افغانستانی‌های مهاجر و حساسیت‌های اجتماعی در ایران

موضوع مهاجران افغان در ایران به تعبیر فوکویی، در حال «تبدیل شدن به مشکل» است؛ نه این‌که در‌گذشته نبوده اما الان به مرحله جدیدی جهش یافته که محتاج توجه ویژه است

مسئله مهاجرت افغانستانی‌های مهاجر به ایران تبدیل به یکی از مهمترین مسائل کشور شده است که همزمان دغدغه توامان جامعه و دولت را بازتاب می‌دهد. اهمیت مسئله تا جایی است که یکی از اولویت‌های دولت چهاردهم «ساماندهی وضعیت مهاجرت اتباع کشور افغانستان» و «اخراج حداقل دو میلیون مهاجر غیرقانونی» تا پایان سال است، امری که امکان‌پذیری آن محل سئوال است.

به موازات این اقدامات، طرح‌هایی نیز برای «تقویت مرزهای شرقی» و کنترل بیشتر و همچنین «نظم و ترتیب دادن به وضعیت مهاجران قانونی» نیز در دست انجام است. از سوی دیگر، در جامعه نیز حساسیت‌ها نسبت به افغان‌ها افزایش پیدا کرده و در برخی موارد نیز به تنش کشیده شده است. در کنار برخی از ملاحظات قابل دفاع از لحاظ اجتماعی و امنیتی، اما گرایش‌های نژادپرستانه و افراطی هم دیده می‌شود که خوشبختانه تا کنون کم‌شمار بوده‌است، اما از سوی برخی جریان‌ها عامدانه اطلاعات غلطی برای تحریک افکار عمومی منتشر می‌شود.

بیشتر در این باره: رادان: دو میلیون نفر از اتباع غیرمجاز تا پایان سال اخراج می‌شوند

از این رو، موضوع مهاجران افغان در ایران به تعبیر فوکویی، در حال «تبدیل شدن به مشکل» است؛ نه این‌که در‌گذشته نبوده اما الان به مرحله جدیدی جهش یافته که محتاج توجه ویژه است.

پایان پنجمین دهه

مهاجرت افغانستانی‌ها که در بین ملل دنیا، نزدیک‌ترین به لحاظ زبانی، فرهنگی و تمدنی به ایرانیان هستند، به پایان پنجمین دهه خود نزدیک شده است.

افغانستانی های مهاجر در این نیم قرن در مجموع وضعیت مناسبی در ایران نداشته‌اند. از حق آموزش، مالکیت، ازدواج، درمان و غیره به درجاتی محروم بوده‌اند. البته سیاست‌های غلط حکومت در عدم کنترل مرزها نیز باعث شده تا تنش‌های اجتماعی پیش بیاید. در عین حال حمایت مردمی و میهمان‌پذیری از آن‌ها نیز از سوی بخش قابل اعتنایی از مردم ایران وجود داشته است. ولی با وجود این، مناطق ممنوع برای افغانستانی‌های مهاجر یک مشکل بزرگ در زمینه مهاجرپذیری در جامعه ایران است. طبق برخی از گزارش‌ها، حضور اتباع افغانستانی در شانزده استان به‌طور کامل ممنوع و در ۱۲ استان دیگر نیز در برخی شهرها و منطقه‌ها اقامت آن‌ها ممنوع شده است. این عامل باعث شده تا توزیع افغانستانی‌های مهاجر در کشور ناهمگون شده و در برخی از شهرها تراکم بالایی پیدا کند. البته به طور طبیعی وجود زمینه اشتغال و مجاورت نیز باعث شده تا استان‌های تهران، خراسان رضوی و اصفهان سه استان اول محل اقامت افغان‌ستانی‌ها شوند.

تجزیه و تحلیل داده‌های مربوطه نشان می‌دهد که افغانستانی‌ها در اقتصاد ایران در نیم قرن گذشته نقش موثر ‌و مولدی داشته‌اند. اکثر مشاغل سخت و زیان‌بار که نیازمند مهارت نبوده، در بخش‌های مسکن، جمع‌آوری زباله، راه‌سازی و کشاورزی با دریافت حقوق کمتر بر دوش آن‌ها بوده است. عمده کارهایی که آن‌ها انجام داده و می‌دهند معمولا مورد توجه ایرانی‌ها نیست. خروج آن‌ها از بازار کار ایران، بحران اقتصادی را تشدید می‌کند. آن‌ها فقط مصرف‌کننده نیستند بلکه تولیدکننده هم بوده و ارزش افزوده ایجاد می‌کنند.

البته حضور آن‌ها در مشاغل خدماتی در سال‌های گذشته رقابت با نیروی کار بومی را افزایش داده و از این لحاظ تنش‌ را تشدید کرده است. بر اساس گزارش مركز پژوهش‌های مجلس، سهم بخش خدمات ظرف يك دهه گذشته از كل اقتصاد رو به رشد بوده است. این اتفاق و افزایش بخش تحصیلکرده و جوان افغان در موج مهاجرت‌های جدید و تمایل کارفرماهای ایرانی به استخدام نیروی مهاجر به حقوق کمتر و چه بسا افراد فاقد مجوز، باعث شده است تا در حوزه‌هایی تصور از دست رفتن فرصت اشتغال برای نیروهای بومی بوجود بیاید.

بیشتر در این باره: اعلام وصول یک طرح در مجلس ایران؛ جمعیت «اتباع بیگانه» باید سالانه «۱۰ درصد» کاهش یابد

استمرار اوضاع فلاکت‌بار افغانستان در دهه‌های گذشته نیز نه تنها اجازه نداد تا مهاجران افغانستانی به کشورشان برگردند بلکه جمعیت آن‌ها در ایران طی سال‌های اخیر، بخصوص بعد از بازگشت مجدد طالبان به قدرت، افزایش چشمگیری داشته است. مهاجرت به ایران برای اکثر افغانستانی‌ها یک انتخاب مطلوب نیست بلکه یک اجبار محسوب می‌شود که فقط در مقابل پاکستان مزیت دارد. ترکیه و اروپا مقاصد اصلی مهاجرتی افغانستانی‌ها هستند که صد البته با محدودیت‌ها و مخاطرات بسیار مواجه است.

آمارهای مناقشه‌برانگیز

نبود آمار دقیق از جمعیت افغانستانی‌های مهاجر چه در سطح ملی و چه جهانی از وجوه اصلی مناقشه است. کمیساری عالی سازمان ملل در امور پناهنده‌ها، جمعیت پناهندگان افغانستانی در دنیا در سال ۲۰۲۳ را ٥.٧ میلیون نفر اعلام کرده‌است که ٣.٤ میلیون نفر از آن‌ها در ایران زندگی می‌کنند.

در ایران بر اساس نتایج سرشماری سال ١٣٩٥ که آخرین سرشماری بوده، جمعیت افغانستانی‌های مهاجر نزدیک به یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر اعلام شده بود. این رقم در سرشماری‌های ۱۳۹۰ و ١٣٨٥ به ترتیب یک میلیون و ۴۰۰ و یک میلیون و ۲۰۶ هزار نفر ذکر شده است.

البته صحت این آمارها مورد تردید بوده و مقامات رسمی آمارهای متفاوتی را اعلام کرده‌اند. به عنوان نمونه، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر پیشین کشور، در سال ١٣٩٤ جمعیت افغانستانی‌های مهاجر را دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر اعلام کرده بود. عباس عراقچی، معاون وقت وزیر خارجه ایران، در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ جمعیت شهروندان با تابعیت افغانستان را بیش از سه میلیون نفر عنوان کرد.

علت این اختلاف می‌تواند به‌دلیل عدم ثبت مهاجران غیرقانونی و یا عدم حضور بخشی از افغانستانی‌ها در پاسخگویی به سئوالات سرشماری‌ها باشد.

بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان نه تنها سیر صعودی بازگشت افغانستانی‌ها به کشورشان، بعد از تشدید بحران اقتصادی در ایران، را متوقف کرد بلکه باعث افزایش مهاجرت به ایران از سال ۱۴۰۰ به بعد شد که هنوز ادامه دارد.

احمد وحیدی، وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی، تیرماه پارسال، جمعیت افغانستانی‌های مهاجر را «پنج میلیون نفر» اعلام کرد. البته آمارهای اغراق آمیزی نیز در سالیان گذشته اعلام شده‌اند که دور از واقعیت هستند. به عنوان نمونه روزنامه جمهوری‌اسلامی در فروردین ۱۴۰۱ مدعی شد که آمار فوق، هشت میلیون نفر است! الان نیز عده‌ای مدعی شده اند که ۹ میلیون افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند.

بیشتر در این باره: واکنش‌ گسترده در شبکه‌های اجتماعی به‌ ویدئوی رفتار خشن مامور پلیس با مهاجر افغان

ارزیابی در خصوص این‌که آمار دقیق چه قدر است امر دشوار و چه بسا ناشدنی است. طبق آخرین سرشماری موجود، جمعیت افغانستانی‌های مهاجر در حدود «دو درصد» بوده است. اگر آمار وزارت کشور را در نظر بگیریم، این جمعیت در حدود «سه درصد» می‌شود. سرشماری سال ۱۴۰۵ مشخص می‌کند که وضعیت کنونی به لحاظ آمارهای رسمی در ایران چه تغییری کرده است. اما به نظر می‌رسد شمار واقعی افغانستانی‌های مهاجر بین چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تا پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر باشد که با توجه به تخمین جمعیت ایران در سال ۱۴۰۳ بر اساس ارزیابی مرکز آمار ایران (٨٦ میلیون نفر)، این نسبت حداکثر به شش و نیم درصد ارتقاء پیدا می‌کند که باز در مقایسه با کل جمعیت کشور پایین است.

نسل دوم و سوم مهاجران

با توجه به عواملی چون «افزایش حساسیت‌های اجتماعی»، «درک این واقعیت که ایران منابع لازم برای تامین این سطح از مهاجرت را ندارد»، «تغییر سیاست رهاسازی مهاجرت در سالیان گذشته»، «سختگیری در مرزهای ورودی» و «کنترل اشتغال در بنگاه‌ها»، می‌توان به نتیجه رسید که میزان اخراج افغانستانی‌های غیرقانونی از نرخ ورودی پیشی خواهد گرفت و جمعیت افغانستانی‌های مهاجر بعد از چند سال رشد بالا، روند نزولی پیدا خواهد کرد. البته نرخ زاد و ولد آن‌ها بیشتر از ایرانیان است اما باز بعید است که بتواند روند نزولی قابل انتظار را متوقف کند.

منتهی مسئله مهم تفاوت افغانستانی‌‌های متولد در ایران با والدین مهاجرشان است. آن‌ها مشابه نسل دوم مهاجرها در همه جای دنیا، هویت بومی پیدا می‌کنند که در نهایت بر هویتِ به ارث رسیده آن‌ها غلبه می‌کند. الان در ایران افغانستان‌تبارهایی داریم که سه نسل در ایران زندگی کرده‌اند، آن‌ها به ویژه نسل دوم و سوم‌شان، بیشتر خصوصیات ایرانی دارند تا این‌که افغانستانی محسوب شوند.

در مجموع به نظر می‌رسد که اغراق در شمار افغانستانی‌های ساکن در ایران بیشتر کشور را دستخوش مشکلات می‌کند. البته در عین حال ساماندهی برای جلوگیری از پیامدهای منفی «مهاجرت غیرقانونی» و رعایت حقوق انسانی و اجتماعی مهاجران قانونی کمک می‌کند تا فرصت‌های مهاجرت بر تهدیدات آن غلبه کند؛ بخصوص برای مردمانی که بیش از دیگر ملل دنیا به ایرانی‌ها نزدیک هستند.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.