استان خوزستان کە مردم ایران مدیون آن هستند، در فلاکت آبی به سر میبرد و مردمانش شرایط بسیار سختی را در تبعیض، فقر، بیکاری و عدم امکانات لازم بهداشتی و رفاهی میگذرانند. عوامل انسانی و دخالت بشر در خوزستان بیش از عوامل طبیعی بر محیط زیست این استان اثر گذاشتە است.
دیرزمانی نیست کە در خوزستان رودهای پر آب و خروشانی وجود داشت؛ رودهایی کە برای سدسازان و برای حامیان انتقال آب وسوسەانگیز بود و با ذکر دلایلِ نەچندان علمی سدهای عظیمی بر روی این رودها احداث گردید و از سر شاخەهای آن آب بە فلات مرکزی انتقال یافت.
رودهای خوزستان از استانهای همدان، کرمانشاە، چهارمحال و بختیاری، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و استان مرکزی سرچشمە میگیرند. در این استانها، همانند سایر مناطق کشور، توسعه بر مبنای آب گذاشته شد و مهمترین سیاستی که در این باره اجرا گردید، توسعهٔ بدون چونوچرای اراضی کشاورزی و صنایع آببر بود.
از طرف دیگر، در فلات مرکزی در استانهای اصفهان، یزد و کرمان صنایع آببر زیادی تأسیس و گسترش یافت. با توجە بە اقلیم آن مناطق، آب کافی برای چنین طرحهایی در آنجاها وجود نداشت و بە بهانەی شرب، آب برای این صنایع و کشاورزی از سرشاخەهای دز و کارون بە فلات مرکزی انتقال یافت.
طرح | مبدأ | مقصد | طول انتقال (کیلومتر) | ظرفیت انتقال (میلیون متر مکعب در سال) |
بهشتآباد | چهارمحال و بختیاری | اصفهان، یزد، کرمان | ۶۵ | ۸۰۰ |
چشمه لنگان | دز | اصفهان | ۱۵ | ۲۰۰ |
سولقان | کارون | رفسنجان | ۴۳۸ | ۲۰۰ |
قمرود | دز | قمرود | ۲۳۰ | ۳۴۰ |
کوهرنگ ۱ | کارون | زایندهرود | ۲۰۸ | ۳۰۰ |
کوهرنگ ۲ | کارون | زایندهرود | ۲۰۸ | ۱۶۰ |
کوهرنگ ۳ | کارون | زایندهرود | ۲۳.۴ | ۲۶۰ |
محرم | کارون | شهرهای جنوبی | ۷۴۴ | ۱۸۲ |
با اجرای طرحهای انتقال آب، پروژەهای آببر بە شرح ذیل در آن مناطق گسترش پیدا کردند:
- در اصفهان ١١ واحد فعال فولادسازی با ظرفیت تقریبی ١۵ میلیون تن، ٣ کارخانە فعال تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ١٠ میلیون تن، ٢ واحد در دست ساخت با ظرفیت ٢٠٠ هزار تن و ١ واحد گندلەسازی با ظرفیت بیش از ٧ میلیون تن وجود دارد.
- در یزد ١۴ واحد فعال فولادسازی با ظرفیت تقریبی ۴.۵ میلیون تن، ۴ واحد در حال ساخت فولادسازی با ظرفیت بیش از ٢ میلیون تن، ۵ کارخانە فعال تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ۶ میلیون تن، ٣ کارخانە در حال ساخت تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ۲.۳ میلیون تن و ٣ واحد فعال گندلەسازی با ظرفیت ۴ میلیون تن و دو کارخانە گندلەسازی در دست ساخت با ظرفیت ١١ میلیون تن وجود دارد.
- در کرمان ٢ واحد فعال فولادسازی با ظرفیت ٢ میلیون تن، ٣ واحد در حال ساخت فولادسازی با ظرفیت بیش از ۶ میلیون تن، ٣ کارخانە فعال تولید آهن اسفنجی با ظرفیت بیش از ٣ میلیون تن، ٢ کارخانە در حال ساخت تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ۲.۳ میلیون تن و ۵ واحد فعال گندلەسازی با ظرفیت بیش از ١٧میلیون تن و دو کارخانە گندلەسازی در دست ساخت با ظرفیت ۷.۵ میلیون تن وجود دارد.
حال سؤال اساسی اینجاست: چرا در مناطقی کە آب کافی وجود ندارد، این حجم از صنایع آببر احداث شدە و یا در حال ساخت است؟
در جواب بە این سؤال مهم دیدگاەهای متفاوتی وجود دارد:
- الف) عدۀ کثیری اعتقاد دارند گسترش این صنایع در خدمت اتنیک [قوم] خاصی بودە و آن را ناشی از تبعیض اتنیکی [قومی] میدانند.
- ب) افرادی دیگر باور دارند کە توسعە این صنایع در فلات مرکزی صرفاً دلیل امنیتی دارد و وجود این صنایع در مرزها از لحاظ امنیتی درست نیست و در صورت اتفاقی کە منجر بە درگیری با کشورهای بیگانە شود، این صنایع بە آسانی در معرض خطر قرار میگیرند.
- ج) برخی نیز تأسیس این صنایع در فلات مرکزی را ناشی از قدرت و رانت سیاسی افرادی میدانند کە از این خطە هستند و در ارکان قدرت ایران نفوذ سیاسی و اقتصادی دارند.
برای انتقال آب باید معیارهایی را در نظر گرفت از جملە اینکه:
- حوضهٔ مقصد باید با مشکلهای جدی فعلی یا آتی در تأمین آب روبهرو باشد که بهوسیله راهحلهای جایگزین یا اقدامهای منطقی دیگر حل نشود.
- همچنین توسعه اقتصادی و اجتماعی حوضهٔ مبدأ نیز نباید بهشکل جدی زیر تأثیر کاهش آب قرار گیرد. سود حاصل از طرحهای انتقال آب باید به طور مساوی بین حوضههای مبدأ و مقصد تقسیم شود.
- اثرهای زیستمحیطی بهصورت جامع باید در منطقه ارزیابی شود تا بتوان با اطمینان نشان داد که طرح انتقال آب پیشنهادشده پایدار است و موجب تنزل کیفیت زیستمحیطی منطقه نمیشود.
آیا برای انتقال آب بە فلات مرکزی این معیارها در نظر گرفتە شدە است؟ وضعیت خوزستان نشانگر جواب منفی بە این سؤال است.
بیشتر در این باره: آیا امروزِ خوزستان بیآب، فردای بحرانی جایجای ایران است؟سدسازیهای بیرویە در خوزستان (١٠ سد) یکی دیگر از عوامل مهم این فلاکت آبی است کە خوزستان درگیر آن است. احداث سدهای بزرگ موجب تغییرهای بازگشتناپذیر زیستمحیطی در مقیاسهای جغرافیایی وسیع میگردد. تغییر در رژیم جریان پاییندست در واقع مهمترین تأثیر سدهای بزرگ است.
ناگفتە نماند که در این استان فاجعۀ بزرگ مهندسی هم در مورد سد گتوند روی دادە است کە آب شیرین را شور میکند!
توسعە نامتوازن کشاورزی در استان خوزستان نیز از دیگر عوامل معضل آب در این استان است. در خوزستان حدود یک میلیون هکتار زمین زراعی آبی وجود دارد و طبق گزارش وزارت نیرو، بیش از ١١ میلیارد متر مکعب آب در این بخش برداشت میشود.
در آنجا نیشکر در سطح ١٢٠ هزار هکتار با مصرف سە ونیم میلیارد متر مکعب آب، شلتوک (برنج) در مساحتی بە وسعت ٩٠ هزار هکتار با مصرف حدود سە میلیارد متر مکعب آب، چهارصد هزار هکتار گندم با مصرف حدود یک و نیم میلیارد متر مکعب آب و محصولات دیگری چون چغندر قند، صیفیجات و سبزیجات کشت میشود.
بیشتر در این باره: وضعیت کشاورزی ایران در ایام خشکسالیوزارت نیرو آبِ قابل برنامهریزی برای کشاورزی در خوزستان را حدود ٨٩٠٠ میلیون متر مکعب در سال اعلام کرده است، بدین معنا که باید ٢١٠٠ میلیون متر مکعب در سال از برداشت فعلی کاسته شود. برای شرایط پایدار محیط زیست و کشاورزی، برآورد آب قابل برنامهریزی در این استان حدود شش هزار میلیون متر مکعب در سال است، بدین معنا که بیش از پنج میلیارد مکعب در سال از برداشت فعلی باید کاسته شود.
برای رسیدن برداشت فعلی به حد قابل برنامهریزی که وزارت نیرو تعیین کرده است، باید کل سطح زیر کشت نیشکر و ذرت علوفهای در این استان تعطیل شود و اگر بخواهیم برداشت فعلی را به حد پایدار برسانیم، طوری که تالابها و رودخانههای این استان دوباره احیا شوند و شاهد پدیدههایی مثل فرونشست زمین، طوفانهای گردوغبار، بیابانی شدن، شور شدن خاک و... نباشیم، باید کل سطح زیر کشت نیشکر، برنج، ذرت دانهای، ذرت علوفهای، چغندر قند در این استان تعطیل شود.
جالب آنکە رهبری جمهوری اسلامی دستور اجرای افزایش ۵۵۰ هزار هکتار زمین کشاورزی در خوزستان و ایلام را صادر کردند که فاز یک آن در سطح ۲۹۵ هزار هکتار و با تخصیص اعتبار یک و نیم میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی به بهرهبرداری رسید و پیشبینی میشود فاز دوم این طرح طی چهار تا پنج سال آینده به طور کامل عملیاتی شود، که آسیب آن بسیار بیشتر از فواید آن است.
ضمن آنکە انتقال آب و توسعە باید مورد بازنگری اساسی قرار بگیرد، راە چارە اساسی و پایدار رفع معضل آب در خوزستان منوط بە تغییر در کشاورزی و کم کردن برداشت آب در حوضۀ آبریز و داخل استان خوزستان است.
سؤال مهم پیش روی ما این است کە آیا نظام مدیریتی حاکم بر ایران توان رفع وضعیت فلاکتبار خوزستان را بهصورت پایدار دارد یا نه و یا در آیندە باید منتظر بروز وضعیتی بدتر از وضعیت خوزستان در جاهای دیگر کشور باشیم؟