چوبين: ايران می خواهد طرف مقابل را در انتظار نگه دارد

شهرام چوبین معتقد است: حضور امریکا در مذاکرات ژنو بیشتر جنبه نمادین دارد.

در پی ارائه آخرين بسته پيشنهادی کشورهای موسوم به گروه ۱+۵ به ايران در خرداد ماه، سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران، روز شنبه بيست و نهم تيرماه، با خاوير سولانا، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، و نمايندگان کشور های ۱+۵ ، در ژنو، سوئيس، ملاقات می کند.


فرانسه، بريتانيا، روسيه، آمريکا و چين همراه با آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، ماه گذشته برای پايان دادن به بحران هسته ای ايران، يک بسته پيشنهادی شامل مشوق های هسته ای و اقتصادی به تهران ارائه کردند.


اين کشورها می کوشند از طريق سياست های دو سويه؛ تحريم و تشويق، ايران را وادار کنند فعاليت های مربوط به غنی سازی اورانيوم را متوقف کنند.


در آستانه مذاکرات روز شنبه در ژنو، آيت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، گفت: ايران تصميم گرفته است در مذاکرات شرکت کند اما «هيچ تهديدی» را نمی پذيرد.


آيت الله خامنه ای تاکيد کرده بود: ايران از «خط قرمز خود» در مسئله هسته ای عبور نخواهد نخواهد کرد و محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری، مسئول پيشبرد این مذاکرات است.


مسئولان جمهوری اسلامی خط قرمز را به معنای قابل مذاکره نبودن تعليق غنی سازی اورانيوم اعلام کرده اند.


تاکيد آيت الله خامنه ای بر عبور نکردن از خط قرمز در حالی است که آمريکا برای اولين بار ويليام برنز ، معاون وزارت خارجه این کشور را به مذاکرات هسته ای در ژنو می فرستد تا به گفته اين کشور، «پاسخ ايران به بسته پيشنهادی کشور های ۱+۵ را مستقيما بشنود.»


در گفت وگويی با دکتر شهرام چوبين، مدير پژوهش مرکز مطالعات امنيتی در ژنو، مسئله اهميت مذاکرات روز شنبه و نتايج احتمالی آن را مورد بحث و بررسی قرار داده ايم:


  • «آمريکا می خواهد نشان دهد که انعطاف پذير است و حتی حاضر است در گفت و گو حضور داشته باشد، گو اينکه، نماينده آمريکا قرار است به عنوان ناظر شرکت کند. در مجموع حضور معاون وزير امور خارجه آمريکا در گفت و گو، قدم مثبتی است در جواب به فشارهای داخلی و بين المللی. هدف اصلی آمريکا، بهبود چهره خود.»
شهرام چوبین

رادیو فردا: حضور نماينده آمريکا در گفت و گوهای هسته ای را چگونه ارزيابی می کنيد ؟


شهرام چوبین: شرکت نماينده آمريکا در گفت وگو، گام نمادين است، زيرا هر دو طرف، يعنی ايران و کشورهای ۱+۵ می خواهند وجهه خوبی در جامعه جهانی داشته باشند.


هر دو طرف می خواهند نشان دهند که حاضر هستند گفت و گو کنند. ايران می خواهد از اعمال تحريم بيشتر از سوی اتحاديه اروپا و شورای امنيت جلوگيری کند و مقام های آمريکايی هم می خواهند، اين برداشت جهانی را که آمريکا در صدد حمله به ايران است، منتفی کنند.


آمريکا می خواهد نشان دهد که انعطاف پذير است و حتی حاضر است در گفت و گو حضور داشته باشد، گو اينکه، نماينده آمريکا قرار است به عنوان ناظر شرکت کند. در مجموع حضور معاون وزير امور خارجه آمريکا در گفت و گو، قدم مثبتی است در جواب به فشارهای داخلی و بين المللی. هدف اصلی آمريکا، بهبود چهره خود است.


آقای چوبين، برداشت شما از موضع ايران در رابطه با بسته پيشنهادی چيست؟ فکر می کنيد ايران توقف غنی سازی را بپذيرد؟


برداشت من اين است که، ايران موضع ثابتی ندارد. از سويی، ايران نگران حمله نظامی از خارج است و ميل دارد، آمادگی نظامی خود را برای جوابگويی به چنين حمله ای، به رخ ديگران بکشد و از سوی ديگر، با دفع الوقت، می خواهد طرف مقابل را در انتظار نگه دارد.


ايران مايل نيست پيشنهاد مذاکره از سوی کشورهای گروه ۱+۵ را رد کند، اين کشور می خواهد جوابش مثبت باشد، و در عين حال، تمايل ندارد غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. ولی مسئله اين است که غنی سازی پيش شرط شورای امنيت است نه پيش شرط کشورهای اروپایی يا کشوری خاص.


نکته مهم در اينجا، اين است که توقف غنی سازی را چگونه تعريف کنيم. اين می تواند توقف کامل غنی سازی باشد، يا توقف تزريق مواد بيشتر به سانتريفيوژها، يا توقف در مقابل توقف، که قبلا علی لاريجانی و خاوير سولانا درباره آن صحبت کرده بودند، و حالا هم مطرح شده است. در مجموع اين که موضوع توقف غنی سازی، با توجه به تعريفی که می توان برای آن قائل شد، جای مانور دارد.


اما برای اينکه ايران توقف غنی سازی را بپذيرد، بايد مايل به اين کار و يا تحت فشار باشد. به باور من مقام های ايرانی چنين احساسی ندارند و فکر می کنند که، با صحبت های گنگ درباره بسته پيشنهادی، می توانند تهديد نظامی خارجی را بی اثر کنند.


مقام های ايران به گفت و گو در باره مشترکات دو بسته پيشنهادی تکيه می کنند. چه مشترکاتی بين اين دو بسته وجود دارد؟


به نظر من برخی نقاط مشترک در هر دو بسته پيشنهادی وجود دارد، مانند همکاری های هسته ای و شرايط مربوط به آن، همکاری های منطقه ای و گفت و گو در باره عراق. در همه پيشنهادهای گذشته، نقاط مشترک وجود داشت ولی همه اينها به توقف غنی سازی منوط می شود.


به تازگی رييس جمهور ايران گفته است که از گفت و گو با آمريکا در شرايط عادلانه استقبال می کند، حتی، تلويحا از گشايش دفتر حافظ منافع آمريکا در ايران حمايت کرد. نظر شما در اين باره چيست؟


  • «برای اينکه ايران توقف غنی سازی را بپذيرد، بايد مايل به اين کار و يا تحت فشار باشد. به باور من مقام های ايرانی چنين احساسی ندارند و فکر می کنند که با صحبت های گنگ درباره بسته پيشنهادی، می توانند تهديد نظامی خارجی را بی اثر کنند.»
شهرام چوبین

فکر می کنم اين حرف اعتباری ندارد. چند ماه پيش آيت الله خامنه ای گفت: «وقتی که من صلاح بدانم، ايران با آمريکا مذاکره خواهد کرد.»


او گفت: «من در اين باره تصميم می گيرم و حالا وقت اين کار نيست» بنا بر اين، گفته های محمود احمدی نژاد، در باره مذاکره با آمريکا يا باز شدن دفتر منافع اين کشور در ايران، اعتباری ندارد.


گفت وگو با آمريکا نياز به تصميم استراتژيک ايران دارد، زيرا آمريکا می خواهد با ايران گفت و گو کند و تنها مسئله در اين رابطه، پيش شرط است، يعنی توقف غنی سازی اورانيوم.


اگر ايران در باره گفت و گو با آمريکا جدی باشد، می تواند اين کار را در عراق انجام دهد. به باور من، ايران تصميم قاطعی در باره مذاکره با آمريکا نگرفته و دل دل می کند و می خواهد جامعه جهانی آن را به عنوان کشوری بشناسد که از خود نرمش نشان می دهد و پيشنهاد مذاکره را رد نمی کند.


به نظر می رسد که ايران، پيام های متناقضی به کشورهای غربی می فرستد، از يک سو از گفت و گو با آمريکا استقبال می کند و از سوی ديگر فرماندهان سپاه تهديد می کنند، که در صورت حمله آمريکا، تنگه هرمز را خواهند بست. ضمنا سپاه به تازگی در يک مانور، موشک شهاب - ۳ را، که به گفته ايران دو هزار کيلومتر برد دارد، آزمايش کرد. ارزيابی شما از اين اقدامات نا همگون چيست؟


اين هم جزئی از همان اقدامات ايران است. ايران نمی خواهد از نقطه ضعف وارد مذاکره شود، که به باور من برداشت درستی است. در عين حال جمهوری اسلامی با نمايش قدرت نظامی خود و اين که قادر است به هرگونه حملات نظامی پاسخ دهد، می خواهد از اجرای عمليات نظامی عليه ايران جلوگيری کند.


در اين رابطه فرماندهان ارشد سپاه و ارتش در برهه های گوناگون به همين نحو عمل کرده اند. برخی از اين فرماندهان گفته اند که ايران نمی خواهد تنگه هرمز را ببندد ولی اگر مورد حمله قرار گيرد، پاسخ آنها عليه آمريکا و اسرائيل گسترده خواهد بود و حتی از سی و دو پايگاه آمريکا در منطقه نام بردند.


همين فرماندهان گفتند، که در مورد تنگه هرمز هم، وارد عمل خواهند شد، که اختلالات شديدی را در تردد نفتکش ها و صدور نفت به خارج در پی خواهد داشت و اين کار قيمت نفت را افزايش خواهد داد.


همه اين مانورها و اقدام ها، هشداری است به آمريکا و اسرائيل، که حمله به ايران بدون هزينه و پاسخ نخواهد ماند و ايران حمله را نخواهد پذيرفت.


بعد ديگر اين موضوع اين است که ايران می گويد، حاضر به مذاکره است اما بدون پيش شرط.


به نظر من تمايل به گفت وگو و اجرای مانور دو روی يک سکه هستند و آمريکا هم کمابيش همين کار را انجام می دهد، بدين معنی، که هم گزينه نظامی را مطرح می کند، و هم در پی امکانات و شرايطی است برای آغاز گفت و گو با ايران.