چرا درج نشدن تصویر زنان بی‌حجاب بر سنگ‌قبرها برای جمهوری اسلامی مهم است؟

در میان رفت‌وآمد تابوت‌ها و جنازه‌ها، خانواده‌های تازه‌درگذشتگان و گورکن‌ها، مداحان و روضه‌خوان‌های سر قبر که در فضای خاکی و غبارگرفته مرده جابه‌جا می‌کنند و به خاک می‌سپارند، بار دیگر خبری ماجرای مردگان را به صدر اخبار آورد؛ خبری که این بار انگشت اشاره‌اش به سوی زنان است.

مدیرعامل بهشت‌زهرای تهران، روز ششم دی، با تأکید بر ممنوعیت درج تصاویر زنان بدون حجاب بر روی سنگ‌قبرها گفت که مسئولان بهشت‌زهرای تهران حدود بیست روز است که نظارت بر سنگ‌قبرها را افزایش داده‌اند: «مکشوفه را عرض کردم... باحجابش ایرادی ندارد، ولی مکشوفه‌اش را حتماً روح متوفی هم آزرده می‌شود.»

اول آبان امسال هم بار دیگر سنگ‌قبر زنان خبرساز شده بود. رسانه‌های ایران گزارش دادند که هیئت امنای گورستان شهر رویان در مازندران تصاویر حک‌شده از زنان متوفی روی سنگ‌قبرها را بدون اطلاع بازماندگان مخدوش کرده‌اند.

به‌گفته مسئولان این گورستان، قرار داشتن تصاویر زنان روی سنگ‌قبر از نظر شرعی و عرفی درست نیست. این در حالی است که تصاویر روی سنگ‌قبرها عمدتاً متعلق به زنان مسنی بود که حجاب اسلامی کاملی هم داشتند. مسئولان گورستان نیز بدون خبر قبلی به شهروندان، اقدام به مخدوش کردن به این سنگ‌قبرها کرده‌اند.

Your browser doesn’t support HTML5

ممنوعیت درج تصاویر زنان بر سنگ‌قبرها

محمدجواد اکبرین، پژوهشگر مسائل دینی و تحلیلگر سیاسی ساکن فرانسه، درباره تصویر کردن نقش زنان بر روی سنگ‌قبرها در احکام اسلامی به رادیوفردا چنین می‌گوید:

محمدجواد اکبرین: فقه شیعه و سنی بر یک چیزی اتفاق دارد و آن این است که هرجا که کتاب و سنت درباره‌اش سکوت کرده، فقیه حق ندارد بیاید و از خودش نظر بدهد. او هم باید سکوت کند. یعنی شما تمام قرائت‌های نوین از کتاب و سنت را اصلاً بگذارید کنار؛ قدیمی‌ها و سنتی‌ها، حتی کسانی که به بنیادگرایی و نظرات بسیار سختگیرانه هم مشهورند، یک بابی دارند در کتاب‌هایشان به نام «السُّکوت امّا سَکَتَ عنه الله و رسولُه». یعنی چه؟‌ یعنی هرجا که درباره هر مسئله‌ای سکوت شده در متون دینی ما، بقیه هم باید سکوت کنند. نباید بیایند نظر بدهند.

خب، این مسئله از آن چیزهایی است که واقعا درباره‌اش سکوت وجود دارد. برای همین شما می‌بینید وقتی از آیت‌الله مکارم شیرازی -که در دسته‌بندی، یکی از فقیهان مدافع حکومت محسوب می‌شود- می‌پرسند درباره درج تصویر زنان روی سنگ‌قبر، جواب می‌دهد «مناسب نیست».

بیشتر در این باره: تصاویر زنان از روی سنگ‌قبرها در گورستان رایان مازندران حذف شد

خب ببینید یعنی سلیقه ایشان این است که مناسب نیست. ضمن این که ایشان وقتی می‌گوید مناسب نیست، باز هم کار اشتباهی می‌کند. کسی که از آقای مکارم شیرازی یا هر فقیه دیگری استفتا می‌کند و نظر می‌خواهد، نظر متون دینی را درباره یک مسئله‌ای می‌خواهد، سلیقه او را که نمی‌خواهد! برای همین «مناسب نیست» یکی از بی‌ربط‌‌‌ترین جواب‌هایی است که یک فقیه می‌تواند بدهد.

واکنش هیئت مدیره بهشت‌زهرای تهران به تصاویر زنان روی سنگ‌قبرها و اعلام برخورد برای حذف آن‌ها مورد تازه‌ای از زیرپا گذاشتن حداقل حقوق و آزادی‌های زنان نیست. موارد بسیار مشابهی در سال‌های پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به شکل‌های گوناگون و پرشمار علیه زنان صورت گرفته است. سمانه سوادی، فعال حوزه برابری جنسیتی، ساکن بریتانیا در این باره چنین می‌گوید:

سمانه سوادی: جمهوری اسلامی ید بسیار طولایی در حذف و سانسور زنان دارد. همین چند وقت پیش بود که انتشار عکس زنان بر روی اعلامیه‌های ترحیم‌شان را ممنوع کرده بود.

خب از نظر تاریخی هم که بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، در بین اقشاری این سنت وجود داشت که عکس گل‌وبلبل به جای زنی که از دنیا رفته می‌گذاشتند، اما در طول سال‌های گذشته، به‌ویژه نسل جوان این آگاهی را پیدا کرده بودند، فمینیست‌ها در این حوزه کار کرده بودند و افراد علاقه‌مند شده بودند به این که عکس زنان را در آگهی‌های ترحیم منتشر بکنند، که جمهوری اسلامی سریع با این مسئله برخورد کرد و این کار را ممنوع کرد.

اگر مرور کنیم، همه‌مان در ذهن‌مان خاطراتی داریم از کتاب‌ها و مجلاتی که عکس و تصویر زنان در آن‌ها حذف و در واقع سانسور شده. این مسئله همیشه وجود داشته و به نظر می‌رسد که الان دارد پررنگ‌تر و پررنگ‌تر می‌شود.

دوسال پیش بود که حذف تصاویر زنان و استفاده از شمع و گل و یک بیت شعر بر روی سنگ مزار برخی از گورستان‌ها حاشیه‌ساز شد و روابط عمومی سازمان بهشت‌زهرا اعلام کرد این موضوع قانون است و اجباراً باید توسط خانواده متوفی انجام شود و عکس خانمها به‌گفته این بیانیه باید از روی سنگ‌قبرها و کتیبه‌ها حذف شود.

مهرماه امسال نیز نامهای با امضای عادل قربانزاده، رئیس تبلیغات اسلامی شهرستان ملکان از توابع استان آذربایجان شرقی، منتشر شد که در آن خطاب به مدیر چاپخانه‌ها و خدمات کامپیوتری نوشته شده بود از تاریخ ۲۵ مهرماه ذکر نام زنان در اطلاعیه‌های مجالس ترحیم ممنوع است و پیگرد قانونی خواهد داشت.

در همان تاریخ، شهیندخت مولاوردی، معاون پیشین رئیس‌‌جمهور در امور زنان، در توئیتی به انتشار این نامه واکنش نشان داد و گفت که در زمان مرگ مادرش شاهد حذف نام خواهرش از آگهی ترحیم منتشرشده در شهر خود بوده که مدیر چاپخانه علت آن را قوانین مربوط به انتشار اسامی زنان در اعلامیه ترحیم عنوان کرده بوده است.

رسانه‌های حکومتی چنین تصاویری بر سنگ‌قبرها را «فشن‌شوی زنان بر سنگ‌قبرها» توصیف کرده‌اند

در شرایطی که زنان در جمهوری اسلامی با انواع تبعیض‌های بنیادین و ریشه‌ای در موضوعاتی چون حضانت فرزندان، قانون ارث، حق طلاق، ولایت مرد بر زن و حجاب اجباری روبه‌رو هستند، حاکمیت با سانسور و حذف زنان از مسائل کاملاً شخصی چون درج نام آنان در اعلامیه ترحیم یا تصویر زنان بر سنگ‌گورها به دنبال چیست؟

محمدجواد اکبرین: حساسیت روی مسائل زنان اختصاص به جمهوری اسلامی ندارد. هر جا پای حکومت دینی در میان باشد، نسبت به مسائل زنان حساس‌اند. به‌خاطر این که قرائت از بسیاری از احکام دین، قرائت سنتی و تاریخ‌گذشته است.

برای همین هم اگر فقیهی بیاید و حکم برابری حقوق زن و مرد بدهد، مثل آیت‌الله صانعی، به‌شدت بایکوت می‌شود و مرجعیت او زیر سؤال می‌رود و حتی در یک مقطعی هم خلع ایشان از مرجعیت را اعلام کردند که این هم از همان بدعت‌ها بود. پس اختصاصی به جمهوری اسلامی ندارد.

حکومت‌های دینی در این زمینه عقب‌افتاده‌اند و اگر حکومتی قرار است حقوق زنان را در هر حوزه‌ای تضمین بکند، باید حکومت سکولار باشد؛ این نکته اول.

نکته دوم این که در دهه‌های گذشته هرجا صحبت از حضور و ظهور و بروز زنان بود، یعنی مثلا در هنر، خوانندگی زنان، پوشش زنان، اشتغالات در بعضی زمینه‌ها مثل قضاوت یا ریاست‌جمهوری، از خرد تا کلان هرجا صحبت از بروز و ظهور زنان بود، برایش مانع ایجاد کردند و حاشیه تراشیدند.

به‌گمانم علتش این است که نیروی حذف‌شده زنان در جوامع اسلامی عموماً، و در کشور ما به‌طور خاص، دارد برمی‌گردد. یعنی زنان همه‌جا خودشان را اثبات کرده‌اند. در دانشگاه‌ها و رشته‌های مختلف تحصیلی، در مدیریت‌ها و... هر دری را که بستند، این‌ها پنجره‌ای را پیدا کردند برای ظهور و بروز. این نیرو دارد به جامعه برمی‌گردد و به میزانی که نیروی زنان به جامعه برگردد، حکومت احساس هراس می‌کند.

اما اخبار مربوط به دخالت حاکمیت در تمام شئون زندگی زنان به همین‌جا ختم نمی‌شود. رئیس پلیس «تولید و تبادل اطلاعات تهران» چندی پیش از احضار دامپزشکی خبر داد که در یک ویدئو با موضوع حجاب شوخی می‌کند. به گزارش خبرگزاری تسنیم، داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس مذکور، گفت که اقدام این دامپزشک تمسخر حجاب اسلامی بوده است و با هرگونه هنجارشکنی و اقدامات به‌گفته او توهینآمیز برخورد می‌شود.

فرزانه روستایی، روزنامهنگار و تحلیگر مسائل سیاسی ساکن سوئد، درباره رویکرد حاکمیت به موضوع زنان به رادیوفردا چنین می‌گوید:

فرزانه روستایی: من احساس می‌کنم اتفاقی که در بهشت‌زهرا افتاده، رخداد جدیدی نیست. بیش از هر چیزی حاکی از به‌هم‌ریختگی ساختاری در نظام جمهوری اسلامی است و حاکی از این است که این‌ها طالبان هستند. طالبان که شاخ و دم ندارد!

قبل از این که طالبان افغانستان را بگیرد، طالبان ایران را اشغال کرد و در واقع بنیادگرایی اسلامی و بنیادگرایی شیعه و طالبان افغانستان، این‌ها همه، در واقع دو سه روی یک سکه هستند که همیشه وجوه مشترکی دارند: یکی ضدیت با زنان، که از اشتراکات مهم همه جناح‌های بنیادگرای شیعه و سنی است.

در واقع این‌که می‌بینید مسئله زنان دیگر مسئله اشتغال‌شان نیست، این‌که در مجلس هستند یا نیستند نیست، این‌که دختران جوان می‌توانند ازدواج کنند یا در واقع تشکیل خانواده بدهند یا این‌که این موضوع به یک بحران اجتماعی تبدیل شده؛ هیچ‌کدام این‌ها نیست. موضوع حالا این است که می‌شود عکس زنان را روی سنگ‌قبرها گذاشت یا نگذاشت و این به یک بحران ملی تبدیل شده.

حذف تصاویر زنان در گورستان رویان مازندران، آبان ۹۹

این حاکی از آن است که این‌ها به غیر از این‌که با زن‌ها همیشه مشکل داشته‌اند و دارند، قبرستان‌ها هم پایگاه و در واقع پلتفرم اصلی جمهوری اسلامی است. این‌که شما می‌بینید ۴۳ سال است از زندگی خبری نیست و هرچه هست مرگ است، جنازه است، عزاست و بهشت‌زهراست، منتها وقتی که آیت‌الله خمینی وارد ایران شد، از فرودگاه صاف رفت بهشت‌زهرا و در بهشت‌زهرا با مردم سخن گفت، مردم این پیام را متوجه نشدند.

اما الان بعد از ۴۳ سال مردم می‌فهمند که واقعا جمهوری اسلامی در واقع رنگ‌های گوناگون یک قبرستان بزرگ است.

آن‌چه این روزها بیش از پیش توجه زنان ایرانی را بیش از پیش نسبت به حقوق اولیه خود نگران کرده، روی کار آمدن دولتی است که با همراهی مجلس موافق با خود در بسیاری از زمینه‌ها در تلاش است تا زن را در نقش سنتی و اسلامی که به آن قائل است قرار دهد و جلو حضور زنان در عرصه‌های گوناگون را بگیرد.

سانسور و حذف زنان از بخش‌های مدیریتی و سیاسی و تنگتر کردن فضا برای زنان بیانگر این است که جمهوری اسلامی مصمم است در عزم خود برای رسیدن به آن‌چه از آن تحت عنوان حکومت اسلامی یاد می‌کند.

سمانه سوادی: از دو جنبه می‌شود به مسئله سانسور و حذف زنان در جمهوری اسلامی نگاه کرد. یکی جنبه حجاب اسلامی است. گاهی این‌ها به‌بهانه رعایت نشدن آن چیزی که حجاب اسلامی می‌دانند، بخش یا کل تصویر زنان را حذف می‌کنند و همان‌طور که می‌دانیم، این مخالف حق مالکیت زنان بر بدن خودشان است، مخالف حق انتخاب پوشش زنان است، و از این جهت مسئله بسیار مهمی است.

بیشتر در این باره: خشونت علیه زنان چگونه با الگوی حاکمیتی جمهوری اسلامی بازتولید می‌شود؟

جنبه دیگری که وجود دارد، حذف سیستماتیک زنان است. وقتی تصویر زنان حذف می‌شود و ما از عرصه‌های عمومی زن‌زدایی می‌کنیم، در امتداد آن خود زنان از این عرصه‌ها حذف می‌شوند. در واقع آن چیزی که دارد حذف می‌شود، فقط تصویر آن‌ها نیست؛ بازنمایی زنان است. زنان در جامعه، در کتاب‌ها، در رسانه‌ها بازنمایانده نمی‌شوند، گویی وجود ندارند. از این جهت این مسئله بسیار مهمی است و اتفاقاً جزو مسائل بنیادین حقوق زنان است، نه یک مسئله فرعی.

یادم هست وقتی هم که مسئله حذف دختربچه‌ها از کتاب‌های درسی مطرح بود، برخی معتقد بودند حالا این مسئله‌ای فرعی است؛ اما به آن دختربچه‌ای نگاه کنیم که دارد در مدرسه این کتاب‌ها را می‌خواند و حتی تصویری از جنس خودش را روی کتاب‌ها نمی‌بیند.

موضوع زنان و دستاندازی و ایجاد محدودیت و فشار بر آنان در جمهوری اسلامی چیز تازهای نیست. هر روز این محدودیت‌ها به‌شکلی تازه در جامعه ایران خودنمایی می‌کند و این فشار و تهدید زنان در کنار حذف و تعطیلی سازمان‌های مردمنهاد و دستگیری و تهدید فعالان مدنی و حوزه زنان بر تنگتر شدن حلقه مقاومت در برابر این قوانین و فشارها افزوده است.

این در حالی است که زنان همچنان در هر شکلی و با هر توانی برای احقاق حقوق خود تا رسیدن به همان حداقل‌های دریغ‌شده نیز مبارزه کرده‌اند و شواهد اجتماعی نشانگر ادامه داشتن این مبارزه و ایستادگی و پیشروی است.