تظاهرات اعتراضی در لبنان که جرقهاش لایحه پیشنهادی دولت برای اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی بود، به مناطقی کشیده شد که پیشتر کمتر شاهد اعتراض بود.
تظاهرات این بار در شهرهایی از جمله نبطیه و صور برگزار شد. نبطیه شهری در جنوب لبنان است و یکی از پایگاههای مهم حزبالله به شمار میآید. صور هم در جنوب لبنان است و پایگاه جنبش امل به شمار میآید.
حزبالله و امل، دو حزب شیعه لبنانی هستند که در حال حاضر متحد یکدیگرند و در انتخابات اخیر پارلمانی به همراه همپیمانان خود، دستاوردهای مهمی داشتند.
بیشتر در این باره: چهارمین روز از تظاهرات گسترده در لبنان؛ سعد حریری درباره اصلاحات به توافق رسیداقتصاد در حال افول
لبنان که چندین دهه بحران و سیاسی، ناآرامی و خشونت را شاهد بوده، هنوز نتوانسته اقتصادش را بر پایههای محکم بنا کند.
پس از پایان ۱۵ سال جنگ داخلی در لبنان در سال ۱۹۹۰، در دو بازه زمانی، اقتصاد لبنان شاهد شکوفایی بود. دوره نخست، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ بود. در آن دوره، نظام قومومیت سوریه همچنان بر لبنان حاکم بود، اما رفیق حریری در دوره نخستوزیریاش و با مشورت گرفتن از کارشناسات خبره اقتصادی، موفق شد تحرکی شایان به اوضاع اقتصادی لبنان بدهد و سرمایهگذارانی از جمله از میان لبنانیهای ثروتمند مقیم خارج، به کشورش جذب کند.
ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ که سرآغازی بود برای ترور شماری از شخصیتهای نزدیکش، کسانی که همگی از مخالفان حضور سوریه در لبنان بودند، باعث شد این کشور شاهد فرار سرمایه و آغاز بحران اقتصادی جدیدی باشد که با بحران سیاسی همراه شد.
اما با انتخابات سال ۲۰۰۹، لبنان بار دیگر شاهد نوعی آرامش شد. تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست سعد حریری که در نتیجه توافق میان ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان سعودی و بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه بود، به اقتصاد لبنان تحرکی کمسابقه بخشید. علاوه بر سرمایهگذاریهای بزرگ در لبنان، این کشور بار دیگر به یکی از قطبهای گردشگری در خاورمیانه تبدیل شد.
این وضعیت اما دوام نیافت. جنگ سوریه که شرارههایش به لبنان رسید، بحرانی بر این کشور تحمیل کرد که بار دیگر به عقبگرد اقتصاد انجامید.
صد میلیارد بدهی
در سال ۲۰۱۰، بدهیهای خارجی لبنان، ۵۰ میلیارد دلار اعلام میشد. اکنون اما این آمار به ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است؛ رقمی که دولت لبنان توانایی پرداخت آن را ندارد.
در این میان، دولت برای کاهش این فشارها و تدوین بودجه، لایحهای برای وضع مالیات جدید تدوین کرد که حتی شامل وضع مالیات بر مکالمات واتسآپی شده است.
مردم لبنان که زیر بار فشارهای اقتصادی بودند، لایحه دولت را تاب نیاورده و دست به تظاهرات اعتراضی زدند.
فساد
بارها لبنانیها در اعتراضهایی از فساد در میان طبقه حاکم سخن گفتهاند. این نخستین بار نیست که معترضان لبنانی «تمام» طبقه حاکم و «همه» احزاب سیاسی شریک در حکومت را «فاسد» خوانده و خواهان کنار رفتن «همه» آنها میشود.
سخن میان لبنانیها در این باره بسیار است. از جمله اینکه احزاب سیاسی بزرگ را متهم به استفاده از رانتهای حکومتی به منظور چیره شدن بر اموال کشوری میکنند.
در لبنان اکثر بانکها وابسته به احزاب قدرتمند هستند. پمپ بنزینها، رستورانهای بزرگ، مخابرات، رستورانهای زنجیرهای و مراکز تجاری، از این قاعده مستثنی نیستند. اینها از جمله عواملی است که لبنانیها، طبقه حاکم را مسئول اوضاع اقتصادیشان میدانند، به ویژه اینکه بخشی از بدهیهای دولت، به همین احزاب است، زیرا همین احزاب که خود در دولت هستند، گاهی در زمان کسر بودجه، به دولت «قرض» میدهند و تلاش میکنند آن را با سود، باز گردانند.
همه اینها باعث ایجاد یک طبقه حاکم و بسیار ثروتمند در لبنان شده که علاوه بر زندگی «بسیار» مرفه، تشکیلاتی شبهنظامی برای خود دارند.
حزبالله و امل
حزبالله و امل از این قاعده مثتنی نیستند، با یک تفاوت و آن اینکه حزبالله بخش بزرگی از بودجهاش از سوی جمهوری اسلامی ایران تامین میشود. این را حسن نصرالله دبیرکل حزبالله هم تایید کرده است. البته به نظر میرسد اکنون با تحریمهای سخت اقتصادی بر ایران، دیگر بودجهای مثل قبل از تهران به حزبالله نمیرسد.
امل همواره تلاش میکند بودجهاش را از منابع داخلی تامین کند. نبیه بری رهبر گروه امل، از متهمان «فساد اقتصادی» از نظر افکار عمومی است. از همین رو در صور، کسانی که خود پایگاه مردمی امل به شمار میآمدند، به خیابان آمده و شعار دادند «نبیه بری دزد است»؛ مسالهای که با واکنش نیروهای امل مواجه شد و آنها به ضرب و شتم برخی از معترضان پرداختند؛ ماجرایی که تصاویرش در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
بیشتر در این باره: نصرالله: حزبالله در برنامهریزی اعتراضات لبنان نقش نداشتتهدید حزبالله به اقدام
حسن نصرالله در سخنرانی روز اربعین خود، با استعفای دولت و برگزاری انتخابات، که خواسته اصلی معترضان است، مخالفت کرد. او برای این مخالفت خود، دلایلی هم طرح کرد از جمله اینکه: تشکیل دولت جدید آسان نخواهد بود، برگزاری انتخابات جدید کشور را وارد جدالی دیگر بر سر قانون انتخابات خواهد کرد و اگر انتخاباتی برگزار شود، پارلمانی همچون پارلمان کنونی تشکیل خواهد شد.
او در عین حال پیشنهادهایی داد از جمله «وضع مالیات بر ثروتمندان».
نصرالله با وجود اینکه تظاهرات را حق معترضان دانست، اما در عین حال گفت: «هرکس بخواهد سرنگون کند، وقتتان را تلف میکنید، نخواهید توانست».
او ادامه داد: «شما هر وقت میخواهید به خیابان میآیید و به همان شکل خیابان را ترک میکنید».
نصرالله تهدید کرد که اگر اوضاع به شکل کنونی ادامه یابد، از هوادارانش خواهد خواست به خیابانها بیاییند زیرا «ما اگر به خیابان بیاییم، از آن خارج نخواهیم شد تا به خواستههایمان برسیم»؛ سخنانی که یادآور حضور نظامی حزبالله در خیابانهای بیروت و شماری دیگر از مناطق در روز هفت مه ۲۰۰۸ و بستن پایتخت به مدت چندین ماه بود که کشور را وارد بحران بزرگ سیاسی و اقتصادی کرده بود.
به نظر میرسد شکل کنونی دولت بهترین ترکیب از نظر حزبالله است؛ به ویژه اینکه نام دولت «وحدت ملی» است و رقبای حزبالله هم در آن حضور دارند؛ اما شکستهای احتمالی در مدیریت کشور، به پای همگان نوشته میشود؛ به ویژه اینکه بنا بر گزارشها، تحریمهای اقتصادی ایران، فشارهای اقتصادی سختی هم بر حزبالله وارد کرده و این حزب تلاش میکند راههایی به غیر از ایران برای تامین مالی خود بیابد. شاید استفاده از منابع لبنانی، یکی از این راهها باشد.
شاید به همین دلیل است که سمیر جعجع، رهبر حزب نیروهای لبنانی و از مخالفان سر سخت حزبالله، از چهار وزیرش در دولت خواست استعفا دهند و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شده است.
اکنون و با اصرار معترضان لبنانی بر استعفای دولت سعد حریری نخستوزیر لبنان، به نظر میرسد گرهای در کشور ایجاد شده که باز کردنش آسان نباشد.