۲۱ تیرماه زادروز ناصر تقوایی است؛ سینماگر مؤلف و سرشناسی که امسال ۸۳ ساله شد.*
هفتهٔ گذشته و در آستانهٔ زادروز او مراسمی با حضور شماری از هنرمندان، نویسندگان و اهالی سینما در تهران برگزار شد که طی آن کتاب «کوچک جنگلی»، اثر ناصر تقوایی، هم رونمایی شد.
مجموعهٔ سهجلدی «کوچک جنگلی» که ناصر تقوایی بیش از چهار دهه پیش نوشتن آن را به پایان رساند، دو سال پیش از سوی نشر مس با مقدمهٔ حمید دباشی منتشر شد، اما با همزمانی زمان توزیع آن با اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی» پخش گستردهٔ آن به تأخیر افتاد.
«کوچک جنگلی» در اصل فیلمنامهای برای یک سریال ۱۵ قسمتی بود که نگارش آن بیش از یک سال و نیم طول کشید و حتی مراحل پیشتولید آن هم دو سال زمان برد، اما در نهایت در سال ۱۳۶۱، بعد از سه سال و نیم کوشش، تقوایی از تولید و کارگردانی سریال کنار گذاشته شد و این متن هرگز با کارگردانی او به تصویر درنیامد.
حمید دباشی در مقدمهٔ این کتاب ساخته نشدن این مجموعه و «محروم ماندن دنیا از دیدن کوچک جنگلی» را از «سیاهه اعمال روزگاری ننگین» توصیف کرده که تقوایی در آن زیسته است. دباشی بهنقل از تقوایی نوشته است که «کوچک جنگلی وصیتنامهٔ سینمایی او میبود».
آقای دباشی در عین حال یادآوری کرده که همین «نساختن» کوچک جنگلی هم از درخشانترین فصول کارنامهٔ سینمایی تقوایی است.
بیشتر در این باره: «گفتن با نگفتن»؛ سینما و سانسور بهروایت تقواییکوچک جنگلی روایت ناصر تقوایی از چرایی و چگونگی شکل گرفتن خیزشی اجتماعی سیاسی در زمانهٔ تسلط نیروهای روس و انگلیس بر امور داخلی ایران پس از انقلاب مشروطه و همچنین دلایل توقف و شکست آن است.
آقای تقوایی خود در نخستین سالهای پس از انقلاب ۵۷، دربارهٔ نوشتن و ساخت این مجموعه گفته است: «به من گفتند بیا سریالی بساز در حد سریال دایی جان ناپلئون در آن دوره، که من گفتم آن سریال طنز بود برای آن زمان، اما حالا باید سریالی دربارهٔ ریشههای یک جنبش اجتماعی ساخت چون فضا الان انقلابی است».
آقای تقوایی دربارهٔ توقف تولید سریال کوچک جنگلی هم چنین گفته است:
«همان موقع گفتم که [رضا] قطبی [مدیرکل رادیو و تلویزیون ملی ایران پیش از انقلاب ۵۷] یک بار هم کار من را لنگ نگذاشت، اما اینها در نهایت آنقدر در فضای کار مانعتراشی کردند که اصلاً کار من پیش نمیرفت. خیلی سعی کردم، به دفتر محمد هاشمی به تلویزیون رفتم، اما یک گروه مخالفین آنجا بودند که شروع کردند به شعار دادن و حتی اجازه ندادند من حرف بزنم. خوب من مجبور شدم بیایم بیرون و دیگر هم پا به تلویزیون نگذاشتم.»
کوششی برای شناخت ریشههای جنبشهای اجتماعی
مرضیه وفامهر، همسر تقوایی که خود فیلمساز و دبیر مجموعه کتابفیلمنامهٔ «کوچک جنگلی» هم هست، دربارهٔ این مجموعه به رادیوفردا چنین میگوید:
«با اینکه انتشار مجموعه فیلمنامه کوچک جنگلی به دلیل حجم فیلمنامه دشوارتر از همهٔ آثار تقوایی بود، اما من چاپ این متن را در اولویت قرار دادم چراکه در این روزها که در ایران هر دو سال یک جنبش اجتماعی شکل میگیرد و بابتش خون جوانان و نوجوانان و حتی کودکان ریخته میشود، باید بازنگری کنیم و ببینیم ریشهٔ شکل گرفتن این جنبشها چیست؟ چه تنگناها و ضرورتهایی مردم را برمیخیزاند و چرا مردم دستخالی جلو گلوله میایستند و هرگز فرصت لذت بردن از زندگی را پیدا نمیکنند.»
بهگفتهٔ خانم وفامهر، تقوایی در کتاب درسگفتارهای خود میگوید «برای نوشتن داستانی تاریخی را انتخاب میکنیم که موضوعش با مسائل روز ارتباط دارد. موضوع روز ما را به سمت یک داستان میکشاند، ولو زمینهٔ آن داستان دورهٔ هخامنشی باشد».
دباشی: هرگز نمیفهمیم این متن چگونه فیلمی میشد باشد
حمید دباشی، نویسنده، منتقد و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی، نیز در گفتوگو با رادیوفردا به تلاقی با اشاره به جنبشهای سوسیالیستی در زمان انقلاب مشروطه که قیام جنگل یکی از آنها محسوب میشود، چنین میگوید:
«اگر این فیلم ساخته میشد، اهمیتش این بود که یکی از برجستهترین فیلمسازان ما به چنین موضوع مهم تاریخی ایران میپرداخت. اینکه در دورهٔ بعد از انقلاب بهمن ۵۷، آقای تقوایی چه استنباطی از این تاریخ داشت، بسیار حائز اهمیت بود.»
چنانکه آقای دباشی میگوید، این کتاب به تفصیل بسیار میزانسنها را توضیح میدهد و نشان میدهد که تقوایی قصد داشته چه کاری انجام دهد، با این همه، اکنون «ما فقط یک مدرک و سند تاریخی داریم از مرحلهٔ نخست تفکر آقای تقوایی دربارهٔ این اتفاق تاریخی که به ما میگوید چگونه بوده است. اما متأسفانه ما هرگز نخواهیم دانست که این نوشته چگونه تبدیل به فیلم میشد».
متنی که جز در تصویر به کمال نمیرسد
سعید عقیقی، منتقد و نویسنده کتاب سینمای ناصر تقوایی، نیز درباره مجموعه سهجلدی «کوچک جنگلی» به رادیوفردا میگوید: «برگههایی که در ابتدای هر فصل آمده، فهرست بازیگران هر فصل را نشان میدهد؛ سعید پورصمیمی در نقش گائوک، اسماعیل شنگله در نقش حیدرخان عمو اوغلی، جعفر والی در نقش دکتر حشمت، جهانگیر فروهر و غلامحسین نقشینه در نقشهای فرعی با ادبیاتی استوار و دقیق در تخیل تقوایی جان گرفتهاند، اما اغلبشان بیآنکه حتی در یک نما مقابل دوربین بروند، از دنیای فیلم و واقعیت بیرون رفتهاند.»
سعید عقیقی با طرح این پرسش که «آیا تقوایی میان رویدادهای تاریخی معاصر، از مرداد ۳۲ تا بهمن ۵۷ و پس از آنٰ تناسبی یافته بود؟» تأکید میکند که «شاید با رجوع به متن به پاسخی مثبت برسیم، اما با سریالی که هرگز ساخته نشده، کاری نمیتوان کرد جز لذت بردن از متنی که برای ساختن نوشته شده و نه خواندن. متنی برای فیلم که جز در تصویر به کمال نمیرسد.»
نمونهای غریب در سینمای ایران
ناصر تقوایی نمونهای غریب در تاریخ سینمای ایران است. او صاحب یکی از بهترین مجموعهداستانهای کوتاه فارسی (تابستان همان سال)، دو نمونه از بهترین فیلمهای کوتاه مستند (باد جن، اربعین)، یکی از موفقترین فیلمهای کوتاه در عرصهٔ بینالمللی (رهایی)، و یکی از بهترین سریالهای ایرانی (داییجان ناپلئون) است. تقوایی فیلم بلند استثنایی خود (آرامش در حضور دیگران) را پیش از فیلم کلاسیک ماندگارش (ناخدا خورشید) ساخت.
بهگفتهٔ سعید عقیقی در گفتوگو با رادیوفردا، مزد این میزان تبحر و مهارت، سالها بیکاری و مرارت، بیتوجهی به قابلیتهایش در نگارش و کارگردانی، تعطیلی تولید سریال «کوچک جنگلی» و ناتمام ماندن دو فیلم «زنگی و رومی» و «چای تلخ» بوده است.
آقای عقیقی هم چنین میگوید تقوایی که آثارش به نبوغ او گواهی میدهند، خودش در انزوا میزید ولی مانعتراشان و مخالفانش هم حتی میپرسند: «تقوایی چرا دیگر فیلم نمیسازد؟» او، چنان که خود گفته است، با فیلم نساختن کوشید توضیح دهد چرا فیلم خوب کمتر ساخته میشود و چرا مفهوم فیلم خوب دگرگون شده است.
مقاومت در برابر سانسور
ناصر تقوایی که از جوانی در کنار نوشتن داستان بیش از هر سینماگر دیگری در آثار سینماییاش از ادبیات وام گرفت، تا پیش از انقلاب ۵۷ آثار درخشانی ساخت و نام خودش را بهعنوان یکی از بنیانگذاران موج نو سینمای ایران تثبیت کرد
بیشتر در این باره: ناگفتههای خالق کتاب «دایی جان ناپلئون» درباره کارگردان سریال آناو اما بعد از انقلاب تنها توانست سه فیلم بسازد: «ناخدا خورشید»، با اقتباس از قصه «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی؛ «ای ایران» که سال ۶۸ ساخته شد؛ و «کاغذ بیخط» که سال ۱۳۸۰ پس از ۱۲ سال سکوت اجباری و چند سالی پس از قتلهای زنجیرهای آن را ساخت و همین موضوع را درونمایه فیلم خود قرار داد.
پس از این فیلم، ناصر تقوایی دیگر امکان ساختن هیچ فیلم دیگری را پیدا نکرد.
مرضیه وفامهر در گفتوگو با رادیوفردا چنین میگوید:
«قطعاً هیچکدام از جریانهای سیاسی، اجتماعی هنری و لابیهایی که از ۴۵ سال پیش تاکنون به انواع روشهای دروغپردازی و ترور شخصیت و… سعی کردند دست ناصر تقوایی را از بازار سینما و نشر و عکس و همه جا کوتاه کنند، در خیالشان هم نمیگنجید ۴۵ سال بعد، این آدم ۴۵ کیلویی مثل یک مداد سیاه هنوز محیط اجتماعیاش را طراحی کند.»
همسر آقای تقوایی همچنین با بیان اینکه به تقوایی اجازه ندادند که به خلق آثاری یگانه ادامه دهد و «سفره و جیب» او را کوچک کردند، تأکید میکند که با این حال تقوایی «سر اصول و اندیشهاش ایستادگی کرد، بی هوچیگری، بیخودنمایی و بدون اینکه وارد بازیهای تبلیغاتی شود. فقط کار عمیق کرد و خودش را رشد داد».
در فیلم کوتاهی که از ناصر تقوایی در شب رونمایی کتاب «کوچک جنگلی» پخش شد، او خود نیز دربارهٔ سانسور چنین میگوید:
«کجای دنیا واژهها مجرم شدند! کارهایی که داریم در ادارهٔ سانسور انجام میدهیم، اصلاً اسمش نابودی زبان است. شما دارید واژهها را از کاربرد خودشان تهی میکنید. سانسور همیشه از دریچهٔ اخلاق وارد میشود و برای این مسئله باید فکری کرد. همیشه اولین دستاویز اخلاق است. ما همه چیز را بردیم در پناه اخلاق بد تا آنجا هر دخلوتصرفی در عادات و فرهنگ و زبان خودمان انجام بدهیم.»
ناصر تقوایی در همه سالهایی که فیلم نساخته، بارها به اعتراض گفته است: «تا وقتی که سانسور اینگونه عمل میکند، کار نمیکنم، فیلمی نمیسازم و کتابی چاپ نمیکنم».
بیشتر در این باره: مصائب پایانناپذیر ناصر تقوایی بودن*در برخی منابع اینترنتی زادروز ناصر تقوایی روزهای دیگری اعلام شده، اما مرضیه وفامهر، همسر او، در گفتوگو با رادیوفردا تأکید میکند که زادروز ناصر تقوایی ۲۱ تیرماه است.