روزنامه اسرائیلی جروزالم پست در شماره روز دوشنبه خود نوشته است که در دور جدید هماهنگیهای اسرائیلی- آمریکایی در قبال ایران، پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت و تحریمهای تکمیلی آمریکا علیه ایران، احتمال ضروری بودن حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران نیز از نظر طرفین دور نگهداشته نمیشود.
این روزنامه انگلیسیزبان چاپ بیت المقدس (اورشلیم)، سخنان «یک مقام ارشد نظامی اسرائیلی» را بدون بردن نام او مطرح کرده که گفته است تحریمها زمانی مؤثر است که ایران بداند احتمال حمله نظامی نیز در کار است.
همین «مقام نظامی» استدلال کرده است که تنها باری که ایران برنامه غنیسازی اورانیوم خود را متوقف کرد هنگامی بود که از احتمال حمله نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳ هراسان شده بود.
سخنانی که جروزالم پست آن را به نقل از «مقام نظامی» نقل کرده، مشابه اظهارات روزهای اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل است که او نیز پس از سفر اخیرش به آمریکا گفت هنگامی که آمریکا در تدارک حمله نظامی به عراق بود، مقامات وقت ایران اطمینان یافتند که حمله آمریکا به ایران نیز ممکن است که در دستور کار باشد و لذا، ایران غنیسازی اورانیوم را موقتاً متوقف کرد.
به نوشته جروزالم پست، «ممکن است که تلاشهای اسرائیل، آمریکا را به لزوم برنامهریزی برای یک حمله به ایران متقاعد کرده باشد».
ژنرال جیم جونز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، چند ماه پیش در نامهای به وزارت دفاع آمریکا نوشته بود: آمریکا برای وضعیتی که ایران به بمب اتمی رسیده باشد، برنامهای ندارد، که رسانههای آمریکا این اظهارات را به منزله نبود برنامهریزی کافی در پنتاگون تلقی کرده و دولت آمریکا را به پرسش گرفتند؛ امری که وزیر دفاع آمریکا در واکنش به آن تأکید کرد که پنتاگون برنامهریزیهای لازم را مد نظر دارد.
اسرائیل از قطعنامه ۱۹۲۹، تحریمهای آمریکایی و به ویژه پیوستن چین و روسیه به تلاشهای غربی در قبال برنامه هستهای ایران خشنود است و منتظر اعلام سبد تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران نیز هست.
ناظران امور ایران در اسرائیل میگویند که خواستههای اصلی اسرائیل از آمریکا و جامعه جهانی در مورد برقراری تحریمهای «چنگ و دندان دار» علیه ایران، در صحنه عمل تحقق یافته است و هر روز از لغو معاملات شرکتهای نفتی با ایران و سختتر شدن تجارت برای ایران و تحریمهای جدی علیه شرکت ملی کشتیرانی ایران خبر میرسد و همزمان، گزارشهای فزایندهتری در مورد کاهش درآمدهای نفتی ایران انتشار مییابد؛ امری که به باور دولتمردان اسرائیلی ممکن است در برنامه اتمی ایران اثرات جدی داشته باشد.
با وجود این، تیمهایی از نهادهای مختلف اسرائیلی، به ویژه وزارت خارجه اسرائیل، نشستهای بیشتری با دولتمردان آمریکا برای بررسی گامهای بعدی در قبال ایران برگزار میکنند.
در آخرین دور مذاکرات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در ششم ژوئیه، مسائل ایران بخش مهمی از گفتوگوهای دو رهبر بود، و دو روز پس از آن نیز باراک اوباما در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی اسرائیل گفت که امنیت و موجودیت اسرائیل برای آمریکا امری خللناپذیر است، و آمریکا «هیچ گزینهای» را در مقابل ایران از دستور کارخود برنداشته است.
باراک اوباما در یک سال و نیم اخیر هیچ گاه صریحاً از مطرح بودن گزینه نظامی سخن نگفته بود.
نشریه آمریکایی «تایم» نیز به تازگی در مقالهای به قلم جو کلاین نوشته است که «حمله به ایران دوباره به میز باز میگردد»، و افزوده بود که ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا پیشرفتهایی در تهیه هدفها در ایران داشته در حالی که تا دو سال پیش نشانه رفتن این هدفها امری محال به نظر میرسید.
تایم مدعی شده بود که این پیشرفتها نتیجه ارتقاء در عملیات گردآوری اطلاعات از سوی مهرههای انسانی است.
مؤسسه پژوهشی آکسفورد هفته گذشته ارزیابی کرده بود که وقوع یک جنگ در منطقه که اسرائیل و ایران دو طرف اصلی آن باشند، به یک نبرد دامنهدار با عواقب و اثرات جدی تبدیل خواهد شد.
اسرائیل که خود در مظان داشتن توان نظامی هستهای است همواره این استراتژی را دنبال کرده که هیچ کشوری نباید در منطقه توان هستهای نظامی داشته باشد و پیشاپیش زیربناهای اتمی احتمالی کشورهای خاورمیانه را از بین برده است، که حمله سال ۱۹۸۱ به کوره اتمی اوسیراک عراق و حمله ششم سپتامبر ۲۰۰۷ به تأسیسات مشکوک منطقه دیرالزور سوریه، دو نمونه مهم آن بودند.
هرچند توان بازدارندگی ایران امروز با عراق ۲۹ سال پیش و یا سوریه ضعیف قابل مقایسه نیست، اما این احتمال که اسرائیل بخواهد علیرغم همه مخاطرات، حمله به تأسیسات اتمی ایران را عملی کند، هنوز میتواند مطرح باشد؛ احتمالی که مقامات ایران همواره آن را رد میکنند و میگویند: «سگی که پارس میکند، گاز نمیگیرد».
با وجود این، آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران هفته گذشته در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران گفت که «چه تهدیدها پوشالی باشد چه واقعی، بدون شک ما باید برای هرگونه شرایطی آماده باشیم».
درهمین حال، مقامهایی از آمریکای لاتین و روسیه نیز در روزهای اخیر از احتمال جنگ در منطقه ابراز نگرانی میکنند. پس از اظهاراتی از سوی هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا، و یار نزدیک ایران، فیدل کاسترو، رهبر پیشین کوبا نیز در روزهای اخیر در چند حضور تلویزیونی، مقالات و همچنین روز جمعه گذشته در ملاقات با سفیران کوبا در کشورهای جهان، از قریبالوقوع بودن نبردی از سوی آمریکا واسرائیل علیه ایران سخن گفت و برای چندمین بار مدعی شد که این حمله به صورت اتمی خواهد بود.
در واکنش به ارزیابیهای دیگری از سوی کارشناسان و مقامات روسی در مورد وقوع جنگ علیه ایران، سرتیپ مسعود جزایری، معاون فرهنگی و تبلیغات در ستاد کل نیروهای مسلح ایران، در روزهای اخیر گفته بود که از روسها میخواهیم از تکرار چنین ارزیابیهای «غیر واقعی و مسئلهدار» خودداری کنند.
این در حالی است که رسانههای منطقه و اروپا در هفتههای اخیر در مورد «تفاهمهای پنهان» میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی در صورت آغاز حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران گزارشهای زیادی منتشر کردند، که در نبود تأیید از سوی مقامات رسمی این کشورها، صرفاً حدس و گمانهزنیهای رسانهای محسوب میشود.
در پی اظهارات دو هفته پیش یوسف العطیبه، سفیر امارات متحده عربی در واشینگتن در مورد نگرانیهای امارات از دستیابی ایران به توان اتمی نظامی، وزارت خارجه امارات اعلام کرد که «این اظهارات درست درک نشده است».
سفیر امارات در سخنرانی در واشینگتن تأکید کرده بود که ایران هستهای، فاجعهای بزرگتر برای امارات است و کشورش میتواند عواقب سخت یک حمله نظامی را آسانتر تحمل کنند تا اینکه ایران اتمی، خطری دائمی برای موجودیت امیرنشینها باشد.
در همین حال، در تهران نیز ممکن است افرادی به «حمله پیش دستانه» فکر کنند. اندیشهای که روزنامه «رسالت» چاپ تهران در سرمقاله شماره روز یکشنبه خود به آن اشاره کرد و نوشت: «ما در آزمون جنگ تحمیلی به این نتیجه رسیدیم که نمیتوان به انتظار نشست تا دشمن حمله کند و ما از فعل خود در جنگ به عنوان دفاع مقدس یاد کنیم».
رسالت از دیدگاه خود چنین «استدلال» کرده است: «دشمن درحالی که هیچ تهدید نظامی از سوی ایران حس نمیکند، به حمله پیش دستانه فکر میکند و ما که مدام در معرض تهدید و تحریم و فشار هستیم و مقامات آمریکایی بارها به این مسئله تفوه کردهاند که گزینه نظامی را هم در دستور دارند، چطور این مهم را در دستور کار خود نداشته باشیم؟»
در همین حال، رسالت ننوشته است که «حمله پیش دستانه ایران» باید متوجه کدام هدف باشد: اسرائیل یا هدفهای دیگر در منطقه یا در جهان؟
بیشتر بخوانید:
همین «مقام نظامی» استدلال کرده است که تنها باری که ایران برنامه غنیسازی اورانیوم خود را متوقف کرد هنگامی بود که از احتمال حمله نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳ هراسان شده بود.
سخنانی که جروزالم پست آن را به نقل از «مقام نظامی» نقل کرده، مشابه اظهارات روزهای اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل است که او نیز پس از سفر اخیرش به آمریکا گفت هنگامی که آمریکا در تدارک حمله نظامی به عراق بود، مقامات وقت ایران اطمینان یافتند که حمله آمریکا به ایران نیز ممکن است که در دستور کار باشد و لذا، ایران غنیسازی اورانیوم را موقتاً متوقف کرد.
به نوشته جروزالم پست، «ممکن است که تلاشهای اسرائیل، آمریکا را به لزوم برنامهریزی برای یک حمله به ایران متقاعد کرده باشد».
ژنرال جیم جونز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، چند ماه پیش در نامهای به وزارت دفاع آمریکا نوشته بود: آمریکا برای وضعیتی که ایران به بمب اتمی رسیده باشد، برنامهای ندارد، که رسانههای آمریکا این اظهارات را به منزله نبود برنامهریزی کافی در پنتاگون تلقی کرده و دولت آمریکا را به پرسش گرفتند؛ امری که وزیر دفاع آمریکا در واکنش به آن تأکید کرد که پنتاگون برنامهریزیهای لازم را مد نظر دارد.
اسرائیل از قطعنامه ۱۹۲۹، تحریمهای آمریکایی و به ویژه پیوستن چین و روسیه به تلاشهای غربی در قبال برنامه هستهای ایران خشنود است و منتظر اعلام سبد تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران نیز هست.
ناظران امور ایران در اسرائیل میگویند که خواستههای اصلی اسرائیل از آمریکا و جامعه جهانی در مورد برقراری تحریمهای «چنگ و دندان دار» علیه ایران، در صحنه عمل تحقق یافته است و هر روز از لغو معاملات شرکتهای نفتی با ایران و سختتر شدن تجارت برای ایران و تحریمهای جدی علیه شرکت ملی کشتیرانی ایران خبر میرسد و همزمان، گزارشهای فزایندهتری در مورد کاهش درآمدهای نفتی ایران انتشار مییابد؛ امری که به باور دولتمردان اسرائیلی ممکن است در برنامه اتمی ایران اثرات جدی داشته باشد.
با وجود این، تیمهایی از نهادهای مختلف اسرائیلی، به ویژه وزارت خارجه اسرائیل، نشستهای بیشتری با دولتمردان آمریکا برای بررسی گامهای بعدی در قبال ایران برگزار میکنند.
در آخرین دور مذاکرات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در ششم ژوئیه، مسائل ایران بخش مهمی از گفتوگوهای دو رهبر بود، و دو روز پس از آن نیز باراک اوباما در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی اسرائیل گفت که امنیت و موجودیت اسرائیل برای آمریکا امری خللناپذیر است، و آمریکا «هیچ گزینهای» را در مقابل ایران از دستور کارخود برنداشته است.
باراک اوباما در یک سال و نیم اخیر هیچ گاه صریحاً از مطرح بودن گزینه نظامی سخن نگفته بود.
نشریه آمریکایی «تایم» نیز به تازگی در مقالهای به قلم جو کلاین نوشته است که «حمله به ایران دوباره به میز باز میگردد»، و افزوده بود که ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا پیشرفتهایی در تهیه هدفها در ایران داشته در حالی که تا دو سال پیش نشانه رفتن این هدفها امری محال به نظر میرسید.
تایم مدعی شده بود که این پیشرفتها نتیجه ارتقاء در عملیات گردآوری اطلاعات از سوی مهرههای انسانی است.
مؤسسه پژوهشی آکسفورد هفته گذشته ارزیابی کرده بود که وقوع یک جنگ در منطقه که اسرائیل و ایران دو طرف اصلی آن باشند، به یک نبرد دامنهدار با عواقب و اثرات جدی تبدیل خواهد شد.
اسرائیل که خود در مظان داشتن توان نظامی هستهای است همواره این استراتژی را دنبال کرده که هیچ کشوری نباید در منطقه توان هستهای نظامی داشته باشد و پیشاپیش زیربناهای اتمی احتمالی کشورهای خاورمیانه را از بین برده است، که حمله سال ۱۹۸۱ به کوره اتمی اوسیراک عراق و حمله ششم سپتامبر ۲۰۰۷ به تأسیسات مشکوک منطقه دیرالزور سوریه، دو نمونه مهم آن بودند.
هرچند توان بازدارندگی ایران امروز با عراق ۲۹ سال پیش و یا سوریه ضعیف قابل مقایسه نیست، اما این احتمال که اسرائیل بخواهد علیرغم همه مخاطرات، حمله به تأسیسات اتمی ایران را عملی کند، هنوز میتواند مطرح باشد؛ احتمالی که مقامات ایران همواره آن را رد میکنند و میگویند: «سگی که پارس میکند، گاز نمیگیرد».
با وجود این، آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران هفته گذشته در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران گفت که «چه تهدیدها پوشالی باشد چه واقعی، بدون شک ما باید برای هرگونه شرایطی آماده باشیم».
درهمین حال، مقامهایی از آمریکای لاتین و روسیه نیز در روزهای اخیر از احتمال جنگ در منطقه ابراز نگرانی میکنند. پس از اظهاراتی از سوی هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا، و یار نزدیک ایران، فیدل کاسترو، رهبر پیشین کوبا نیز در روزهای اخیر در چند حضور تلویزیونی، مقالات و همچنین روز جمعه گذشته در ملاقات با سفیران کوبا در کشورهای جهان، از قریبالوقوع بودن نبردی از سوی آمریکا واسرائیل علیه ایران سخن گفت و برای چندمین بار مدعی شد که این حمله به صورت اتمی خواهد بود.
در واکنش به ارزیابیهای دیگری از سوی کارشناسان و مقامات روسی در مورد وقوع جنگ علیه ایران، سرتیپ مسعود جزایری، معاون فرهنگی و تبلیغات در ستاد کل نیروهای مسلح ایران، در روزهای اخیر گفته بود که از روسها میخواهیم از تکرار چنین ارزیابیهای «غیر واقعی و مسئلهدار» خودداری کنند.
این در حالی است که رسانههای منطقه و اروپا در هفتههای اخیر در مورد «تفاهمهای پنهان» میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی در صورت آغاز حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران گزارشهای زیادی منتشر کردند، که در نبود تأیید از سوی مقامات رسمی این کشورها، صرفاً حدس و گمانهزنیهای رسانهای محسوب میشود.
در پی اظهارات دو هفته پیش یوسف العطیبه، سفیر امارات متحده عربی در واشینگتن در مورد نگرانیهای امارات از دستیابی ایران به توان اتمی نظامی، وزارت خارجه امارات اعلام کرد که «این اظهارات درست درک نشده است».
سفیر امارات در سخنرانی در واشینگتن تأکید کرده بود که ایران هستهای، فاجعهای بزرگتر برای امارات است و کشورش میتواند عواقب سخت یک حمله نظامی را آسانتر تحمل کنند تا اینکه ایران اتمی، خطری دائمی برای موجودیت امیرنشینها باشد.
در همین حال، در تهران نیز ممکن است افرادی به «حمله پیش دستانه» فکر کنند. اندیشهای که روزنامه «رسالت» چاپ تهران در سرمقاله شماره روز یکشنبه خود به آن اشاره کرد و نوشت: «ما در آزمون جنگ تحمیلی به این نتیجه رسیدیم که نمیتوان به انتظار نشست تا دشمن حمله کند و ما از فعل خود در جنگ به عنوان دفاع مقدس یاد کنیم».
رسالت از دیدگاه خود چنین «استدلال» کرده است: «دشمن درحالی که هیچ تهدید نظامی از سوی ایران حس نمیکند، به حمله پیش دستانه فکر میکند و ما که مدام در معرض تهدید و تحریم و فشار هستیم و مقامات آمریکایی بارها به این مسئله تفوه کردهاند که گزینه نظامی را هم در دستور دارند، چطور این مهم را در دستور کار خود نداشته باشیم؟»
در همین حال، رسالت ننوشته است که «حمله پیش دستانه ایران» باید متوجه کدام هدف باشد: اسرائیل یا هدفهای دیگر در منطقه یا در جهان؟