شوند از طرف شما یا پاسخی به شما داده شده؟
نه متاسفانه. هیچ تماسی گرفته نشده و هیچ پاسخی داده نشده. حتی من دیروز هم که به دادستانی زنگ زدم، دفتر آقای دادستان گفتند که هنوز صحبتی در این باره نشده و پاسخی داده نشده و ما جوابی برای شما نداریم.
ـبعد از انتشار نامه آیا تلاشهایی را برای دیدار با مقامهای قضایی، مثل دادستان یا رئیس قوه قضائیه و سایر مسئولانی که به نحوی ماجرای دستگیری و بازداشت برادرتان به آنها مربوط میشود، داشتید؟ آیا موفق شدید که با آنها صحبتی کنید؟
نه هنوز صحبتی نکردهام. البته خیلی جاها به نمایندگان مجلس زنگ زدم که متاسفانه مجلس دوره تعطیلات تابستانی را میگذراند. البته با کمک چند تن از دوستانم بسیار تلاش کردم که با آقای علی مطهری تماس بگیری و ایشان را هم در جریان بگذارم که متاسفانه هنوز موفق نشدهام. حضوری هنوز کسی را نتوانستهام ببینم.
ـبعد از تنها ملاقات کابینی که در این مدت بیش از یک ماه بازداشت برادرتان با ایشان داشتید، دیدار یا تماس دیگری داشتند؟
نه متاسفانه. نه تماسی گرفته شده و نه ما ملاقاتی داشتیم. ما فقط منتظر هستیم این پنجشنبه شب سر بزنیم به زندان و امیدوار باشیم که ملاقات صورت بگیرد.
پروین تاجیک، خواهر عبدالرضا تاجیک در گفتوگو با رادیو فردا درباره آخرین ملاقات خود با برادرش میگوید و درباره خواستههای این روزنامهنگار توضیح میدهد.
پروین تاجیک: ایشان در ملاقات کابینی خیلی عصبانی و ناراحت بود، به من گفت که برو به آقای دادستان بگو خودش و آقای شریف به زندان بیایند تا من به آنها بگویم که شب اول بازداشت در حضور معاون دادستان و بازپرس شعبه یک دادسرا من هتک حرمت شدم. چیزی غیر از این نگفتند.
ـخانم تاجیک! در آن دیدار برادرتان جزییات بیشتری از آنچه به عنوان «هتک حرمت» از آن یاد کردند، ارائه نکردند؟ چون پس از انتشار نامه شما تفسیر های مختلفی از هتک حرمت در محافل رسانهای صورت میگیرد که دامنه وسیعی را در بر میگیرد. آیا ایشان شرح بیشتری یا جزییات بیشتری از آنچه اتفاق افتاد، ندادند؟
به هیچ عنوان توضیح ندادند. من هرچه هم ازش خواستم که توضیح بدهند، توضیح ندادند. چون اولاً ملاقات کابینی بود و مامورین آنجا ایستاده بودند. نمیدانم به چه علت یا نخواست توضیح بدهد یا فکر کرد ما ناراحت میشویم، یا نمیتوانست توضیح بدهد. برای همین است که من فکر میکنم ما این جمله را در همین حد و تا پاسخی از دادستانی نشنیدیم، و عبدالرضا آنها را ندیده و ملاقات نکرده، هیچ نوع تعبیر و تفسیر خاص نکنیم.
همین که این جرم صورت گرفته، هرچه که بوده، تا زمانی که آقای دادستان و آقای شریف نروند زندان و با عبدالرضا صحبت نکنند، مسئله باز نمیشود. من جملهام را دقیقاً عین جمله عبدالرضا میگویم. یک کلمه اضافه و یک کلمه کم نمیکنم و هیچ نوع تعبیر و تفسیری هم ارائه نمیدهم.
ـشاید یک هفته یا بیشتر از دیدار شما با عبدالرضا تاجیک میگذرد که این نامه را خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتید و منتشر کردید. دلیل این تاخیر شما در انتشار نامه چه بوده؟
من تا چند روز اصلاً این را به هیچ کس نمیگفتم. راستش نمیدانستم باید بگویم. خوب است، بد است، غلط است، درست است یا نه. با خیلیها تماس گرفتم که این کار درست است یا نه. خیلیها می گفتند همان روزهای اول که تو باید این را رسانهای کنی و من راستش میترسیدم. می گفتم شاید بازتاب بدی داشته باشد. همین که شما الان گفتید، تفسیرهای بدی شود. نمیدانم. ولی هرکسی را که دیدم گفتند که شما اشتباه میکنید که ساکتاید. چون شما وقتی ساکت باشید، آنها کار خودشان را پیش میبرند. حالا کار خلاف هست، نادرست هست، هرچه که هست.
برای دفاع از برادرم، برای اینکه هیچ یک از افراد قوه قضایی و هیچ مسئولی پاسخگوی این نیست، من سه تا نامه به دادستانی نوشتم. همین مورد را نوشتم و گفتم که من از شما میخواهم که بروید زندان و ایشان برای شما توضیح بدهند. هیچ پاسخی نداد. من مجبور شدم که این را بنویسم. خیلی خودم ناراحت شدم که میخواستم این کار را بکنم. به خاطر اینکه دقیقاً چون مشخص نیست، نمیخواهم که تعبیر و تفسیر های ناجوری شود. ما باید منتظر شویم و واقعاً از آقای لاریجانی قوه قضائیه و آقای لاریجانی مجلس و آقای دادستان و هر کس که دستی در این کار دارد به این صدای عدالتخواهی ما جواب بدهند و مشخص کنند که آنجا چه اتفاقی افتاده و اصلاً به دنبال چی هست.
ـخانم تاجیک! آیا بعد از انتشار این نامه از سوی مقامهای دستگاه قضایی با شما تماس گرفته شده تا خواستار توضیحات بیشتری درباره این ماجرا شوند از طرف شما یا پاسخی به شما داده شده؟
نه متاسفانه. هیچ تماسی گرفته نشده و هیچ پاسخی داده نشده. حتی من دیروز هم که به دادستانی زنگ زدم، دفتر آقای دادستان گفتند که هنوز صحبتی در این باره نشده و پاسخی داده نشده و ما جوابی برای شما نداریم.
ـبعد از انتشار نامه آیا تلاشهایی را برای دیدار با مقامهای قضایی، مثل دادستان یا رئیس قوه قضائیه و سایر مسئولانی که به نحوی ماجرای دستگیری و بازداشت برادرتان به آنها مربوط میشود، داشتید؟ آیا موفق شدید که با آنها صحبتی کنید؟
نه هنوز صحبتی نکردهام. البته خیلی جاها به نمایندگان مجلس زنگ زدم که متاسفانه مجلس دوره تعطیلات تابستانی را میگذراند. البته با کمک چند تن از دوستانم بسیار تلاش کردم که با آقای علی مطهری تماس بگیری و ایشان را هم در جریان بگذارم که متاسفانه هنوز موفق نشدهام. حضوری هنوز کسی را نتوانستهام ببینم.
ـبعد از تنها ملاقات کابینی که در این مدت بیش از یک ماه بازداشت برادرتان با ایشان داشتید، دیدار یا تماس دیگری داشتند؟
نه متاسفانه. نه تماسی گرفته شده و نه ما ملاقاتی داشتیم. ما فقط منتظر هستیم این پنجشنبه شب سر بزنیم به زندان و امیدوار باشیم که ملاقات صورت بگیرد.