خبرها از ایران حاکی از آن است که وضعیت شماری از زندانیان سیاسی در زندان های مختلف رو به وخامت گذاشته است.
به گفته یکی از وکلای مدافع پرونده های سیاسی، بسیاری از زندان ها از استاندارد پایینی برخوردار است و شمار زندانیان آنها در برخی از موارد، بسیار بیشتر از حد ِ پیش بینی شده است، تا جایی که به هر زندانی کمتر از یک متر مربع جا اختصاص می یابد.
عیسی سحرخیز روزنامه نگارو مدیرکل مطبوعات داخلی وزرات ارشاد درزمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، که به مدت ده ماه است در بازداشت به سرمی برد، حشمت الله طبرزدی دیگر روزنامه نگار زندانی و از اعضای دفترتحکیم وحدت و کیوان صمیمی روزنامه نگار و از دیگر بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، جزو زندانیانی محسوب می شوند که به گفته وکیل مدافعشان، در شرایط نامطلوب قرار گرفته اند.
نسرین ستوده که وکالت این افراد را برعهده دارد در گفت و گو با رادیو فردا ابتدا در مورد وضعیت عیسی سحرخیزدرزندان رجایی شهرکرج می گوید: وکیلم آقای عيسی سحرخيز در تاريخ ۱۹ ارديبهشت ۸۹ يعنی روزی که حکم اعدام پنج نفر از هموطنان کرد ما به اجرا درآمد، به اتفاق دو نفر ديگر از زندانيان از جمله آقای داود سليمانی از زندان اوين به زندان رجايی شهر منتقل شده است.
اين انتقال کاملاً غيرقانونی است چون محل اتهام و اقامت ايشان تهران بوده و اتهام ايشان هيچ ارتباطی با شهرستان کرج ندارد.
شلوغی زندان يک شهر هرگز دليل موجهی برای انتقال زندانيان نيست و نبود امکانات رافع مسئوليت قوه قضاييه و سازمان زندان ها در قبال زندانی ها نيست.
زمانی که آقای سحرخيز با عجله به زندان رجايی شهر منتقل می شود، تنها لباسی که به همراه داشته لباس تنش بوده و در يک هفته گذشته با مشکلات متعددی از جمله نبود دارو مواجه بوده است. آقای سحرخيز بيماری های متعددی از جمله فشارخون و آلرژی دارد. جای آنها بسيار تنگ است به طوری که ۱۲۰ نفر در يک حسينيه می خوابند و آقای سحرخيز در تماس تلفنی خود با منزلش اظهار کرده که برای هر نفر فقط ۷۰ سانتی متر جای خواب وجود دارد.
از زمان بازداشت ايشان قريب يک سال می گذرد و مراجعات من و ديگر وکلای پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تا به حال بی نتيجه مانده است.
برای ايشان دادگاهی تشکيل نشده که حکمی صادر شود؟
خير، تا امروز از بازداشت ايشان بيش از ۱۰ ماه می گذرد و دراين مدت طولانی دادگاه هنوز هيچ وقتی را برای رسيدگی به اتهام ايشان به وکلای پرونده ابلاغ نکرده است.
خانم ستوده! وضعيت آقای کيوان صميمی چگونه است؟
آقای کيوان صميمی از ماه ها پيش به درخواست مقامات قضايی وثيقه ای را به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب سپرده است. برای سپردن وثيقه هزينه ای به خانواده زندانی تحميل می شود که اين هزينه را خانواده آقای صميمی تحمل کردند و ملک مورد وثيقه توسط کارشناس ارزيابی شد و سپس دادگاه از آزادی ايشان به قيد وثيقه خودداری کرد که اين مسئله از نظر حقوقی يک تخلف بارز انتظامی است.
اما از طرف ديگر آقای صميمی پس از آخرين مراجعه خود به دادگاه، اظهار کرده که قاضی پرونده نامه ای را از معاونت حقوقی وزارت اطلاعات به او نشان داده که مطابق آن يک مقام وزارت اطلاعات از قاضی رسيدگی کننده به پرونده در خواست کرده به دليل اين که آقای صميمی در مدت مرخصی خود به فعاليت هايش ادامه داده است دوباره او را به زندان بازگردانند.
اين حرف شنوی مقامات قضايی از مسئولان اطلاعاتی- امنيتی فاجعه ای است که سال هاست بر دستگاه قضايی ما حاکم است. من اميدوارم هرچه زودتر اين مشکل اصلاح شود چون با گسترش اين فاجعه نتايج آن برای همه ما غيرقابل پيش بينی خواهد بود.
خانم ستوده! گويا آقای حشمت الله طبرزدی نيز از زندان تهران به جايی ديگر منتقل شده است؟
آقای طبرزدی هم مانند آقای سحرخيز در روز ۱۹ ارديبهشت ۸۹ (تاکيد می کنم در روزی که حکم اعدام پنج هموطن کرد ما به اجرا درآمد) از زندان اوين به طور غيرقانونی به زندان کچويی کرج منتقل شده که انتقال ايشان هم غيرقانونی بوده است.
برای خانواده هايی که زندانی آنها به شهر ديگری منتقل می شود ملاقات با زندانی که يکی از حقوق مسلم زندانی است با مشکلات متعددی برای زندانی و خانواده اش همراه است. بسياری اوقات ممکن است به دليل مشکلاتی که در ملاقات ايجاد می شود خانواده زندانی نتواند به ملاقات زندانی خود برود. به همين خاطر زندانی بايد در محل سکونت خود نگهداری شود. انتقال يک زندانی به زندان شهر ديگر نوعی تبعيد است که مستلزم صدور حکم قطعی قضايی است، اماچنين حکمی برای اين زندانيان وجود ندارد.
آقای طبرزدی هم با شرايط بسيار دشواری در زندان کچويی و در بلاتکليفی به سر می برد، چون برای ايشان هم وقت دادگاه تعيين نشده و اقداماتی که عليه ايشان صورت گرفته کاملا غيرقانونی است.
به گفته یکی از وکلای مدافع پرونده های سیاسی، بسیاری از زندان ها از استاندارد پایینی برخوردار است و شمار زندانیان آنها در برخی از موارد، بسیار بیشتر از حد ِ پیش بینی شده است، تا جایی که به هر زندانی کمتر از یک متر مربع جا اختصاص می یابد.
عیسی سحرخیز روزنامه نگارو مدیرکل مطبوعات داخلی وزرات ارشاد درزمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، که به مدت ده ماه است در بازداشت به سرمی برد، حشمت الله طبرزدی دیگر روزنامه نگار زندانی و از اعضای دفترتحکیم وحدت و کیوان صمیمی روزنامه نگار و از دیگر بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، جزو زندانیانی محسوب می شوند که به گفته وکیل مدافعشان، در شرایط نامطلوب قرار گرفته اند.
نسرین ستوده که وکالت این افراد را برعهده دارد در گفت و گو با رادیو فردا ابتدا در مورد وضعیت عیسی سحرخیزدرزندان رجایی شهرکرج می گوید: وکیلم آقای عيسی سحرخيز در تاريخ ۱۹ ارديبهشت ۸۹ يعنی روزی که حکم اعدام پنج نفر از هموطنان کرد ما به اجرا درآمد، به اتفاق دو نفر ديگر از زندانيان از جمله آقای داود سليمانی از زندان اوين به زندان رجايی شهر منتقل شده است.
اين انتقال کاملاً غيرقانونی است چون محل اتهام و اقامت ايشان تهران بوده و اتهام ايشان هيچ ارتباطی با شهرستان کرج ندارد.
شلوغی زندان يک شهر هرگز دليل موجهی برای انتقال زندانيان نيست و نبود امکانات رافع مسئوليت قوه قضاييه و سازمان زندان ها در قبال زندانی ها نيست.
زمانی که آقای سحرخيز با عجله به زندان رجايی شهر منتقل می شود، تنها لباسی که به همراه داشته لباس تنش بوده و در يک هفته گذشته با مشکلات متعددی از جمله نبود دارو مواجه بوده است. آقای سحرخيز بيماری های متعددی از جمله فشارخون و آلرژی دارد. جای آنها بسيار تنگ است به طوری که ۱۲۰ نفر در يک حسينيه می خوابند و آقای سحرخيز در تماس تلفنی خود با منزلش اظهار کرده که برای هر نفر فقط ۷۰ سانتی متر جای خواب وجود دارد.
از زمان بازداشت ايشان قريب يک سال می گذرد و مراجعات من و ديگر وکلای پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تا به حال بی نتيجه مانده است.
برای ايشان دادگاهی تشکيل نشده که حکمی صادر شود؟
خير، تا امروز از بازداشت ايشان بيش از ۱۰ ماه می گذرد و دراين مدت طولانی دادگاه هنوز هيچ وقتی را برای رسيدگی به اتهام ايشان به وکلای پرونده ابلاغ نکرده است.
خانم ستوده! وضعيت آقای کيوان صميمی چگونه است؟
آقای کيوان صميمی از ماه ها پيش به درخواست مقامات قضايی وثيقه ای را به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب سپرده است. برای سپردن وثيقه هزينه ای به خانواده زندانی تحميل می شود که اين هزينه را خانواده آقای صميمی تحمل کردند و ملک مورد وثيقه توسط کارشناس ارزيابی شد و سپس دادگاه از آزادی ايشان به قيد وثيقه خودداری کرد که اين مسئله از نظر حقوقی يک تخلف بارز انتظامی است.
اما از طرف ديگر آقای صميمی پس از آخرين مراجعه خود به دادگاه، اظهار کرده که قاضی پرونده نامه ای را از معاونت حقوقی وزارت اطلاعات به او نشان داده که مطابق آن يک مقام وزارت اطلاعات از قاضی رسيدگی کننده به پرونده در خواست کرده به دليل اين که آقای صميمی در مدت مرخصی خود به فعاليت هايش ادامه داده است دوباره او را به زندان بازگردانند.
اين حرف شنوی مقامات قضايی از مسئولان اطلاعاتی- امنيتی فاجعه ای است که سال هاست بر دستگاه قضايی ما حاکم است. من اميدوارم هرچه زودتر اين مشکل اصلاح شود چون با گسترش اين فاجعه نتايج آن برای همه ما غيرقابل پيش بينی خواهد بود.
خانم ستوده! گويا آقای حشمت الله طبرزدی نيز از زندان تهران به جايی ديگر منتقل شده است؟
آقای طبرزدی هم مانند آقای سحرخيز در روز ۱۹ ارديبهشت ۸۹ (تاکيد می کنم در روزی که حکم اعدام پنج هموطن کرد ما به اجرا درآمد) از زندان اوين به طور غيرقانونی به زندان کچويی کرج منتقل شده که انتقال ايشان هم غيرقانونی بوده است.
برای خانواده هايی که زندانی آنها به شهر ديگری منتقل می شود ملاقات با زندانی که يکی از حقوق مسلم زندانی است با مشکلات متعددی برای زندانی و خانواده اش همراه است. بسياری اوقات ممکن است به دليل مشکلاتی که در ملاقات ايجاد می شود خانواده زندانی نتواند به ملاقات زندانی خود برود. به همين خاطر زندانی بايد در محل سکونت خود نگهداری شود. انتقال يک زندانی به زندان شهر ديگر نوعی تبعيد است که مستلزم صدور حکم قطعی قضايی است، اماچنين حکمی برای اين زندانيان وجود ندارد.
آقای طبرزدی هم با شرايط بسيار دشواری در زندان کچويی و در بلاتکليفی به سر می برد، چون برای ايشان هم وقت دادگاه تعيين نشده و اقداماتی که عليه ايشان صورت گرفته کاملا غيرقانونی است.