اکبر هاشمی بهرمانی، معروف به «رفسنجانی»، از چهرههای مؤثر و کلیدی جمهوری اسلامی ایران، در سن ۸۲ سالگی در بیمارستان شهدای تجریش در تهران درگذشت.
آقای رفسنجانی متولد ۱۳۱۳ خورشیدی در روستای نوق از توابع رفسنجان در استان کرمان بود.
او از ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میرفت و در پستهایی کلیدی همچون ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و ریاست مجلس خبرگان رهبری حضور داشت.
آقای هاشمی نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی، و چهارمین رئیسجمهور ایران در دو دوره پیاپی بین سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بود. او همچنین در همه دورههای مجلس خبرگان رهبری حضور داشت.
با این حال نقش اکبر هاشمی رفسنجانی، تنها در سمتهای رسمی پس از استقرار جمهوری اسلامی خلاصه نمیشود. او از چهرههای اصلی تشکیلدهنده جمهوری اسلامی بود که فعالیتهای مبارزاتی خود را بر ضد حکومت شاهنشاهی آغاز کرد.
او که در حوزه علمیه قم شاگرد روحانیانی همچون آیتالله بروجردی، خمینی، محقق داماد، گلپایگانی، شریعتمداری، حائری یزدی، نجفی مرعشی، محمدحسین طباطبایی، زاهدی و منتظری بود، از همین مکان به مبارزههای آیتالله خمینی پیوست. او همچنین به دلیل فعالیتهای تجاری خود، از حامیان مالی اقدامات هواداران آیتالله خمینی بر ضد حکومت پهلوی بود.
آقای هاشمی در همان دوران دوستی نزدیکی با آیتالله علی خامنهای، رهبر کنونی جمهوری اسلامی، نیز داشت.
او در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی ازدواج کرد و حاصل ازدواج آنها، دو دختر به نامهای فاطمه و فائزه و سه پسر به نامهای محسن، مهدی و یاسر بود.
آقای هاشمی رفسنجانی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، بارها به زندانهای طولانی مدت افتاد و در دوران حبس، تجربه شکنجههای ساواک را نیز پشت سر گذاشت.
در آستانه پیروزی انقلاب، هاشمی رفسنجانی به همراه مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، عزتالله سحابی، میرحسین موسوی، ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، محمود طالقانی، یدالله سحابی، محمد بهشتی، مرتضی مطهری، حبیبالله پیمان، احمد صدر حاج سیدجوادی، محمدرضا مهدوی کنی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمدجواد باهنر، حسن حبیبی، از هستههای اصلی تشکیل شورای عالی انقلاب شد و تا زمان انحلال این شورا در سال ۵۹، کماکان عضو مؤثر آن بود.
همچنین در سالهای فعالیت خود از مؤسسان «جامعه روحانیت مبارز» و «حزب جمهوری اسلامی» دو رکن قدرتمند حاکمیت در جمهوری اسلامی بود.
او همچنین نماینده بنیانگذار جمهوری اسلامی در شورای عالی دفاع در جنگ عراق و نیز جانشین فرمانده کل قوا در سال ۶۷ بود که به معنای فعالیت همه نیروهای نظامی زیر نظر وی بود.
کمی بعد از این انتصاب، او با جلب رضایت آیتالله خمینی در پذیرش قطعنامه، ۵۹۸ منجر به پایان جنگ ایران و عراق شد.
اما از مهمترین نقشآفرینیهای سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ انقلاب اسلامی، تأثیر تعیینکننده او در متقاعد کردن اعضای مجلس خبرگان رهبری در انتخاب علی خامنهای به عنوان جانشین آیتالله خمینی در خرداد ۶۷ بود.
پس از روی کار آمدن آیتالله خامنهای در کسوت رهبر جمهوری اسلامی، اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به عنوان رئیس جمهور موفق به کسب رأی مردم شد و از مجلس شورای اسلامی به نهاد ریاست جمهوری نقل مکان کرد.
دوران ریاست جمهوری او مصادف با شرایط بحرانی اقتصادی پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق بود. به همین دلیل وی حل این معضلات را به عنوان سرلیست برنامه های دولتش قرار داد و از سوی حامیانش لقب «سردار سازندگی» گرفت.
اما دور دوم ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، در سال ۷۲، به تدریج قدرت و موقعیت وی در مقابل آیتالله خامنهای تضعیف شد و سیاستهای تعدیلی وی نیز متوقف ماند.
علاوه بر این، فضای بسته فرهنگی و اجتماعی و فقدان آزادیهای عمومی، منجر به نارضایتی روشنفکران، نویسندگان و جوانان بود.
شماری از کنشگران و فعالان سیاسی یا نویسندگان با انتقاد از او بهعنوان کسی نام بردهاند که در دوران ریاستجمهوریاش تحت سرکوب یا هدف حملات نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفتهاند.
نام علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دوره ریاستجمهوریاش نیز در پرونده قتلهای زنجیرهای یا جریان ترور در رستوران میکونوس در برلین مطرح شدهاست.
در کنار اینها دادستانهای آرژانتین در پرونده انفجار در یک مرکز یهودیان در بوئنوسآیرس در سال ۱۹۹۴ نام او را در کنار دیگر مظنونان قرار دادند.
در چنین فضایی، دوران ریاست جمهوری وی به پایان رسید و محمد خاتمی جای او را گرفت.
اما پایان دوران ریاست جمهوری، آغاز دوران ریاست وی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. موقعیتی که تا پایان دوران حیاتش و به رغم محدودیتهایی که بر وی اعمال شد، خفظ کرد.
اکبر هاشمی رفسنجانی، هر چند که با انتقادهای بسیار زیادی از سوی گروهی از اصلاح طلبان و روشنفکران روبهرو بود، تا جایی که حاضر نشدند او را در لیست اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس ششم قرار دهند؛ همچنین با اینکه بسیاری او را در رفتارهای حکومت با مخالفان و منتقدان سیاسی دخیل میدانند، اما در مقابل در طول این سالها با آیتالله خامنهای و جناح نزدیک به او نیز به تدریج زاویه پیدا کرد.
این اختلافها در طول سالهای اخیر موقعیت سیاسی او در قدرت مرکزی را تضعیف کرد.
هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نیز شرکت کرد که در مرحله دوم در یک انتخابات پرحاشیه از محمود احمدینژاد شکست خورد. پس از آن همواره به سیاستها و عملکرد دولت احمدینژاد انتقاد میکرد.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، اوج این اختلافها بود که اکبر هاشمی رفسنجانی از میرحسین موسوی حمایت کرد.
اکبر هاشمی رفسنجانی فراتر از این، چندین مرتبه به ابراز تردید در مورد نتایج انتخابات و انتقاد از شیوه برخورد با معترضان پرداخت.
او در سخنرانی جنجالی در ۲۶ نماز جمعه تیرماه ۸۸، گفت که باید اعتماد مردم به جمهوری اسلامی احیا و از زندانیان و آسیب دیدگان حوادث اخیر دلجویی شود. او گفت که انتخابات خوب شروع شد و همه چیز آماده یک افتخار بزرگ برای کشور ایران بود، اما این طور نشد.
به دنبال آن خطبهها، او که از سال ۱۳۶۰ از ائمه جمعه پایتخت بود، از امامت نماز جمعه تهران محروم شد.
موقعیت سیاسی هاشمی رفسنجانی پس از این انتخابات دستخوش تغییر شد. وی در این سالها ریاست خبرگان رهبری را از دست داد. همچنین در اقدامی بیسابقه، صلاحیتش برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ رد شد.
اما در مقابل پایگاه اجتماعیاش ترمیم شد. در چند انتخابات گذشته با استفاده از جایگاه و نفوذش، و نیز به همراه محمد خاتمی موفق شدند اجماعی در میان اصلاح طلبان و اعتدال گرایان ایجاد و حسن روحانی را حمایت کنند.
مواضع هاشمی رفسنجانی در دوران بعد از انتخابات، حملات بیسابقهای را از سوی نزدیکان آیتالله خامنهای روانه او کرد. حتی دو فرزندش، فائزه و مهدی هاشمی، به اتهامات مختلف و از جمله دست داشتن در «اغتشاشهای بعد از انتخابات» زندانی شدند.
اما با وجود همه این محدودیتها، وی کماکان به ایفای نقش سیاسی میپرداخت.
اکبر هاشمی رفسنجان، اردیبهشت سال ۹۵ در مراسم رونمایی از کتاب زندگینامهاش گفته بود: «اکنون دیگر میتوانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان میگیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم».
قرار است مراسم تشییع و خاکسپاری آقای هاشمی رفسنجانی، روز سهشنبه ۲۱ دی ماه برگزار شود، و خانوادهاش گفتهاند که او در قم به خاک سپرده خواهد شد.