احد احرار، روزنامه نگار و نویسنده ساکن لندن: وسايل ارتباط جمعی در اين ۳۰ سال توسعه زيادی پيدا کرده است. در سالهای آخر قبل از انقلاب تصاوير و برنامههای تلويزيونی بيشترين تاثير را داشت و اخبار بيشتر از خارج منعکس میشد و روی مردم تاثير میگذاشت، اما امروز اينترنت وسيله بسيار موثری است و به رغم کوشش برای کنترل آن، موفق نمیشوند آن را تحت کنترل درآورند.
برخورد روشنفکران مستقل ایرانی با انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و با نظام جمهوری اسلامی در سی سال گذشته، نه فقط بخش مهمی از تاریخ روشنفکری و تاریخ معاصر ایران را شکل می دهد که برخی شاخص های پررنگ آینده فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی و جنبش اعتراضی کنونی را تصویر و از جمله توضیخ می دهد که چرا و بر چه زمینه هایی خواست چند صدایی شدن و آزادی رسانه ها از خواستی روشنفکری به خواستی عمومی بدل شده است.
علی کشتگر، از اعضای سابق چریکهای فدایی خلق که امروزه به فعالیتهای دموکراسیخواهانه میپردازد: در آن زمان معدود بودند کسانی با این اعتقاد که مسئله دموکراسی و آزادیهای فردی و حقوق بشر مقدم بر خواستهای دیگر است. امروز سی و یک سال پس از انقلاب وضع عوض شده و جامعه ایران به یک نوزایی فرهنگی سیاسی رسیده است. به این معنا امروز بسیار محدودند کسانی که این را درک نکنند.
منصوره پيرنيا، روزنامه نگار و نویسنده: بعد از انقلاب مردم احوال کسی را پيدا کردند که در درون قايقی نشسته و در حال پارو زدن به جلو است ولی با يک موج به عقب پرتاب میشود. اکنون دستاوردهای انسانی ديگر در دسترس نيست، محيط تلخ و سرد است، زنان و دختران پرخاشجو شده اند، انسانها نسبت به يکديگر نامهربان شده اند.
نوشابه اميری: انقلاب يعنی قرار است حکومتی برود، ولی وقتی صحبت از اصلاحات است يعنی حکومتی بايد خود را اصلاح کند، با اين حال میبينيم که ميزان سرکوب و ترسی که اينها در جامعه حاکم کرده اند چقدر شديدتر است. اين وضعيت به هيچ عنوان با آن دوران قابل مقايسه نيست و امروز درست مثل اين است که حکومتی به کشور حمله کرده و اين حيرت انگيز است.
رضا علامه زاده: از چند نظر میشود بین جنبشی که به انقلاب ۵۷ منتهی شد و جنبش سبز که چند ماه است شروع شده، مقایسه کرد و از چند زاویه میشود این کار را کرد. جهت حرکت در انقلاب ۵۷ از خواستهای دموکراتیک آغاز شد ولی ذره ذره محدود شد به یک خواست معین و ناشناخته که همان «جمهوری اسلامی» باشد.
ناصر محمدی، معاون سردبیر کیهان لندن: در آن موقع رهبری کاريزماتيک وجود داشت و آقای خمينی رهبر کاريزما بود و رهبران ميانی میخواستند خودشان را به او نزديک کنند و رهبران بودند که به مردم خط میدادند، اما امروز درست برعکس است. رهبری مذهبی در صحنه نيست و مردم میدانند چه می خواهند و آنها تعيين میکنند تا کجا با رهبران کنار بيايند.
هادی خرسندی، طنزپرداز: وقتی ما به خارج آمديم و در لندن زندگی میکرديم، مرتب از اداره آب و برق انگليس میپرسيدم که آيا پول آب و برق ما از ايران حواله شده يا نه، چون اعتباری برای فرمايشات رهبر انقلاب قايل بوديم و فکر نمیکرديم ايشان روی هوا حرف بزند. اما بعد ديديدم که نه تنها آب و برق مجانی نشد، بلکه مايه خيلی چيزهای ديگر را هم از خود ما گرفت.
علیرضا نوری زاده، روزنامه نگار: در دوران سی و هفت روزه نخست وزیری زنده یاد دکتر بختیار، در آن زمان سانسور به هیچ شکلی وجود نداشت. چرا، تنها سانسوری که بود این بود که اگر مثلاً یک روز تیترمان راجع به نخست وزیر یک کمی بزرگتر از تیتر راجع به آقای خمینی بود، آن آقایانی که خود را متولی آقای خمینی میدانستند، اعتراض میکردند و تهدید میکردند که کیهان امروز واژگان امام خمینیاش با حروف درشت تری است و اطلاعات کوچکتر است
هوشنگ نهاوندی، از وزرای دوران شاه و یکی از روسای دانشگاه تهران پیش از انقلاب بهمن ماه: در حال حاضر خیلی در جراید غربی و رسانههای رسمی کشورهای بزرگ غرب -مقصود من آمریکا، انگلستان و فرانسه است- و اسرائیل -تاحد کمتری، من تعقیب نمیکنم رادیو اسرائیل را- تاکید کمتری و به اصطلاح محافظه کاری بیشتری در مورد بازگویی و انعکاس اتفاقات داخل ایران هست که در سال ۵۷ به خصوص به هیچ وجه اینطور نبود و خیلی بزرگ میکردند حوادثی را که در ایران اتفاق میافتاد.
از شکوه میرزادگی، نویسنده، ناشر، کوشنده در زمینه نگهداری میراث فرهنگی و مسئول امور اجرایی بنیاد پاسارگاد در باره تفاوت پوشش رسانهای ۳۱ سال پیش و امروز در ایران پرسیدهایم.
با نزدیک شدن به سالروز پیروزی انقلاب بهمن ۵۷، آنچه بار دیگر مورد توجه بسیاری از مرورکنندگان این واقعه تاریخی قرار گرفته است، سخنانی است که آیتالله خمینی در بدو ورود به خاک ایران ایراد کرد.
بیشتر