روزنامه واشنگتن پست در گزارشی از شهر دلفت در هلند می نويسد که اين شهر آرام و رويايی کوچک که تنها شهرت آن وجود دانشگاهها و محل تولد نقاش هلندی قرن هفدهم يوهانس ورمير است اکنون به يکی از مراکز اصلی فعاليت های سياسی و مدنی ايرانيان در خارج از کشور بدل شده است.
به نوشته خبرنگار واشنگتن پست که از اين شهر ديدن کرده است بيش از هزار دانشجوی ايرانی که اکثريت آنها در سال اخير از ايران آمده اند در رشته های مختلف دانشگاه فنی شهر دلفت تحصيل کرده و اوقات فراغت خود را در کافه های متعددی که در حاشيه آب گذر اين شهر قديمی قرار دارند سپری می کنند.
دانشگاه شهر دلفت در عين حال محل تدريس بزرگترين گروه از اساتيد ايرانی است که از نقاط مختلف جهان به اين شهر می آيند و بسياری از آنها به شکلی در فعاليت های جريان های مخالف حکومت ايران نقش دارند.
به نظر می رسد که جامعه دانشجويی ايران ساکن شهر دلفت يک نسل جديد از فعالان سياسی ايران است که فردگراتر است و به دور از وابستگی های عقيدتی و ايدئولوژيک بحث و اختلاف نظر در مورد مسائل سياسی مهم ايران را ترجيح می دهد. بسياری از اين افراد می گويند خواستار عادی شدن روابط ايران با جامعه بين المللی هستند ولی در عين حال از موضوعات ملی گرايانه ای مثل حق ايران در برخورداری از انرژی هسته ای تاکيد می کنند.
واشنگتن پست از قول يکی از دانشجويان می نويسد که شهر دلفت به محل شکل گيری يک مرکز پژوهشی (خانه فکر) مهم برای ايران بدل شده است. اکثر اين دانشجويان به هدف تحصيل در دانشگاههای آمريکا از ايران خارج شده اند اما به خاطر محدوديت های دولت آمريکا و تحريم های مربوط به مقابله با برنامه هسته ای ايران آنها نتوانستند به آمريکا بروند.
طبق این گزارش، فرار مغزها از ايران در پی سرکوب حرکت مخالفان در سال گذشته يکباره رشد زيادی پيدا کرده و تعداد زيادی از دانشجويانی که در حرکات اعتراضی شرکت داشتند و يا احساس خطر می کردند به شهر دلفت هلند آمدند . اکثر اين دانشجويان که در سالهای پس از انقلاب و جنگ متولد شده اند می گويند در مورد آينده تحولات در ايران واقع گرا هستند و نه انقلاب و سرنگونی حکومت بلکه خواستار اصلاحات اند. يکی از اين دانشجويان می گويد ما نسلی هستيم که به دنبال پاسخ می گرديم و نمی خواهيم راه حل مورد نظر خود را به ديگران تحميل کنيم.
خبرنگار واشنگتن پست در ادامه گزارش خود از شهر دلفت هلند می نويسد اين دانشجويان از طريق فيس بوک و يا تلفن تقريبا همه روزه با اعضای خانواده و دوستان و هم کلاسی های سابق خود در تماس هستند. يک انجمن دانشجويی بسيار فعالی در اين شهر شکل گرفته که با دعوت از چهره ها و سياستمداران ايرانی مخالف دولت جلسات فراوانی را برگزار می کند. فرزندان رهبران مخالف حکومت در اين شهر تحصيل می کنند و بسياری از آنها دوستان ، خواهر و برادر و يا نامزدی زندانی دارند.
همزمان حضور اين گروه پرشمار از دانشجويان ايرانی که منش و نگاه متفاوتی به مبارزه سياسی دارند باعث پديد آمدن نوعی رقابت و دشمنی با گروههای قديمی اپوزيسيون ايرانی شده است که برای چند دهه همواره از شعار سرنگونی حکومت و انقلاب در ايران دفاع کرده اند.
برخی از ايرانيان مهاجر نسل دوم جوانانی که د راروپا متولد شد و يا بزرگ شده اند اکنون ترجيح می دهند که به محافل و ديدگاههايی شبيه به دانشجويان ساکن دلفت بپيوندند. يکی از آنها به خبرنگار واشنگتن پست می گويد:« هميشه از مجامع ايرانی پرهيز می کردم چون نسلی که چند دهه پيش ايران را ترک کرده هنوز هم انديشه های کهنه خود را تکرار می کند. اما به نظر می رسد که گروه جديدی که از ايران مهاجرت کرده اند مثل خود ما رفتار می کنند. نمی شود ايران را يک شبه عوض کرد چون اين کار معجزه نيست.»
واشنگتن پست می افزايد برای سياستمداران اروپايی نيز اين جامعه کوچک از دانشجويان ايرانی امکان بسيار خوبی است تا با ديدگاهها و مسائل کشوری که معمولا قادر به ديدار از آن نيستند بيشتر آشنا شوند.
ماريت شاکه يکی از نمايندگان هلند در پارلمان اروپا می گويد:« من هميشه ترجيح می دهم با فعالان، روزنامه نگاران و وب لاک نويسانی که اخيرا از ايران خارج شده اند صحبت کنم. آنها معمولا در تشريح اوضاع کشور واقع بين تر و به نسبت گروههايی که سالهای سال است در خارج به سر می برند مستقل تر فکر می کنند.»
ولی برخی از فعالان سياسی ايرانی که از گذشته های دور در اروپا بوده اند به تازه واردها اعتماد چندانی ندارد. آنها می گويند که تعداد زيادی از اين دانشجويان که به خارج آمده اند فرزندان خانواده های مرفه ساکن شمال شهر هستند و يا بيش از حد به سياستمداران وابسته به حکومت و اصلاح طلبان حکومتی نزديک هستند. از نگاه اين افراد حل مشکلات سياسی ايران محتاج تغييرات عميق است و نه خورده اصلاحاتی که شخصيت های حکومتی سابق مطرح می کنند.
واشنگتن پست از قول گروهی از فعالان سياسی قديمی تر می نويسد:« دانشجويان ساکن دلفت می توانند در مبارزه با حکومت و افشای سياست ها و اقدامات آن بيشتر فعال باشند. يک نيروی بزرگ در اين شهر جمع شده است اما متاسفانه بسياری از اين افراد منفعل هستند. ما نبايد بگذاريم که حکومت ايران به هيچ شکلی مشروعيت کسب کند.»
اما در مقابل دانشجويانی که به تازگی از ايران به دلفت آمده اند می گويند راه حل مشکلات ايران راديکاليسم نيست. به اعتقاد آنها افرادی که سالهاست در خارج هستند عملا تماس و شناخت خود را از ايران از دست داده اند. گروه زيادی از اين دانشجويان می گويند هدف آنها سرنگونی حکومت نيست بلکه می خواهند که حکومت به خواست های آنها توجه کرده و پاسخ دهد. برای آنها اين يک شروع واقع بينانه است.
به نوشته خبرنگار واشنگتن پست که از اين شهر ديدن کرده است بيش از هزار دانشجوی ايرانی که اکثريت آنها در سال اخير از ايران آمده اند در رشته های مختلف دانشگاه فنی شهر دلفت تحصيل کرده و اوقات فراغت خود را در کافه های متعددی که در حاشيه آب گذر اين شهر قديمی قرار دارند سپری می کنند.
دانشگاه شهر دلفت در عين حال محل تدريس بزرگترين گروه از اساتيد ايرانی است که از نقاط مختلف جهان به اين شهر می آيند و بسياری از آنها به شکلی در فعاليت های جريان های مخالف حکومت ايران نقش دارند.
به نظر می رسد که جامعه دانشجويی ايران ساکن شهر دلفت يک نسل جديد از فعالان سياسی ايران است که فردگراتر است و به دور از وابستگی های عقيدتی و ايدئولوژيک بحث و اختلاف نظر در مورد مسائل سياسی مهم ايران را ترجيح می دهد. بسياری از اين افراد می گويند خواستار عادی شدن روابط ايران با جامعه بين المللی هستند ولی در عين حال از موضوعات ملی گرايانه ای مثل حق ايران در برخورداری از انرژی هسته ای تاکيد می کنند.
واشنگتن پست از قول يکی از دانشجويان می نويسد که شهر دلفت به محل شکل گيری يک مرکز پژوهشی (خانه فکر) مهم برای ايران بدل شده است. اکثر اين دانشجويان به هدف تحصيل در دانشگاههای آمريکا از ايران خارج شده اند اما به خاطر محدوديت های دولت آمريکا و تحريم های مربوط به مقابله با برنامه هسته ای ايران آنها نتوانستند به آمريکا بروند.
طبق این گزارش، فرار مغزها از ايران در پی سرکوب حرکت مخالفان در سال گذشته يکباره رشد زيادی پيدا کرده و تعداد زيادی از دانشجويانی که در حرکات اعتراضی شرکت داشتند و يا احساس خطر می کردند به شهر دلفت هلند آمدند . اکثر اين دانشجويان که در سالهای پس از انقلاب و جنگ متولد شده اند می گويند در مورد آينده تحولات در ايران واقع گرا هستند و نه انقلاب و سرنگونی حکومت بلکه خواستار اصلاحات اند. يکی از اين دانشجويان می گويد ما نسلی هستيم که به دنبال پاسخ می گرديم و نمی خواهيم راه حل مورد نظر خود را به ديگران تحميل کنيم.
خبرنگار واشنگتن پست در ادامه گزارش خود از شهر دلفت هلند می نويسد اين دانشجويان از طريق فيس بوک و يا تلفن تقريبا همه روزه با اعضای خانواده و دوستان و هم کلاسی های سابق خود در تماس هستند. يک انجمن دانشجويی بسيار فعالی در اين شهر شکل گرفته که با دعوت از چهره ها و سياستمداران ايرانی مخالف دولت جلسات فراوانی را برگزار می کند. فرزندان رهبران مخالف حکومت در اين شهر تحصيل می کنند و بسياری از آنها دوستان ، خواهر و برادر و يا نامزدی زندانی دارند.
همزمان حضور اين گروه پرشمار از دانشجويان ايرانی که منش و نگاه متفاوتی به مبارزه سياسی دارند باعث پديد آمدن نوعی رقابت و دشمنی با گروههای قديمی اپوزيسيون ايرانی شده است که برای چند دهه همواره از شعار سرنگونی حکومت و انقلاب در ايران دفاع کرده اند.
برخی از ايرانيان مهاجر نسل دوم جوانانی که د راروپا متولد شد و يا بزرگ شده اند اکنون ترجيح می دهند که به محافل و ديدگاههايی شبيه به دانشجويان ساکن دلفت بپيوندند. يکی از آنها به خبرنگار واشنگتن پست می گويد:« هميشه از مجامع ايرانی پرهيز می کردم چون نسلی که چند دهه پيش ايران را ترک کرده هنوز هم انديشه های کهنه خود را تکرار می کند. اما به نظر می رسد که گروه جديدی که از ايران مهاجرت کرده اند مثل خود ما رفتار می کنند. نمی شود ايران را يک شبه عوض کرد چون اين کار معجزه نيست.»
واشنگتن پست می افزايد برای سياستمداران اروپايی نيز اين جامعه کوچک از دانشجويان ايرانی امکان بسيار خوبی است تا با ديدگاهها و مسائل کشوری که معمولا قادر به ديدار از آن نيستند بيشتر آشنا شوند.
ماريت شاکه يکی از نمايندگان هلند در پارلمان اروپا می گويد:« من هميشه ترجيح می دهم با فعالان، روزنامه نگاران و وب لاک نويسانی که اخيرا از ايران خارج شده اند صحبت کنم. آنها معمولا در تشريح اوضاع کشور واقع بين تر و به نسبت گروههايی که سالهای سال است در خارج به سر می برند مستقل تر فکر می کنند.»
ولی برخی از فعالان سياسی ايرانی که از گذشته های دور در اروپا بوده اند به تازه واردها اعتماد چندانی ندارد. آنها می گويند که تعداد زيادی از اين دانشجويان که به خارج آمده اند فرزندان خانواده های مرفه ساکن شمال شهر هستند و يا بيش از حد به سياستمداران وابسته به حکومت و اصلاح طلبان حکومتی نزديک هستند. از نگاه اين افراد حل مشکلات سياسی ايران محتاج تغييرات عميق است و نه خورده اصلاحاتی که شخصيت های حکومتی سابق مطرح می کنند.
واشنگتن پست از قول گروهی از فعالان سياسی قديمی تر می نويسد:« دانشجويان ساکن دلفت می توانند در مبارزه با حکومت و افشای سياست ها و اقدامات آن بيشتر فعال باشند. يک نيروی بزرگ در اين شهر جمع شده است اما متاسفانه بسياری از اين افراد منفعل هستند. ما نبايد بگذاريم که حکومت ايران به هيچ شکلی مشروعيت کسب کند.»
اما در مقابل دانشجويانی که به تازگی از ايران به دلفت آمده اند می گويند راه حل مشکلات ايران راديکاليسم نيست. به اعتقاد آنها افرادی که سالهاست در خارج هستند عملا تماس و شناخت خود را از ايران از دست داده اند. گروه زيادی از اين دانشجويان می گويند هدف آنها سرنگونی حکومت نيست بلکه می خواهند که حکومت به خواست های آنها توجه کرده و پاسخ دهد. برای آنها اين يک شروع واقع بينانه است.