راه‌حل «دو کشور برای دو ملت» چیست و موافقان و مخالفان آن چه می‌گویند؟

یک فلسطینی و یک یهودی در اورشلیم، سال ۲۰۰۶

کاخ سفید در جریان جنگ جاری در غزه که اکنون وارد پنجمین ماه شده،‌ بر راه‌حل «دو کشور برای دو ملت» برای این بحران تأکید کرده است.

این جنگ با حملهٔ غافلگیرانهٔ گروه افراطی حماس، که آمریکا و اتحادیهٔ اروپا آن را تروریستی می‌دانند، به اسرائیل در روز ۱۵ مهر آغاز شد و همچنان ادامه دارد.

پیشینهٔ راه‌حل «دو کشور برای دو ملت» به کجا برمی‌گردد و مواضع گروه‌ها و کشورهای گوناگون ازجمله خود اسرائیل و نیز حکومت ایران دربارهٔ آن چیست؟

«ضرورت» برای صلح یا «پاداش به تروریست‌ها»؟

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، در مقاله‌ای که ۱۸ نوامبر در واشینگتن‌پست منتشر کرد، از جمله، به راه‌حل دو کشور برای دو ملت پرداخت.

رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا نوشت: «این بسیار واضح است: راه‌حل دو کشور برای دو ملت تنها راه تضمین امنیت بلندمدت مردم اسرائیل و فلسطین است. اگرچه در حال حاضر ممکن است به نظر برسد که چنین آینده‌ای هرگز به این اندازه دور نبوده، [اما] این بحران این راه‌حل را بیش از هر زمان دیگری ضروری کرده است.»

پس از این تأکیدِ دولت آمریکا به‌عنوان اصلی‌ترین و قدرتمندترین متحد اسرائیل در جهان بر راه‌حل دو کشور برای دو ملت، تقریباً تمامی کشورهای غربی چنین راه‌حلی را در مواضع خود دربارهٔ جنگ غزه مطرح کردند.

جو بایدن بارها بر طرح دو کشور برای دو ملت تاکید کرده است

مهم‌ترین اظهارنظر در این زمینه مربوط به دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا، بوده که کشورش زمانی قیمومیت فلسطین را در دست داشت و اکنون به همراه آمریکا حملاتی را علیه حوثی‌های تحت حمایت جمهوری اسلامی انجام می‌دهد.

این اظهارات وزیر خارجه بریتانیا با استقبال نمایندهٔ فلسطین در لندن مواجه شد و حسام زملط در حساب خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام از آن استقبال کرد.

اما این طرح نه تنها با مخالفت‌های جدی در اسرائیل بلکه با واکنش‌های منفی در میان برخی گروه‌های فلسطینی مواجه است.

گروه‌های افراطی فلسطینی مثل حماس نیز در اساسنامهٔ خود اسرائیل را به‌عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمی‌شناسند. در این میان، حکومت ایران نیز به‌عنوان حامی این گروه‌ها راه‌حل دو کشور برای دو ملت را رد کرده است.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در یک سخنرانی در سال ۱۳۹۰ مدعی شد که طرح دو کشور برای دو ملت چیزی جز تن دادن به خواستهٔ اسرائیل، یعنی «پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین» نیست.

اما منتقدان جمهوری اسلامی می‌گویند که دلیل اصلی تن ندادن حکومت ایران به این راه‌حل، از رونق افتادن سیاست اسرائیل‌ستیزی جمهوری اسلامی پس از تشکیل احتمالی یک کشور فلسطینی است.

بیشتر در این باره: خامنه‌ای: هر طرحی برای تقسیم فلسطین یکسره مردود است

جمهوری اسلامی در دهه‌های اخیر تحت لوای سیاست اسرائیل‌ستیزی، موجودیت خود را توجیه کرده و «دشمن» اسرائیلی را بهانه‌ای برای صرف هزینه‌های هنگفت نظامی در منطقه قرار داده است.

در سوی دیگر، در غرب نیز در میان همهٔ چهره‌ها بر سر این طرح از منظرهای دیگری اجماع وجود ندارد.

ترزا ویلیرز، سیاستمدار محافظه‌کار بریتانیایی و نمایندهٔ پارلمان این کشور، گفته است که پیشبرد مسئله به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی «به جنایات حماس پاداش خواهد داد».

اما برخی تحلیلگران در غرب معتقدند که برعکس، جنگ کنونی ضرورت چنین طرحی را بیشتر کرده است.

بنجامن کیز، پژوهشگر در مرکز کار و دموکراسی دانشگاه ایالتی آریزونا در آمریکا، در مقاله‌ای نوشته است: «فشارها در سطح بین‌المللی برای آتش‌بس و راه‌حل دو کشوری در حال افزایش است. ایالات متحده، اتحادیهٔ اروپا و چین همگی از راه‌حل دو کشوری حمایت می‌کنند و عربستان سعودی امکان دستیابی به توافق تاریخی با اسرائیل را منوط به این راه‌حل کرده است.»

ایدهٔ دو کشور برای دو ملت از کجا آمد؟

ایدهٔ ایجاد دو کشور مستقل برای دو ملت اسرائیل و فلسطین که به اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها اجازه دهد در کنار یکدیگر به‌طور صلح‌آمیز زندگی کنند، دهه‌هاست که در عرصهٔ دیپلماسی جهان مطرح است.

این ایده در دهه ۱۹۳۰ متولد شد و توسط یهودیانی که برای اقامت در فلسطین آمده بودند، حمایت شد. فلسطین در آن زمان تحت قیمومیت بریتانیا بود.

عکسی از اورشلیم در اوایل قرن بیستم

این ایده بر اساس طرح تقسیم فلسطین که در قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد بیان شده، شکل گرفته است. طرح تقسیم فلسطین از سوی کمیته ویژه سازمان ملل متحد در زمینه فلسطین تدوین شد و در قالب این قطعنامه در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک رسید.

این قطعنامه همچنین منجر به ایجاد کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸ شد.

اما در آن زمان، این طرح توسط فلسطینیان و کشورهای عربی طرد شد و به دنبال آن، جنگ اسرائیل و اعراب در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ رخ داد.

موضع دولت جدید اسرائیل با افزایش اراضی تحت کنترل آن تقویت شد و طرح تشکیل دولت فلسطین در آستانه تحقق، به محاق رفت.

فلسطینی‌ها به جای مذاکره راه افراط‌گرایی و مبارزه مسلحانه را پیش گرفتند و در سال ۱۹۶۴، سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) با هدف آزادسازی کل فلسطین سابق تأسیس شد.

تریگوه لی دبیر کل وقت سازمان ملل متحد و اعضای کمیته ویژه سازمان ملل متحد در زمینه فلسطین در ژانویه ۱۹۴۸

در مقابل، جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ علیه کشورهای عربی به اسرائیل اجازه داد تا کنترل سرزمین‌های فلسطینی در کرانه باختری از جمله اورشلیم (بیت‌المقدس) شرقی و غزه را در دست بگیرد.

طبق قوانین بین‌المللی، این سرزمین‌ها تا به امروز «تحت اشغال» به شمار می‌روند و اسرائیل نباید در این سرزمین‌ها شهرک‌سازی کند.

از امیدها پس از توافق اسلو تا چندین دور مذاکرات بی‌نتیجه

امیدها برای صلح میان فلسطینی‌ها و اسرائیل زمانی به وجود آمد که یاسر عرفات، رهبر وقت ساف، با اسحاق رابین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ در کاخ سفید ومقابل بیل کلینتون رئیس‌جمهور وقت آمریکا دست داد.

عرفات و رابین با امضای پیمان اسلو زمینه را برای خودمختاری سرزمین‌های فلسطینی فراهم کردند و هدف نهایی از امضای این پیمان این بود که دو ملت فلسطین و اسرائیل در آینده در مرزهایی که باید مشخص می‌شد، همزیستی مسالمت‌آمیزی داشته باشند.

امضای این توافقنامه خشم رادیکال‌های فلسطینی و اسرائیلی را برانگیخت. اما دولت وقت اسرائیل بر برقراری صلح میان این کشور با اعراب تأکید داشت.

در اکتبر ۱۹۹۴، اسحاق رابين و ملک حسين پادشاه اردن قرارداد صلحی را به امضا رساندند که براساس آن به وضعیت جنگی ۴۶ ساله ميان دو کشور پايان داده شد.

اما در سال ۱۹۹۵، یک یهودی افراطی آقای رابین را ترور کرد و بار دیگر خشونت از سر گرفته شد.

عرفات، کلینتون و رابین در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳

انتفاضه (اعتراضات) اول فلسطینی‌ها علیه اوضاع نابسامان خود در سال ۱۹۸۷ و سال‌ها پیش از امضای توافق اسلو به وجود آمده بود و انتفاضه دوم زمانی رخ داد که پیشبرد این روند صلح را دشوارتر و پیچیده‌تر کرد.

در تابستان ۲۰۰۰، دولت آمریکا در کمپ ديويد ميزبان مذاکرات صلحی با حضور ایهود باراک، نخست‌وزير اسرائيل، و ياسر عرفات، رئیس تشکيلات خودگردان فلسطينی، بود اما این مذاکرات پس از دو هفته بی‌نتيجه پايان يافت.

یک ماه بعد، انتفاضه دوم فلسطینی‌ها با بهانه‌ای دیگر یعنی بازدید آریل شارون، رهبر وقت حزب لیکود، از محوطه مسجد الاقصی به راه افتاد.

در ابتدای سال ۲۰۰۱، در آخرين تلاش‌ها برای احیای روند صلح پيش از انتخابات همان سال در اسرائيل، ایهود باراک مذاکرات خود در شهر طابا در مصر را آغاز کرد، اما اين مذاکرات هم بی‌نتيجه به پايان رسيد و حزب کارگر اسرائیل به رهبری او در انتخابات شکست خورد.

در سال ۲۰۰۴، ياسر عرفات در پاريس درگذشت و محمود عباس رهبری تشکيلات خودگردان فلسطينی را در دست گرفت. عباس و شارون که پس از باراک به نخست‌وزیری اسرائیل رسیده بود، در فوريه ۲۰۰۵ مذاکراتی را در شرم‌الشيخ مصر انجام دادند.

چند ماه بعد، اسرائيل پس از ۳۸ سال به‌طور کامل نيروهای نظامی خود را از نوار غزه خارج کرد. اما خروج اسرائیل از نوار غزه در عمل راه را برای فعالیت بیشتر گروه‌های افراطی فلسطینی هموار کرد.

در ژانویه سال ۲۰۰۶، گروه افراطی حماس که به رقیبی سرسخت برای جنبش دیرپای فتح تبدیل شده بود، توانست برندهٔ انتخابات پارلمانی آن سال در غزه شود.

همان زمان، ناظران پیش‌بینی کردند که پیروزی اسلامگرایان افراطی در غزه، به توقف طولانی‌مدت در تماس میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها منجر شود و ازسرگیری احتمالی روند صلح را که از آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ متوقف شده بود، پیچیده‌تر کند.

در ژوئن ۲۰۰۷، اختلافات ميان گروه‌های فلسطینی فتح و حماس در درون تشکيلات خودگردان بالا گرفت و محمود عباس حماس را از پارلمان برکنار و گروه فتح را جايگزين آن کرد.

در نوامبر همان سال، جرج بوش، رئیس‌جمهور وقت جمهوری‌خواه آمریکا، ميزبان محمود عباس و ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، شد تا برای رسيدن به صلح در خاورمیانه پيش از ترک کاخ سفيد در ژانويه سال ۲۰۰۹ گامی بردارد.

اما این تلاش نیز چندان نتیجه‌بخش نبود و مذاکرات به مدت چند سال متوقف شد.

دور دیگری از مذاکرات صلح به ابتکار جورج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا

سال ۲۰۱۳، در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما در آمریکا و نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، بار دیگر ایدهٔ دو کشور برای دو ملت در جریان مذاکرات میان اسرائیل و فلسطینیان مطرح شد.

خاویر گیگنار، از اندیشکده تحقیقات نوریا در پاریس، گفته است: «از نظر سیاسی، از آن زمان تاکنون هیچ تلاشی برای امکان‌پذیر کردن این ایده صورت نگرفته است.»

هرچند گروه افراطی حماس در سال ۲۰۱۷ اصل تشکیل دولت فلسطینی در کرانه باختری و غزه را پذیرفت، اما هدف نهایی این گروه افراطی «آزادسازی» کل سرزمین‌های فلسطینی در سال ۱۹۴۸ است؛ یعنی شامل خاک کشور اسرائیل.

بیشتر در این باره: جمهوری اسلامی و سه دهه حمایت از حماس
افکار عمومی چه می‌گوید؟

بر اساس نظرسنجی‌ها، اکنون راه‌حل دو کشور برای دو ملت به‌طور قابل توجهی محبوبیت خود را از دست داده است.

براساس پژوهشی که مرکز تحقیقات پیو در واشینگتن قبل از جنگ فعلی انجام داده، میزان حمایت یهودیان اسرائیلی از طرح دو کشور برای دو ملت از ۴۶ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۳۲ درصد در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته بود.

همچنین براساس نظرسنجی گالوپ که آن هم قبل از شروع درگیری‌های اخیر انجام شد، تعداد حامیان راه‌حل دو کشور برای دو ملت در غزه و کرانه باختری از ۵۹ درصد در سال ۲۰۱۲ به ۲۴ درصد در سال گذشته کاسته شده‌ است.

به‌جز فلسطینیانی که به‌کلی مخالف اسرائیل هستند، برخی از فلسطینی‌ها در مورد راه‌حل یک کشور با حقوق برابر برای همه صحبت کرده‌اند، اما تعداد آنان به‌نسبت کم است.

آینده چگونه خواهد بود؟

اکنون آیندهٔ ایدهٔ «دو کشور برای دو ملت» بیش از هر زمان دیگری به آیندهٔ سیاسی غزه و سرنوشت گروه‌های افراطی مسلح فلسطینی گره خورده است.

اسرائیل اعلام کرده که پس از کشته شدن ۱۲۰۰ نفر در جریان حملهٔ حماس به اسرائیل، در این مرحله به فکر نابودی کامل این گروه افراطی است.

اما پس از نابودی گروه‌های افراطی چه؟ آقای نتانیاهو به‌تازگی گفته است: «در هر توافق و یا طرحی که در آینده عملی شود، اسرائیل باید کنترل امنیتی بر تمامی مناطق در کرانه باختری رود اردن را حفظ کند.»

یاکوب پری‌، رئیس پیشین سازمان امنیت داخلی اسرائیل، اخیراً به رادیوفردا گفته بود دولت دست‌راستی فعلی اسرائیل با هر راه‌حلی که شامل دولتی فلسطینی شود، مخالفت می‌کند و به همین دلیل تشکیل دولت فلسطینی منوط به تغییر دولت در اسرائیل در انتخابات آتی است.

گفت‌وگو با مقام سابق امنیتی اسرائیل آیا عملیات نظامی اسرائیل در غزه «مأموریت تقریباً ناممکن» است؟