در بخش پيشين از اين سلسله برنامه ها به بررسی نحوه عضويت آيت الله خامنه ای در شورای انقلاب و آمدن او از مشهد به تهران پرداختيم. حالا به بررسی جايگاه و موقعيت وی در ماه های اول بعد از پيروزی انقلاب ايران می پردازيم.
موقعيت خامنه ای در بهمن ۵۷
آيت الله خامنه ای در خاطراتش می گويد وقتی که آيت الله خمينی در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ايران بازگشت، در مدرسه رفاه و در بين استقبال کنندگان، آيت الله خمينی را هنگام بالا رفتن از پله های مدرسه ديده است. اما خود آيت الله خامنه ای نه در سايت اينترنتی اش و نه در خاطراتش هرگز مدعی نشده که آن موقع از ياران خاص آيت الله خمينی بوده و يا در مدرسه رفاه مانند کسانی چون آيت الله مطهری، بهشتی و آيت الله هاشمی رفسنجانی نزديک بوده است.
در عکس ها و فيلم هايی نيز که طی ۳۳ سال گذشته از دوره اقامت آيت الله خمينی در مدرسه های علوی و رفاه در بهمن و اسفند سال ۵۷ منتشر شده، فيلمی از حضور آيت الله خامنه ای در کنار آيت الله خمينی ديده نمی شود. فقط علی اکبر ناطق نوری در کتاب خاطراتش گفته که آقای خامنه ای در آن زمان در مدرسه رفاه در چاپ نشريه ای به نام «امام» همکاری می کرده است.
سايت اينترنتی آيت الله خامنه ای نيز مدعی است که وی در آن زمان مسئول تبليغات کميته اداره کننده امور انقلاب در مدرسه رفاه بوده است. ولی هيچ سند ديگری درباره تاييد اين ادعا و اصولا وجود چنين عنوانی در آن زمان و در آنجا در بين اطرافيان آيت الله خمينی ديده نشده است.
کمی بعد هم که آيت الله خمينی در ۱۲ اسفند سال ۱۳۵۷از تهران به قم رفت، در آنجا و در آن مقطع که تا دوم سال ۱۳۵۸ به طول انجاميد، هيچ سند، عکس و يا فيلمی حاکی از ملاقات خاص حجت الاسلام خامنه ای آن زمان با آيت الله خمينی در قم ديده و منتشر نشده است.
در واقع جدای از عضويت آيت الله خامنه ای در شورای انقلاب ، اولين جايی که بعد از انقلاب اثری از فعاليت و مسئوليت ميدانی وی ديده می شود، حضور او در هيات اعزامی از تهران به خوزستان و سيستان و بلوچستان برای حل مشکلات منطقه ای در اسفند سال ۵۷ و فروردين ۱۳۵۸ است.
خامنه ای به عنوان معاون وزير
از طرف ديگر وقتی بين نهادهايی مانند کميته های انقلاب و دولت مهدی بازرگان بر سر اداره کشور اختلاف بروز کرد، بازرگان، نخست وزير وقت پيشنهاد کرد که برخی از اعضای شورای انقلاب از جمله حجت الاسلام خامنه ای به عنوان معاون وزير وارد دولت شوند و اين گونه بود که وی به عنوان معاون وزير دفاع وارد دولت مهدی بازرگان شد.
اين در واقع اولين سمت حجت الاسلام خامنه ای بعد از انقلاب بود. ابوالحسن بنی صدر که آن هنگام مانند آقای خامنه ای عضو شورای انقلاب بوده در اين باره به راديو فردا می گويد: «اين يکی از اشتباهات مرحوم بازرگان بود. من به خود او هم گفتم. او پيشنهاد کرد تا کارشکنی ها از بين برود و همکاری باشد و اعضای روحانی شورا در حکومت به عنوان معاون وزارت خانه شرکت کنند. اما من به او گفتم که شما اينها را می بريد و عادت می دهيد به ميز معاونت و وزارت، ديگر خدا هم حريف اينها نخواهد شد. آقای بازرگان گفت نه اينها می آيند و بعد از درک مشکلات رها می کنند و می روند. از ديد مهندس بازرگان اينها کسانی نبودند که کارايی داشته باشند، بلکه از اين باب پيشنهاد معاونت آنها را داده بود که چون ناتوانند، می آيند و اين سمت را مدتی قبول می کنند و بعد رها می کنند و می روند و ديگر دست از سر دولت برمی دارند. متاسفانه آقای بازرگان قانون و قدرت را نمی شناخت و نمی دانست که کسی که به قدرتمداری خو کرد، بابت نداشتن لياقت، قدرت را رها نخواهد کرد.برعکس آن کمبود لياقت را با زور جبران می کند و تبديل می شود به رژيمی که الان شده است.»
در همين مقطع ، يعنی اواسط سال ۱۳۵۸ حجت الاسلام خامنه ای با همکاری عبدالکريم موسوی اردبيلی و مصطفی چمران، عضو کميسيون عالی پاکسازی کارمندان دولت بود.
کميسيون عالی پاکسازی کارمندان دولت زير نظر شورای انقلاب فعاليت می کرد و وظيفه اش شناسايی و اخراج کارمندان و کارکنان به اصطلاح «ضد انقلاب» از ادارات دولتی بود. دوره ای که شمار زيادی از کارکنان دولت در ايران به اتهام همکاری با حکومت پهلوی از کار برکنار شده و از کار اخراج شدند.
خامنه ای، عضو شورای عالی پاکسازی کارمندان
حجت الاسلام خامنه ای در همين دوره علاوه بر عضويت در کميسيون عالی پاکسازی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانيت مبارز و شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی نيز به شمار می رفت. اما سه واقعه در بهار و تابستان سال ۱۳۵۸ که يکی بعد از ديگری رخ دادند، کمک کردند تا حجت الاسلام علی خامنه ای آن دوران ، به تدريج و اندک اندک به حلقه خواص آيت الله خمينی راه يابد.
سه واقعه ای که سکوی پرش حجت الاسلام خامنه ای شد
اين سه واقعه، ترور آيت الله مرتضی مطهری، درگذشت آيت الله محمود طالقانی، امام جمعه تهران و اعلام انصراف آيت الله حسينعلی منتظری از برعهده گرفتن سمت امام جمعه تهران بود.
بعد از ترور آيت الله مطهری وقتی که دانشجويان عضو تشکل تازه تاسيس دفتر تحکيم وحدت به آيت الله خمينی مراجعه کردند و از او خواستند تا کسی را برای ارتباط با دانشجويان معرفی کند، يکی از کسانی که آيت الله خمينی به دانشجويان معرفی کرد، حجت الاسلام علی خامنه ای بود که آيت الله خمينی وی را «آسيد علی آقا» خطاب می کرد.
آيت الله خمينی در اين باره گفت : «البته بايد آنهايی که در راس هستند بيايند در دانشگاه. من پيشنهاد می کنم آقای آسيد علی آقا خامنه ای را. بسيار خوب است ايشان. در اين مورد می تواند صحبت کند. من آسيد علی آقا را برای اين کار صالح می دانم.»
البته غير از آقای خامنه ای، يکی دیگر از افرادی که آيت الله خمينی به دانشجويان معرفی کرد، محمد موسوی خوئينی ها بود که دانشجويان بعدها از جمله در اشغال سفارت امريکا در تهران، گرايش بيشتری به سمت ارتباط با وی پيدا کردند.
توصيه آيت الله منتظری به آيت الله خمينی درباره خامنه ای
در نوزدهم شهريور سال ۱۳۵۸ هنگامی که آيت الله طالقانی، امام جمعه تهران درگذشت، آيت الله خمينی نخست آيت الله حسينعلی منتظری را به عنوان امام جمعه جديد برگزيد. اما وی به دليل تمايلش برای بازگشت به حوزه علميه قم، مدتی کوتاه در اين مقام باقی بماند و سپس از آن کناره گيری کرد.
به همين دليل در دی ماه سال ۱۳۵۸ و پس از استعفای آيت الله منتظری، آيت الله خمينی با صدور اولين حکم خود برای حجت الاسلام خامنه ای، وی را به عنوان امام جمعه تهران منصوب کرد.
معرف آيت الله خامنه ای برای سمت امام جمعه تهران، کسی جز آيت الله منتظری نبود. آن گونه که آيت الله منتظری در خاطراتش گفته، وی به اين دليل حجت الاسلام خامنه ای را برای جايگزينی خود به آيت الله خمينی پيشنهاد کرد که شرط امام جمعه بودن را خطيب بودن می دانسته و از نظر وی آقای خامنه ای خطيب خوبی بوده است.
در بخش آينده از سلسله برنامه های زندگی نامه آيت الله خامنه ای به دوره سرپرستی کوتاه مدت وی بر سپاه پاسداران در پاييز و زمستان سال ۱۳۵۸ و نيز ورود وی به اولين دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماينده تهران می پردازيم.
موقعيت خامنه ای در بهمن ۵۷
آيت الله خامنه ای در خاطراتش می گويد وقتی که آيت الله خمينی در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ايران بازگشت، در مدرسه رفاه و در بين استقبال کنندگان، آيت الله خمينی را هنگام بالا رفتن از پله های مدرسه ديده است. اما خود آيت الله خامنه ای نه در سايت اينترنتی اش و نه در خاطراتش هرگز مدعی نشده که آن موقع از ياران خاص آيت الله خمينی بوده و يا در مدرسه رفاه مانند کسانی چون آيت الله مطهری، بهشتی و آيت الله هاشمی رفسنجانی نزديک بوده است.
در عکس ها و فيلم هايی نيز که طی ۳۳ سال گذشته از دوره اقامت آيت الله خمينی در مدرسه های علوی و رفاه در بهمن و اسفند سال ۵۷ منتشر شده، فيلمی از حضور آيت الله خامنه ای در کنار آيت الله خمينی ديده نمی شود. فقط علی اکبر ناطق نوری در کتاب خاطراتش گفته که آقای خامنه ای در آن زمان در مدرسه رفاه در چاپ نشريه ای به نام «امام» همکاری می کرده است.
سايت اينترنتی آيت الله خامنه ای نيز مدعی است که وی در آن زمان مسئول تبليغات کميته اداره کننده امور انقلاب در مدرسه رفاه بوده است. ولی هيچ سند ديگری درباره تاييد اين ادعا و اصولا وجود چنين عنوانی در آن زمان و در آنجا در بين اطرافيان آيت الله خمينی ديده نشده است.
کمی بعد هم که آيت الله خمينی در ۱۲ اسفند سال ۱۳۵۷از تهران به قم رفت، در آنجا و در آن مقطع که تا دوم سال ۱۳۵۸ به طول انجاميد، هيچ سند، عکس و يا فيلمی حاکی از ملاقات خاص حجت الاسلام خامنه ای آن زمان با آيت الله خمينی در قم ديده و منتشر نشده است.
در واقع جدای از عضويت آيت الله خامنه ای در شورای انقلاب ، اولين جايی که بعد از انقلاب اثری از فعاليت و مسئوليت ميدانی وی ديده می شود، حضور او در هيات اعزامی از تهران به خوزستان و سيستان و بلوچستان برای حل مشکلات منطقه ای در اسفند سال ۵۷ و فروردين ۱۳۵۸ است.
خامنه ای به عنوان معاون وزير
از طرف ديگر وقتی بين نهادهايی مانند کميته های انقلاب و دولت مهدی بازرگان بر سر اداره کشور اختلاف بروز کرد، بازرگان، نخست وزير وقت پيشنهاد کرد که برخی از اعضای شورای انقلاب از جمله حجت الاسلام خامنه ای به عنوان معاون وزير وارد دولت شوند و اين گونه بود که وی به عنوان معاون وزير دفاع وارد دولت مهدی بازرگان شد.
در عکس ها و فيلم هايی که طی ۳۳ سال گذشته از دوره اقامت آيت الله خمينی در مدرسه های علوی و رفاه در بهمن و اسفند سال ۵۷ منتشر شده، فيلمی از حضور آيت الله خامنه ای در کنار آيت الله خمينی ديده نمی شود. فقط علی اکبر ناطق نوری در کتاب خاطراتش گفته که آقای خامنه ای در آن زمان در مدرسه رفاه در چاپ نشريه ای به نام «امام» همکاری می کرده است.
اين در واقع اولين سمت حجت الاسلام خامنه ای بعد از انقلاب بود. ابوالحسن بنی صدر که آن هنگام مانند آقای خامنه ای عضو شورای انقلاب بوده در اين باره به راديو فردا می گويد: «اين يکی از اشتباهات مرحوم بازرگان بود. من به خود او هم گفتم. او پيشنهاد کرد تا کارشکنی ها از بين برود و همکاری باشد و اعضای روحانی شورا در حکومت به عنوان معاون وزارت خانه شرکت کنند. اما من به او گفتم که شما اينها را می بريد و عادت می دهيد به ميز معاونت و وزارت، ديگر خدا هم حريف اينها نخواهد شد. آقای بازرگان گفت نه اينها می آيند و بعد از درک مشکلات رها می کنند و می روند. از ديد مهندس بازرگان اينها کسانی نبودند که کارايی داشته باشند، بلکه از اين باب پيشنهاد معاونت آنها را داده بود که چون ناتوانند، می آيند و اين سمت را مدتی قبول می کنند و بعد رها می کنند و می روند و ديگر دست از سر دولت برمی دارند. متاسفانه آقای بازرگان قانون و قدرت را نمی شناخت و نمی دانست که کسی که به قدرتمداری خو کرد، بابت نداشتن لياقت، قدرت را رها نخواهد کرد.برعکس آن کمبود لياقت را با زور جبران می کند و تبديل می شود به رژيمی که الان شده است.»
در همين مقطع ، يعنی اواسط سال ۱۳۵۸ حجت الاسلام خامنه ای با همکاری عبدالکريم موسوی اردبيلی و مصطفی چمران، عضو کميسيون عالی پاکسازی کارمندان دولت بود.
کميسيون عالی پاکسازی کارمندان دولت زير نظر شورای انقلاب فعاليت می کرد و وظيفه اش شناسايی و اخراج کارمندان و کارکنان به اصطلاح «ضد انقلاب» از ادارات دولتی بود. دوره ای که شمار زيادی از کارکنان دولت در ايران به اتهام همکاری با حکومت پهلوی از کار برکنار شده و از کار اخراج شدند.
خامنه ای، عضو شورای عالی پاکسازی کارمندان
حجت الاسلام خامنه ای در همين دوره علاوه بر عضويت در کميسيون عالی پاکسازی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانيت مبارز و شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی نيز به شمار می رفت. اما سه واقعه در بهار و تابستان سال ۱۳۵۸ که يکی بعد از ديگری رخ دادند، کمک کردند تا حجت الاسلام علی خامنه ای آن دوران ، به تدريج و اندک اندک به حلقه خواص آيت الله خمينی راه يابد.
سه واقعه ای که سکوی پرش حجت الاسلام خامنه ای شد
اين سه واقعه، ترور آيت الله مرتضی مطهری، درگذشت آيت الله محمود طالقانی، امام جمعه تهران و اعلام انصراف آيت الله حسينعلی منتظری از برعهده گرفتن سمت امام جمعه تهران بود.
بعد از ترور آيت الله مطهری وقتی که دانشجويان عضو تشکل تازه تاسيس دفتر تحکيم وحدت به آيت الله خمينی مراجعه کردند و از او خواستند تا کسی را برای ارتباط با دانشجويان معرفی کند، يکی از کسانی که آيت الله خمينی به دانشجويان معرفی کرد، حجت الاسلام علی خامنه ای بود که آيت الله خمينی وی را «آسيد علی آقا» خطاب می کرد.
آيت الله خمينی در اين باره گفت : «البته بايد آنهايی که در راس هستند بيايند در دانشگاه. من پيشنهاد می کنم آقای آسيد علی آقا خامنه ای را. بسيار خوب است ايشان. در اين مورد می تواند صحبت کند. من آسيد علی آقا را برای اين کار صالح می دانم.»
البته غير از آقای خامنه ای، يکی دیگر از افرادی که آيت الله خمينی به دانشجويان معرفی کرد، محمد موسوی خوئينی ها بود که دانشجويان بعدها از جمله در اشغال سفارت امريکا در تهران، گرايش بيشتری به سمت ارتباط با وی پيدا کردند.
توصيه آيت الله منتظری به آيت الله خمينی درباره خامنه ای
در نوزدهم شهريور سال ۱۳۵۸ هنگامی که آيت الله طالقانی، امام جمعه تهران درگذشت، آيت الله خمينی نخست آيت الله حسينعلی منتظری را به عنوان امام جمعه جديد برگزيد. اما وی به دليل تمايلش برای بازگشت به حوزه علميه قم، مدتی کوتاه در اين مقام باقی بماند و سپس از آن کناره گيری کرد.
به همين دليل در دی ماه سال ۱۳۵۸ و پس از استعفای آيت الله منتظری، آيت الله خمينی با صدور اولين حکم خود برای حجت الاسلام خامنه ای، وی را به عنوان امام جمعه تهران منصوب کرد.
معرف آيت الله خامنه ای برای سمت امام جمعه تهران، کسی جز آيت الله منتظری نبود. آن گونه که آيت الله منتظری در خاطراتش گفته، وی به اين دليل حجت الاسلام خامنه ای را برای جايگزينی خود به آيت الله خمينی پيشنهاد کرد که شرط امام جمعه بودن را خطيب بودن می دانسته و از نظر وی آقای خامنه ای خطيب خوبی بوده است.
در بخش آينده از سلسله برنامه های زندگی نامه آيت الله خامنه ای به دوره سرپرستی کوتاه مدت وی بر سپاه پاسداران در پاييز و زمستان سال ۱۳۵۸ و نيز ورود وی به اولين دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماينده تهران می پردازيم.