مطابق اصل نود و نهم قانون اساسی: "شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد". مطابق اصل نود و هشتم قانون اساسی: "تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است". بر همین مبنا، شورای نگهبان پس از درگذشت آیتالله خمینی، "نظارت بر انتخابات" را به "نظارت استصوابی" تعمیم داد که مطابق آن مخالفان، منتقدان و رقبا را رد صلاحیت میکنند.
اگر چه شورای نگهبان نهادی ضد دموکراتیک بوده و نظارت استصوابی هم امری ضد دموکراتیک و ناقض حقوق مشارکت سیاسی شهروندان برای داشتن نامزد و رأی دادن به نامزد مطلوب خویش است، با این همه، انتظار معقول و قانونی این است که پس از استفاده از همه این ترفندها، شورای نگهبان نسبت به افرادی که خود تأیید صلاحیت کرده است، بیطرف باشد.
شورای نگهبان و انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ اعضای شورای نگهبان نه تنها به طور آشکار و رسمی از ریاست جمهوری احمدینژاد دفاع کردند، بلکه امام زمان را هم به کار گرفتند تا تودهها به او رأی دهند. آیتالله احمد جنتی کار را تا بدانجا پیش برد که خواستار تدریس نامه محمود احمدینژاد به جرج بوش- رئیس جمهور وقت آمریکا- در مدارس و دانشگاهها شد. او در خطبههای نماز جمعه تهران این نامه را فوقالعاده، عجیب و غریب و از الهامات خدا دانست و افزود:
"رییسجمهور به همتای خود نامه نوشته و این نامه واقعا نامه عجیب و غریبی است. به نظر من باید این نامه را بچهها همه بخوانند، در مدارس و دانشگاهها خوانده شود، صدا و سیما مکرر بخواند و در آینده نیز در کتابهای درسی قرار داده شود. این نامه چیز سادهای نیست، دارای پیام است و در دنیا کسی جرأت ندارد این گونه مسائل و دغدغهها را بیان کند. در این نامه آمده که مشکل کنونی آمریکا اقتصاد و سیاست نیست، بلکه دوری از توحید و تعالیم انبیاست. جامعه غربی در حال فروپاشی است و به بنبست رسیده و خواهد رسید. این مرد (احمدینژاد) واقعا مردی شجاع، متدین و مقتدر است که به حرف خود ایمان دارد. این مرد آبروی مملکت و اسلام است. نامه احمدینژاد در دنیا جای خود را پیدا کرده… این نامه الهام است و خداوند لطف دارد و میخواهد قدرت این مملکت را زیاد کند و به این نحو الهام میکند. در داخل و خارج کجا چنین نامهای نوشته شده است که این گونه همه را مبهوت کرده باشد. به نظر من باید از این مرد تقدیر کرد".
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نیز فقیهای شورای نگهبان به طور رسمی از ریاست جمهوری احمدینژاد دفاع کردند.
آیتالله احمد جنتی گفت: "حمایت من از آقای رئیس جمهور یکی به دلیل حمایتهای "آقا" [آیتالله خامنهای] بوده است و دیگر این که غالباً مواضع و شاخصههای وجودی رئیس جمهور را میپسندم؛ مانند ساده زیستی، تواضع، پرکاری، عدالتخواهی صادقانه، علاقه به خدمت به محرومین، شهامت و شجاعت در اقدام به کارهای سنگین و احیاناً خطرناک، مبارزه با ظلم و فساد و استکبار و سلطه طلبان زورگو در حد تحقیر آنها و برخورد از موضع قدرت با آنها، ابتکار در عمل که همیشه حرف اول را مبتکران میزنند. این مجموعه خصالی است که من در هر که باشد او را دوست دارم و از او حمایت میکنم و این خصال در افراد گذشته وجود نداشته و یا کمتر وجود داشته است و مردم هم به همین دلیل، آن آراء بالا را به او دادند".
آیتالله محمد مؤمن گفت:"من آقای احمدینژاد را از سه نامزد دیگر بهتر میدانم. باید فردی از سوی مردم انتخاب شود که صلاحیت لازم برای اداره مملکت داشته باشد و خواسته و دستورات پیامبر (ص) و امامان (ع) را برآورده سازد".
آیتالله محمد یزدی با صدور بیانیهای نوشت: "جناب آقای احمدینژاد در مقایسه با سایر افراد به ارزشهای اسلامی توجه بیشتری داشته و شاخصهای مورد نظر امام و رهبری را رعایت مینماید. نظر شخصی بنده به عنوان یکی از اعضای جامعه مدرسین قبلا اعلام شده است و مجددا عرض میکنم به هیچ وجه مجوز شرعی برای عبور از آقای احمدینژاد را ندادیم و البته این نظر شخصی بنده میباشد".
در این زمان صادق لاریجانی هم یکی از فقهای شورای نگهبان بود و با توجه به عضویتش در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم- که نامزدش محمود احمدینژاد بود- او هم حامی رسمی احمدینژاد بود. چند ماه بعد ریاست قوه قضائیه را بر عهده گرفت، و به همراه ابراهیم رئیسی، سرکوب بسیار خشن جنبش سبز را عملی کرد (رجوع شود به مقاله " «آیتالله قتل عام» و سرکوب جنبش سبز و رهبرانش").
با توجه به همین مواضع، و اعتراض گسترده مهندس موسوی، مهدی کروبی و سبزها مبتنی بر وقوع تقلب تأثیرگذار در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳، محسن اسماعیلی از حقوقدانان شورای نگهبان در گفت وگو با برنامه شناسنامه در همین خصوص گفت: "بدون رودربایستی عرض میکنم که بعضی از اعضای شورای نگهبان (که البته من جزو آنها نبودم) شیفته آقای احمدینژاد بودند و به ایشان حسن ظن داشتند".
البته حقوقدانان شورای نگهبان- خصوصاً غلامحسین الهام و ابراهیم عزیزی- هم از مدافعان و شیفتگان احمدینژاد بودند. همسر الهام، کتاب "معجزه قرن سوم" را در تجلیل از مقام احمدینژاد منتشر کرد.
در پایان دوران ۸ ساله ریاست جمهوری احمدینژاد، در ۲۸ تیر ۱۳۹۲، آیتالله جنتی در نماز جمعه تهران دربارهٔ عملکرد او گفت:
"در این دولت ما شاهد زنده شدن بسیاری از شعارهای انقلابی بودیم. فرهنگ انقلاب، ساده زیستی و شعارهای امام در این دولت مطرح شد و انقلاب تجدید حیات کرد… همان چیزهایی که خواست مردم بود مطرح شد و همین بود که جوانان با عشق و علاقه در دوره اول شرکت کردند و حتی از جیب خود خرج کردند که آرای بالایی به دست آمد و همین ارزش دارد. پرکاری بیسابقه که کاملا خستگیناپذیر به معنای واقعی کلمه بود. پاکدستی که در کار بود قابل تقدیر است و از مطرح کردن شعارهای انقلابی در مجامع بینالمللی احساس شرم نکردند. این که اسلام را مطرح کنند، نام مقدس حضرت ولی عصر (عج) در سازمان ملل برای اولین بار مطرح شد و من نمیدانم بعدا کی مطرح میشود. اشاره به قرآن، اشاره به اهل بیت، اشاره به سوابق اسلامی مسائلی بود که در این دولت مطرح شد و ما هم به سهم خودمان قدردانی میکنیم و امیدواریم دولت آینده این راه را ادامه دهد".
شورای نگهبان و حسن روحانی
اعضای شورای نگهبان- خصوصاً آیتالله جنتی و آیتالله محمد یزدی- بارها به طور آشکار به حسن روحانی تاخته و مواضع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی او را نفی کردهاند. حتی آیتالله محمد یزدی اعلام کرد که جامعه مدرسین نامه محرمانهای به حسن روحانی نوشته و نسبت به عملکردها به او هشدار داده است. محمد یزدی در سال ۹۴ هشدار داد که اگر روحانی به تذکرهای این جامعه توجه نکند "جامعه مدرسین، مواردی را که محرمانه و فوق محرمانه تذکر داده شده را ممکن است رسماً تذکر بدهد".
در بهار سال ۱۳۹۵ جامعه مدرسین دومین نامه اعتراضی- نسبت به سیاستهای فرهنگی دولت- را به حسن روحانی ارسال کرد. در ۵ مهر ۱۳۹۵ یکی از اعضای جامعه مدرسین به رسانهها خبر داد که "رییس جمهوری نامه محرمانه جامعه مدرسین را پاسخ داده است اما قرار نیست متن این نامه یا پاسخ ایشان به آن، در رسانهها منتشر شود".
صادق لاریجانی- رئیس قوه قضائیه - نیز بارها با حسن روحانی به نزاعهای آشکار رسانهای پرداخته است. محسنی اژهای هم در این نزاعها به طور تمام عیار در کنار صادق لاریجانی بوده است.
در مخالفت قطعی فقهای شورای نگهبان و روسای قوه قضائیه با حسن روحانی شک و تردیدی وجود ندارد. اما مطابق قوانین همین رژیم، آنان باید در انتخابات بیطرف باشند، که هیچگاه نبودهاند.
نامزد شورای نگهبان و قوه قضائیه برای ۱۳۹۶
در ۸ اردیبهشت تمامی رسانههای سپاه پاسداران- از جمله خبرگزاری فارس، خبرگزاری تسنیم، و… - اعلام کردند که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ابراهیم رئیسی را به عنوان "نامزد اصلح" خود معرفی کرد.
آیتالله احمد جنتی، آیتالله محمد یزدی، آیتالله مؤمن، آیتالله هاشمی شاهرودی، آیتالله سید محمد رضا مدرسی یزدی و آیتالله مهدی شب زندهدار شش فقیه کنونی شورای نگهبان هستند.
شش فقیه یاد شده، به طور همزمان، از اعضای کنونی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هستند. آیتالله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بوده و در ۱۸ فروردین ۹۶ مجدداً به عنوان رئیس این تشکیلات انتخاب شد.
معرفی کسی که در قتل عام زندانیان سیاسی دست داشته است به عنوان "نامزد اصلح" اینها، که مردم باید به او رأی دهند، نقض آشکار قانون و بیطرفی ناظر دارای قدرت تامه انتخابات است.
صادق لاریجانی- رئیس قوه قضائیه- هم یکی از اعضای کنونی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. آیا رئیس قوه قضائیه نباید در انتخابات بیطرف باشد؟ یعنی همان قوهای که به جرائم انتخاباتی رسیدگی میکند.
آیتالله مصباح یزدی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله سید احمد خاتمی، و… دیگر اعضای کنونی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هستند.
از بیطرفی و نقض قانون که بگذریم، "اصلح" قلمداد کردن فردی که در قتلعام چند هزار زندانی سیاسی و عقیدتی نقش مستقیم داشته، و همه کارنامه اش، جز سرکوب و قتل و جنایت نبوده، افکار و گفتار و رفتار فقیهان درباری را روشن میسازد.
آنان احمدینژاد را نامزد امام زمان قلمداد کردند و اینک ابراهیم رئیسی را نامزد امام رضا قلمداد میکنند. اکثر وزرای محمود احمدینژاد، یاران کنونی ابراهیم رئیسی بوده و ستاد او را تشکیل میدهند. او هم مانند احمدینژاد وعدههای پوپولیستی سر داده است. تفاوت این دو در آن است که سوابق سرکوب گرانه احمدینژاد، در مقایسه با ابراهیم رئیسی، یک به هزار بود.
فعالیتهای همزمان سپاه پاسداران برای ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، همه را نگران میسازد که نکند آنها برنامهای مشابه انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ داشته باشند (رجوع شود به مقاله "پروژه آشکار سپاه و بسیج برای فتح ریاست جمهوری ۹۶").
---------------------------------------------------------------
یادداشتها و مقالات، آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند و بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.